چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا
عملیاتروانی و تعاریف و انواع آن
● تعریف عملیاتروانی: عملیاتروانی عبارت است از استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و سایر امكانات به منظور تأثیرگذاری بر افكار، احساسات، تمایلات و رفتار گروههای دوست، دشمن و بیطرف، برای دستیابی به اهداف ملی?
عملیاتروانی دارای دوبعد است:
۱- ماهیت و منطق درونی كه عبارت است از تلاش برای تأثیرگذاری بر افكار، احساسات، تمایلات و نهایتاً رفتار، با استفاده از ارتباط اقناعی.
۲- منظور و كاربرد این تأثیرگذاری و تغییر رفتار با توجه به هر دسته از مخاطبان(دوست، دشمن و بیطرف) است.
اهداف مورد نظر در عملیاتروانی عبارتند از:
۱- اهداف سیاسی، نظیر تبلیغات فارسی رادیوهای غربی با هدف ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی ایران
۲- اهداف نظامی، نظیر تبلیغات دستگاه جنگ روانی یك واحد نظامی براس سست كردن انگیزه نبرد در نفرات نیروی مقابل
۳- اهداف سیاسی- نظامی، كه منظور از آن، اهدافی است كه جنبههای سیاسی و نظامی در هم آمیخته و نمیتوان آن را در یكی از دو نوع جای داد، نظیر تبلیغات زمان جنگ یك كشور برای كشور دیگر با هدف اعمال فشار بر تصمیمات دفاعی رهبران آن.
تقسیم بندی عملیاتروانی: ۱- عملیاتروانی استراتژیك ۲- عملیاتروانی تاكتیكی
غیر از تقسیم بندی فوقالذكر كه بر مبنای نوع هدف عمومی مورد تعقیب صورت گرفت، تقسیمبندیهای دیگری نیز از عملیاتروانی بعمل آوردهاند. معمولترین آنها، تقسیم عملیاتروانی به عملیاتروانی استراتژیك و عملیاتروانی تاكتیكی است
الف) عملیاتروانی استراتژیك
این عملیات، عموماً برای پیشبرد اهداف گسترده یا درازمدت و در هماهنگی با طرحریزی استراتژیك كلی طراحی شده و معمولاً دارای تأثیراتی درآینده دور است. مخاطبان این عملیاترا شهروندان و نظامیان دشمن كه خارج از منطقه جنگی بسر میبرند و همچنین كل جمعیت كشورهای دوست، بیطرف، یا دوست دشمن ما (متعهدان دشمن) تشكیل میدهد، نمونهای از این عملیات، فعالیتهای تبلیغاتی یك كشور برای پایین آوردن تولید صنعتی كشور حریف است.
مقاصد عملیاتروانی استراتژیك عبارتند از:
۱- تشریح خط مشیها، اهداف و مقاصد سیاسی كشور خودی برای مخاطبین و ارائه استدلالهای پشتیبانی از آن خطمشیها و غیره.
۲- ارتباط دادن و پیوند برقرار كردن بین آن سیاستها و اهداف از یك طرف، و آرزوها و آرمانهای مخاطبان هدف از طرف دیگر.
۳- برانگیختن افكار عمومی با فشارهای سیاسی به طرفداری یا علیه یك عملیات نظامی.
۴- تأثیرگذاری بر روند تعیین تاكتیكها و استراتژیهای دشمن.
۵- پشتیبانی از تحریمهای اقتصادی و دیگر اشكال غیرقهرآمیز اعمال فشار علیه دشمن.
۶- برانگیختن اختلاف بین مقامات نظامی و سیاسی دشمن.
۷- تضعیف اعتماد به نفس در رهبران دشمن و ایجاد تردید آنها نسبت به اهداف جنگی.
۸- كاهش روحیه و كارآیی سربازان و غیرنظامیان دشمن از طریق نمایان كردن ضعفهایی كه در روحیه و كارآیی نظامیان وجود دارد.
۹- تقویت نارضایتیهایی كه ملت دشمن به دلیل مسائل مذهبی، قومی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره نسبت به دولت یا دیگران احساس میكنند.
۱۰- مختلل كردن سیستمهای كنترلی یا ارتباطی كشور.
۱۱- كسب پشتیبانی فكری یا عملی كشورهای بیطرف
۱۲- رهبران خودی را قویتر، و رهبران دشمن را ضعیفتر نشان دادن.
۱۳- ایجاد امید در عناصر مقاومت فعال در سرزمین دشمن و پشتیبانی روحی از آنها.
۱۴- كمك به ایجاد نخبگان مخالف حكومت.
۱۵- كسب پشتیبانی در میان مردم مناطق تازه آزاد شده.
۱۶- تقویت یا تكمیل عملیات تبلیغاتی تاكتیكی.
ب) عملیاتروانی تاكتیكی
این عملیات در منطقه جلویی نبرد و در پشتیبانی از عملیات نظامی تاكتیكی، طراحی و اجرا میگردد. مقاصد آن عبارتند از:
۱- كاهش روحیه و كارآیی رزمی دشمن.
۲- افزایش تأثیر سلاحهای سنگین از جمله بمبها.
۳- آشفته كردن و سردرگم كردن دشمن.
۴- تسهیل اشغال شهرهای دشمن، با ارسال اولتیماتوم و اعلامیههای دعوت به تسلیم.
۵- پشتیبانی از عملیاتروانی استراتژیك، با فراهم كردن شناخت به موقع و تفصیلی در مورد آسیبپذیریهای محلی كه احتمالاً قابلیت بكارگیری در الگوی استراتژیك را دارد.
۶- دادن اطلاعات و راهنمائیهای لازم به عناصر دوست كه در منطقه رزمی دشمن عمل میكنند.
۷- پشتیبانی خاص و مستقیم از فرماندهان تاكتیكی با دادن یادداشتهای كوتاه.
۸- ایجاد تصویری مطلوب از سربازان و فرماندهان خودی در ذهن مخاطبان.
نوع دیگری از تقسیمبندی عملیاتروانی عبارتند از ۱- عملیاتروانی پنهان ۲- عملیاتروانی آشكار
الف) عملیاتروانی آشكار
عملیاتروانی آشكار معمولاً با استفاه از تبلیغات سفید(تبلیغاتی كه هویت منبع آن معلوم است) انجام میشود. اغلب موارد عملیاتروانی كه با عناوین رسمی(مانند رادیو آمریكا) به اجرا در میآیند، از مصادیق این نوع عملیات هستند.
ب) عملیاتروانی پنهان
عملیات روانی پنهان عملیاتی است كه منبع انتشار آن فاش نمیشود. این عملیات به گونهای طراحی و اجرا میشود كه دولت مسئول آن معلوم نباشد و یا اگر هم كشف شد، آن دولت بتواند هرگونه دخالتی را انكار كند. عملیاتروانی پنهان، معمولاً به وسیله تبلیغات سیاه و خاكستری به اجرا درمیآید.
● تبلیغات سیاه: تبلیغاتی است كه به منبع غیرواقعی نسبت داده میشود. این تبلیغات وانمود میكند كه از داخل سرزمین دشمن( یا سرزمین تحت اشغال دشمن) و یا نزدیكیهای آن پخش میشود و البته گاهی نیز واقعاً همنیطور است. هنگامی كه به ظاهر از سرزمین دشمن پخش میشود، هدایت عملیاتهای زیرزمینی( كه توسط عناصر برانداز موجود در صفوف دشمن انجام میشود) را امكان پذیر میسازد. از نظر دشمن، این تبلیغات، اقداماتی غیرقانونی و مستوجب عقوبت است. این نوع عملیات، مستلزم مهارت بسار، مخزنی بزرگ از اطلاعات، و توانایی كاركردن با اسم جعلی است. تبلیغات سیاه، به شدت بر اطلاعات متكی است. از این تبلیغات به بهترین وجهی میتوان در عملیات استراتژیك استفاده كرد. معذالك، هر چند مقاصد مورد پیگیری در این نوع تبلیغات معمولاً فراتر از سطوح وضعیتهای تاكتیكی است، با این حال، در عملیاتروانی تاكتیكی نیز استفاده میشود چون فرض بر این است كه تبلیغات سیاه، در این گونه عملیات، آنقدر ارزش حیاتی دارد كه به كارگیری آن به ریسك نهفته در آن میارزد. به منظور دستیابی به حداكثر تأثیر و اجتناب از خطر از بین رفتن انسجام در تلاشهای آشكار، باید عملیات روانی پنهان را از عملیاتروانی آشكار جدا نگهداشت و پرسنل درگیر در یك نوع عملیات را در عملیات نوع دیگر وارد نكرد.
● مزایا و قابلیتهای تبلیغات سیاه عبارتند از:
۱- تبلیغات سیاه، با عمل كردن تحت پوشش، میتوان از داخل سرزمین دشمن منتشر شده و پیامهای تبلیغاتی خودی را كه برای مخاطبان خاص به دقت تنظیم شده است، ارسال نماید.
۲- از آنجا كه این تبلیغات، از منبع ناشناس منتشر میشود، میتوان با القای این نكته به دشمن كه عناصر مخالف و غیر وفادار در میان صفوفش وجود دارد، روحیه را تضعیف كند.
۳- با بكارگیری ماهرانه اصطلاحات، عبارات و تمهای رسانهای مناسب، این تبلیغات میتواند وانمود كند كه جزئی از تبلیغات خود دشمن است و بدین ترتیب میتواند در تبلیغات دشمن، تناقض ایجاد كند، نتیجه این خواهد شد كه تبلیغات سفید دشمن، تا اندازه زیادی تأثیر خود را از دست میدهد.
۴- از آنجا كه این تبلیغات، ماهیتی پنهان دارد و تشخیص آن مشكل است، ضد تبلیغ دشمن نمیتواند اقدام مؤثری علیه آن انجام دهد.● محدودیتها و معایب تبلیغات سیاه عبارتند از:
۱- تبلیغات سیاه برای اجتناب از افشا شدن ماهیت واقعی و از دست دادن اعتبار، نیازمند مراقبت و حفاظت فوق العاده است.
۲- هماهنگ كردن آن با فعالیتهای آشكار، امری دشوار است.
۳- تبلیغات سیاه، بندرت میتواند از كانالهای عادی ارتباطی استفاده كند.
۴- كنترل آن كاری مشكل است چون عوامل عمل كننده آن غیرمتمركز هستند.
۵- الزامات امنیتی سخت آن، انعطافپذیری تبلیغات سیاه را محدود میكند.
۶- تبلیغات سیاه، زمانی كه از داخل سرزمین دشمن عمل میكند، بیشتر در معرض كشف و انهدام قرار دارد.
نمونههای تبلیغات سیاه عبارتند از:
۱- ایجاد شایعه
۲- پخش تصاویر مستهجن
۳- ایجاد فرهنگی بزلهگویی، تمسخر و جوك
۴- شعار
۵- جعل اسناد و اوراق بهادار
۶- جوسازی از طریق نامه، شبنامه
۷- بلندگوی دشمن شدن
● تبلیغات خاكستری: تبلیغاتی است كه از منبعی بیهویتی منتشر میشود(منبع انتشار، هیچ هویتی برای خود مشخص نمیكند). قابلیتهای آن عبارت است از:
۱- اگر تبلیغات خاكستری، ماهرانه بكار گرفته شود میتواند با پرهیز از برچسب?تبلیغات دشمن? خوردن، مقبولیت كسب كند.
۲- میتواند بدون تأثیر مخرب بر حیثیت منتشر كننده، از تمهای احساسی استفاده كند.
۳- تبلیغات خاكستری میتواند بدون شناخته شدن منبع، از تمهای جدیدی كه بر آسیبپذیریهای مشخص دشمن مبتنی هستند نقش بالون اختیار(Ttial balloon) را بازی كند.
محدودیتهی تبلیغات خاكستری عبارت است از:
۱- این تبلیغات به دلیل آنكه مجبور است هم سرچشمه خود را اسرارآمیز نگهدارد و هم اعتبار خود را حفظ كند، دچار محدودیت است.
۲- تبلیغات خاكستری در برابر تحلیلهای درازمدتی كه دشمن از محتوای نیت آن بعمل میآورد آسیبپذیر بوده و بدین طریق، تأثیر خود را از دست میدهد. بنابراین، در مقایسه با دیگر انواع تبلیغات، در مقابل یك ضد تبلیغ مؤثر، آسیب پذیرتر است.
تقسیم بندی نوع سوم عبارتست از: ۱- جنگ روانی ۲- اقدامات روانی
۱- جنگ روانی: جنگ روانی (psychological Warfare/Psywar) عبارت است از استفاده طراحی شده از تبلیغات و سایر اقدامات در زمان جنگ یا وضعیت فوق العاده، به منظور اصلی تأثیرگذاری بر افكار، هیجانات، نگرشها و رفتار گروههای دوست، دشمن و بیطرف به گونهای كه از تحقق اهداف و مقاصد ملی پشتیبانی شود.
۲- اقدامات روانی: اقدامات روانی(psychological actions /psyop) عبارت است از آن دسته از اقداماتی كه در زمان صلح یا در مناطق خارج از صحنه نظامی فعال جنگ انجام میشود و به منظور تأثیرگذاری بر هیجانات، نگرشها یا رفتار گروههای خارجی طراحی و اجرا میگردد، به گونهای كه زمینه ساز تحقق مقاصد و خطمشیهای دولت باشد.
● تاریخچه عملیاتروانی و گسترش
۱ـ آنچه مسلم است عملیاتروانی سابقهای به قدمت تاریخ انسانها دارد چرا كه انسانها برای تحت تأثیر قراردادن طرف مقابل به شیوهها و ترفندهایی متوسل میشدهاند و این فعالیت از ارتباط چهره به چهره دو فرد گرفته تا اجتماعات كوچك و بزرگتری یافته است و همین نوع فعالیتها و اقدامات در زمانای خاص همچون بحرانها، جنگها، نزاعهای محلی بصورت مختلف و گوناگونی اتفاق افتاده است.
آنچه قابل تأكید است این است كه انسانها پدیده تأثیرگذاری روانی و استفاده از آن در جنگ و صلح و سیاست را به تازگی كشف نكرده است بلكه كمتر برههای از تاریخ حیات سیاسی و نظامی بشر را میتوان یافت كه فارغ از این عنصر باشد. محققان زیادی در پی یافتن قدیمترین نمونههای استفاده از جنگ روانی بودهاند در این میان پل لاین بارگر(Paulline barger) سابقه استفاده از جنگ روانی را به جنگ كیدئون با مادها نسبت میدهد.
۲ـ در این جنگ كیدئون بر خلاف رسوم نظامی زمان خود كه هر دسته صد نفره یك مشعل داشتند، به هر یك از سپاهیان مشعلی داد و این توهم را در ذهن دشمن ایجاد كرد كه تعداد افرادش، صد برابر میزان واقعی است. در نتیجه توانست بدون هیچ درگیری به پیروزی دست یابد. مطمئناً قبل از این واقعه و بعد از آن، نمونههای متعدد دیگری از جنگ روانی سنتی را میتوان یافت. در تاریخ اسلام، روشن كردن آتش توسط سپاهیان اسلام در شب فتح مكه و ایجاد رعب در مكیان از این طریق، نقش مهمی در شكستن مقاومت آنها داشت و حیله قرآن بر سر نیزه كردن عمروعاص و شكست دادن سپاه در حال پیروزی حضرت علی(ع) با این وسیله، نمونههای برجستهای (البته با ارزشهای متفاوت) از جنگهای روانی است كه به اقتضای فرصت و براساس ذوق و نبوغ طراحان آن به اجرا درآمده اند.
۳ـ از سابقه پیدایش جنگ روانی در قرن اخیر جنگهای اول و دوم، و حداكثر (البته به نوعی) به انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و انقلاب فرانسه میرسد. برای این كار، ضمن برشمردن ویژگیهای جنگ روانی جدید و نشان دادن تفاوتهای آن با جنگروانی سنتی، زمینههای پیدایش و توسعه چنین پدیدهای را در بستر تاریخی آن را میتوان بررسی كرد.
هنگامی كه در سال ۱۹۳۹، محققان و دانشمندان علوم انسانی آلمانی به منظور توجیه شكست كشور خود در جنگ جهانی اول، اعلام كردند كه از جمله مهمترین علل شكست، غفلت آلمان از سلاح تبلیغات و استفاده مؤثر رقیبان از آن سلاح بوده است، در واقع خبر از ورود و حضور گستردهٔ ابزار تأثیرگذاری روانی در صحنه سیاست و نظامیگری میدادند. وقوع تحولاتی مانند تشكیل وزارت تبلیغات در آلمان و سازمانهای جنگ روانی و تبلیغات جنگی در دیگر كشورها، تصدیق عملی این ادعا بود.
۴ـ آنچه را ما جنگ روانی جدید میخوانیم در واقع محصول تحولاتی است كه عمدتاً ابتدا در اروپا رخ داد. یكی از مهمترین این تحولات، پیدایش و توسعهٔ نقش صنعت و تكنولوژی در جوامع بشری( از جمله ارتباطات اجتماعی) است. صنعت و تكنولوژی ارتباطات میان انسانها را در دو جنبه توسعه داد: اول از نظر حمل و نقل، شامل جاده، اتومبیل، راهآهن و نظایر اینها كه موجب افزایش ارتباط فیزیكی بین افراد بشر شد. دوم از نظر توسعه وسایل و ابزارهای پیام رسانی مانند چاپ، تلفن، سینما، تلگراف كه موجب نزدیك غیرمادی و گسترش تعامل پیامی میان انسانها شد. توسعه و گسترش ارتباطات، به نوبهٔ خود باعث شد تا انسانهایی كه تا پیش از این، فقط در محدوده قومی، قبیلهای و محلی فكر میكردند و مسائل خارج از منطقهٔ محدودشان برای آنها اهمیت نداشت، ملی و جهانی فكر كنند و به مسائل دنیایی فراتر از مناطق محدود خود علاقهمند شوند. انسان روستایی كه تا دیروز، ممترین دلمشغولی، او، مشكلات كشاورزی و زمین و آبوهوا بود و تقسیم بندیش از خودی و بیگانه برمحور روستا یا روستاهای اطراف شكل میگرفت، اینك به مسائل كشور خود و حتی فراتر از آن، مسائل جهانی كه در آن زندگی میكرد و كل بشریت میاندیشید.
در كنار توسعه ارتباطات، انقلاب صنعتی موجب ظهور پدیدههای دیگری نیز شد مانند شهرنشینی، افزایش جمعیت و متراكم شدن آن، پیچیده شدن حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جوامع و به تبع آن تقسیم بسیار وسیع كار و غیره. اینها دست به دست هم داد و نیروی سیاسی جدیدی به نام مردم شكل گرفت. به تعبیری، پیدایش پدیدههایی همچون افكار عمومی و افكاری نظیر?صدای مردم، صدای خداست?، ریشه در این تحولات دارند. حكام، دیگر نمیتوانستند مانند لویی چهاردهم بگویند ?دولت، خود من هستم? و مجبور بودند برای حفظ قدرت سیاسی و توسعه آن و برای تدوین و اجرای سیاستهای خود، حتماً گوشه چشمی هم به مردم داشته باشند.بحث دخالت مردم در سیاست، دیگر مفهومی اخلاقی نبود بلكه پشتوانه قدرتی نیز داشت. تقسیم كار و تنوع حیات اجتماعی موجب شده بود تا كانونهای گوناگون قدرت غیردولتی ظاهر، و جامعهٔ مدنی پیچیده و گسترده شود. در چنین جامعهای، تداوم سیستم سیاسی و اجتماعی، فقط با همكاری صاحبان نقشهای تخصصی و قدرتی جدید امكان پذیر بود و بدون همكاری آنها، هیچ حكومتی دیگر نمیتوانست به تنهایی از پس امور كشورداری برآید و به رتق و فتق امور بپردازد: كارخانه بدون همكاری و رضایت ضمنی كارگر، نظام دیوانسالاری بدون حمایت دیوانسالاری و هزاران تخصص دیگر بدون همكاری صاحبان تخصص مربوط، از گردش و عمل كردن باز میماندند و بازماندن اینها یعنی فلج شدن كل سیستم. به این زمینههای یاد شده، عامل دیگری را هم باید افزود. صنعت و تكنولوژی از طریق اختراع هواپیما و توپخانههای دور برد، برد سلاحها را افزایش داد و موجب شد كه صحنهٔ جنگ، از میدان نبرد به سراسر خاك هر كشور گسترش یابد. اكنون دیگر مرز بین جبهه و پشت جبهه شكسته شده بود و تنها دوری از میدان جنگ، تضمین كننده امنیت نبود. با بروز جنگ، مردم مجبور بودند كه علاوه بر تحمیل سختیها و كمبودهای ناشی از آن، با صدمات و تلفات جانی و مالی نیز روبرو شوند و در مقابل آن ایستادگی كنند. نتیجه اینكه كشورها، هر چه بیشتر در مقابل تأثیرات جنگ آسیبپذیر شدند و بنابراین رهبران كشورها در طراحی و اجرای سیاستهای دفاعی، باید عامل دیگری را هم لحاظ میكردند كه نقش مردم بود.
از اینجا به بعد است كه جلب رضایت مردم یا برانگیختن آنها برای مخالفت، و یافتن ابزارها و تمهیداتی برای رسیدن به این مقصور، به عمل تعیین كنندهای در كشاكشها و رقابتهای سیاسی و نظامی تبدیل شد. تا پیش از این، فرماندهان نظامی و حاكمان سیاسی، در تدوین و اجرای سیاستهای خود، فقط تا آنجا به مردم نیاز داشتند كه نیروی انسانی مورد نیاز آنها را تأمین كنند. احتمالاً هیچ فرماندهی احساس نمیكرد كه برای حمله به دشمن و كسب پیروزی، به تأثیرگذاری روانی بر مردم خودی یا دشمن(جز در مواردی مانند محاصره شهرها) هم نیازی دارد. مهمترین آماج عملیاتروانی در جنگ را سربازان و فرماندهان دشمن تشكیل میدادند. در صحنهٔ سیاست و بازیهای دیپلماتیك، تنها هدف سیاستمداران و مقامات مذاكره كننده، مقامات مسئول طرف مقابل بود. اما اینك، صحنهٔ بازی بسیار پیچیدهتر شده بود. طرفین درگیری مجبور بودند كه در بازی، طرفهای دیگری را هم به حساب آورند. اینها عبارت بودند از مردم خودی، مردم دشمن، مردم بیطرف و بعدها پدیده دیگری به نام افكار عمومی جهانی. هر طرف میكوشید در این كشاكش، مردم خودی را به نفع خود، نه فقط جلب نظر كند بلكه آنها را بسیج، و در مشاركت فعال وارد كند. همچنین مردم دشمن را نه فقط از همكاری با رهبران دشمن باز دارد، بلكه آنها را به مخالفت تحریك كند، و سرانجام اینكه مردم كشورهای بیطرف را از نزدیك شدن به دشمن باز دارد و حتی الامكان به حمایت از خود وادارد. بدیهی است در چنین صحنهٔ پیچیدهای، مهمترین ابزار كارآمد، تبلیغات و عملیاتروانی بود و هر كشوری در محاسبه توازن قوا با رقیب، باید این عنصر از قدرت ملی را مورد توجه قرار میداد. اهمیتی كه ایدئولوژی در صحنهٔ سیاست و نظامیگری پیدا كرد، به دلیل نقشی بود كه در بسیج و برانگیختن تودهها داشت.
آلمانیها حتی قبل از گوبلز و دار و دسته نازیها به اهمیت این عامل پیبرده بودند، یعنی زمانی كه در جنگ جهانی اول، لنین را به عنوان ویروس روانی به داخل روسیهٔ تزاری رخنه دادند. هدف آنها این بود كه با ترویج اندیشهٔ انقلابیگری و ایجاد فروپاشی روانی در سیستم تزاری، سقوط حكومت رقیب را تسریع كنند و به هدف خود نیز رسیدند. موفقیتهای لنین نشان داد كه آنها حداقل در بخشی از محاسبات خود اشتباه نكرده بودند اما شیوع این ویروس و گسترش تأثیرات آن، بعد از جنگ دامنگیر خود آنها نیز شد، چون مجبور شدند هزاران سرباز اسیر آلمانی را كه از روسیه به آلمان بازگشتند به منظور پاكسازی افكارشان از اندیشههای ماركسیستی مورد بازآموزی قرار دهند. بلشویكها چه در مرحلهٔ براندازی رژیمتزاری و چه در برپا ساختن رژیم جدید خود، حساب خاصی برای ایدئولوژی باز كردند و از آن به حداكثر ممكن بهره گرفتند. آنها ارتشی ایدئولوژیك بنا نهادند كه نیروهای آن با ابزارهای ایدئولوژیك كنترل میشد و تحت تأثیر ایدئولوژی به جنگ میپرداخت. در تاریخ جدید اروپا و در دوران حاكمیت مادیگری، كه هر ایدهالی براساس محاسبات عقل معاش انجام میشود، به قول ادوارد ارل، آنها اولین سربازانی بودند كه حاضر میشدند صرفاً به دلیل عقیده كشته شوند.
در واقع در بستر چنین وضعیتی بود كه نازیها كار خود را شروع كردند و نقش تبلیغات را در رقابتهای سیاسی و نظامی به اوج رساندند. آنها با علم به اهمیت بسیج مردم، ایجاد شور و انگیزه در آنها برای حمایت فعالی از نظام و سیاستهای آن و نقش سلاح روانی در جابجایی موازنهٔ قدرت و همچنین برخورداری از نیروی متخصص و كار تحقیقاتی كه شرح آن در ابتدای مقاله آورده شد دستگاه تبلیغاتی عظیمی را برپا كردند. آنها علاوه بر بهرهبرداری از تبلیغات برای رسیدن به قدرت، پس از كسب قدرت، وزارت تبلیغات را به سرپرستی گوبلز ایجاد كردند و پخش اعظم رسانههای ارتباطی آلمان را تحت كنترل و نظارت آن وزارتخانه قرار دادند. نازیها با حداكثر توان از دو رسانه سینما و رادیو استفاده كردند. بنا به گفتهٔ دیوید ولچ، از میان همه ابزارهای اعمال نفوذ نهانی و روانی، هیچ یك به اندازهٔ سینما مورد توجه رایش سوم نبود. گوبلز در یكی از نخستین سخنرانیهای خود در مقام وزیر تبلیغات، اعلام كرد كه سینمای آلمان در پیشاپیش سربازان نازی، رسالت فتح جهانی را بر دوش دارد. براساس این نظریه، رژیم نازی، سرمایهگذاری سنگینی روی سینما انجام داد به گونهای كه بین سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵، ۱۰۹۷ فیلم در آلمان تولید شد. یك ششم این فیلمها، مضمون صریح تبلیغاتی و سیاسی(هدایت شده توسط وزارت تبلیغات) داشتند، ضمن اینكه اغلب آها نیز كم و بیش با خط كلی تبلیغاتی نازی هماهنگ بود.
آلمانیها در حوزه جنگ روانی رادیویی نیز از خود ركوردهای شگفتانگیزی بر جا گذاشتند. آنها ۱۶ ایستگاه فرستنده رادیویی ایجاد كردند كه با نام مستعار ?پیروزی? برای ۱۳ كشور اروپایی برنامه پخش میكرد. علاوه بر آن، ایستگاههای رادیویی رسمی آنها نیز برای ۶۰ كشور برنامه پخش میكرد و مجموع برنامههای آنها به ۴۳۰ ساعت در روز میرسید. (این رقمی است كه حتی با معیارهای امروزی نیز غیرقابل باور مینماید). رادیو بطور مستقیم و هماهنگ در خدمت مقاصد سیاسی ? نظامی درآمده بود و برای مثال: ?گوبلز چنان برنامهریزی كرده بود كه ذهن مردم سرزمینهای اشغالی را از قبل و به تدریج از طریق فرستندههای رادیویی آلمان برای اشغال كشورشان آماده كند:
در مرحله دوم ضمن اینكه به دوستی پابرجای دو ملت ارج نهاده میشود، باید رژیم آن كشور نیز با روندی تدریجی و فزاینده مورد انتقاد قرار گیرد.
در مرحله سوم باید تهدید، اشغال و تسخیر نظامی با تمام نیرو و قدرت به عمل آید و با لحنی خشن، پیامدهای ناگوار عدم اطالعت گوشزد، و بر این نكته تأكید شود كه اگر ملت خوب برای سرنگونی حكومت بد قیام نكند، آنگاه چارهای نیست جز اینكه ارتش آلمان این امر را به انجام رساند. البته واحدهای ارتش آلمان به جای توپ و تفنگ، با موزیك و دسته گل وارد خواهند شد.
در مرحلهٔ آخر باید هر صدای ناموافق و آشوبگری خاموش شود و همزمان با اشغال نظامی كشور، رادیو و سایر مناطق حیاتی و حكومتی به تصرف درآید و از همه امكانات برای برقراری نظم و آرامش استفاده شود.
البته تأكید و سرمایهگذاری روانی ? تبلیغاتی نازیها، فقط به عرصههای رادیو و سینما مدود نمیشد. آنها در حوزههای دیگر فعالیت خود(مانند عملیات اطلاعاتی) نیز بر این امر تأكید داشتند و در واقع بخش مهمی از بزرگترین پیروزیهای سیاسی، نظامی چشمگیر آنها(مانند غافلگیر كردن شوروی در عملیات بارباروسا، اشغال بدون زحمت چكسلواكی و بیطرف نگهداشتن سایر قدرتهای غربی مانند انگلستان و آمریكا كه اتفاقاً برخی از آنها در زمان فرودستی قدرت نظامی آنها در برابر حریفان به دست آمد، مدیون این لشكركشی روانی ? تبلیغاتی بود.
كشور توسعه طلب دیگری كه پس از آلمان، نقش توسعه دادن جنگ روانی و رساندن آن به سطح امروزین را به عهده گرفت، آمریكا بود. نگاهی اجمالی به حجم و مجموعه اقدامات آمریكا در جنگ كره تاكنون نشان میدهد كه آمریكائیها ركوردی را در این زمینه برجا گذاشتهاند كه شكستن آن توسط هر كشور دیگری بعید به نظر میرسد. انگیزه اصلی آنها در این راه. مبارزه با گسترش نفوذ شوروی۰به ضرر نفوذ آمریكا) در جهان و بعدها حركتهای جهان سومی و از جمله حركتهای اسلامخواهی در جهان بود.واژه جنگ روانی در آمریكا، پس از انتشار كتاب?جنگ روانی آلمان? نوشته فاراگو در سال ۱۹۴۲ گسترش یافت. در پایان جنگ دوم جهانی این اصطلاح در دیكشنری و بستر وارد شد و بخشی از عبارت پردازیهای سیاسی و نظامی آن زمان را تشكیل داد. در سال ۱۹۵۰، دولت ترومن به منظور كسب آمادگی برای اجرای جنگ روانی در كره، پروژهای را با عنوان ?نبرد حقیقت? (یا تهاجم عظیم و قدرتمند روانی) با بودجهای معادل ۱۲۱ میلیون دلار تصویب كرد. ارتش آمریكا، اداره ریاست جنگ روانی را به عنوان بخش ستادی ویژه ایجاد كرد و در كنار واحدهای رزمی، واحدهای جنگ روانی گستردهای را با استفاده از تجربیات جنگ جهانی دوم تشكیل داد و از آن زمان تاكنون، سازمانها و واحدهای روانی- تبلیغاتی آمریكا با توسعهای روزافزون همواره به عنوان یكی از بازوهای اصلی آن كشور در جنگ و صلح عمل كردهاند. این سازمانها، طیف وسیعی از رادیوها، تلویزیونها، ماهوارهها، كتابخانهها، بورسهای دانشگاهی، خانههای فرهنگی، آژانسهای تبلیغاتی، مراكز فیلمسازی. واحدهای جنگ روانی نظامی، تشكیلات ستادی و امثال آنها را شامل میشود. تعداد، پرسنل، بودجه، حجم و گستردگی فعالیت آها چنان است كه فهرست كردن آنها نیز كتاب مستقلی را میطلبد و ما در اینجا برای ارائه تصویری كلی از جنگ روانی جدید، فقط به چند نمونه كوچك از آنها اشاره میكنیم:
نمونهای از این فهرست، فعالیت رادیویی است. ركن اصلی تبلیغات رادیویی آمریكا، رادیو?صای آمریكا است كه در سال ۱۹۸۴ به ۲۳ زبان و با بودجهای بیش از یكصد و ده میلیون دلار در سال، حدود ۹۷۰ ساعت برنامه در هفته پخش میكرد. اما در كنار این ركن اصلی، ایستگاههای رادیویی كوچك و بزرگ دیگری نیز همواره فعل بودهاند كه در قالب تبلیغات سیاه و خاكستری( به تعبیر خود آمریكائیها) برنامه پخش میكردهاند. معروفترین آنها، رادیو آزادی و رادیو اروپای آزاد بودهاند. مخاطب اصلی رادیو آزادی را مردم شوروی و مخاطبان رادیو اروپای آزاد را اهالی اروپای شرقی سابق تشكیل میداده اند. این دو رادیو در اوج فعالیت خود در هفته هزار ساعت برنامه پخش میكردند و هدف اعلام شده آنها، با بودجهای معادل صد میلیون دلار( در سال ۱۹۸۳ كه بخشی از آن توسط سازمان سیا تأمین میشد) ایجاد تغییر در نظامهای سیاسی این كشورها بود. از جملهٔ آخرین نمونههای رادیوی سیاه كه توسط آمریكائیها پشتیبانی و هدایت میشد، رادیو?صدای آزاد ایران? بود كه برای اولین بار در سال ۱۹۸۰ صدای آن شنیده شد و تا مدتها، به تبلیغات براندازی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ادامه میداد.
نمونه یا جنبه دیگر این عملیاتروانی مدرن، جنبه علمی و آموزشی آن است. از سال ۱۹۵۰ به بعد، دانشمندان علوم اجتماعی در آمریكا، بیش از هر زمان دیگری به مطالعهٔ نخبگان، ارتباطات و دیگر الگوهای رفتاری در جوامع خارجی پرداختهاند. به همین منظور، به تعیین معیارهای پژوهشی در مطالعهٔ فرهنگهای بیگانه توجه زیادی مبذول شد. همچنین تلاش عظیمی در زمینه توسعه سیستماتیك ابزارهای پیچیدهتر برای تشخیص و ارزیابی مؤثر موضوعاتی كه برای دستاندركاران جنگ روانی مفید بود انجام شد. از سال ۱۹۵۰ دولت آمریكا از طریق امكانات وزارت خارجه، آژانس توسعهٔ بین المللی و جانشین آن، آژانس اطلاعات آمریكا، سازمان سیا و وزارت دفاع، به گروههای دانشگاهی و سازمانهای غیرانتفاعی كمك مالی كرد تا پروژههای تحقیقاتی خاصی را انجام دهند و یا پروژههای در دست اجرا را به سمت پاسخگویی به نیازهای جامعهٔ جنگ روانی سوق دهند.
اما این تحقیقات به زمینههای یاد شده حدود نمیشد. بخش دیگری از تحقیقات بطور مستقیم در مورد موضوع جنگ روانی و ابعاد آن انجام شد كه یا در مراكز تحقیقاتی غیردولتی و غیرنظامی و به سفارش كارفرمایان دولتی و یا در مراكز دولتی و نظامی مانند مركز و مدرسهٔ فورت براگ اجرا میشد. حاصل كار، طیف وسیعی از متون علمی و كاربردی جنگ روانی، و ابداع نظریهها، مفاهیم و تقسیمبندیهایی بود كه تقریباً بر كل ادبیات جنگ روانی غرب حاكم شد. از جمله این مفاهیم میتوان از ابداع واژه عملیاتروانی (به جای جنگ روانی) نام برد كه برای كاستن از بار خصومتآمیز واژه ساخته و پرداخته شد و عملیات روانی نیز خود به دو دسته، یعنی جنگ روانی (آن بخش از عملیاتروانی كه متوجه دشمن است) و اقدامات روانی (آن بخش از عملیاتروانی كه متوجه دوستان و گروههای بیطرف است) تقسیم شد.
نمونهای كه شاید میزان اهمیت عامل روانی ـ تبلیغاتی قدرت برای آمریكائیان را بهتر نشان میدهد و جایگاه آن را در مجموعهٔ ساختار كشورداری آنها بیشتر مشخص میسازد. جنبهٔ سازمانی ملی و استراتژیك جنگ روانی است. در سال ۱۹۵۰ و در پی تصویب پروژه?نبرد بزرگ حقیقت?، لزوم هماهنگ كردن سازمانهای درگیر تبلیغات خارجی و فعالیتهای آنها با یكدیگر احساس شد. بر این اساس، ?ستاد استراتژی روانی? به منظور هماهنگ كردن تمام برنامههای تبلیغات خارجی در قالب استراتژی روانی واحدی تشكیل شد. در واقع، برای اولین بار، این فكر به وجود آمد كه میتوان در كنار استراتژی نظامی، استراتژی اقتصادی و مانند اینها. استراتژی روانی هم داشت و صرف نظر از نوع استراتژی نظامی یا سیاسی هر كشور، تمام اقدامات روانی ـ تبلیغاتی را در خط مشی مجزایی هدایت كرد. در همین دوره بود كه اصطلاح?سایكو استراتژی? و بحث از بعد چهارم استراتژی و قدرت ملی در ادبیات روابط بین المللی و مباحث استراتژیك رواج یافت. به این ترتیب، عنصر روانی از مسأله زمان جنگ كشورداری به موضوعی تبدیل شد كه هم در زمان جنگ و هم در زمان صلح باید به آن پرداخته شود. هر چند این ستاد پس از چند سال منحل شد، با این حال تشكیل یوسیا ۰آژانس اطلاعات ایالات متحده) برای برنامهریزی و هدایت تبلیغات خارجی آمریكا، و ستاد هماهنگی عملیات (به منظور هماهنگی سیاست خارجی آمریكا در تمام جنبههای اقتصادی، سیاسی، نظامی با در نظر گرفتن ابعاد روانی آنها) نشان داد كه عامل روانی ? تبلیغاتی، همچنان اهمیت خود را به عنوان جزء اصلی سیاستها و استراتژیهای آمریكا حفظ كرده است.
بعدها آمریكا تحت تأثیر جنگ ویتنام و با طراحی نظریهٔ جنگ كم شدت، حتی یك گام نیز جلوتر رفت. این گام آخری، شناسایی این نكته بود كه در مواردی (مانند جنگهای شورشگری)، عنصر روانی میتواند به بعد برجسته استراتژی هر كشور تبدیل شود و هیچ اظهار نظری بهتر از این جمله نشان دهندهٔ تحول یاد شده نیست كه: در این استراتژی ?هدف، تصرف پانزده سانتیمتر بین دو گوش انسان است?.
در مجموع بعد از بیان نمونههای جنگروانی جدید بعنوان بستر جنگ روانی مدرن كه بعد از جنگجهانی دوم شكل گرفت را بصورت محورهایی بشرح زیر قابل ارایه است:
۱ـ جنگ روانی جدید، بخشی از كشورداری است، و در كنار دیگر ابزارهای قدرت ملی جا گرفته است. رواج مفاهیمی همچون استراتژی روانی و سیاست تبلیغاتی و یا ایجاد نهادهایی مانند یوسیا یا وزارت تبلیغات، نشانه این ویژگی هستند. هر چند در این مورد، سیاست كشورها بین دو دكترین:
۱) مستقل فرض كردن حوزه اقدامات روانی و ۲) دكترینی كه آن را جزئی از امور سیاسی، اقتصادی و نظامی میپندارد، در نوسان است، با این حال، هیچیك در اهمیت آن به عنوان ابزار اساسی كشورداری و سیاست خارجی تردید ندارند. این ویژگی، خود ویژگیهای دیگری را نیز در بر دارد كه عبارتند از:
۲ـ جنگ روانی جدید، پدیدهای همیشگی و پیوسته است. جنگ روانی جدید(عمدتاً جنگ روانی استراتژیك) دیگر به مقطع و فصل خاصی وابسته نیست. چه در زمان صلح و چه در زمن جنگ، كشورها باید برای به بكارگیری آن یا دفاع در مقابل آن آماده باشند.
۳ـ جنگ روانی جدید، عملی سازمان یافته و برنامهریزی شده است. دوران جنگ روانی صرفاً متكی به نبوغ سیاستمداران یا فرماندهان صحنهٔ جنگ سپری شده است. جنگ روانی، امروزه نیازمند سازمان خاص خود، و پرسنلی است كه تخصصهای مختلفی دارند و به طرحریزی و برنامهریزی قبلی، حتی برای برخورد با وضعیتهای اضطراری نیاز دارد.
۴ـ جنگ روانی جدید بر علم و پژوهشهای عملی متكی است. این پدیده چه برای دستیابی به قواعد تأثیرگذاری بر افكار و نگرشهای انسانی، چه برای رساندن پیام خود به مخاطب و تضمین دریافت و ادراك آن، و چه برای شناخت مسائل خاص هر دسته از مخاطبان و محیط آنها به تحقیقات علمی، وابستگی شدید دارد. به این عتبار میتوان گفت كشوری میتواند تشكیلات جنگ روانی كارآمد راه اندازد كه بنیانهای علمی لازم را در علوم انسانی و اجتماعی دارا باشد.
۵ـ جنگ روانی جدید، برد وسیع و گستردهای دارد. اگر عملیاتهای روانی مانند آنچه در زمان گیدئون انجام میشد، حداكثر بر افراد حاضر در صحنهٔ جنگ یا یك حمله مؤثر واقع میشد، اقدامات روانی تبلیغاتی امروزین، به دلیل بهرهگیری از رسانههای الكترونیكی(از ماهواره گرفته تا رادیو) همزمان میتواند تمام مردم كره زمین را مخاطب قرار دهد و انتظار واكنش از سوی آنها را داشته باشد.
۶ـ سرانجام اینكه اجرای جنگ روانی جدید، مستلزم داشتن توان مالی و صنعتی است. پخش پنجاه میلیارد برگ اعلامیه در یك جنگ ضد شورش یا فرستادن ۳۵۰ هزار بالون حامل اعلامیههای براندازی توسط آمریكا بر فراز سرزمین كشورهای اروپای شرقی( در سال ۱۹۴۵)، امكانات و تجهیزات خاص خود را میطلبد كه از عهدهٔ هر كشوری برنمیآید. هر چند استفاده نسبتاً ارزان از امكانات پخش ماهوارهای، اكنون امكان انتشار جهانی پیامها را برای همه كشورها فراهم آورده است، اما دقابت تكنولوژیك روزافزون در این حوزه و همچنین الزامات مالی، انسانی و تكنولوژیك در دیگر جنبههای جنگ تبلیغاتی (مانند فراهم آوردن توان علمی و تحقیقاتی در علوم مربوط به تولید و انتشار پیامهای اقناعی) ویژگی یاد شده را همچنان تأیید میكند.
ویژگیهای یاد شده، همه ویژگیهای جنگ روانی جدید یا ویژگیهای الزامی چنین پدیدهای نیستند، بلكه ویژگیهای عمومی این جنگ را تشكل میدهند. با در دست داشتن این ویژگیها، خواننده معیاری برای ارزیابی فعالیتهایی خواهد داشت كه تحت عنوان جنگ روانی یا عنوانهایی مشابه آن در كشورهای جهان سوم( از جمله كشور خودمان) انجام میشود. در واقع، آنچه در این كشورها انجام میشود، جز نمونههایی كوچك از جنگ روانی جدید نیست كه توسط قدرتهای توسعهطلب ایجاد شده و تكامل یافته است و به همین دلیل، تصور این پدیده نیز توسط محقق یا فرد عادی جهان سومی كار سادهای نیست. به همین ترتیب نیز وارد شدن در این میدان و رویارویی با حریفان، كاری در سطوح كار آنها (حداقل از نظر كیفی و نه الزاماً از نظر كمی) را میطلبد كه باید مورد توجه دستاندركاران و صاحبنظران قرار گیردد.
برگرفته از كتاب اصول و مبانی عملیاتروانی
نوشته: دكتر حسین حسینی
تدوین و تنظیم: arnet.ir
نوشته: دكتر حسین حسینی
تدوین و تنظیم: arnet.ir
منبع : سایر منابع
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست