جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
مجله ویستا
آموزههای دریائی
● طراحی سیمای شهر و فرهنگ دریا
با توجه به سابقه تاریخی و فرهنگی در کشور ما، بسیاری مضامین فرهنگی در اختیار است که به بهترین وجه میتوانند الهامآور، ایدهپرور و الگوزا برای ایجاد جلوههای بصری در طراحی محیط و منظر باشند که از جمله ایدهها و الگوهای برخاسته از فرهنگ دریاست.
کشور ما، دارای سابقه حضور دریائی پیوسته و مستمری است که برخوردار از بسیاری افت و خیزهای تاریخی، مظاهر عملکردی، ایدهها و نیتها، افسانهها و اسطورهها، داستانها و سرودهها، مکانهای تاریخی، مظاهر طبیعی، جلوههای کار و اشتغال، صورتها و نشانههای مربوط به حیات جانوران دریائی، گیاهان و آبزیان، بزرگ ماهیان، ماهیان آکواریومی و جزایر مرجانی میباشد و در فضای جاری بنادر و سواحل وجود صنایعدستی فوقالعاده متنوع و هنرمندانه از دیگر نشانههائی است که در تقویت مظاهر بصری و مبلمان شهری، میتوانند منبعی برای ساخت طرحهای دیداری در شهر باشند.
حمل و نقل دریائی و وسایل آن، نماد و الگوی قابل توجه دیگری هستند که میتوانند واجد بسیاری از آرایههای هنری باشند. در کنار آن، باید به الگوهای مکانی اشاره کرد که هر کدام از آنها، ضمن معرفی این مکانها به مردم سرزمین، زمینهای برای تقویت مظاهر شهری مورد بازدید گردشگران فراملی است. از آن جمله، به جلوه و منظر زیبای خلیجفارس و دریای عمان میتوان اشاره کرد. معرفی و اشاعه فرهنگ دریا از طریق فضاهای خاص و محیطهای دارای با نشانههای دریائی و نیز از طریق نمایهها و آرایههای موزهوار، بهنحوی که سطح عمومی شهرها مورد بازدید شهروندان قرار گیرد، ضمن آنکه به پرورش عرصههای فرهنگی کمک میکند، میتواند از یک زمینه آموزشی نیز برخوردار باشد. دانشآموزان و دانشجویان، با حضور در این فضاها میتوانند، مسیرهای تحصیلی و شغلی خود را که در ارتباط با دریا و مشاغل وابسته به آن است. گزینش و انتخاب کنند.
یک نشانه تصویری، میتواند انگیزه را برای کسب شناختهای بیشتر فراهم آورد. هر نمایشی از یک موضوع، بار معنائی خاصی دارد و با شناخت و آگاهی از آن معناست که توجه علاقهمندان را جلب میکند.
● آب و مظاهر بصری آن
آب با ترکیبی شایسته از نور و رنگ، میتواند خالق جلوههای بسیاری در تقویت مظاهر شهری باشد. جلوههائی که در هر کدام از آنها؛ تنوع، طراوات و تازگی را میتوان دید، بهطور اساسی، آب عنصر طهارت است. آب مظهر پاکیزگی تن و جان است و در اسطورهها، نمادی از روشنی، صداقت و کردار پاک و پاکگردانی نگاه، اندیشه و وجود آدمی است.
در بسیاری از ادیان الهی، آب مظهر حیات و خالق پاکی و جلوهای از مظاهر بهشت است.
در مجموع میتوان اشاره کرد که آب، کلیتی از وجود و طیف کاملی از نور، پاکی و سلامت تن و جان است. در ایران، هند و چین - یعنی ۳ تمدن کهن - جشنهای آب، یک رویه فرهنگی مشترک بوده است و هم اینک در هند و چین، مراسم خاصی وجود دارد که محوریت آن مراسم با وجود و حضور ”آب“ شکل میگیرد.
آب، طیف کاملی از نیتهای پاک بشری و جلوهای از نگاه روحانی، به زندگی دنیائی است و به همین دلیل است که بسیاری از میدانهای شهری، پارکها، بوستانها و گردشگاهها، با آب، آرایش میشوند.
آب، نشانه حیات است و توجه به آن منوط به آن اهمیتی است که در ”فرهنگ زندگی“ به آن میدهیم. ”فرهنگ دریا“ بخشی از فرهنگ زندگی است. لذا کاربرد جلوههای آب در مسیر عادی زندگی به نهادینه شدن ارزش و احترام آن منجر میشود.
در فرهنگ دریا، هر جا که سخن از دریاست، سخن از آب هم میرود و پرورش سیمای شهر به این نماد پرارزش فرهنگی، ضمن آنکه به تقویت ارزش آب منجر میشود، خود زمینه اشاعه و معرفی فرهنگ دریا است.
ایجاد مناطق گردشگاهی الهام گرفته از عنصر آب، شامل مواردی چون ساخت رودخانههای مصنوعی، آبشارها، بازی و رقص آب و نور، محیط برای قایقرانی، غواصی، پارک آبی دلفینها، آکواریوم، گردش آب در لایههای شیشههای رنگی، ساخت آینه با آب جاری و پارک بازی آبی برای کودکان و نوجوانان است. همچنین، راهاندازی چرخهای از فعالیتهای آبی مربوط به ”آبدرمانی، از طریق احصای آبهای معدنی - درمانی، الگوهای اولیهای حضور بالقوه آب در سیمای شهری است.
آب، نقش مهمی در لطافت محیط دارد. این مهم بهخصوص در محیطهای شهری بزرگ معنای بیشتری پیدا میکند.
● موزه دریائی، فضائی برای معرفی فرهنگ دریا
موزه دریائی را باید ی نمای بصری کامل از محیط دریا، تاریخ، فرهنگ، کار و زندگی دریائی و وابسته به دریا دید. ”موزه دریائی“ از جمله مهمترین صورتهای عرضه و نمایش عینی فرهنگ دریاست.
در موزههای دریائی، کوشش همبستهای صورت میگیرد تا بهوسیله آن عمدهترین بخشهای تاریخ و فرهنگ دریا به نمایش گذاشته شود. جا دارد تا سازمانهای دریائی کشور و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت آموزش و پرورش (در حوزه فنی و حرفهای مربوط به آموزههای دریائی)، وزارت آموزش عالی و فنآوری و نیز سازمان مناطق آزاد کیش، چابهار و قشم به آن بپردازند. استقرار چنین مکانی در فضاهای شهر یکشور (مکانیابی آن نیازمند به مطالعات کارشناسی ویژهای است که در زمان مناسب میتوان به آن پرداخت). ضمن آنکه به تقویت فضاهای گردشگری و محیطهای فرهنگی - پژوهشی کشور کمک میکند، گام بلندی برای حضور در عمدهترین بخش فعالیتهای اقتصادی - فرهنگی در فضاهای بینالمللی است. در حقیقت عاملی برای نشر تاریخ و فرهنگ و صنعت دریائی کور است و زمینه لازم را برای اشاعه بخش ویژهای از تاریخ و فرهنگ سرزمین ملی که یکی از ابعاد همبسته فرهنگی - تاریخی بینالمللی و جهانی است فراهم میسازد.
فراموش نشود که ما از امکانات بسیاری در این زمینه برخورداریم که اگر به جمعآوری آنها، آن هم در فضای یک موزه اقدام نکنیم، به مرور زمان و بر اثر گذشت زمان، به فراموشی سپرده میشود.
مکانهای تاریخی مثل خانههای قدیمی، قلعههای دیدهبانی بازمانده از عصر و دوران نادرشاهی (افشاریه) و زندیه، آثار معماری، بدنههای دریائی، ملزومات کهن دریائی (شناورها، نقشهها، آثار نوشتاری، قراردادهای نظامی و اقتصادی، ابزارها و وسایل دریائی و ...) و وجود فرآیندی از ابداع و ساخت شناورهای دریائی (لنج)، ملزومات جهتیابی دریائی، اسناد تجاری و بازرگانی و نظامی از جمله دارائیهائی هستند که واقعیتهائی را از زمینههای تکاملی این بخش از فرهنگ ملی به نمایش میگذارند.
چندی پیش (خردادماه ۱۳۸۵) نمایشگاه صنایعدستی استانها نمایههای مربوط به دستسازههای خود را در تهران (نمایشگاه بینالمللی)، به نمایش گذاشته بودند. ذوق سرشار بازدیدکنندگان از این دستسازهها که از لنج و کشتی شروع شده و تا تولید لباس و بوریا و حکاکی بر چوب پیش میرفت، وصفناشدنی مینمود. ملاحظه چشمهای کنجکاو نوجوانان و جوانان از غرفهای که در آن، هنرمندی مشغول بافت بوریا تا ساخت ابعاد کوچکی از یک لنج بود این احساس را ایجاد میکرد که جای خالی موزه دریائی در شهرهای مختلف کشور، و بهخصوص شهرهای بندی خالی است. همانطور که میدانیم، موزهها، دارای رویکرد پرورشی و آموزشی میباشند و هر چند که آدمی را به محتوای تاریخ و فرهنگ و دانش و علم نزدیک میکنند، اما نباید فراموش کرد که مهمترین اثر آنها، تأثیر بر دیدگاههای فرهنگی - اجتماعی است.
موزهها، مشخصکننده ابعاد نگاه جامعه به داشتههای خود است. موزهها مدعی معرفی شناخت جامعه و فرهنگ کشورها میباشند و نشانهها و اجسام به نمایش درآمده، تمامی یادمانهائی برای درک به حق تاریخ و ترسیم آینده بر بنیان آن میباشند. موزهها، نسلی زنده از موقعیتهای تاریخی، فرهنگی و اجتماعیاند و نسلهای نو بر اساس محتوای موزهها، دیدگاههای جدید پیدا میکنند.
● ”شهر“ آشنائیآور است
به گفته ارسطو، ”شهر از انواع مختلف انسانها، ترکیب یافته است. مردمی مشابه، شهر را بهوجود نمیآورند“. بر این اساس مظاهر و سیمای شهر، جایگاه و محملی برای ایجاد این آشنائیهاست. اگر فرهنگ دریا، برای قشر درون کشور شناخته شده نیست و اگر با مشاغل و حرفههای دریائی، مواد غذائی دریائی، نقش دریا در اقتصاد و توسعه اقتصادی کشور، حمل و نقل دریائی، جاذبهها و انگیزههای گردشگری آن، عادات و باورها و فرهنگ ناشی از باشندگان سواحل دریائی کشور، آشنائی وجود ندارد؛ یکی از علل آن را باید در این عامل جستوجو کرد که در شهرها، هیچ اقدامی، برای ایجاد این آشنائی صورت نگرفته است. بهعبارتی، سیمای شهر تهی از نشانهها و یادمانهای فرهنگ دریائی است.
”روح شهر“ آکنده از مظاهر و نشانه فضاهای شهری است. روح شهر از ماهیت و محتوای شهری شهری برخوردار است که میتوان آن را از طریق طراحی شهری، معماری مجسمهها و طرحهای جمعی، نقاشی دیوارها، طرحهای ۳ بعدی و چشماندازها مشاهده کرد.
برنامهریزان شهری و تحلیلگران فرهنگی شهر، وجود مظاهر و چشماندازهای کیفی در شهر را، وسیلهای برای ایجاد امنیت فکری و زمینهای برای ایجاد همبستگیهای ملی - از طریق ایجاد آشنائیهای فرهنگی - میدانند. ارائه این آشنائیها از طریق پردازش و پرورش چشماندازها و سیمای شهر میسر است. پس، چنانچه تأکیدهای بصری در شهر مایل به نگاه فرهنگی باشد، این را میتوان قدم اولیهای بهشمار آورد که به معرفی فرهنگ و تاریخ کشور میپردازد.
”فرهنگ دریا“ و معرفی و اشاعه آن بهوجود چنین زمینههای آشنائی نیازمند است. زمینههائی که بهوسیله تأکیدهای مکانی و طراحی فضای شهری، بر پایه آرایهها، نمادها و نشانههای دریائی، میتوان به آن دسترسی پیدا کرد.
امروزه شاهد وجود این ”آشنائی“ آورندهها هستیم، اما متأسفانه این مصداقها، فقط در بعد ”تبلیغات“ برای کالاهای مصرفی معنا دارند. رویههائی که حتی پای هنرمندان با ارزش را نیز به میان کشید که از نتایج آن میتوان به تابلوهای تبلیغاتی اشاره کرد.
● نتیجه
پردازش سیمای شهری به مرور زمان و بهتدریج صورت میگیرد و انگیزههای گوناگون، استعدادها و خمیر مایههای انسانی، توأم با داشتههای فرهنگی در درون آن شکل میگیرد. توجه به نماها و نشانههای شهری، گام اولیه برای معنا بخشیدن به محیط و مظاهر بصری و سیمای شهری است. در این زمینه، مهم آن است که نسبت به تدوین استراتژیهای پردازش به سیمای شهری دقت شود و این توانائی زمانی بهدست میآید که به موضوع تقویت سیمای شهری بر پایه فرهنگ دقت و توجه شود.
بهدلیل اهمیت ”فرهنگ دریا“ ضروری است تا در سیمای شهر، از نماها و نشانهها و الگوهای طراحی مربوط به آن بهره گرفته شود.
ادراک بر پایه سیمای شهری، فرآیندی است که بر پایه آن، دیدارکنندگان بهوسیله مشاهده به رمزگشائی و جمعآوری اطلاعات و دانش و فرهنگ میپردازند. فرهنگ دریا، مجموعهای از امکانات بسیار است که با ترویج آن در فضاهای شهری مثل میدانهای شهری، دیوارها و بدنههای آزاد، بوستان و گردشگاهها و موزهها، میتوان به تقویت شناخت عمدهترین بخش اقتصادی و فرهنگی کشور یعنی ”دریا“ مبادرت کرد. اقدام برای تقویت سیمای شهر بر مبنای الگوهای فرهنگی جامعه، گامی بلند برای تثبیت شاخصهای فرهنگی جامعه در سطح ملی و فراملی است و جهت دادن به آن با استفاده از ”فرهنگ دریا“، گامی برای اشاعه قدیمیترین فرهنگ ملی است.
با توجه به سابقه تاریخی و فرهنگی در کشور ما، بسیاری مضامین فرهنگی در اختیار است که به بهترین وجه میتوانند الهامآور، ایدهپرور و الگوزا برای ایجاد جلوههای بصری در طراحی محیط و منظر باشند که از جمله ایدهها و الگوهای برخاسته از فرهنگ دریاست.
کشور ما، دارای سابقه حضور دریائی پیوسته و مستمری است که برخوردار از بسیاری افت و خیزهای تاریخی، مظاهر عملکردی، ایدهها و نیتها، افسانهها و اسطورهها، داستانها و سرودهها، مکانهای تاریخی، مظاهر طبیعی، جلوههای کار و اشتغال، صورتها و نشانههای مربوط به حیات جانوران دریائی، گیاهان و آبزیان، بزرگ ماهیان، ماهیان آکواریومی و جزایر مرجانی میباشد و در فضای جاری بنادر و سواحل وجود صنایعدستی فوقالعاده متنوع و هنرمندانه از دیگر نشانههائی است که در تقویت مظاهر بصری و مبلمان شهری، میتوانند منبعی برای ساخت طرحهای دیداری در شهر باشند.
حمل و نقل دریائی و وسایل آن، نماد و الگوی قابل توجه دیگری هستند که میتوانند واجد بسیاری از آرایههای هنری باشند. در کنار آن، باید به الگوهای مکانی اشاره کرد که هر کدام از آنها، ضمن معرفی این مکانها به مردم سرزمین، زمینهای برای تقویت مظاهر شهری مورد بازدید گردشگران فراملی است. از آن جمله، به جلوه و منظر زیبای خلیجفارس و دریای عمان میتوان اشاره کرد. معرفی و اشاعه فرهنگ دریا از طریق فضاهای خاص و محیطهای دارای با نشانههای دریائی و نیز از طریق نمایهها و آرایههای موزهوار، بهنحوی که سطح عمومی شهرها مورد بازدید شهروندان قرار گیرد، ضمن آنکه به پرورش عرصههای فرهنگی کمک میکند، میتواند از یک زمینه آموزشی نیز برخوردار باشد. دانشآموزان و دانشجویان، با حضور در این فضاها میتوانند، مسیرهای تحصیلی و شغلی خود را که در ارتباط با دریا و مشاغل وابسته به آن است. گزینش و انتخاب کنند.
یک نشانه تصویری، میتواند انگیزه را برای کسب شناختهای بیشتر فراهم آورد. هر نمایشی از یک موضوع، بار معنائی خاصی دارد و با شناخت و آگاهی از آن معناست که توجه علاقهمندان را جلب میکند.
● آب و مظاهر بصری آن
آب با ترکیبی شایسته از نور و رنگ، میتواند خالق جلوههای بسیاری در تقویت مظاهر شهری باشد. جلوههائی که در هر کدام از آنها؛ تنوع، طراوات و تازگی را میتوان دید، بهطور اساسی، آب عنصر طهارت است. آب مظهر پاکیزگی تن و جان است و در اسطورهها، نمادی از روشنی، صداقت و کردار پاک و پاکگردانی نگاه، اندیشه و وجود آدمی است.
در بسیاری از ادیان الهی، آب مظهر حیات و خالق پاکی و جلوهای از مظاهر بهشت است.
در مجموع میتوان اشاره کرد که آب، کلیتی از وجود و طیف کاملی از نور، پاکی و سلامت تن و جان است. در ایران، هند و چین - یعنی ۳ تمدن کهن - جشنهای آب، یک رویه فرهنگی مشترک بوده است و هم اینک در هند و چین، مراسم خاصی وجود دارد که محوریت آن مراسم با وجود و حضور ”آب“ شکل میگیرد.
آب، طیف کاملی از نیتهای پاک بشری و جلوهای از نگاه روحانی، به زندگی دنیائی است و به همین دلیل است که بسیاری از میدانهای شهری، پارکها، بوستانها و گردشگاهها، با آب، آرایش میشوند.
آب، نشانه حیات است و توجه به آن منوط به آن اهمیتی است که در ”فرهنگ زندگی“ به آن میدهیم. ”فرهنگ دریا“ بخشی از فرهنگ زندگی است. لذا کاربرد جلوههای آب در مسیر عادی زندگی به نهادینه شدن ارزش و احترام آن منجر میشود.
در فرهنگ دریا، هر جا که سخن از دریاست، سخن از آب هم میرود و پرورش سیمای شهر به این نماد پرارزش فرهنگی، ضمن آنکه به تقویت ارزش آب منجر میشود، خود زمینه اشاعه و معرفی فرهنگ دریا است.
ایجاد مناطق گردشگاهی الهام گرفته از عنصر آب، شامل مواردی چون ساخت رودخانههای مصنوعی، آبشارها، بازی و رقص آب و نور، محیط برای قایقرانی، غواصی، پارک آبی دلفینها، آکواریوم، گردش آب در لایههای شیشههای رنگی، ساخت آینه با آب جاری و پارک بازی آبی برای کودکان و نوجوانان است. همچنین، راهاندازی چرخهای از فعالیتهای آبی مربوط به ”آبدرمانی، از طریق احصای آبهای معدنی - درمانی، الگوهای اولیهای حضور بالقوه آب در سیمای شهری است.
آب، نقش مهمی در لطافت محیط دارد. این مهم بهخصوص در محیطهای شهری بزرگ معنای بیشتری پیدا میکند.
● موزه دریائی، فضائی برای معرفی فرهنگ دریا
موزه دریائی را باید ی نمای بصری کامل از محیط دریا، تاریخ، فرهنگ، کار و زندگی دریائی و وابسته به دریا دید. ”موزه دریائی“ از جمله مهمترین صورتهای عرضه و نمایش عینی فرهنگ دریاست.
در موزههای دریائی، کوشش همبستهای صورت میگیرد تا بهوسیله آن عمدهترین بخشهای تاریخ و فرهنگ دریا به نمایش گذاشته شود. جا دارد تا سازمانهای دریائی کشور و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت آموزش و پرورش (در حوزه فنی و حرفهای مربوط به آموزههای دریائی)، وزارت آموزش عالی و فنآوری و نیز سازمان مناطق آزاد کیش، چابهار و قشم به آن بپردازند. استقرار چنین مکانی در فضاهای شهر یکشور (مکانیابی آن نیازمند به مطالعات کارشناسی ویژهای است که در زمان مناسب میتوان به آن پرداخت). ضمن آنکه به تقویت فضاهای گردشگری و محیطهای فرهنگی - پژوهشی کشور کمک میکند، گام بلندی برای حضور در عمدهترین بخش فعالیتهای اقتصادی - فرهنگی در فضاهای بینالمللی است. در حقیقت عاملی برای نشر تاریخ و فرهنگ و صنعت دریائی کور است و زمینه لازم را برای اشاعه بخش ویژهای از تاریخ و فرهنگ سرزمین ملی که یکی از ابعاد همبسته فرهنگی - تاریخی بینالمللی و جهانی است فراهم میسازد.
فراموش نشود که ما از امکانات بسیاری در این زمینه برخورداریم که اگر به جمعآوری آنها، آن هم در فضای یک موزه اقدام نکنیم، به مرور زمان و بر اثر گذشت زمان، به فراموشی سپرده میشود.
مکانهای تاریخی مثل خانههای قدیمی، قلعههای دیدهبانی بازمانده از عصر و دوران نادرشاهی (افشاریه) و زندیه، آثار معماری، بدنههای دریائی، ملزومات کهن دریائی (شناورها، نقشهها، آثار نوشتاری، قراردادهای نظامی و اقتصادی، ابزارها و وسایل دریائی و ...) و وجود فرآیندی از ابداع و ساخت شناورهای دریائی (لنج)، ملزومات جهتیابی دریائی، اسناد تجاری و بازرگانی و نظامی از جمله دارائیهائی هستند که واقعیتهائی را از زمینههای تکاملی این بخش از فرهنگ ملی به نمایش میگذارند.
چندی پیش (خردادماه ۱۳۸۵) نمایشگاه صنایعدستی استانها نمایههای مربوط به دستسازههای خود را در تهران (نمایشگاه بینالمللی)، به نمایش گذاشته بودند. ذوق سرشار بازدیدکنندگان از این دستسازهها که از لنج و کشتی شروع شده و تا تولید لباس و بوریا و حکاکی بر چوب پیش میرفت، وصفناشدنی مینمود. ملاحظه چشمهای کنجکاو نوجوانان و جوانان از غرفهای که در آن، هنرمندی مشغول بافت بوریا تا ساخت ابعاد کوچکی از یک لنج بود این احساس را ایجاد میکرد که جای خالی موزه دریائی در شهرهای مختلف کشور، و بهخصوص شهرهای بندی خالی است. همانطور که میدانیم، موزهها، دارای رویکرد پرورشی و آموزشی میباشند و هر چند که آدمی را به محتوای تاریخ و فرهنگ و دانش و علم نزدیک میکنند، اما نباید فراموش کرد که مهمترین اثر آنها، تأثیر بر دیدگاههای فرهنگی - اجتماعی است.
موزهها، مشخصکننده ابعاد نگاه جامعه به داشتههای خود است. موزهها مدعی معرفی شناخت جامعه و فرهنگ کشورها میباشند و نشانهها و اجسام به نمایش درآمده، تمامی یادمانهائی برای درک به حق تاریخ و ترسیم آینده بر بنیان آن میباشند. موزهها، نسلی زنده از موقعیتهای تاریخی، فرهنگی و اجتماعیاند و نسلهای نو بر اساس محتوای موزهها، دیدگاههای جدید پیدا میکنند.
● ”شهر“ آشنائیآور است
به گفته ارسطو، ”شهر از انواع مختلف انسانها، ترکیب یافته است. مردمی مشابه، شهر را بهوجود نمیآورند“. بر این اساس مظاهر و سیمای شهر، جایگاه و محملی برای ایجاد این آشنائیهاست. اگر فرهنگ دریا، برای قشر درون کشور شناخته شده نیست و اگر با مشاغل و حرفههای دریائی، مواد غذائی دریائی، نقش دریا در اقتصاد و توسعه اقتصادی کشور، حمل و نقل دریائی، جاذبهها و انگیزههای گردشگری آن، عادات و باورها و فرهنگ ناشی از باشندگان سواحل دریائی کشور، آشنائی وجود ندارد؛ یکی از علل آن را باید در این عامل جستوجو کرد که در شهرها، هیچ اقدامی، برای ایجاد این آشنائی صورت نگرفته است. بهعبارتی، سیمای شهر تهی از نشانهها و یادمانهای فرهنگ دریائی است.
”روح شهر“ آکنده از مظاهر و نشانه فضاهای شهری است. روح شهر از ماهیت و محتوای شهری شهری برخوردار است که میتوان آن را از طریق طراحی شهری، معماری مجسمهها و طرحهای جمعی، نقاشی دیوارها، طرحهای ۳ بعدی و چشماندازها مشاهده کرد.
برنامهریزان شهری و تحلیلگران فرهنگی شهر، وجود مظاهر و چشماندازهای کیفی در شهر را، وسیلهای برای ایجاد امنیت فکری و زمینهای برای ایجاد همبستگیهای ملی - از طریق ایجاد آشنائیهای فرهنگی - میدانند. ارائه این آشنائیها از طریق پردازش و پرورش چشماندازها و سیمای شهر میسر است. پس، چنانچه تأکیدهای بصری در شهر مایل به نگاه فرهنگی باشد، این را میتوان قدم اولیهای بهشمار آورد که به معرفی فرهنگ و تاریخ کشور میپردازد.
”فرهنگ دریا“ و معرفی و اشاعه آن بهوجود چنین زمینههای آشنائی نیازمند است. زمینههائی که بهوسیله تأکیدهای مکانی و طراحی فضای شهری، بر پایه آرایهها، نمادها و نشانههای دریائی، میتوان به آن دسترسی پیدا کرد.
امروزه شاهد وجود این ”آشنائی“ آورندهها هستیم، اما متأسفانه این مصداقها، فقط در بعد ”تبلیغات“ برای کالاهای مصرفی معنا دارند. رویههائی که حتی پای هنرمندان با ارزش را نیز به میان کشید که از نتایج آن میتوان به تابلوهای تبلیغاتی اشاره کرد.
● نتیجه
پردازش سیمای شهری به مرور زمان و بهتدریج صورت میگیرد و انگیزههای گوناگون، استعدادها و خمیر مایههای انسانی، توأم با داشتههای فرهنگی در درون آن شکل میگیرد. توجه به نماها و نشانههای شهری، گام اولیه برای معنا بخشیدن به محیط و مظاهر بصری و سیمای شهری است. در این زمینه، مهم آن است که نسبت به تدوین استراتژیهای پردازش به سیمای شهری دقت شود و این توانائی زمانی بهدست میآید که به موضوع تقویت سیمای شهری بر پایه فرهنگ دقت و توجه شود.
بهدلیل اهمیت ”فرهنگ دریا“ ضروری است تا در سیمای شهر، از نماها و نشانهها و الگوهای طراحی مربوط به آن بهره گرفته شود.
ادراک بر پایه سیمای شهری، فرآیندی است که بر پایه آن، دیدارکنندگان بهوسیله مشاهده به رمزگشائی و جمعآوری اطلاعات و دانش و فرهنگ میپردازند. فرهنگ دریا، مجموعهای از امکانات بسیار است که با ترویج آن در فضاهای شهری مثل میدانهای شهری، دیوارها و بدنههای آزاد، بوستان و گردشگاهها و موزهها، میتوان به تقویت شناخت عمدهترین بخش اقتصادی و فرهنگی کشور یعنی ”دریا“ مبادرت کرد. اقدام برای تقویت سیمای شهر بر مبنای الگوهای فرهنگی جامعه، گامی بلند برای تثبیت شاخصهای فرهنگی جامعه در سطح ملی و فراملی است و جهت دادن به آن با استفاده از ”فرهنگ دریا“، گامی برای اشاعه قدیمیترین فرهنگ ملی است.
حمید ودادی (پژوهشگر مطالعات اجتماعی - فرهنگی)
منابع:
۱) لینچ، کوین. سیمای شهر، صفحه ۲۰ ترجمه منوچهر مزینی چاپ چهارم ۱۳۷۴، دانشگاه تهران
۲) مأخوذ از:
Le Corbusier. The City of Tomorrow and its Planing
۳) Erich Fromm
۴) به نقل از اریکفرام از کتاب Escape From Freedom
۵) مدنیپور، علی، طراحی فضاهای شهری، صفحه ۱۱۵
منابع:
۱) لینچ، کوین. سیمای شهر، صفحه ۲۰ ترجمه منوچهر مزینی چاپ چهارم ۱۳۷۴، دانشگاه تهران
۲) مأخوذ از:
Le Corbusier. The City of Tomorrow and its Planing
۳) Erich Fromm
۴) به نقل از اریکفرام از کتاب Escape From Freedom
۵) مدنیپور، علی، طراحی فضاهای شهری، صفحه ۱۱۵
منبع : ماهنامه پیام دریا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست