پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا
یک داستان هوشمندانه فلسفی
«اومبرتو اکو» داستان گفتن را دوست دارد و در واقع معتقد است که داستانگویی بخشی از فرایند انسان شدن است. او میگوید: «در درون هر انسانی، انگیزهای برای داستانپردازی وجود دارد، چنان که برای نمونه، افراد بزرگسال معمولا برای کودکان خود قصه تعریف میکنند. هنگام انتشار کتاب اولم عدهای از من پرسیدند که چرا رمان نوشتهام. من به آنان پاسخ دادم، چون وقتی فرزندانم کوچک بودند میتوانستم برایشان قصه بگویم اما بزرگ شدن آنان همان، و قطع برنامه داستانگویی من همان. برای همین به فکر نوشتن رمان افتادم.»
اکو داستانهای بسیار جذابی دارد. رمان اولش، نام گل سرخ، خیلی زود در کشورهای مختلف جهان گل کرد و بهصورت یکی از آثار پرفروش درآمد. سرنوشت رمانهای دیگرش هم غیر از این نبوده است. «اونگ فوکو»، یکی از آنهاست; رمانی مهیج درباره امور خارقالعاده و فوق طبیعی که در نهایت با ظرافت به تئوری فریب و آیین جادوگران برزیلی ختم میشود. یکی دیگر از رمانهای وی، «جزیره روز قبل» نام دارد که به مقوله جاسوسی میپردازد و ماجراهای آن در دل دریاها در دوران باروک اتفاق می افتد. اما تقلیل رمانهای اکو به طرح داستانی و شرح وقایع، در حکم نادیده گرفتن نیمی از جذابیتهای آنها است. وی که پروفسور نشانهشناسی در دانشگاه بولونیا ایتالیا است، داستانهایش را براساس تعریف خاص خود از پسامدرنیسم مینویسد. در مقالهای تحت عنوان «پسامدرنیسم، طنز و لذت»، رمان ایدهآل پسامدرن را چنین تعریف میکند: «رمانی که دوستداران داستان خوب از خواندن آن لذت ببرند و در عین حال واجد جذابیتهایی پنهان و دیریاب برای اهل فن و افراد کارکشته باشد; چون این دو طیف از خوانندگان را باید باهم در نظر گرفت.»
اکو در جدیدترین رمان خود باز هم مباحثی بسیار فلسفی و جذاب را مطرح میکند. «باودولینو» روایت فردی به همین نام است. او فرزند نامشروع یکی از امپراطوران روم به نام «فردریک بارباروسا» است; دروغگویی مادرزاد که از نعمت آموختن هر زبانی بهمحض شنیدن آن نیز برخوردار است. باودولینو در زمانی که مسیحیان در جریان جنگهای صلیبی به شهر قسطنطنیه هجوم آوردهاند، وارد شهر میشود و در ادامه، جان یک تاریخنگار درباری بهنام «نیکهتاس» را نجات میدهد. بعد هم داستان زندگی خود را برای او تعریف میکند که صرفا ساخته و پرداخته ذهن خودش است. باودولینو در حین جستجوی قلمرو پادشاهی افسانهای به نام «پرسترجان» به دانشگاهی در پاریس میرسد. سپس کفن معروف تورین را میفروشد و در همین حین با انواع اعجابآوری از ساختهها و آثار باستانی و تاریخی مواجه میشود. حتی عاشق یک «ساتیر» زیبا هم میشود. اکو بسیاری از مباحث نظری و علمی را در دل ماجراهای رمان جا میدهد و حتی روایت را در جهت بازی با بنیانهای نگرهای خود به کار میگیرد. برای مثال، باودولینو و دار و دستهاش تجارت آثار و یادگارهای مذهبی را در پیش میگیرند و دست به ساختن و فروش مجسمه یحیای تعمید دهنده میزنند. اما همین اشیای دستساز و ساختگی، وقتی بهصورت ابزاری برای نیایش مسیحیان در میآیند، قالب چیزی را به خود میگیرند که اکو تحت عنوان «موارد کاملا جعلی» از آن یاد کرده است. روی هم رفته، رمان «باودولینو» روایتی است درباره داستان گفتن، تعمقی در باب حقیقت، وهمچنین داستانی تاریخی و خیالانگیز. اکو در گفتگویی که در ادامه میآید، از این کتاب میگوید و ضمن آن به مباحث دیگری نیز گریز میزند.
▪ آیا با توجه به این رمان، شما را باید فردی دروغگوتر از باودولینو به حساب آورد؟
ـ خواننده در سرتاسر کتاب نمیتواند بفهمد که باودولینو راست میگوید یا دروغ، و این بازی همینطور ادامه پیدا میکند. حتی نیکهتاس هم حیران مانده است که داستان زندگی باودولینو را باور کند یا نه. واقعیت آن است که به استثنای موارد معدودی که نویسنده جای راوی را میگیرد، رمان کاملا در اختیار باودولینو است. این کتاب حول محور ابهام میگردد; البته این را هم بگویم که داستانهای باودولینو اگرچه در ابتدا مندرآوردی هستند، درنهایت راست از آب در میآیند. بنابراین من درواقع آن رسالت بزرگ روایتگران را ارج گذاشتهام که مربوط است به گفتن داستان درباره موضوعی که پیش از آن وجود خارجی نداشته است. شالوده این کتاب، ارج گذاشتن به مولف و نیز خوانندگان است; به جهت ایجاد لحظاتی پرشور و نشاط برای آنان.
▪ چه تناسبی میان رمانها و فعالیتهای آکادمیک شما وجود دارد؟
ـ روایت مرا سر ذوق میآورد و شما میتوانید چنین بپندارید که این کار نوعی گریز از فعالیتهای روزمره دانشگاهی و آکادمیک است. البته باید خاطرنشان کنم که من حتی در هنگام نوشتن کتابهای علمی هم شور روایتپردازی و داستانگویی دارم; چون کتاب علمی هم درواقع روایت یک تحقیق محسوب میشود. به عقیده من هر کتاب بزرگ فلسفی یک داستان هوشمندانه است. به عبارتی میتوان گفت که انسان کتاب را برای آن نمیخواند که بفهمد مقصر اصلی فلان شخص است یا دیگری، بلکه در حین خواندن آن چنینی سئوالهایی را از خود میپرسد: این کار را چه کسی انجام داد؟ این افکار از کجا ریشه میگیرد؟ این قضایا زیر سر چه کسی است؟ به همین دلیل باید گفت که هر اثر علمی نیز دارای یک وجه روایی است.
▪ چگونه علم نشانهشناسی را برای افرادی توضیح میدهید که از آن سررشته ندارند؟
ـ معمولا این کار را نمیکنم. از آنان میخواهم دو سه سالی سر کلاسهای درس من در دانشگاه حاضر شوند. [میخندد.] جدا از شوخی باید بگویم که من میتوانم آن را با زبانی بسیار ساده و حتی شاید سادهترین زبان توضیح دهم. هرچه باشد ما موجوداتی ارتباط گیرنده هستیم، بلکه به کمک بسیاری از نشانههای دیگر از جمله اشکال، حرکات بدن و حالات چهره نیز میتوانیم این کار را انجام دهیم. زندگی انسان سرشار از چنین نشانهای، به مفهوم فنی آن است. هر آنچه را که انسان در جهت انتقال یک موضوع به فرد دیگر به خدمت میگیرد، نشانه است. علم نشانهشناسی در پی بررسی تمامی این موارد است تا بتواند ریشه مشترکی را میان آنها پیدا کند. به عبارتی، گرایش اصلی نشانهشناسی معطوف به انسانیترین وجه نژاد بشر است.
▪ یکی از منتقدان پس از انتشار رمان «جزیره روز قبل»، در نشریه نیویورکر نوشته بود که در این کتاب فقط از جام مقدس و کفن تورین حرفی به میان نیامده است. آیا ذکر این دو در کتاب جدیدتان حالتی تعمدی داشت و میخواستید به نوعی این فقدان را برطرف کنید؟
ـ [میخندد] باور کنید جام مقدس را در همه جا میتوان یافت. این جام نماد چیزی است که ما در پیاش هستیم و آن را به دست نمیآوریم. نمونه مشابه آن حتی در رمان «جزیره روز قبل» هم یافت میشود; که یک جزیره دستنیافتنی است و زنی که در پی آن گمشده است. جام مقدس، استعارهای با یک نوع میل پایانناپذیر است. در رمان «باودولینو» من ناچار بودم از جام واقعی سخن به میان آورم چون باودولینو درست در زمانهای زندگی میکند که اولین روایتها درباره جام مقدس نوشته میشود. درواقع، باید گفت که خوانندگان بسیار باهوش و فرهیخته حتما متوجه حضور دوستان باودولینو به نامهای «بورون» و «کیوت» خواهند شد. رابرت دوبورون، فردی بود که یکی از نخستین داستانها را درباره این جام نوشت. کیوت هم کسی بوده است که بنا به روایات، به ولفرام فون اشنباخ (شاعر حماسی آلمان در قرن سیزدهم) پیشنهاد کرده است که کتاب پرسیوال و داستان جام مقدس را بنویسد. بنابراین، متوجه میشویم که باودولینو در این رمان همه چیز را از نو بازسازی میکند چون به این دو دوست پیشنهاد میکند که برگردند و ماجرای خود را روایت کنند. این دو نفر باید جایی در رمان حضور میداشتند، پس من هم خیلی ساده آنها را در صف همراهان باودولینو قرار دادم. این کار که قدغن نیست.
▪ آیا در این رمان ارجاع; گفته و یا اشارهای وجود دارد که شما بخواهید بهصورت راز باقی بماند و هیچ خوانندهای پی به آن نبرد؟
ـ بسیاری از نقاشان بزرگ پیشین بودهاند که هنگام کار روی یک تابلو تصویر خود و یا دوستانشان را در میان جمعی از افراد جا دادهاند. گاهی موفق میشویم این چهرهها را تشخیص دهیم و گاهی هم نه. این موضوع اهمیتی ندارد و باعث نمیشود که دید ما نسبت به یک تابلو تغییر کند. ما حتی بدون این راز و رمزها هم میتوانیم یک تابلوی نقاشی را تماشا کنیم و آن را زیبا و دوستداشتنی بخوانیم. قاعدتا رمانهای من نیز پر از چنین رمز و رازهایی است که از بیشتر آنها فقط خودم سر در میآورم.
▪ در جایی از رمان شما، وقتی «نیکهتاس» متوجه قدرت باودولینو در فراگیری زبانهای خارجی مختلف میشود، از این فکر که چنین افرادی شاید فاقد روح و جان باشند به هراس میافتد. آیا خود شما از این که جمع کثیری از مردم جهان رمانهای شما را از راه ترجمه میخوانند، دچار نگرانی و اضطراب میشوید؟
ـ من در حال تکمیل کتابی درباره ترجمه هستم و در آن بهطور مبسوط از تجربه شخصی خود با مترجمان سخن گفتهام. باید بگویم که انسان نه تنها میتواند با مترجم آثار خود، در شرایطی که خود نیز بر آن زبان اشراف دارد، به همکاری بپردازد، این قضیه در مورد خود من که با زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و تا حدودی آلمانی آشنایی دارم، صادق است، بلکه حتی در مواردی هم که شناختی از آن زبان ندارد، میتواند چنانچه مترجم آدمی باهوش و حرفهای باشد، با او همکاری کند. اگر یک مترجم گوهر زبان خود را یافته باشد شما میتوانید با او بحث و گفتوگو کنید و با کمک هم مشکلات را از سر راه بردارید. البته شاید این امر در برخی موارد محقق نشده باشد، مثلا، ترجمههای عربی یا استونیایی از رمانهای من، اما باید بگویم که در بیشتر موارد با مترجمان کار کردهام و حتی احساس میکنم که ترجمه بخشی از کار خود من است. در این مورد اطمینان دارم.
باودولینو میتواند به هر زبانی صحبت کند و این از روزگاران پیشین یکی از آرزوهای بشر بوده است. از زمان فروریختن برج بابل که در جریان آن زبانها از یکدیگر منفک شدند و تکثیر پیدا کردند، بشر همواره در آرزوی دستیابی به یک زبان مشترک یا جهانی بوده است. برای همین، باودولینو تجسم رویای بشر برای برقراری ارتباط است. البته چنین تمهیدی را در رمان من میتوان به حساب یک حقه کثیف گذاشت، چون مردم هر سرزمینی هنگام رویارویی با باودولینو، در واقع باید به زبان مادری خود تکلم میکردند. این کار از عهده من خارج بود، باید مثل فیلمهای سینمایی زیرنویس میگذاشتم که کاری نشدنی بود. پس مجبور شدم این قدرت را به باودولینو ببخشم که بتواند هر زبانی رابه سرعت یاد بگیرد.
آیا به نظر شما رمان در زمان خوشبختی بشر هم وجود خواهد داشت یا آن که این ژانر فقط دستاورد روزگار ناکامی و حکومتهای رو به زوال است؟ آیا داستان در قلمرو بینقص «پرسترجان۲» نیز به حیات خود ادمه میدهد یا آن که ادراک ناقص ما، وجود آن را ضروری میکند؟ چون، به هر حال، ما فاقد آن زبان کامل و جهانی هستیم.
همینقدر بگویم که اگر قرار بود ساکنان کره زمین همه به یک زبان حرف بزنند، دیگر این همه داستان نداشتیم. هر فرهنگ و تمدنی، و هر زبانی قادر به خلق داستانهایی متفاوت است و در آنها، جهان از زاویهای خاص دیده میشود.
بزرگترین حسن تعدد و تکثر زبانها در جهان، خلق داستانهای متنوع و رنگارنگ است.
پینوشت:
۱) این گفتوگو در سال ۲۰۰۰ انجام شده است.
۲) شاه و کشیش افسانهای در قرون وسطا که گفته میشد در خاوردور یا حبشه حکومت میکرده است.
۳) گفتوگو کننده: جسیکا یرنیگان
از کتاب گل سرخ یا هرنام دیگر
جسیکا یرنیگان-ترجمه:مجتبی ویسی
۱) این گفتوگو در سال ۲۰۰۰ انجام شده است.
۲) شاه و کشیش افسانهای در قرون وسطا که گفته میشد در خاوردور یا حبشه حکومت میکرده است.
۳) گفتوگو کننده: جسیکا یرنیگان
از کتاب گل سرخ یا هرنام دیگر
جسیکا یرنیگان-ترجمه:مجتبی ویسی
منبع : روزنامه حیات نو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست