سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
مجله ویستا


آیا اقتصاد دولت نهم تفکرمحور است؟


آیا اقتصاد دولت نهم تفکرمحور است؟
در همه دنیای توسعه‌یافته ابتدا فکر می‌کنند، برنامه‌ تهیه می‌نمایند و سپس تصمیم می‌گیرند. برنامه‌ای را که بر اساس مبانی علمی تهیه شده است را اجرا نمایند و حین اجرای برنامه اگر به مشکلی برخوردند که قبلا به آن توجه ننموده‌اند، سعی می‌کنند با اصلاح تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری بخردانه‌ای داشته باشند و همواره علم را محور تصمیم‌سازی و عقل و درایت را محور مدیریت و تصمیم‌‌گیری قرار می‌دهند. اما در ایران حرف زدن کاری آسان است و بعضی که عملا به علم اعتقاد ندارند می‌خواهند با حرف‌درمانی اقتصاد را اداره کنند و این عملا امکان‌پذیر نیست.
به عنوان نمونه اگر شما به صورت‌مذاکرات شورای عالی اقتصاد در قبل از انقلاب نگاه کنید، شاه همیشه حرف‌های دهن پرکن و جذاب در جهت دفاع از عدالت، حقوق کارگران، دفاع از کشاورزان، توسعه صنعتی و رسیدن به تمدن بزرگ و ... می‌زد ولی در عمل کارشناسان و نخبگان جامعه را مورد سرزنش قرار می‌داد و مانع پیشرفت کشور می‌دانست که امروزه در مجموعه گزارش تاریخ شفاهی ایران که با دست‌اندرکاران رژیم شاه مصاحبه نموده و به‌صورت کتاب در ایران منتشر شده می‌بینیم که می‌گویند نقطه نظر کارشناسی را در جهت تخصیص بهینه منابع به شاه می‌گفتیم ولی درباریان و کسانی که منافع اقتصادی داشتند نمی‌گذاشتند تصمیمات علمی و کارشناسی عملی شود! به عنوان مثال به‌رغم آزمون و خطا در سال‌های ابتدایی انقلاب، کارشناسان و تصمیم‌سازان دولت با اعتقاد به مبانی علمی بر اساس آینده‌پژوهی به این نقطه‌نظر رسیدند که برای اجرای برنامه‌های توسعه نیاز به سند چشم‌انداز می‌باشد لذا ۲۵ سال بعد از پیروزی انقلاب پیش‌نویس سند برنامه را تهیه و به امضای بالاترین مقامات اجرایی کشور رساندند و عملا مقرر گردید کشور باید دارای برنامه‌های مدون سیاستگذاری برای رسیدن به اهداف چشم‌انداز باشد. ولی غافل از اینکه در ایران دولتی سرکار می‌آید که نه تنها به برنامه‌ریزی اعتقاد ندارد، بلکه برنامه‌ریزان را نیز منحل و آواره ..... می‌نماید. اگر در این کشور مجلس کارآمد وجود داشت از رئیس دولت سوال می‌کرد که برنامه شما برای اداره کشور چیست؟
اگر برنامه چهارم را قبول ندارید حداقل برای اداره امور برنامه‌ای اعلام نمایید و در مجلس با سه فوریت تبدیل به قانون کنید. ولی تا مادامی که برنامه تهیه ننموده‌اید مکلف هستید قانون را اجرا نمایید. به نظر من برنامه چهارم یکی از بهترین برنامه‌های کارشناسی شده بعد از انقلاب می‌باشد ولی اراده‌ای برای اجرای آن وجود ندارد! دلیل اصلی این است که در دولت مکتبی نهم تفکر اقتصادی برای اداره امور وجود ندارد، نمونه آن جابه‌جایی مسوولان اقتصادی همچون وزیر اقتصاد و .... می‌باشد. به عنوان مثال اگر از دولت سوال شود که برای رسیدن به یکی از اهداف برنامه که رشد اقتصادی است، چرا سرمایه‌گذاری لازم اعم از داخلی و خارجی صورت نگرفته است؟ کسی پاسخگو نیست. امروز کارشناسان که با پول دولت ایران بورسیه سازمان برنامه شدند از جانب بعضی مقامات بی‌برنامه دولت متهم به سکولار، غربی، آمریکایی و .... می‌شوند کجای دنیا با بهترین فرزندان نخبه‌اش اینگونه برخورد می‌نماید؟!
جز حکومت‌های توتالیتر، دستوری و... که می‌خواهند هر آنچه آنها گفتند کارشناسان تایید نمایند. امروز چرا خاموشی‌ها شروع شده؟ مگر بعد از جنگ حداقل ۲۰ سال ما خاموشی نداشتیم، به عنوان مثال در ابتدای انقلاب در سال ۵۷ کل ظرفیت نیروگاهی کشور ۷۰۰۰ مگاوات بود ولی امروز در اثر برنامه‌ریزی و دقت کارشناسی فرزندان این مملکت در سازمان منحله مدیریت و برنامه‌ریزی به رقم ۴۹۰۰۰ مگاوات در پایان سال ۸۶ رسیده است، من به خاطر دارم در سال ۶۲ در اوج جنگ تحمیلی ما ۲ ساعت خاموشی داشتیم و آن زمان کارشناسان به مسوولان گفتند اگر برنامه برای آینده در نظر نگیریم در ۲۰ سال آینده ۲ ساعت برق خواهیم داشت و ۲۲ ساعت خاموشی. لذا با درایت به‌سوی ساخت نیروگاه‌های سیکل ترکیبی و آبی رفتیم و ظرفیت به ۴۹۰۰۰ مگاوات درحال حاضر رسید ولی در ۳ سال گذشته به‌رغم در‌آمدهای نجومی نفتی کوچک‌ترین سرمایه‌گذاری جدید (نیروگاه جدید) در زمینه آب و برق انجام نگرفته (منظورم ساخت نیروگاه یا سد جدید در دولت محترم نهم است).
پس دولت چون سیاسی تصمیم می‌گیرد تا به مشکل برنخورد متوجه داستان نخواهد شد و چون نمی‌خواهد نظرات کارشناسی را بشنود لذا بزرگ‌ترین نهاد تصمیم‌سازی را منحل می‌نماید و چیزی یا نهادی کار‌آمدتر را به ‌جای آن نمی‌گذارد لذا در زمستان کمبود گاز به وجود می‌آید و در تابستان مشکل کمبود برق و... من به عنوان کارشناسی که مخالف اقتصاد رانتی است و کوچک‌ترین رانتی طی ۳ دهه گذشته نگرفته و خوشبختانه چون وابستگی به نهادهای رانتی ندارم خالصانه می‌توانم بگویم که با حرف، شعارها و وعده‌های پوپولیستی هیچ اتفاقی نمی‌افتد جز فشارهای بیشتر بر توده‌های مردم از طریق افزایش تقدینگی و نهایتا نرخ تورم دو رقمی بالا. عاجزانه به دولت نهم پیشنهاد می‌کنم از تصمیم عجولانه در قبال انحلال سازمان مدیریت عقب‌نشینی نماید و با درایت سازمانی کارا، منعطف و توسعه‌گرا امروز بیش از گذشته نیاز کشور برای رسیدن به اهداف چشم‌انداز و نهایتا توسعه اقتصادی است.
امروز کشور ویتنام در شرق آسیا به‌رغم جنگ ۲۰ ساله با آمریکا در حال تبدیل شدن به قدرت اقتصادی در منطقه مذکور است. و نمونه دیگر آن ترکیه در همسایگی خودمان که نرخ تورم ۷۵ درصدی بر اثر درایت و تعامل منطقی با جهان خارج و استفاده از نظرات و بسته‌های کارشناسی به یکی از موفق‌ترین اقتصادهای منطقه خاورمیانه با نرخ تورم ۵/۷ درصد رسیده است. دولت محترم در شعار چپ‌ترین دیدگاه را مطرح می‌نماید ولی به دلیل عدم وجود تفکر سیستماتیک اقتصادی راست‌ترین تصمیمات را اتخاذ می‌کند و روز به روز فشار بر مستضعفین و توده‌های مردم بیشتر می‌شود. به عنوان نمونه در سه سال گذشته طبقات پولدار وضعشان بهتر شده ولی توده مردم فشار اقتصادی بیشتری را تحمل می‌نمایند و به‌رغم اینکه رئیس محترم دولت دوست دارد که به ضعفا کمک کند ولی چون برنامه و تفکر علمی مشخصی ندارد قطعا به منزل مقصود نمی‌رسد.
دولت محترم فعلی قبل از آنکه تفکرمحور باشد فردمحور است، به عنوان نمونه به جای اینکه سیاست‌های پولی را هماهنگ با سیاست مالی نماید و براساس مبانی برنامه چهارم شورای پول و اعتبار که یک مرجع قانونی است برای نرخ سود تصمیم بگیرد، شورای مذکور را منحل می‌کند و می‌خواهد با تصمیمات دستوری اقتصاد را به سمت تعادل ببرد که این امکان‌پذیر نیست، مهم‌ترین اثر دستوری کاهش نرخ سود، افزایش قیمت مسکن می‌باشد. چرا که مردم وقتی می‌بینند نرخ سود بانکی کاهش پیدا می‌کند دارایی خود را به سمت کالاهای بادوام همچون مسکن سوق می‌دهند یا وقتی دولت اعلام می‌کند که برای مسکن وام ۱۰ میلیونی می‌دهد و بیش از یک میلیون نفر ثبت‌نام می‌کنند ولی عملا به ۱۰ هزار نفر بیشتر وام نمی‌دهد کارشناسان مستقل در همان زمان این تصمیم دولت را تورم‌زا خواندند ولی دولت به جای شنیدن نظرات آنان، مهم‌ترین نهاد تصمیم‌سازی خود را منحل کرد و اخیرا متوجه شده‌اند که تصمیم مذکور اشتباه بوده است ولی تصمیم غیرعلمی قبلی اثر خود را گذاشته و کشور را دچار مشکل نموده است، چرا که تفکر مذکور بر اساس نقطه‌نظر کارشناسی نبوده است.
دکتر مهدی پازوکی
منبع : روزنامه کارگزاران