چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
آیا پلخانف جایی در تاریخ فلسفه دارد؟
لنین مینویسد پلخانف خدمات بسیاری به فرهنگ مارکسیستی کرده است. نوشتههای پلخانف در ۲۰ سال آخر قرن نوزدهم بخش مهمی از گنجینه معارف مارکسیستی روسیه است و بعد لنین تاکید میکند که بالاخص نوشتههای پلخانف درباره «ناردونیکها، ماخسیتها و اپورتونیستها» بیمانند است (لنین، مجموعه آثار جلد ۲۰ صفحه ۳۳۸).
پلخانف از ۲۸، ۲۹ سالگی شروع به نوشتن کرد. وقتی که لنین کودکی ۱۳، ۱۴ ساله بود. پلخانف اندیشههای مارکس را تبدیل به حلالمسائل تمامی مشکلات تاریخی و اجتماعی و فلسفی کرد و در عامیانه کردن مارکس نقشی بسزا داشت. به قول کولاکوفسکی بیشتر مارکسیستهای روسی یا شاید تمامی آنها خود را شاگردان پلخانف میدانستند.
بعد از اصلاحات پتر کبیر روسیه در راه جامعهای مدرن پا گذاشته بود و واکنش این جریان مدرن عملا جریاناتی بود که میخواستند از اشتراکیهای روستایی (اوبشینا) به سوسیالیسم پل بزنند و این را در مکاتبهای به خود مارکس هم رسانده بودند و مارکس هم بدون تامل آن را تاکید کرده بود. (در نامهای که در جواب وراز اسولولیچ مینویسد. رجوع کنید به مجموعه آثار مارکس) پلخانف اما با دقت بیشتری به آن نظریه نگریست و عملا نظری در مقابل نظر مارکس داد. لنین هم در اواخر قرن بیستم در کتاب «توسعه سرمایهداری در روسیه» به تبع از پلخانف رشد سرمایهداری در روسیه و عملا نفی اوبشینای روسی را در این تحول تایید نمود. و در این تایید به جایی رسید که اوبشینا را پایه استبداد روسی و نحوه تولید آسیایی دانست. از این رو نوشت که با نابودی اجباری تعاونیهای اشتراکی روسی قدمی به جلو خواهیم گذاشت. و اینها همه در مقابل نامهمارکس به «ورا» بود.
با اصلاحات پترکبیر روابط زمیندارهای روسیه در حال زوال بود. با رها شدن روستاییان از زمین نیروی کار عمدهای جهت تولید رها شد و اینها همه در راه مدرن شدن روسیه بودند. ناردونیکها در مقابل این تحول بودند و عقاید انقلابی خود را از نویسندگانی همچون هرتسن، بلینسکی، دوبرولیوبوف و چرنیشفسکی میگرفتند. کسانی که خود پلخانف در ابتدا تحتتاثیر آنها بود.ناردونیکها با تمامی نیروی واکنشی خود در راه رهایی روستاییان و نابودی استبداد سیاسی و امتیازات اشرافیت روسی مبارزه کردند. آنها شدیدا جنبه قهرمانی مبارزه با تزاریسم را تبلیغ میکردند چنانکه در دهه ۷۰ قرن نوزدهم مهمترین اپوزیسیون چپ تزاریسم بودند. چنانکه مارکس و انگلس روسیه را پیشرو جنبش انقلابی در اروپا خواندند (منتخب آثار مارکس و انگلس جلد اول صفحه ۱۰۰ مسکو ۱۹۷۳)
پلخانف در سال ۱۸۵۶ به دنیا آمد و در سال ۱۸۷۶ به جنبش ناردونیکها پیوست. در این موقع لنین ۶ ساله بود. جنبش ناردونیکها شعار پیوستن به تودههای روستایی را میداد و پلخانف در عنفوان جوانی به این شعار عملا پیوست. پیوستن به تودهها بالاخص تودههای روستایی و عمل قهرمانی برای تحریک آنها برای مبارزه با تزار شعار عمده این جنبش بود.
در سال ۱۸۸۰ پلخانف بعد از دو بار دستگیری به اروپا مهاجرت کرد. این مهاجرت باعث جدایی فکری او از ناردونیکها و مارکسیست شدن پلخانف شد. او در این زمان روابط خصوصی با انگلس برقرار کرده بود و به شدت تحتتاثیر او بود. در سال ۱۸۸۳ گروه آزادی کار در ژنو تشکیل شد که پلخانف نقش مهمی در شکلگیری آن داشت. گروه آزادی کار بدون اینکه سانسور شود مینوشت و از مارکس و انگلس ترجمه میکرد. لنین مینویسد، این برای اولین بار بود که اندیشههای مارکسیستی بدون سانسور به طور سیستماتیک نوشته، ترجمه و توزیع میشد و ایدههای مارکسیستی را ترویج میکرد.
لنین ۵ سال قبل از پایان قرن نوزدهم به اروپا رفت و با گروه آزادی کار تماس گرفت و ترتیب پخش آثار این گروه به روسیه را داد. در این دوران پلخانف، «مانیفست» نوشته مارکس و انگلس و آنتیدورینگ و فوئرباخ و پایان فلسفه کلاسیک آلمان را به روسی ترجمه کرده بود. همچنین فصولی از «خانواده مقدس» را ترجمه کرده و به چاپ رسانده بود. گروه آزادی کار هیچگاه تبدیل به حزب سیاسی نشد. فقط در راه گسترش اندیشههای مارکسیستی کوشش میکرد که دیگر باقیمانده اندیشههای پوپولیستی و ناردونیکی در آن دیده نمیشد. او برای دست یافتن به سوسیالیسم تئوری رسیدن به دموکراسی را طرح کرده بود و اعتقاد داشت که سرمایهداری و پرولتاریا باید دست در دست در جهت دموکراسی بکوشند. اشتراکهای روستایی (اوبشینا) محکوم به نابودیاند و نظریهای که میخواهد آن را پایه سوسیالیسم قرار دهد به خطا میرود. در اینجا دیگر پلخانف، پلخانفی نبود که در روسیه فعالیت سیاسی میکرد. او تغییرات فراوان کرده بود و به مارکسیستی ارتدوکس تبدیل شده بود. پلخانف در اینجا دو مرحلهای بودن انقلاب را نظریهپردازی کرد و نوشت که بدون یک انقلاب لیبرالی و بورژوا دموکراتیک که استبداد تزاری را از بین ببرد انقلاب سیوسیالیستی غیرممکن است. او نوشت که در روستاها و در اشتراکیهای روستایی فروپاشی روابط اشتراکی و ظهور بورژوازی روستایی و شکلگیری طبقات کاملا هویدا است. پس دلخوش کردن به اوبشینا چیزی جز دل بستن به گذشته و ارتجاع نیست و لنین با استفاده از تمامی این اندیشهها بود که کتاب پرارزش خود به نام «توسعه سرمایهداری در روسیه» را در آخر قرن نوزدهم نوشت.
پلخانف در این زمان کتاب دیگری نوشت به نام «تفاوتهای ما» که اختلاف خود را با ناردونیکها شرح داد. در مقابل تروریسم ایستاد و نوشت که گروه محدود روشنفکران توانایی ایجاد سوسیالیسم در کشور استبدادی و عقبافتاده را ندارد. پس تنها راه گسترش سرمایهداری و رشد روابط دموکراتیک است. او اعتقاد داشت که از درون این روابط است که پرولتاریا رشد کرده و وظیفه انقلابی خود را به انجام خواهد رساند. پس پوپولیسم ناردونیکها میخواهد جلوی رشد روابط سرمایهداری را بگیرد و با دلخوش کردن به اوبشینای روسی طرفدار گذشته است. ارتجاعی است. با این نوشتهها پلخانف کاملا مسیر پیشرفتی را که مارکس برای اروپا ترسیم کرده بود برای روسیه پذیرفت و تا پایان عمر به آن اعتقاد داشت.
پلخانف در کتاب «تفاوت ما» آرزو میکند که جنبش ناردونیکی توانایی نقد گذشته خود را بیابد و از قهرمانگرایی و تروریسم دست بردارد. «دوستان خلق کیانند» نوشته لنین تحتتاثیر بسیار کتاب «تفاوت ما» اثر پلخانف میباشد.
پلخانف معتقد به جامعیت ماتریالیسم دیالکتیک مارکسیستی است و این را عمدتا از انگلس به وام گرفته است. این نگاه توتالیتر و تمامیتنگر از پلخانف به لنین رسید و عملا ۷۰ سال نظریه حکومتی شوروی شد.با تمامی اختلافاتی که لنین و پلخانف داشتند، نظریه انگلس و عامیانه کردن و ایدئولوژیک کردن تفکرات مارکس از انگلس آغاز شد و در روسیه با پلخانف به لنین رسید و سالهای سال در قرن بیستم ایدئولوژی حاکم در شوروی و به تبع آن ایدئولوژی احزاب کمونیست گردید.
مباحثی همچون زیربنا و روبنا و رابطه علت و معلولی آنها و بعد توضیح رابطه علی آنها چنان سطحینگری را در اندیشه چپ قرن بیستم به ارث گذاشت که همگی بنیادی پلخانفی داشت و او بود که سطحینگریهای انگلس را توضیح میداد و بعد در جنبش چپ و کمونیستی قرن بیستمی جا افتاده بود. پلخانف به راحتی با دوآلیستی خواندن فلسفه کانت بیتوجه به شناختشناسی عمیق فلسفی او مارکسیسم عامیانهای را پایهگذاری میکند که اکنون با گذشت سالها بر این نظریات میتوان با طنز به نوشتههای پلخانف برخورد کرد. از نظر پلخانف فلسفه مارکسیستی جوابگوی کل معضلات تاریخ و جهان و اندیشه است و این یعنی سطحینگری، یعنی مارکسیسم عامیانه. پلخانف در ابتدای تعارض بلشویکها و منشویکها جانب لنین را گرفت و از نظم حزبی دفاع کرد. ولی بعد از مدتی لنینیسم را متهم به این کرد که میخواهد با ولنتاریسم(ارادهگرایی) تاریخسازی کند. آنها را متهم کرد که میخواهند به جای دیکتاتوری پرولتاریا دیکتاتوری حزبی برقرار کنند.
مهمترین اختلاف لنین و پلخانف با آغاز جنگ جهانی اول آغاز شد. پلخانف همچون بسیاری از سوسیال دموکراتها جانب وطن را در جنگ گرفت. در صورتیکه موضع لنین تبدیل جنگ جهانی به جنگ داخلی یا حکومت خودی (تزاریسم) بود.
پلخانف با روی کار آمدن کرنسکی به روسیه برگشت اما معتقد بود برای گسترش لیبرال دموکراسی باید سالیان دراز صبر کرد تا حکومت قانون و دموکراسی جا بیفتد.
در مورد جنگ هم معتقد به ادامه آن بود و نه مثل لنینیستها معتقد به پایان. پس با صلح برست لیتوفسک به مخالفت برخاست و انقلاب اکتبر را عملی ماجراجویانه خواند. با این همه او را سالیان سال پدر اندیشههای مارکسیستی در روسیه میدانستند. پلخانف در مقابل مارکسیستهای فرهنگی نظیر لابریولا که به مونیسم در تاریخ اعتقاد نداشتند موضعی سخت ارتدوکس و مادی گرفت و کتاب «مونیسم و نگاه مادی به تاریخ تا فهم ماتریالیسمی تاریخی» را به نگارش درآورد. او در این کتاب که حزب توده به وسیله کیانوری به فارسی هم ترجمه کرد شدیدا به نظریه نیروهای تولیدی و نقش تعیینکننده آن در روبنا، هنرها و ادبیات به شکلی عامیانه تاکید میکند.
کتاب دیگر او نقش شخصیت در تاریخ، میباشد که خلیل ملکی قبل از اینکه از حزب توده انشعاب کند آن را ترجمه کرده است. این کتابها عمدتا در پلمیک با جنبش سوسیال دموکراسی و تفکرات آن به نگارش درآمده است. پلخانف کتابی هم نوشت تحت عنوان «ماتریالیسم و کانتیسم» که در جهت کتاب «ماتریالیسم و امپریوکریتسیسم پوکریسیم» لنین میباشد. یا شاید بهتر باشد بگویم لنین تحت تاثیر این کتاب «ماتریالیسم و امپریوکریتسیسم» را نوشت.با تمام اختلافات لنین و پلخانف بعد از بحث راجع به نقش حزب باز در مقابل نظریات کانتی متحد شدند. در صورتی که هیچکدام درک عمیقی از تفکر کانت نداشتند. در مورد وحدت کارگران با دهقانان، پلخانف، مخالف نظریات لنین بود. لنین در مورد او میگوید: «پلخانف ترکیبی از رادیکالیسم در تئوری و اپورتونیسم در عمل را در خود جا داده بود.»
لنین در سال ۱۹۱۴ طی مقالهای به نام «پلخانف کسی که نمیداند چه میخواهد» نوشت: پلخانف حقیر در میان حلقه روشنفکران ضدمارکسیست، در میان لیبرالهای بورژوا دموکرات جای گرفته است. با این همه لنین در سال ۱۹۲۱ گفت «بگذارید به اعضای جوان حزب بگویم که شما نمیتوانید بدون خواندن و خوب خواندن آثار پلخانف امیدوار باشید که روشنفکران کمونیست خوبی خواهید شد. زیرا بهتر از نوشتههای او در توضیح مارکسیسم نوشتهای در جهان موجود نیست.
پلخانف مارکسیسم ارتدوکس را در روسیه بنیان نهاد و پیرو او لنین این ارتدکسی را ادامه داد، با تمام اختلافاتی که داشتند. مارکسیسم ارتدکس جانشین کلیسای ارتدکس شد. در جامعهای که همچون غرب اسطورهزدایی نشده بود، اسطورهای جانشین اسطورهپیشین شد و آنچنان جامعه روسی در عطش تحولات مدرن و دموکراتیک ماند تا فروپاشی رخ داد و باز آنچنان جامعه روسی نیازمند تحولات دموکراتیک و رسیدن به مدرنیته ماند که ماند.
وقتی بوگدانف که تازه نئوکانتی هم بود میگفت باید نجوم و حساب انتگرال پرولتاریایی بهوجود آوریم دیگر میتوان گفت که حساب گسترش علم هم در چنین جامعهای با نگاه توتالیتر مارکسیستی روشن است. فقط میتوان با برنامهای دولتی در بخشی که بر آن تکیه شده به موفقیتهایی رسید و بس. در جامعهای که علم تحت تسلط ایدئولوژی است کاری از علم ساخته نیست که نیست و پلخانف در این واماندگی جامعه روسی و تحت تسلط چنین تفکر توتالیتری قرار گرفتن، نقشی مهم و اساسی داشت.
هوشنگ ماهرویان
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست