چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
آینهٔ شکسته
اودت مثل گلهای اول بهار تر و تازه بود، با یک جفت چشم خمار بهرنگ آسمان و زلفهای بوری که همیشه یکدسته از آن روی گونهاش آویزان بود. ساعتهای دراز با نیمرخ ظریف رنگپریده جلو پنجرهٔ اطاقش مینشست. پاروی پایش میانداخت، رمان میخواند جورابش را وصله میزد و یا خامهدوزی میکرد، مخصوصاً وقتیکه والس گریزری را در ویلن میزد، قلب من از جا کنده میشد.
پنجرهٔ اطاق من روبهروی پنجره اطاق اودت بود، چقدر دقیقهها، ساعتها و شاید روزهای یکشنبه را من از پشت شیشهٔ پنجرهٔ اطاقم به او نگاه میکردم. بهخصوص شبها وقتیکه جورابهایش را در میآورد و در رختخوابش میرفت!
به این ترتیب رابطهٔ مرموزی میان من و او تولید شد. اگر یکروز او را نمیدیدم، مثل این بود که چیزی گمکرده باشم. گاهی روزها از بسکه به او نگاه میکردم، بلند میشد و لنگه در پنجرهاش را میبست. دو هفته بود که هر روز همدیگر را میدیدیم، ولی نگاه اودت سرد و بیاعتنا بود، بدون اینکه لبخند بزند و یا حرکتی از او ناشی بشود که تمایلش را نسبت به من آشکار بکند. اصلاً صورت او جدی و تودار بود.
منبع : سایت رسمی دفتر هدایت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست