شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

انتقاد و تدبیر


انتقاد و تدبیر
در روزگار گذشته که معاملات مردم با مسکوک نقره انجام می‌شد کسانی خیانت می‌کردند، سرب را به‌صورت پول رایج سکّه می‌زدند، با پول‌های نقره مخلوط می‌نمودند، و به‌جریان می‌گذاردند. گاهی یک کیسه مسکوکنقره حاوی چند سکّهٔ سرب بود. کسی‌که می‌خواست نقد خود را خالص کند و سکّه‌های قلب را از آن خارج سازد بصّراف آزموده مراجعه می‌کرد و کیسهٔ پول را در اختیار وی می‌گذارد تا انتقاد نماید. او محتوی کیسه را بررسی می‌نمود و نقره و سرب را از هم جدا می‌ساخت. در لغت عرب صّراف سکّه‌شناس را منتقِد می‌گویند و عمل جداسازیش را انتقاد.
شاعری قصیده‌ای می‌سازد و برای آ‌ن‌که به‌نقائص اشعار خود واقف شود آن‌را نزد استاد شعر می‌برد و از وی درخواست انتقاد می‌کند. استاد، اشعار را با دقّت می‌خواند، نقاط ضعف آنها را از نظر ادبی توضیح می‌دهد، و قصیده را اصلاح می‌کند. استاد شهرشناس منتقد است و عمل اصلاحش انتقاد.
انتقاد بجا، از وسائل شناخت درست و نادرست است. انتقاد، مردم را واقع‌بین می‌سازد، افکار و اعمالشان را اصلاح می‌کند، راه رشد و ترقّی را به‌ روی فرد و جامعه می‌گشاید، و زمینهٔ تعالی و تکامل آنان‌ را فراهم می‌آورد.
در تعالیم الهی، اهمّیّت انتقاد و لزوم آن باعتبار موضوعی که مورد انتقاد واقع می‌شود متفاوت است.
آئین‌ اسلام، انتقادهای قانونی و اخلاقی را از وظائف مسلمین شناخته و به این پرسش که: (آیا باید از دگران انتقاد کرد یا نه؟) پاسخ مثبت داده است، ولی برای آن‌که افراد در تذکّرات خود تندروی نکنند، از مرز حقّ و مصلحت فراتر نروند، و بنام انتقاد باعث هتک و تحقیر دگران نشوند شرائطی را مقرّر نموده است. پیروان اسلام مکلّفند در چهارچوبهٔ آن شرائط انتقاد کنند، عیوب و نقائص برادران خود را تذّکر دهند، و موجبات رستگاری و سعادت آنان‌را فراهم آورند.
● شرایط انتقاد
اولین شرط انتقاد صحیح آنست‌که منتقد، منع قانونی یا قبح اخلاقی مطلب مورد انتقاد را به‌خوبی شناخته باشد و با علم و آگاهی آن‌را تذکّر دهد نه آن‌که از روی حدس و گمان سخن بگوید. چه بسا افراد نادان پیش خود مباحی را گناه تلقّی می‌کنند و به‌عنوان نهی از منکر دگران را از آن کار منع می‌نمایند یا آن‌که عمل روائی را ناروا و خلاف اخلاق می‌پندارند و اشخاص را مورد انتفاد قرار می‌دهند.
● تدبیر
تدبیر به‌معنی اندیشه و فکر در انجام و مسیر کار است و تدبیر آخربینی و عاقبت‌اندیشی است تا کار را چنان منظم کند که به‌نتیجه مطلوبه برسد و در فقدان تدبر به‌هلاکت و ندامت نیفتد و تدبر عاقبت‌بینی و دقت نظر و اندیشه در مآل و آخرکار است.
مکتب اسلام بیش از هر چیز مسلمین را در هر کار به‌دقت نظر و تفکر وا داشت و دستور فرمود آخربین و مآل‌اندیش باشند و هر کاری را نقشه آن‌را بکشند و راه آن‌‌را دریابند و موانع را بر‌طرف کنند آنگاه طی مراحل نمایند.
خواجه نصیر‌الدین طوسی تدبیر را سه‌قسم کرده - تدبیر نفس - تدبیر منزل - تدبیر مملکت اولی را تهذیب نفس دومی را خانه‌داری - سومی را کشورگشائی مملکت‌داری نام نهاده است و تدبیر و اندیشه در هر کار لازم است.
چنانکه استاد بزرگوار مکتب اسلام فرمود اندیشه و دقت قبل از هر کار انسان را از لغزش ایمن می‌دارد و به‌راستی مکرر امتحان شده که چون آدمی بدون تأمل و دقت به‌کاری مبادرت کند خود پشیمان شود پشیمانی سودی ندارد بهتر آن‌که اول راه و مسیر عوامل موفقیت در آن را ببیند و نتیجه آن‌را بسجد و مبادرت کند اگر قضاء برخلاف حکم کرد سرزنشی بر او نیست.
در هر حال تدبیر و تدبر در هر کار لازم و واجب است و بدون مطالعه نباید خود و دیگران را در زحمت و رنج و مشتق انداخت. مکتب اسلام کوشیده است که بشر را در این مبادی فاضله هدایت کند تا راه خطا نروند. آغاز کار باید تدبر کرد نه در انجام که زیان رسیده است و بحث تدبیر و سیاست در نفس تکامل اخلاقی در خانواده زندگی سعادت‌آمیز و خوشبختی در کشور عدالت و رفاه و آسایش و امنیت و صحبت عمومی است هر فرد و خانواده و کشوری توانست از آغاز افراد و اعضاء خود را اصلاح کند و روی مبانی اخلاق و صلاح تکامل وجودی به‌حرکت اندازد در بین راه یا عاقبت کار پشیمانی و زیانی نمی‌بیند و هرکس نتوانست عنان‌گیری کند راه سقوط و اضمحلال را در آغوش شقاوت و بدبختی خواهد پیمود.
قال (صلّی الله علیه وآله وسلم)
(ادل ششی علی غرازهٔ العقل حسن التدبیر)
زعمر برخورد آنکس که در همه صفتی نخست بنگرد آنگه طریق آن گیرد
حافظ
در هر حال هر تدبیری شرایط و ابزاری دارد و رجال و مردانی می‌خواهد که در آن رشته مطلع و مجرب و کارآزموده باشند باید در تدبیر کلی و جزئی از شرایط حاضر زمان و مکان و رجال و متخصصین و مجرمین و فرصت و حال استفاده کرده و راه موفقیت هر یک در مکتب اسلام معین شده که در کتب فقه نگاشته‌اند.
حسن تدبیر صید مراد را به‌دام آرد و آدمی را به‌هرگونه آرزوی صعب‌الحصول هم نائل سازد.
حضرت امیر (علیه‌السلام) فرماید:
(آفهٔ‌الجود التبذیر و آفهٔ‌المعاش سوء‌التدبیر) بدون تدبیر سعی و عمل نتیجه بخش نیست و حسن تدبیر هم بدون سعی و عمل فایده نمی‌دهد چه آفت بخشش تبذیر است و آفت معاش سوءتدبیر است.
هر که با جهل و کاهلی پیوست پایش از جای رفت و کار از دست
رنج کس را نتیجه چبود گنج بستر خواب راحت آمد رنج
(ولاتقل ان رزقی سوف‌یدر کنی ولن بفوت فلیس الرزق کالاجل)
سنائی