پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
نیا التماس نکن - DON'T COME KNOCKING
سال تولید : ۲۰۰۵
کشور تولیدکننده : فرنسه، آلمان و آمریکا
محصول : کارستن برونیگ، این ـ آه لی و پتر شوارتسکوپف
کارگردان : ویم وندرز
فیلمنامهنویس : سام شپارد، برمبنای داستانی نوشتهٔ وندرز و شپارد
فیلمبردار : فرانتس لوستیگ
آهنگساز(موسیقی متن) : تی ـ بون برنت
هنرپیشگان : شپارد، جسیکا لانگ، تیم رات، گابریل مان، سارا پالی، فیروزه بالک و ایوا مری سینت
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۲ دقیقه
̎هوارد اسپنس̎ (شپارد)، بازیگر معروف سینما به شصت سالگی نزدیک میشود ولی هنوز نقشهای اصلی فیلمهای وسترن را ایفا میکند. او موقع بازی در آخرین فیلمش در ایالت یوتا سوار بر اسب، از صحنهٔ فیلمبرداری فرار میکند. ̎هوارد̎ اسبش را به کسی میبخشد و سپس قطار میگیرد و به الکوی نوادا میرود تا مادرش (سینت) را پس از چند دهه دوری ببیند. مادر اتاقی را در اختیار پسرش میگذارد که پُر از یادگاریهای دوران کودکی است. وقتی مادرش به او خبر میدهد که بیست سال پیش زنی نزدش آمده و سراغ ̎هوارد̎ را گرفته، او شوکه میشود. در آن زمان وقتی ̎هوارد̎ در شهرک بیوتِ مونتانا در فیلمی که از او ستاره ساخت، بازی میکرد، زنی از او صاحب فرزندی شده بود. ̎هوارد̎ در جستوجوی زن که پیشخدمتی است به نام ̎دورین̎ (لانگ)، عازم بیوت میشود. در آنجا، در نوشگاهی ̎دورین̎ را ملاقات میکند و او ̎هوارد̎ را در آنجا تنها میگذارد تا او، خودش را به پسرش ̎ارل̎ (مان) که حالا روی صحنه، ترانههای کانتری میخواند، معرفی کند. ̎ارل̎ با خشونت ̎هوارد̎ را پس میزند و در آپارتمان اسبابهای ̎هوارد̎ را توی خیابان پرت میکند. ̎اسکای̎ (پالی)، دختر جوان و مهربان، ̎هوارد̎ را اینسو و آنسو تعقیب میکند؛ او نیز فرزند ̎نامشروع دیگر ̎هوارد̎ است که خاکسترهای مادرش را در ظرفی حمل میکند. ̎ساتر̎ (رات) نیز که بیمهکنندههای کمپانی فیلمسازی استخدامش کردهاند، مأمور شده ̎هوارد̎ را پیدا کند. ̎اسکای̎ نشان ̎ارل̎ را در اختیار ̎هوارد̎ میگذارد و ̎هوارد̎ شبی را منتظر او در خیابان میگذراند. صبح، به اتفاق ̎دورین̎ خیابانهای بیوت را زیر پا میگذارند. ̎دورین̎ به او میگوید که به رؤیای خانواده داشتناش جامهٔ عمل پوشانده نخواهد شد و در برابر پیشنهاد ازدواج ̎هوارد̎، واکنشی ناباورانه از خود نشان میدهد. ̎هوارد̎ پیش از بازگشت به شهرش، ̎ارل̎ را برای آخرین بار ملاقات میکند و همین ملاقات است که به او قدری امید و دلگرمی میدهد.
● وندرز ـ شپارد الگوی بیست سال قبلترِ پاریس ـ تکزاس را تکرار میکنند که کاری است بسیار ملالآور و نشاندهندهٔ به ته رسیدن قریحه و نبوغ هنری زوج کارگردان ـ فیلمنامهنویس. فیلم البته بیشتر نشان جهان شپارد نمایشنامهٔنویس را دارد، همان جستوجوی معنادار آمریکای خیالی و از دست رفته که اینجا البته با پیدا کردن مادر، فرزند و زادگاه گره میخورد. و البته حس نوستالژی نسبت به اشیا و جهان از دست رفته. همان زخم و جراحت روحی روشنفکران آمریکائی پس از جنگ ویتنام، که تاب تحمل این آمریکای جدید را نداشتند، و البته نمایشنامههای شپارد، بهتر از هر کس دیگری این فاصلهٔ نسلی را به نمایش میگذاشت. اما نکته اینجاست که تکرار مضامین دههٔ هفتادی در سالهای اخیر نهتنها مرهمی بر آن زخمها نیست ـ برخلاف دههٔ هفتاد ـ که طنزآمیز هم مینماید. سینت در نقش مادر شپارد، خاطرهانگیز است.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه روز معلم مجلس شورای اسلامی دولت رهبر انقلاب نیکا شاکرمی دولت سیزدهم مجلس بابک زنجانی شهید مطهری
آتش سوزی تهران پلیس زلزله قوه قضاییه پلیس راهور شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران تورم حقوق بازنشستگان
سریال نمایشگاه کتاب فیلم سینمایی عفاف و حجاب تلویزیون جواد عزتی مسعود اسکویی سینما رضا عطاران سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
مکزیک
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس اوکراین نوار غزه انگلیس نتانیاهو یمن افغانستان ایالات متحده آمریکا
پرسپولیس استقلال فوتبال سپاهان تراکتور علی خطیر لیگ برتر ایران لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید باشگاه استقلال بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی تلفن همراه اپل اینستاگرام گوگل همراه اول فرودگاه واکسن تبلیغات ناسا پهپاد
سرطان کبد چرب فشار خون بیمه کاهش وزن بیماری قلبی دیابت مسمومیت داروخانه