سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا
سیستم را تغییر دهید، نه آب و هوا را
۱۰ سال از ۱۲ سال گذشته، عنوان داغترین سالها را به خود اختصاص دادهاند. غلظت گازهای گلخانهای در هوا - عمدتاً دیاكسیدكربن (۲(CO ناشی از سوزاندن سوختهای فسیلی و همینطور متان، نیترواكسیدها، بخار آب و دیگر گازها - به سرعت در حال افزایش است. این گازها حاوی گرما هستند و در نتیجه زمین را گرم میكنند.
در سال ۲۰۰۱، پانل بینالدولی متمركز بر مسالهی تغییرات آب و هوایی (IPCC) هشدار داد، در صورتی كه میزان دیاكسیدكربن در حدود دو برابر سطح دوران ماقبل صنعتی نگه داشته نشود، تا سال ۲۱۰۰ میانگین دمای اتمسفر زمین تا ۸/۵ درجه سانتیگراد افزایش پیدا خواهد كرد; برای آنكه دمای زمین را زیر دو درجهی سانتیگراد یعنی در سطحی نگه داریم كه از تاثیرات مخرب در امان بمانیم، IPCC توصیه كرده است كه انتشار گازهای گلخانهای با منشأ انسانی باید حداقل تا سال ۲۰۵۰، ۶۰ تا ۸۰ درصد كاهش یابد. اگر انتشار گازهای گلخانهای كاهش پیدا نكند، پیشبینی میشود سطح دریا تا سال ۲۱۰۰ از ۲۰ سانتیمتر تا یك متر افزایش پیدا كرده و برخی از پرجمعیتترین شهرهای جهان را با سیل ویران كند. گرم شدن زمین به توفانها و سیلهای شدید، خشكسالی و گسترش مناطق بیابانی، كمبود شدید آب سالم و افزایش شیوع بیماریهای خطرناك مناطق استوایی منتهی میشود. بخش اعظم جمعیت فقیر در جهان در حال و در آینده این خشكی سوزان را تحمل میكنند.
جورج مونبیوت، نویسنده رادیكال بریتانیایی به شكل متقاعدكنندهای این موضوع را مطرح میكند كه اگر بخواهیم به شكلی صحیح برای قطع انتشار گازهای گلخانهای اقدام كنیم باید انتشار این گازها در كشورهای پیشرفتهی صنعتی به طور متوسط تا سال ۲۰۳۰، ۹۰ درصد كاهش یابد. این میزان برای ایالات متحده و استرالیا تا ۹۴ درصد در نظر گرفته شده است.
بهای بیعملی و دست روی دست گذاشتن در درازمدت فاجعهبار است. اگر پوششهای یخی گرینلند و غرب قطب جنوب فرو بریزد، سطح آب دریاهای آزاد تا ۱۰ متر افزایش پیدا خواهد كرد، یعنی بیش از آب شدن یخها به میزان عادی كه باز هم میتواند گردش جریانهای اقیانوسی كه مسوول دمای معتدل و ملایم شمال اروپاست را كند یا متوقف كند.بسیاری از مطالعات اخیر نشان میدهد كه گرم شدن آب و هوا میتواند منجر به آزاد شدن ناگهانی مقادیر قابل توجهی گاز متان شود. متان یكی از گازهای گلخانهای است كه ۲۱ بار قویتر از ۲CO است.
● ویلنزنی در هنگامی كه رم میسوزد
اما درست در زمانی كه هشدارهای علمی شكل مضاعفی به خود گرفته و فریاد آن بلندتر شده، پاسخ دولتها اقداماتی تدریجی، ناكافی و داوطلبانه بوده، آن هم تا جایی كه برای شركتهای بزرگ حداقل هزینهی ممكن را داشته باشد.
در حالی كه دانشمندان هشدار در مورد گرم شدن زمین را در دهه ۸۰ آغاز كردند، تا دسامبر ۱۹۹۷ كه بر سر معاهدهای بینالمللی (پروتكل كیوتو) نهایتاً توافقی حاصل شد، كاری صورت نگرفت. ایالات متحده كه به تنهایی ۲۵ درصد كل انتشار گازهای گلخانهای در اتمسفر را عهدهدار است و همچنین استرالیا، پروتكل را امضا نكردند. براساس پروتكل، كشورهای صنعتی ثروتمند و كشورهایی كه سهم عمدهای در انتشار گازهای گلخانهای دارند ملزم به كاهش میانگین انتشار گازهای گلخانهای تا ۲/۵ درصد پایینتر از سطح سال ۱۹۹۰ هستند. آنها تا سال ۲۰۱۲ باید به این میزان دست پیدا كنند. هیچگونه هدفگذاری مبنی بر كاهش یا جدول زمانی برای بعد از سال ۲۰۱۲ وجود ندارد.
آمارهای منتشر شده در اكتبر سال ۲۰۰۶ نشان میدهد كه از سال ۱۹۹۰، انتشار گازهای گلخانهای از سوی ثروتمندترین كشورها سالانه افزایش پیدا كرده و تا سال ۲۰۰۴، انتشار گازهای گلخانهای در كل، بیش از ۱۱ درصد افزایش یافته است. از ۴۱ كشور ثروتمند امضاكننده پروتكل كیوتو، از ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۴، میزان انتشار گازهای گلخانهای در ۳۴ كشور افزایش یافته است. میزان انتشار گازهای گلخانهای در آمریكا ۱/۲۱ درصد و در استرالیا ۱/۲۵ درصد افزایش پیدا كرده است. انتشار گازهای گلخانهای ناشی از حمل و نقل، جهشی ۲۴ درصدی داشته است.
سازمان جهانی هواشناسی نوامبر گذشته گزارش داد كه در سال ۲۰۰۵ میزان تراكم ۲co به ۱/۳۷۹ واحد در میلیون (ppm) افزایش یافته است. برای ثابت نگه داشتن گرمای زمین تا دو درجه سانتیگراد، میزان تراكم ۲co باید تا سال ۲۰۵۰ در حدود ppm ۴۵۰ ثابت نگه داشته شود.
تمركز الگور بر اقدامات فردی، خریداری جدی از سوی شركتهای بزرگ پیدا نكرد. او تمایل دارد كه گروههای زیستمحیطی مرسوم و احزاب سبز عمده، بار و مسوولیت حل مساله گرم شدن زمین را بر دوش افراد انداخته و در حالی كه به اقتصاد بازار سرمایهداری تكیه دادهاند، مالیاتهای سبز و تصویب و اعمال مقررات را ترغیب میكنند.
چنین دیدگاههایی باوجود نیت خوش، باورهایی اتوپیاییاند. با این مضمون كه اگر تعداد قابل توجهی از ما تصمیم بگیریم میزان تقاضای خود از منابع جهانی را كاهش دهیم، دولتها و شركتهای بزرگ نیز به «نشانههای موجود در بازار» پاسخ داده و خود را با اقتصادی با رشد آرام یا اساساً بدون رشد تطبیق میدهند.
این بسیار مطلوب است كه زندگیمان را سازگار با محیطزیست بگذرانیم، اما این موضوع برای متوقف كردن بحران به تنهایی كافی نیست و مطمئناً نمیتواند استراتژی اصلی باشد. در این رویكرد، خطاكار اصلی كماكان به كار خود ادامه میدهد و انرژی كمیاب و ارزشمند فعالان، از چالش با لایههای درونی پویاییهای نظاممندی كه محرك تخریب محیطزیست هستند، منحرف میشود.
آنچه مورد نیاز است تجدید سازمان سریع صنعت، انرژی، حمل و نقل و ساختارهای مصرف مردم و همچنین گذار به تكنولوژی پاك در جهان سوم است. این تحولات تحت سلطه نظام سرمایهداری ممكن نیست.
جان بلامی فاستر كه یك اكولوژیست ماركسیست است در سال ۱۹۹۵ در ماهنامه مانتلی ریویو نوشت، در پس ترغیب «اخلاق زیست محیطی فردی» این پیش فرض نهفته است، «ما در جامعهای زندگی میكنیم كه اخلاقیات فردی كلیدی به سوی اخلاقیات جامعه است. اگر مردم به مثابه افراد به سادگی موضع اخلاقی شان را تغییر دهند و در مسیر احترام به طبیعت قرار گرفته و رفتارشان را در حوزههایی نظیر مصرف و كسب و كار ارتقا دهند، همه چیز رو به راه خواهد شد.»
آنچه در چنین فراخوانهایی برای تحول اخلاقی به تمامی نادیده گرفته میشود، واقعیتهای نهادی جامعه سرمایهداری ماست: «آنچه ممكن است تولید لاینقطع جهانی نامیده شود.»
فاستر از تحلیل علمی سوسیالیستی سرمایهداری كه نخست از سوی كارل ماركس و فردریك انگلس مطرح شد استفاده میكند تا نشان دهد چگونه با وجود پافشاری برخی تئوریسینهای جنبش زیستمحیطی، ماركسیسم نه تنها بینشی عمیق و ضروری نسبت به دلیل اصلی و بنیادی بحران زیستمحیطی فراهم میكند، بلكه همچنین بهترین مسیر سیاسی برای حل آن را نیز پیشنهاد میدهد.
توصیف ماركس از عملكردهای ضروری نظام سرمایهداری ویژگی ضد زیستمحیطی بنیادی آن را مشخص میكند. در دوره طولانی ما قبل سرمایهداری تولید كالا، كشاورزان و پیشهوران مازاد تولیدشان را به ازای پول به فروش میرساندند تا بتوانند كالاهای دیگری كه احتیاجات فوری آنها را رفع میكرد خریداری كنند. این گردش كالا و پول شكل كالا-پول -كالا ( C-M-C ) را به خود میگرفت و معمولاً با مصرف كالا به پایان میرسید.
با این حال، در شیوه تولید سرمایهداری، فرآیند گردش، از پول آغاز و به پول ختم میشود.
سرمایهدار كالاها را به منظور فروش آنها برای كسب سود خریده یا تولید كرده و بعد دوباره برای فروش بیشتر، كالاهای بیشتری خریده یا تولید میكند. به این ترتیب این فرمول اكنون به شكل M-C-M درآمده كه در آن M خود یك سرمایهی اولیه برای خرید یا تولید كالا به علاوه ارزش افزوده تولید شده از سوی كارگران را شامل میشود.
هیچ نقطه پایانی برای این فرآیند وجود ندارد چرا كه هدف سرمایهداران سرمایهگذاری مجدد ارزش افزوده یا انباشت سرمایه ناشی از سیكل و چرخه پیشین است. رقابت میان سرمایهداران این اصل را تضمین میكند كه هر یك باید به سرمایهگذاری مجدد درآمدهایشان ادامه داده تولید كالاهایشان را افزایش دهند و حجم فعالیتهای خود را گسترش دهند. تولید تا زمانی كه بر اثر بحران (ركود و جنگ) روند آن متوقف نشده گرایش به افزایش و گسترش دارد. درست این پویایی موجود در بطن نظام سرمایهداری است كه بر محیطزیست فشار وارد كرده و نظم آن را ناپایدار میكند.
به دلیل اینكه سرمایهداری بنا به دلایل خاص خود فرآیند رشد و انباشت را پیگیری میكند برنامههایی مبتنی بر رشد صفر، رشد كند یا رشد پایدار در نظام سرمایهداری خیالپروری است و درست نظیر استراتژیهایی است كه بر مبنای توده مصرفكنندگان منفردی كه تصمیم گرفتهاند در مسیر «سبز» گام بردارند شكل گرفتهاند.
از زمان آدام اسمیت، اقتصاددانان اعتقاد داشتهاند كه سرمایهداری نظامی مبتنی بر پیگیری منافع و ثروت شخصی است كه تنها به صورت غیرمستقیم نیازهای گسترده و فراگیر جامعه را رفع میكند اما روز به روز بیشتر روشن میشود كه هدف نخست، به نابودی و اضمحلال كامل هدف ثانوی میانجامد.
برای سرمایهداران، سود اول و آخر است و پدیدهای است كه در خود تمام میشود. مهم نیست كالاهایی كه آنها تولید میكنند نیازهای اساسی انسان را رفع كند یا آنكه تجملات و مصارف بیهدف و یا حتی مخرب را دربرگیرد.
مردم به خودی خود و بر اساس طبیعت خویش «مصرفكننده» نیستند بلكه صنعت چند میلیارد دلاری تبلیغات دایماً با اذهان ما بازی كرده و ما را متقاعد میكند كه خوشبختی تنها از طریق خرید بیشتر و بیشتر متحقق میشود. در قیاس با ۷۶ میلیارد دلار كه در سال ۲۰۰۳ در ایالات متحده صرف آموزش و پرورش شد شركتهای بزرگ آمریكایی در همان سال ۵/۵۴ میلیارد دلار صرف تبلیغات كردند تا مردم را متقاعد كنند هرچه بیشتر كالا و خدمات مصرف كنند.
برخی این گونه بحث میكنند كه با تركیب صحیحی از مالیاتها، مشوقها و مقررات همه به هدف خویش میرسند، شركتهای بزرگ تولیداتی ارزانتر، كارآمدتر و بنابراین سودآورتر خواهند داشت و مصرفكنندگان نیز از محصولاتی كه با محیطزیست سازگارترند برخوردار خواهند شد. آنها میگویند كه در یك جامعهی عقلانی چنین ابتكار عملهایی اثرات زیستمحیطی مخرب را كاهش میدهد.متاسفانه، ما در یك جامعهی عقلانی زندگی نمیكنیم.
سرمایهداری به تكنولوژی به همان شیوه نزدیك میشود كه به چیزهای دیگر: چه چیزی بیشترین سود را با خود به همراه دارد؟ اینكه آن بهینه، پاك، ایمن یا سازگار با محیطزیست باشد چندان اهمیتی ندارد.مدتهاست كه تكنولوژیهایی كه توانایی مقابله با گرمشدن زمین را داشته باشند وجود دارند.
با وجود عدم سرمایهگذاری لازم، هماكنون منابع انرژی تجدیدپذیر با انرژی هستهای و زغالسنگ رقابت میكنند. سیستم حملونقل عمومی از اوایل ۱۸۰۰ تاكنون مورد استفاده قرار گرفته اما هنوز منافع خصوصی ایجاب میكند كه وسایل نقلیه خصوصی آلاینده بر جادههای جهان صنعتی حكمفرمایی كنند.
پل سوئیزی، اقتصاددان ماركسیست آمریكایی، توصیف میكند كه چگونه «تركیب صنعتیشدن بر مبنای تولید اتومبیل - شامل كمپانیهای اتومبیلسازی بزرگ، صنعت نفت، فولاد، شركتهای تولیدكنندهی شیشه و كائوچو، راهسازان و... محوری بوده است كه حول آن انباشت (سرمایه) در قرن بیستم به شكل وسیعی آغاز شد» و همین امر در بطن وابستگی اقتصادهای عمده به نفت كماكان باقی مانده است.
آنچه برای توسعهی سرمایهداری ضروری است انتقال هزینههای ولنگاریهای اجتماعی و زیستمحیطی خود به جامعه است. سرمایهداری با استفاده از بیوسفر به عنوان یك توالت عظیم دست به این اقدام میزند: رها كردن آلایندههای سمی در هوا یا در نزدیكترین رودخانه قطعاً از این كه آن را به عنوان هزینههای واقعی تولید در نظر گیریم ارزانتر تمام میشود.
به این ترتیب جامعه با برعهده گرفتن جمعآوری یا پالودن ضایعات یا تحمل هزینههای بهداشتی و زیستمحیطی به شركتها سوبسید میدهند تا سود بیشتری كسب كنند. در ماه اوت سال گذشته، یك كمپانی هلندی با درآمدی معادل ۲۸ میلیارد دلار، ۵۰۰ تن زبالهی سمی را در غرب آفریقا در Ivory Coast دفن كرد زیرا نمیخواست ۰۰۰/۲۵۰ دلار هزینه امحای آن را در هلند بپردازد. حداقل ۱۰ نفر بر اثر استنشاق بوی گند آن جان سپردند، ۶۹ نفر بستری شدند و بیش از ۱۰۰ هزار نفر به مراقبتهای بهداشتی نیاز پیدا كردند.
آلودگی به شكلی نظاممند با توسعه مواد شیمیایی تركیبی و با رشد شركتهای پتروشیمی و شركتهای بزرگ كشاورزی افزایش یافت كه نتیجهی آن زبالههای سمی بیشتر بود.
هیچگونه مكانیسم بازخورد طبیعی وجود ندارد كه بازار را از این ولنگاری باز دارد. تلاش برای مدیریت و كنترل تخریب محیطزیست با «منضبط ساختن» سرمایهداری با «مالیاتهای سبز» تاكنون موفقیتمحدودی به دست آورده است زیرا دولتها از سوی احزاب سیاسی كه از سوی شركتها تامین مالی میشوند هدایت میشوند.
نرخهای مالیاتی یا جریمهها، زیر سطحی قرار دارد كه بر جریان سود تاثیری جدی بگذارد و چنان نیست كه عملیات آلاینده شركتهای بزرگ را فوراً متوقف كند. همچنین مالیاتها بیشتر در نرخهایی تنظیم شده كه بتوان آن را به مصرفكنندگان منتقل كرد و نه در سطحی كه به صورت بنیادی منجر به جهتدهی مجدد سرمایهگذاری در تكنولوژیهای غیرآلاینده و تجدیدپذیر شود.
طرحها و برنامههای متعدد برای محیط زیستی پایدار در سطح جهان با شكست مواجه شدهاند البته نه به خاطر آنكه پیشنهاد برای گذار سریع به انرژیهای تجدیدپذیر و سازماندهی مجدد تولید و مصرف به شیوهای عقلانی بعید است بلكه به این دلیل كه این طرحها از قبول این كه سرمایهداری در تحقق این اهداف ناتوان است، سرباز زدهاند.
در یك جامعهی سوسیالیستی كه از سوی «تولیدكننندگان همبسته» هدایت میشود همانطور كه ماركس توصیف میكند كارگران اهرمهای كنترل «روندهای مخرب جاری» را به دست گرفته و آن را متوقف میكنند و بنابراین میتوانیم از شر تمام آنها خلاص شده و برنامهریزی عقلانی را به بهترین شیوه آغاز كرده و آن را به پیش بریم.
تنها كسری از مخارج نظامی در سطح جهان- یعنی سالانه بیش از یك تریلیون دلار كه تقریباً ۵۰ درصد آن مربوط به ایالت متحده است- میتواند قحطی و سوءتغذیه را در مقیاس جهانی ریشهكن كند، امكان تحصیل را برای تمام كودكان جهان فراهم كند و همچنین امكان دسترسی به آب سالم و بهداشت را فراگیر كرده و روند روبه گسترش ایدز و مالاریا را معكوس كند. این سرمایه همچنین میتواند امكان گذار به تكنولوژیهای پاك و نوین را برای جهان سوم فراهم كرده و به كشورهای فقیر اجازه دهد از روی مرحلهی صنعتی و (آلاینده) توسعه جهش كنند. همچنین ثروت طبقه سرمایهدار پیشین منابع قابل توجهی برای این اقدامات فراهم میكند. براساس گزارش سازمان ملل در نوامبر ۲۰۰۶، دودرصد ثروتمندترین مردم جهان مالك بیش از نیمی از ثروت جهانی هستند و ۵۰ درصد فقیرترین مردم جهان تنها یك درصد از ثروت جهان را به خود اختصاص دادهاند. اروپا، ایالات متحده و ژاپن بیشترین ثروت را در خود انباشته كردهاند.
یك برنامهریزی دموكراتیك سوسیالیستی هوشمندانه میتواند به طور كامل از نو ثروت جامعه را به سوی تحقیق و توسعهی تكنولوژیهای موجود و نوین، برای رفع نیازهای جامعه جهتدهی كند و به خوبی متناسب با ظرفیت جذب ضایعات از سوی محیط زیست سازوكار خود را تنظیم كند. ما قادریم كه به سرعت انرژیهای تجدیدپذیر را توسعه داده و جایگزین كنیم و به سرعت نیروگاههای هستهای و با سوخت زغالسنگ را از چرخهی تولید خارج كنیم.
با تقویت سرمایهگذاری اجتماعی مستقیم در تحقیق و توسعه، خیلی زود انرژی خورشیدی و باد ارزانتر از منابع انرژی سنتی تمام خواهد شد. به این ترتیب ما بهرهوری از انرژی خورشید كه هر روز معادل ۱۷ هزار برابر انرژی مصرفی كل جمعیت جهان به زمین ارسال میشود را آغاز خواهیم كرد.
وابستگی سرمایهداری به اتومبیل شخصی و كامیونها با توسعه سریع سیستم حمل و نقل عمومی رایگان روندی معكوس به خود خواهد گرفت. در آن زمان، دیگر شهرها براساس ایجاد امكان برای رفت و آمد اتومبیلهای شخصی طراحی نخواهد شد بلكه براساس مناطق مسكونی، محلات و قطبها و مراكز كار و تولید كه توسط یك نظام حمل و نقل عمومی كارآمد به هم متصل میشوند شكل خواهد گرفت.
در جامعهای كه با هدف كار با یكدیگر برای تولید كافی به منظور تضمین نیك ورزی روحی و جسمی و امنیت اجتماعی سازماندهی شده و در آن بدون هزینهای برای محیطزیست همه از پیشرفتهای تكنولوژیك بهرهمند میشوند تعریف اجتماعی نوینی از ثروت تكامل پیدا میكند. به بیان ماركس و انگلس، آن مرحلهای است كه رسیدن به آن امكان رشد و توسعه تمام افراد جامعه را فراهم كرده و تحقق تواناییهایشان در تمام جهات ممكن را تضمین میكند به گونهای كه «جامعه بورژوایی قدیمی با طبقات و آنتاگونیسم طبقاتیاش» جای خود را به «جامعهای دهد كه در آن رشد و توسعهی آزادانهی فرد شرطی است برای رشد و توسعهی آزادانهی همگان.»
زمانی كه عمر محصولات مصرفی یك جامعه افزایش پیدا كند توانایی اعضای جامعهی مذكور برای مشاركت فزاینده در برنامهریزی، اداره و حل مشكلات ناشی از آن نیز افزایش پیدا میكند. آموزش عملی و نظری بلندمدت تنها با افزایش عمر محصولات ممكن میشود. همانطور كه ماركس گفت ما «علم را از ابزار طبقهی حاكم به نیروی مردمی بدل خواهیم كرد.»
منبع: Green Left Weekly
نرم دیكسون
برگردان: بابک پاکزاد
نرم دیكسون
برگردان: بابک پاکزاد
منبع : پایگاه اطلاعرسانی فرهنگ توسعه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست