چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
نقش شهید هاشمینژاد در حوادث دی ماه مشهد
پس از هفدهم شهریور و بالا گرفتن خشونت های رژیم علیه انقلاب ، شهر مشهد نیز شاهد حوادث خونین مکرری بود، علی الخصوص دیماه در مشهد مقدس یادآور شهادت شهدای بسیاری است که خون خود را در راه آزادی وطن اهدا نمودند. در اغلب این حوادث نقش مقام معظم رهبری و شهید هاشمینژاد در کنار دیگر روحانیون پیشرو مشهد در ساماندهی و اداره راهپیمایی ها و اعتصابات بسیار برجسته است.
آغاز این رویه از دوشنبه ۲۷ آذرماه ۱۳۵۷ بود که جمع کثیری از طبقات مختلف مردم مشهد به مناسبت هفتم شهدای شهرهای اصفهان – نجف آباد – یزد – کاشان و. . . در مقابل منازل حضرات آیات قمی و شیرازی گرد آمده و بسوی بیمارستان شاهرضا حرکت میکنند تا از آنجا جنازه شهید «منفرد» را که در جریان حمله به بیمارستان کشته شده بود، تشییع کنند. در حادثه مزبور ۱۷ نفر که بیشتر از بخش اطفال بودند نیز مجروح گشته بودند. جمعیت جنازه را به بهشت رضا میبرند و در بین راه یکی از روحانیون خطاب به انبوه سربازانی که در کامیونها و تانکرهای ارتشی مستقر بودند میگوید: «برادر سرباز، این خواهر توست و این برادر تو، تو هم برادر مایی، نباید اجازه بدهی که مزدوران پهلوی برای چند روزی بیشتر چاپیدن، تو را آلت دست قرار دهند. این گلوله تو از پول ملت است. کفشت، کلاهت و بالاخره غذایت از پول ملت تهیه شده، هنوز هم دیر نشده فکر کنید و بروی مردم آتش نگشایید. »
بعد از ظهر اول دیماه در چند نقطه شهر تظاهراتی انجام میشود. مرکز این تظاهرات بین چهار راه نادری و میدان امام خمینی (مجسمه) بوده و به درگیری با مأمورین انتظامی کشیده میشود که طبق گزارشان رسیده حدود ۲۰ ـ ۱۰ نفر کشته و ۸۰ مجروح میشوند.
این روند بدون درنگ توسط روحانیون پیشتاز مشهد ساماندهی میگردد و دوم دیماه از ساعت ۵/۲ بعد از ظهر، مردم از مقابل منزل آیتالله شیرازی تظاهرات و راهپیمایی را آغاز میکنند. مأمورین انتظامی برای متفرق کردن مردم مبادرت به تیراندازی هوایی میکنند اما تظاهر کنندگاه متفرق نمیشوند و مأمورین در خیابان نادری از پشت، جمعیت را هدف گلوله قرار میدهند که در نتیجه آن ۱۲ کشته و ۷۰ نفر زخمی میشوند.
سوم دیماه صبح زود جمعیت کثیری از منزل آقایان قمی و شیرازی و سایر نقاط شهر به سوی بیمارستان امام رضا (شاهرضای سابق) حرکت میکنند، جمعیت ساعت ده و نیم به بیمارستان میرسند و در آنجا اسامی شهداء و مجروحین روز جمعه خوانده میشود و بعد از سخنرانی شهید هاشمی نژاد، جنازه ۸ نفر از شهدا تشییع میگردد. این مراسم تا ساعت ۷ شب ادامه پیدا میکند. پس از این ماجرا علمای مشهد حکم مهدورالدم بودن سرلشگر میرهادی فرماندار نظامی شهر را صادر مینمایند و متعاقب تهدید آنها فرماندار تعویض گردیده شخص تازه ای بنام یزدچردی فرماندار نظامی میشود.
روز سه شنبه پنج دیماه ۱۳۵۷ زندانیان کلیه بندهای سیاسی و عادی زندان مدرن، مشهد، با دادن شعارهای «درود بر خمینی – الله اکبر خمینی رهبر – مرگ بر شاه و. . .» شورش خود را آغاز میکنند و قسمتهای شرکت تعاونی، تأسیسات برق و شوفاژ و ماشین های زندان را به آتش میکشند و پس از تصرف زندان و گروگان گرفتن ۱۲ نفر کوشش میکنند دیوارها را سوراخ کرده و فرار کنند. آنها اشیاء قابل اشتغال خود را مقابل درب آهنی زندان آتش میزنند تا قفل آنرا ذوب نمایند اما از برج نگهبانی بآنها حمله میشود و ۵ نفر کشته و ۱۲ نفر مجروح میگردند.
مأمورین برای فیصله دادن به شورش، دست به دامن علما میشوند و پس از مدتی پسر آقای شیرازی با چند نفر دیگر برای مذاکره با زندانیان به زندان میروند و از مسئولین قول آزادی ۸۳ نفر را میگیرند. در این زندان حدود ۲۰۰۰ زندانی وجود داشت که در مرحله اول ۵۰ نفر از زندانیان بازداشت شده به واسطه تظاهرات، ۱۷ نفر خردسال و ۷ نفر از زندانیان سیاسی قدیمی و ۱۰۸ نفر زندانی عادی آزاد میگردند.
روز بعد مجدداً آیتالله مرعشی، پسر آیتالله شیرازی، پسر آیتالله قمی و آیتالله نوغانی و همچنین نمایندگان حقوق بشر و دادستان مشهد به زندان میروند. زندانیان به دادستان و رییس شهربانی (سرهنگ فرزین) اجازه صحبت نمیدهند و اعلام میکنند تنها به روحانیون اعتماد دارند. بعد از این جریان آیتالله مرعشی برای زندانیان شروع به صحبت میکند. در این هنگاه تیراندازی هوایی صورت میگیرد و آیتالله مرعشی عصبانی شده، صحبت خود را قطع میکند و متعاقب آن سرهنگ فرزین به مأمورین دستور میدهد با اسلحه به سراغ زندانیان بروند و قضیه را با مسلسل خاتمه دهند. در حالی که قبلاً نمایندگان حقوق بشر زندان را ترک کرده بودند، روحانیون بخاطر این عمل و همچنین عدم آزادی ۸۳ نفر، تصمیم میگیرند زندان را ترک کنند، ولی سرهنگ فرزین سخت به دست و پا میافتد و مانع رفتن آقایان میشود.
ساعت ۱۳ همان روز در نهایت زندانیان از میان خود نمایندگانی از ۵ بند برای مذاکره میفرستند و تا ساعت ۸ شب با روحانیون و دادستان مذاکره میکنند. از طرفی در محل سه راهی خارج زندان، حدود ۱۰ هزار نفر از مردم که با حدود ۲۰۰۰ ماشین آمده بودند، از ساعت ۵/۲ بعد از ظهر تا ۵/۹ شب تظاهرات داشتند. در این موقع روحانیون و دادستان و اعضای حقوق بشر برای مذاکره به استانداری میروند و رییس دادگستری بعد از تماس با یکی از مقامات دولت، از قول او میگوید «شاه با آزادی ۱۳ نفر (که ۷ نفر آنها به حبس ابد محکومند) موافقت کرده است و میگوید در خصوص یک گروه ۱۰ نفره یک گروه ۱۵ نفره و یک گروه ۳۲ نفره تظاهرکننده اقدام خواهیم کرد. » ساعت ۱۱ شب آیه الله مرعشی جریان مذاکرات را باطلاع مردمی که در سه راه زندان تجمع کرده بودند میرساند و میگوید متفرق شوید و ۸ صبح فردا مجدداً اجتماع کنید.
در پیامی که از امام در این روز به دست مردم میرسد، حضرت امام در ابتدا با تذکر اینکه " ماه محرّم برای مذهب تشیع ماهی است که پیروزی در متن فداکاری و خون به دست آمده است" یادی از شهدای مشهد کرده و میفرمایند " پس از آنکه شاه خود را رفتنی دانست، دست جنایتکار خود را از آستین درآورد و کشتارهای پی درپی جمعه سیاه به بعد را آغاز کرد و خود را در تمام جوامع رسوا نمود و اخیراً در مشهد مقدس جنایتکاریها را به حد اعلا رساند و ما را بر آن داشت که روز ۲۹ ماه محرّم [ برابر با ۹ دیماه ۱۳۵۷] را عزای عمومی اعلام کنیم برای سالگرد کشتار بیرحمانه قم و چهلم کشتار در صحن مطهر مشهد مقدس و نیز هفته کشتار مشهد مقدس و نیز کشتار شهرستانهای دیگر. و با کمال تأسف در این سال تمام وقت ما صرف فاتحه و عزای ملی شد و در صورت بقای شاه در مقام مغصوب، وضع همین است." امام در ادامه به رخدادهای اخیر مشهد اشاره و تاکید میفرمایند" اینجانب پس از تشکر از اهالی محترم خراسان، خصوصاً علمای اعلام و حجج اسلام و دکترهای محترم و سایر گروهها و طبقات، پشتیبانی خود را از این اعتصاب شریف اعلام مینمایم؛ و اعمال وحشیانه دولت نظامی غیر قانونی و حکومت نظامی غاصب را محکوم مینمایم؛ و از ادامه دیکتاتوری و غصب مقامْ آنان را تحذیر میکنم."
با پیام امام در ششم دیماه، اعتصابات دامنه بیشتری به خود گرفته و روز بعد شهر بخاطر همدردی با زندانیان بکلی تعطیل میشود. آنشب زندانیان پوشاک، پتو، ونان نداشتند و گرسنه خوابیدند. جالب آنکه در این هیاهو زندانیان عادی اعلام کرده بودند که ما هم سیاسی هستیم و به ما عادی نگویید. نهضت ما حسینی است رهبر ما خمینی است.
در ادامه این کشمکش ها، روز نهم دیماه یک راهپیمایی میلیونی در مشهد با مدیریت شهید هاشمی نژاد و برخی دیگر از علما آغاز میگردد و شایعه غلطی در بین مردم پیچیده میشود که ارتش به مردم پیوسته است؛ این شایعه موجب اعتماد مردم به ارتش میگردد که به کشتار مردم میانجامد. یکی از انقلابیون مشهد ، خاطرات خود از روز نهم دیماه را اینگونه ثبت کرده است:
« امروز مردم این شهر و روستاهای اطراف راهپیمایی عظیم یک میلیونی خود را از منزل آقایان علما آغاز کردند و از طریق فلکه آب، خیابان تهران و خیابان بهار به استانداری رسیدند. هنگامیکه جمعیت غرق احساس و شعار بود، جوانی به بالای تانک میرود تا صورت سرباز را ببوسد، اما تیری به شکم او میخورد و شهید میشود. سربازانی که شاهد این صحنه بودند بشدت منقلب میشوند و با اسلحه به مردم میپیوندند، در این موقع فرمانده آنان بنام «سرهنگ کمالی» شروع به تیراندازی میکند؛ اما از میان مردم او را به مسلسل میبندند و ماشینش را بآتش میکشند. استواری که همراه او بوده مبادرت به تیراندازی میکند ولی با مقابله مردم پا به فرار میگذارد و پس از طی مسافتی دستگیر میشود. در این زد و خوردها لااقل ۸ نفر کشته و ۵۰ نفر مجروح میشوند.
متعاقب این جریان یک گردان سرباز کمکی به محل میرسد ولی بخاطر راه بندان و حمله مردم ناگزیر به عقب نشینی میگردد. مردم خشمگین و عصبانی تانکی را که سرنشینانش آنرا تخلیه کرده بودند به آتش میکشند و تانک دیگری که از مهلکه میگریخت سه زن و یک بچه خردسال را زیر میگیرد و میکشد و بالاخره بآتش کشیده میشود.»
در خیابان احمد آباد مردم به «انجمن ایران و آمریکا» و منزل چند مستشار آمریکایی حمله میکنند و چون منازل اجارهای بوده است، اثاثیه آنرا بیرون ریخته و آتش میزنند. در جریان این حمله دژبانهای نگهبان به طرف مردم شلیک میکنند و در نتیجه یک نفر کشته و ۱۷ نفر مجروح میشوند. پس از تمام شدن فشنگ ها مردم هر چهار دژبان را دستگیر میکنند.
در این میان دیگر مظاهر رژیم شاه و آمریکا همچون اداره آگاهی، ساختمان پپسی کولا و ... توسط افراد ناشناسی به آتش کشیده میشود. مردم به فروشگاه ارتش حمله میکنند و تمام اجناس آنرا به بیمارستان امام رضا (شاهرضای سابق) میبرند و میگویند این اجناس متعلق به مردم محروم و مستضعف است و کسانیکه مردم را به گلوله میبندند حق استفاده از آن را ندارند. زندان زنان واقع در خیابان شاهرخ مورد حمله مردم قرار میگیرد و با انفجار درب آن کلیه زندانیان زن آزاد میشوند.
تعداد زیادی از افراد شناخته شده که به روی مردم آتش گشوده بودند، دستگیر میشوند و سه نفر از مأمورین مؤثر ساواک در ساعت ۳ بعد از ظهر در میدان شهدا با چوبه دار اعدام میشوند.
کلانتری ۳ و ۵ مورد حمله مردم قرار میگیرد و قسمتی از سلاحهای آن مصادره میگردد.
از ساعت ۲ بعد از ظهر نیروهای ارتشی از شهر عقب نشینی میکنند و از داخل پادگانها صدای مهیب انفجار و تیراندازی زیاد شنیده میشود که نمودار درگیری داخلی و متزلزل شدن روحیه نیروهای ارتشی است. در برخوردهای این روز حداقل ۴۰ نفر کشته شدند.
شب یک شنبه «عزیزی» (استاندار خراسان) و اویسی به برخی از روحانیون که در جامعه روحانیت خراسان نبودهاند، تلفن نموده و برای ظاهرسازی از جنایات سبعانه و وحشیانه مزدورانشان در روز شنبه اظهار تأسف مینمایند. باوجوداین مردم یکشنبه ۱۰ دیماه نیز در خیابانها اجتماع و تظاهرات مینمایند و نیروهای ارتشی هم بدون هیچگونه اخطار و مقدمه ای از پشت بام یک ساختمان در چهار راه نادری و از روی تانکها به مردم شلیک میکنند و نفربرهای ارتشی در چندین نقطه به صفوف نان و نفت یورش میبرند و مردم بی گناه را به مسلسل میبندند.
تعداد شهدا و مجروحین این روز هیچگاه به صورت دقیق مشخص نگردید و با آنکه اکثر جنازه ها را ارتش جمع آوری کرده بود، با اینحال ۷۵ جسد و بیش از ۴۰۰ زخمی بدست مردم افتاد.
در دفتر خاطرات یکی از مبارزین در پایان دهم دیماه آمده است «روحیه مردم بسیار عالی است و مشغول معالجه و رسیدگی به مجروحین هستند.»
در طول این لحظات سرنوشت ساز که احساسات انقلابی مردم با جنایات سفاکان شاه و خیانت نفوذیان در هم آمیخته بود، یکی از دشوار ترین کارهای جامعه روحانیت خراسان اعمال مدیریت بر این حوادث بود تا از یک سو با شور انقلابی مردم انقلاب با سرعت بیشتر به پیش رود، از سوی دیگر از به شهادت رسیدن مردم تا حد امکان جلوگیری گردد و از سوی دیگر از برخی اعمال نفوذیان که به دنبال انحراف جریان مبارزات بود پیشگیری گردد. این در حالی بود که از سوی رژیم چهره های شاخص انقلابی مشهد همچون شهید هاشمی نژاد به عنوان اداره کنندگان این حوادث شناخته شده بودند و رژیم به شدت به دنبال دستگیری ایشان و یا به شهادت رساندنشان بوده است.
در چنین شرایط پر خطری شهید هاشمینژاد در دوزادهم دیماه ۱۳۵۷ در یک سخنرانی پرشور به مناسبت بزرگداشت شهدای نهم تا یازدهم و اعلام انزجار از کشتار بیرحمانه رژیم ستمشاهی در مشهد، در بیان نمونهای از ابعاد این فاجعه که خود از نزدیک شاهد آن بوده است، میگوید:
«سه روز رژیم در اینجا کشتار کرد، خون ریخت و جنایت آفرید، افتخاری برای ما و ننگ عظیمی برای خود به وجود آورد... یک بچه هفت ساله که به دهانش هفت گلوله وارد شده بود و به این کیفیت به شهادت رسیده بود... هدف اصلی دیکتاتورها و نظامی های استبدادی از اعمال خشونت و فشار این است که بتوانند انسانها و افراد را از این مدار مبارزاتی خارج کنند ... این جنایتی که رژیم در مشهد آفریده انعکاس وسیعی در سراسر جهان داشت و همانطور که میدانید با کمال بی شرمی حتی داخل خانه حضرت آیتالله العظمی شیرازی تیراندازی کردند و تعدادی از افراد در کنار در خانه به شهادت رسیدند.»
او سپس رژیم را توجه میدهد که این رفتار را نمی تواند ادامه دهد زیرا این معدود ارتشی هایی که چنین رفتار کرده اند، به پادگان باز میگردند. او با اشاره به اینکه این جنایت ها روحیه ملت را محکم تر میکند، میگوید:
«چرا آنها خشونت کردند و چرا به این خشونت های بی سابقه در مشهد دست زدند؟ عامل اصلی این کار چیست؟ این یک اصل کلی است ، همیشه آنکس که خود را در آستانه مرگ، انهدام و نابودی میبیند، حداکثر خشونت و عمل وحشیانه را از خود نشان میدهد.»
او درست این سخنان را یکماه قبل از بازگشت امام مطرح میکند، در شرایطی که بسیاری از سیاستمداران پیروزی بر رژیم شاه را تا حد گرفتن نخست وزیری از شاه و بقای او به عنوان شاه و نه حاکم مطرح میکردند و پیروزی بیشتری را غیرقابل تصور میدانستند، اما هاشمی نژاد با فراست سخن از اضمحلال رژیم میگوید و اینگونه از فردا سخن میراند :
«هدف نهایی ما به وجود آوردن یک جمهوری کامل اسلامی روی این ویرانه های نظام شاهنشاهی و نظام طاغوتی کشور است» و اندکی بعد از این سخنان بود که پیش بینی او با فرار شاه رنگ واقعیت گرفت.
شهید هاشمی نژاد در حالی که حکومت در دست خشن ترین نخست وزیر ایران در تاریخ معاصر است و خود به شدت تحت تعقیب است چنین سخنانی را میراند، او خود در بخشی از این سخنرانی میگوید:
«مطلب دیگر حمله به خانه تعدادی از دوستانمان هم که دیشب انجام شد، البته تاکنون ویرانی به بار نیاورده بود. به منزل برادر عزیزم آقای خامنهای البته در آن جا نبودند، به منزل برادر ارجمندم آقای طبسی که درب و پنجره و شیشه را شکستند و همچنین به خانه دوست ارجمندمان جناب آقای دکتر محمود روحانی و همچنین به منزل بنده که نارنجک پرتاب کردند و من در خانه نبودم. اما اراده ما به فضل خداوند قاطع است.»
اما گویا او دیگر برای این ارعاب ها اهمیتی قیل نبود و در همین سخنرانی بارها امام را با عنوان «رهبر عزیزمان» یاد میکند و خبر از پیام تسلیت تلفنی ایشان از پاریس میدهد.
حضرت امام خمینی (ره) نیز در ۱۲ دیماه از پاریس پیام دیگری صادر مینمایند که اینگونه آغاز گشته بود :
" درود بر ملت مظلوم ایران، رحمت خدای متعال بر مردم شجاع و آگاه که برای احقاق حق خود قیام نموده و تا پای جان و مال ایستاده. سلام بر اهالی محترم مشهد مقدس و قزوین و کرمانشاه و سراسر ایران که در این روزها با مصیبتهای گوناگون و وحشیگریهای دژخیمان شاه و دولت یاغی نظامی و حکومت سفاک روبه رو شده و با دادن هزاران کشته و زخمی دلاورانه مقاومت کرده و میکنند!.
قتل عامهای پیاپی و وحشتناک و سفاکانهای- که جز به دستور شاه خائن که خود را در حال نَزْع [جان کندن] میبیند و از تشبثات و دولتهای جنگ و آشتی مأیوس و از پشتیبانیهای غیر انسانی قلدرهای بین المللی طَرْفی نَبَست- نمیتواند باشد. این چند روز آخر عمر این جنایتکار از خطرناکترین لحظات تاریخ کشور ما است. ملت مظلوم و شریف ایران باید در مقابل باقیمانده جنایات شاه پایداری کند تا به خواست خداوند تعالی پیروزی نهایی را به دست آورد."
حضرت امام در ادامه با هشدار نسبت به اعمالی که نظیر جنایات وحشیانه سینما رکس، رژیم بی شرمانه به نام ملت مرتکب میشود؛ خواستار هوشیاری مردم میگردند. امام در پایان این پیام کمک به چنین حکومت یاغی را حرام شمرده و از این رو پرداخت مالیات، پول آب و برق و تلفن و سایر کمکها به دولتی که شاه سر کار آورد، خیانت به ملت و مخالفت با حکم خدا تبارک و تعالی معرفی مینمایند.
از زیباییهای این پیام شباهت بی نظیر فراز های سخن شهید هاشمی نژاد و پیام بنیانگذار کبیر انقلاب است که هر دو در یک روز بیان شده و هنوز به دیگری منعکس نگردیده بود. این امر به خوبی بیانگر آن است که شاگردانی همچون هاشمی نژاد به خوبی توانسته بودند خط امام را درک کرده و در عمل پیاده نمایند که نتیجه آن دست یابی به آن هدفی بود که هاشمی نژاد در سخنرانی ۱۲ دیماه خود در مشهد ترسیم نمود، سقوط "نظام شاهنشاهی" و ایجاد "جمهوری اسلامی".
پژوهشگر: محمد مهدی اسلامی
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست