هرگز به یک هالو فرصت مساوی نده - Never Give A Sucker An Even Break

سال تولید : ۱۹۴۱
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : یونیورسال.
کارگردان : ادوارد کلاین
فیلمنامه‌نویس : جان ت. نویل و پرسکات چاپلین، برمبنای داستانی نوشته اوتیس کریبل کابلیس (و. ک. فیلدز)
فیلمبردار : چارلز وان انگر.
آهنگساز(موسیقی متن) : فرانک اسکینر.
هنرپیشگان : فیلدز، گلوریا جین، لیون ارول، بیلی لنهارت، کنت براون، آن نیگل، مونا باری، فرانکلین پنگبورن، مارگارت دومونت۷ جودی گیلبرت، کارلوتا مانتی و سوزان میلر.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۷۱ دقیقه.


"فیلدز" (فیلدز) برای فروش فیلم‌نامه‌ای که اخیراً نوشته قصد ملاقات با یک تهیه کننده را دارد. او دو پسر نوجوان را می‌بیند که کنار آگهی فیلم قبلی او (نگهبان بانک، کننده را دارد. او دو پسر نوجوان را می‌بیند که کنار آگهی فیلم قبلی او (نگهبان بانک، ادوارد کلاین ـ ۱۹۴۰) ایستاده‌اند و آن را مسخره می‌کنند. با پسرها دعوایش می‌شود و بعد به دختری پری‌رو برمی‌خورد. دوست پسر قوی‌هیکل دختر از راه می‌رسد و مشت جانانه‌ای به صورتش می‌کوبد. به یک غذاخوری می‌رود. مستخدمه چاق و بدترکیب (گیلبرت) همه غذاها را از صورت عذا خط می‌زند و چیزی جز تخم‌مرغ باقی نمی‌ماند. "فیلدز" با او شوخی می‌کند و مستخدمه نیز کمی آب یخ توی لباسش می‌ریزد. پس از سردواندن‌های متصدی پذیرش استودیو (مانتی)، بالاخره به دفتر تهیه‌کننده‌ای به نام "پنگبورن" (پنگبورن) می‌رود. او از فیلم‌نامه خوشش نمی‌آید. "فیلدز" با خواهرزاده‌اش (جین) ملاقات می‌کند که مادرش در بندبازی سقوط کرده و کشته شده است. آن دو به مکزیک می‌روند و "فیلدز" باور دارد که با فروش جوز هندی به روس‌های مهاجر ثروتمند خواهد شد. او با دختری روس (میلر) آشنا می‌شود. اما پیش از این که فرصت ابراز محبت پیدا کند، مادرش (دومونت) سر می‌رسد... "فیلدز" نومید به دفتر "پنگبورن" باز می‌گردد. معلوم می‌شود که ماجراهای مکزیک در واقع همان فیلم‌نامه "فیلدز" بوده است...
٭ فیلدز بزرگ این‌جا به شوخی با جنون سیستم فیلم‌سازی در هالیوود می‌پردازد (کاری که به‌خاطر آن به ناسپاسی متهم شد). این فیلم بدون قصه آخرین اثر بلند او بود. کمدین بزرگ صحنه‌های دیوانه‌وار و خنده‌های بی‌وقفه را یکی پس از دیگری خلق می‌کند. عجیب است که کار در واقع حدیث نفس خود فیلدز می‌شود چون یونیورسال پس از این، دیگر به استاد امکان کار نداد و میدان را به زوج آبوت و کاستلو سپرد. فیلدز بینی بزرگش را در هر سوراخی از هالیوود وارد می‌کند تا از آنانی که کنارش گذاشتند انتقام بگیرد. او می‌خواست که نام فیلم مرد بزرگ باشد اما مدیران کمپانی مخالفت کردند. در حین ساخت فیلم درگیری‌هائی به وجود آمد و مدیران چند مأمور گذاشتند تا نگذارند او نوش‌خواری کند. فیلم‌نامه را طی چهار ماه نوشت و این فرصتی به اداره سانسور داد تا فیلم‌نامه را به "بی‌معنائی" و "ارجاع بیش از حد به نوش‌خواری" متهم کنند. او هم در عوض در خود فیلم شوخی‌هائی با اداره سانسور گنجاند. یونیورسال چند فیلم به مزد را اجیر کرد تا فیلم‌نامه را بازنویسی کنند. فیلدز به شدت عصبانی شد. او می‌خواست فیلم‌نامه جدید را ببرد و توی صورت‌شان پرت کند. "اما کارگردان به من گفت که این کار را نکنم. گفت که ما فیلم‌نامه خود تو را کار می‌کنیم کسی فرقش را نمی‌فهمد!".