شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
غرامت مضاعف [فیلمنامه]
تاریخ نشر : ۸۵۰۲۱۲
تیراژ : ۲۲۰۰
تعداد صفحه : ۱۴۴
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۸۵۷۳-۱۷-۴
شماره کنگره : ۸۵۲۱۲۱۶۶
رده دیویی : ۷۹۱.۴۳۷۲
محل نشر : تهران
جلد : شومیز
قطع : رقعی
زبان کتاب : فارسی
نوع اثر : ترجمه
نویسنده : چندلر - ریموند
مترجم : قاسمیان - رحیم
نویسنده : وایلدر - بیلی
در فیلمنامهی حاضر به کارگردانی 'بیلی وایلدر' و 'ریموند چندلر'، 'والترنف' با ورود به زندان طی نامهای به 'بارتن کیز' ـ مدیر امور ادعای خسارت ـ مینویسد: 'کیز عزیز! فکر میکنم وقتی این حرفا رو بشنوی، اسم شونو بذاری اعترافات من. خودم از کلمهی 'اعتراف'، خوشم نمیآد. فقط میخوام یه اشتباه تو رو اصلاح کنم، اشتباهی که اصلا نمیدیدی و علتشم این بود که درست، پیش روت بود. تو خیال میکنی به عنوان مدیر امور ادعای خسارات، آدمی هستی که هیچ کس نمیتونه ادعای دروغی رو بهت بقبولونه. خب شایدم هستی ولی بیا دوباره نگاهی به این پروندهی ادعای خسارت دیتریکسن بندازیم. همچون پروندهی حادثه و غرامت مضاعف. تو معتقد بودی اتفاقی که افتاده، حادثه نبوده. قبول. گفتی خودکشی هم نبوده. قبول. گفتی قتل بوده، اما تو یه اشتباه داشتی. وقتی کار به اون جا رسید که قاتلو شناسایی کنی، تشخیصت درست نبود. قاتل اون کسی نبود که تو فکر میکردی. میخوای بدونی کی دیتریکسن رو کشت؟ من دیتریکسن را کشتم. من، والترنف، کارمند شرکت بیمه، سی و پنج ساله، مجرد، بدون هیچ زخم یا نشانهی آشکار. به خاطر پول و یه زن زیبا کشتمش و دست آخر نه پولی گیرم اومد نه اون زن. جالبه نه؟'.
تیراژ : ۲۲۰۰
تعداد صفحه : ۱۴۴
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۸۵۷۳-۱۷-۴
شماره کنگره : ۸۵۲۱۲۱۶۶
رده دیویی : ۷۹۱.۴۳۷۲
محل نشر : تهران
جلد : شومیز
قطع : رقعی
زبان کتاب : فارسی
نوع اثر : ترجمه
نویسنده : چندلر - ریموند
مترجم : قاسمیان - رحیم
نویسنده : وایلدر - بیلی
در فیلمنامهی حاضر به کارگردانی 'بیلی وایلدر' و 'ریموند چندلر'، 'والترنف' با ورود به زندان طی نامهای به 'بارتن کیز' ـ مدیر امور ادعای خسارت ـ مینویسد: 'کیز عزیز! فکر میکنم وقتی این حرفا رو بشنوی، اسم شونو بذاری اعترافات من. خودم از کلمهی 'اعتراف'، خوشم نمیآد. فقط میخوام یه اشتباه تو رو اصلاح کنم، اشتباهی که اصلا نمیدیدی و علتشم این بود که درست، پیش روت بود. تو خیال میکنی به عنوان مدیر امور ادعای خسارات، آدمی هستی که هیچ کس نمیتونه ادعای دروغی رو بهت بقبولونه. خب شایدم هستی ولی بیا دوباره نگاهی به این پروندهی ادعای خسارت دیتریکسن بندازیم. همچون پروندهی حادثه و غرامت مضاعف. تو معتقد بودی اتفاقی که افتاده، حادثه نبوده. قبول. گفتی خودکشی هم نبوده. قبول. گفتی قتل بوده، اما تو یه اشتباه داشتی. وقتی کار به اون جا رسید که قاتلو شناسایی کنی، تشخیصت درست نبود. قاتل اون کسی نبود که تو فکر میکردی. میخوای بدونی کی دیتریکسن رو کشت؟ من دیتریکسن را کشتم. من، والترنف، کارمند شرکت بیمه، سی و پنج ساله، مجرد، بدون هیچ زخم یا نشانهی آشکار. به خاطر پول و یه زن زیبا کشتمش و دست آخر نه پولی گیرم اومد نه اون زن. جالبه نه؟'.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
چین سیستان و بلوچستان دولت انتخابات شورای نگهبان مجلس شورای اسلامی حسن روحانی جنگ دولت سیزدهم نیکا شاکرمی مجلس رهبر انقلاب
سیل ایران هواشناسی تهران شهرداری تهران باران آتش سوزی هلال احمر سازمان هواشناسی روز معلم پلیس فضای مجازی
خودرو قیمت خودرو قیمت طلا تورم مسکن بانک مرکزی حقوق بازنشستگان بازار خودرو قیمت دلار دلار ایران خودرو ارز
صدا و سیما بی بی سی مهران غفوریان تلویزیون ساواک صداوسیما موسیقی سریال سینمای ایران مسعود اسکویی دفاع مقدس
رژیم صهیونیستی اسرائیل جنگ غزه فلسطین غزه آمریکا روسیه حماس اوکراین نوار غزه انگلیس ایالات متحده آمریکا
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر سپاهان باشگاه پرسپولیس علی خطیر باشگاه استقلال بازی تراکتور جواد نکونام لیگ قهرمانان اروپا
اپل ناسا صاعقه گوگل اینستاگرام عکاسی تلفن همراه
کبد چرب فشار خون چای