چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مجله ویستا


اعتیاد در میان دانشجویان


اعتیاد در میان دانشجویان
اعتیاد به مواد مخدر از معضلات بنیادی و انحرافات خاص عصر مدرن است که در جامعه ما به علل مختلف به یکی از انحرافات اثر گذار و بحران زا مبدل شده است، اعتیاد در میان جوانان و البته به مواد مخدر مختلف، خرید و فروش و قاچاق مواد مخدر و اعتیاد در میان دانشجویان از مسائل اجتماعی است که غفلت جامعه شناسان و محققان اجتماعی از آن و بی توجهی حاکمان و سیاستگذاران کشور نسبت بدان عواقب خطرناکی را متوجه جامعه ما خواهد کرد. در این نوشته سعی می شود ضمن بررسی چیستی و چرایی اعتیاد و نگاهی به نظریات جامعه شناختی موجود در این زمینه، موضوع اعتیاد در میان دانشجویان و بررسی وضعیت فعلی و افقهای آینده در این زمینه از نگاه جامعه شناختی و آماری بررسی شود.
● چیستی و چرایی اعتیاد؟
اعتیاد Addiction نوعی ابراز علاقه جسمی و روانی به یک موضوع یا چیز خاص است که بر دستگاه عصبی انسان اثر گذاشته و موجب اختلال در عملکرد فیزیولوژیک بدن گشته و نارسایی های زیستی برای بدن ایجاد می کند. اعتیاد کنش، رفتار و سلوکی است که با هنجارهای اجتماعی در تضاد است و به طریقی با انتظارات مشترک رفتاری در جامعه سازگاری ندارد و دیگر اعضای جامعه آن را ناپسند و نادرست ارزیابی کنند. به مرور اختیار مصرف و ترک ماده مخدر از اراده شخص خارج شده و به عنوان احتیاج روانی و لذت جسمی برای فرد مطرح است. امروزه در بحث اجتماعی و روانی اعتیاد به مواد و موضوعات گوناگونی اشاره می شود: اعتیاد به هر نوع مواد مخدر از جمله سیگار، الکلیسم یا اعتیاد به اینترنت و چت و.... نیز در بحث اعتیاد مطرح می شود که خارج از بحث ماست.
در مورد اعتیاد به مواد مخدر، سازمان جهانی بهداشت، اعتیاد را به طور متناوب یا مزمن حالتی مضر برای فرد و اجتماع می داند که به وسیله مصرف مستمر ماده تخدیر کننده (طبیعی یا مصنوعی) ایجاد می شود. این مصرف، موجب گرایش جهت اضافه نمودن بیشتر آن در هر روز شده و اغلب باعث انقیاد روانی وجسمی می شود. این نوع احتیاج شدید به مواد مخدر، حالت وابستگی یا عادت در فرد ایجاد می کند که برای انسان شکلی مطبوع داشته و آرام بخش دستگاه عصبی اوست، و البته در تحقیقات اثبات شده که این مسئله در جوانی و گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال که سن دانشجویی نیز هست، رونق و رواج بیشتری دارد. به طور کلی از چند منظر می توان به پدیده اعتیاد نگریست که در این زمینه روانشناسان، جامعه شناسان و جرم شناسان با دیدگاه های متفاوت بر نظریات مختلفی درباره اعتیاد و عوامل مؤثر بر آن تأکید دارند.
برخی معتقدند اعتیاد یک بیماری فردی است. فرد به علل مختلف ناکامی ها و شکست ها تنها راه حل را در پناه بردن به مواد مخدر می داند و پس از چندی به این مواد معتاد می گردد و همین باعث تباهی میلیون ها سلول مغزی او می گردد. بنا بر این نظریه، اعتیاد، ذاتاً یک بیماری فردی
است که می تواند در جوامع مختلف آثار و تبعات اجتماعی، فرهنگی نیز داشته باشد.
نظریه دیگری، اعتیاد را نوعی جرم تلقی می کند. از این منظر معتاد مانند منحرفان دیگر مجرم است و باید به علت همین جرم، متحمل مجازات و زندان شود که این نوع نگاه سابقا در ایران وجود داشت و در فرهنگ و خرده فرهنگ شهری ما حضور فعالی دارد.
اما از دیدگاه اکثر جامعه شناسان و خصوصاً جامعه شناسی انحرافات، اعتیاد یک بیماری اجتماعی است که البته و به طور ویژه عوارض جسمی و روانی نیز دارد. از آنجا که اعتیاد منجر به انحرافات فراوانی در جامعه می شود، فرد معتاد و احتمالا خانواده اش را به جرم و انحراف سوق می دهد، برای فرد و خانواده اش هزینه های فراوان مادی، اجتماعی و حیثیتی دارد، تغییرات روانی در فرد به وجود آورده و وی را دچار حالت آنومیک نموده و از مشارکت اجتماعی بازمی دارد و همچنین خرید و فروش آن در جامعه نیز نوعی انحراف اجتماعی و اقتصادی محسوب می شود، از همین روست که می توان این پدیده را نوعی مسئله اجتماعی مهم در نظر گرفت. البته از منشأ اجتماعی آن نیز نباید غافل شد چرا که به عقیده بسیاری از محققان، منشأ اصلی اعتیاد در جامعه و شرایط آن نهفته است. با توجه به این مقدمات، معتاد آسیب های فراوانی به خود، خانواده، محیط شغلی و نظام های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وارد می سازد و نمی توان از اثرات و تبعات آن چشم پوشید و تنها آن را عاملی فردی دانست.
● نظریه های جامعه شناختی مرتبط با پدیده اعتیاد با نگاه به وضعیت دانشجویان
جامعه شناسان و نظریه پردازان طی یکی دو قرن گذشته نظریات متفاوت و راهگشایی در زمینه انحرافات اجتماعی منتشر کرده اند که هرکدام با توجه به ساختار جامعه و شرایط اجتماعی،فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جوامع توسعه یافته و در حال توسعه می تواند تبیین کننده انحرافات و ارائه دهنده راه حل در این زمینه باشد. به برخی نظریات در این زمینه که مبین چیستی و چرایی اعتیاد در میان دانشجویان است می توانیم اشاره نماییم.
۱) نظریه انحرافات متعلق به ((رابرت کی مرتون)) جامعه شناس مشهور آمریکایی، علت ریشه ای انحرافات را شرایط ساختی جامعه می داند. وی معتقد است دو ساخت اساسی در جامعه وجود دارد: «اهداف نهادی شده» و «وسایل نهادی شده» که ارزش ها و امور مطلوب و شیوه های استاندارد کنش برای رسیدن به آن اهداف در جامعه است. تعامل بین این دو ساخت موجب بروز رفتارها و شخصیت های مختلف و گاه متناقض در جامعه می شود. به نظر مرتون، چهار تیپ «شعائر گرا» Ritualism، «انزوا طلب» Retreatist، «نوآور» Innovator و «شورشی» Rebelion در کنار «همنوایان» Conformists معلول شرایط جامعه و برخورد این دو ساخت هستند که هرکدام شیوه خاص انطباق فردی با این دو ساخت است. یکپارچگی و انسجام در جامعه هنگامی است که میان این دو ساخت اساسی تعادل وجود داشته باشد. اما اگر اهداف و ارزشهای نهادی شده مانند منزلت و ثروت در جامعه تبلیغ شود و ارزشها و هنجارها، آموزش و پرورش و رسانه ها و تبلیغات و به طور کلی جامعه پذیری بر آن تأکید ورزند و در کنار آن وسایل دسترسی به این اهداف وجود نداشته باشد، تیپ های مختلف شخصیتی و رفتاری بروز و ظهور می یابند. در ایران و به خصوص در میان دانشجویان به علت همین تعارضات، مواجه با ظهور دو تیپ انزوا طلب و بدعت گذار هستیم که بستر مناسب برای ظهور رفتار انحرافی نیز برایشان فراهم است و در اکثر موارد نیز فرد را با ناکامی روبرو می سازد که برای جبران ناکامی ها گرایش به مواد مخدر امری عادی است. به طور کلی از نظر مرتون، شرایط نابسامان اقتصادی و اجتماعی موجب گرایش به اعتیاد می شود و لذا از این منظر؛ اعتیاد نوعی بیماری اجتماعی است که اگر از ابتدای وقوع آن به فکر اصلاح و پیشگیری نباشیم ممکن است به دیگران نیز سرایت کند و بیماری عمومی و بحرانی اجتماعی پدید آورد.
۲) نظریه برچسب زنی که توسط ((لمرت)) و ((بکر)) مطرح شده بر این مبناست که انحراف، فرآیندی است که توسط آن برخی مردم موفق می شوند برخی دیگر را منحرف تعریف کنند. این نظریه که در مورد نسل جوان و دانشجویی و مکان های دانشجویی قابل تبیین است بر آن است که اولین بار کسی که از روی کنجکاوی، آزمایش یا سرخوردگی رو به مواد مخدر می آورد، اصلا این عمل را اقدامی انحرافی نمی پندارد اما چون این کنش توسط افراد مهم دیگر چون دوستان، والدین، مقامات و انون رسمی و پلیس و... انحراف تلقی می شود و با مجازات روبرو می گردد، فرد برچسب بزهکار، منحرف و معتاد را از دیگران دریافت می کند و طرز رفتار دیگران با وی بر مبنای همین برچسب تنظیم می شود. در نتیجه فردی که از ابتدای قصد عمل انحرافی و کجروی نداشته به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه خود نیز این برچسب را می پذیرد، تصویری جدید از خود می سازد و کنش وی با دیگران نیز بر مبنای همین برچسب تعریف و تنظیم می شود. این مسئله می تواند به انحرافات ثانویه و ناهمنوایی مداوم فرد در جامعه نیز منجر شود. مشاهدات و تحقیقات در ایران بر این مسئله گواه است که تلقی عمومی و نگاه حاکمان و سیاست پردازان از اعتیاد، مسئله ای شخصی و فردی است و فرد معتاد نیز مجرم تلقی شده و همیشه مورد سرزنش و نفرت است. که این نگاه در جامعه نیز تسری یافته و معمولا افراد معتاد از جامعه طرد شده اند و با سخت ترین مجازات ها از سوی حکومت، خانواده و دوستان مواجه شده اند و همین برچسب مجرم بر معتاد، وی را در عزلت و انزوا و دوری از جامعه قرار داده و اینگونه افراد نیز هر روز سعی می کنند رفتار خود را با این برچسب وفق دهند که خطرات فراوانی برای فرد و جامعه در پی دارد.
۳) نظریه اختلال هنجاری که بیشتر از ((دورکیم)) و ((پارسونز)) و به طور کلی کارکردگرایان وام گرفته شده، بعد هنجاری ساختار اجتماعی در جامعه را مهم می پندارد و معتقد است اگر در آن اختلال روی دهد، حس همبستگی و انسجام در جامعه را مختل کرده و فرد را از نظر الگوی رفتاری دچار مشکل کرده و آنومی را در وی تقویت می نماید که از این لحاظ ، گرایش به انحرافاتی چون اعتیاد به مواد مخدر اجتناب ناپذیر است. برای مثال به قطبی شدن هنجارها منجر می شود که میان هنجارهای خانواده ها و رسانه با هنجارهای گروه دوستان تفکیک قائل می شود و این مسئله بی شک به نفع طرفی تمام می شود که از میزان اهمیت و مقبولیت بیشتری در دیدگاه فرد برخوردار باشد. یا تضاد هنجاری را پدیدار شود که به ظهور دو مجموعه هنجار متفاوت می انجامد که ممکن است هنجارهای طبقه متوسط با طبقه حاکم، نسل امروز با نسل گذشته و یا گروه های مختلف با همدیگر متضاد باشد و بنابراین گروه هایی ممکن است به انحرافات سوق پیدا کنند و هنجارهای غیر اخلاقی را رواج دهند. از دیگر سو خود این تضاد، نظارت رسمی در جامعه را افزایش داده و اعتماد عمومی را کاهش می دهد و انسجام کلی جامعه را کاهش می دهد. همچنین این مسئله به ناپایداری هنجاری، ضعف هنجاری و نهایتا بی هنجاری نیز منجر می گردد که در همه موارد فرد خصوصا جوان را تشویق به مقابله با هنجارها و حرکت به سمت انحرافاتی از جمله اعتیاد می کند.
۴) نظریه یادگیری که از سوی نسل دوم محققین دانشگاه شیکاگو مورد توجه قرارگرفت، با مطالعات قوم نگاری و مصاحبه و تحقیقات انسان شناسی اجتماعی به این عقیده رسیده است که جنایت و انحراف از طریق انتقال فرهنگی در گروه های اجتماعی واقع می گردد. «سادرلند» با این تحقیقات، خرده فرهنگ های گوناگون در شهرهای بزرگ را مورد توجه قرار داد و معتقد بود در برخی مناطق شهری، کجرفتاری در جریان کنش متقابل با دیگران آموخته می شود. بخش اصلی یادگیری رفتار کجرو در اثر ارتباط صمیمی درون گروه انجام می گیرد و در جریان این یادگیری، تکنیک های ارتکاب جرم، توجیهات و انگیزه ها و گرایش ها آموخته می شود و الگوی رفتار انحرافی برای فرد مهم تر و ارزشمندتر از الگوی قانونی موجود تلقی می گردد و با توجه به فراوانی معاشرت، این رفتار به هنجار جا افتاده در فرد مبدل می شود. در ایران این مسئله به خوبی در خوابگاه های سربازی و دانشجویی قابل تبیین است که مکان هایی با هنجار و سازماندهی خاص خود است که می تواند فرد را به سمت اعتیاد رهنمون میشود. و این سازمان ها در رفتار فرد تأثیر می گذارند و تنها زمانی رفتار انحرافی مانند اعتیاد به مواد مخدر آموخته می شود و
رواج می یابد که توسط گروه های مختلف و خرده فرهنگ های متفاوت در معاشرت بین افراد انتقال یابد و به قول «هاوارد بکر» اگر فردی به تنهایی و بدون یادگیری از مواد مخدر استفاده کند نه تنها لذتی از آن نبرده، بلکه احساس نارضایتی و وحشت نیز خواهد کرد.
۵) نظریه اوقات فراغت، که از سوی ((جرج زیمل)) یکی از جامعه شناسان کلاسیک آلمانی مطرح شده نیز تبیین کننده مسئله اعتیاد است. به اعتقاد او در فرهنگ مدرن و در روند تاریخ جدید، آزادی فزاینده فرد از بندهای وابستگی شدید اجتماعی و شخصی ظهور می یابد، صورت های فرماندهی و فرمانبری نیز خصلت تازه ای به خود می گیرند و هیچ فردی تحت چیرگی تام دیگران در نمی آید. انواع گسترده ای برای گذران فراغت وجود دارد که به فرد امکان می دهد خود را از دیگران متمایز سازد که روشها و اعمال پرشتاب این تمایز، هویت شخصی را شکل می دهند. بر این مبنا هر کس برای متمایز شدن، روش خاص پی می گیرد که ماجراجویی در زندگی مدرن را رواج می دهد. فرد در این فضا می کوشد تا از جریان های یکنواخت زندگی روزانه بیرون رود و در قلمرو فعالیتی با قواعد ویژه گام نهد. بنابراین در جوامع مدرن و جوامعی که به سوی مدرنیسم گام بر می دارند و فرهنگ مدرن در آن تبلیغ شده، فرد در قلمرو اوقات فراغت، جهان عقلگرا، بوروکراتیک و افسون زدایی شده را کنار می نهد و فرصتی برای او فراهم می شود تا اجبارها و محدودیت های نظم اجتماعی را فراموش کند و به کنش غیر هنجاری دست زند. لذا جوانان، دانشجویان و محیط ها و خوابگاه های دانشجویی به علت اوقات فراغت بدون برنامه ریزی که دارند و با توجه به حس ماجراجویانه و تفریح و گذر وقت به راحتی در معرض اعتیاد به مواد مخدر هستند.
۶) نظریه ناکامی منزلتی که توسط جامعه شناس معاصر آمریکایی ((آلبرت کوهن)) مطرح شده، معتقد است طبقات پایین در جامعه از نظر دستیابی به منزلت دچار ناکامی هستند و این در حالی است که جامعه آنها را به کسب منزلت تشویق می کند و امکان دستیابی را در اختیار آنها قرار نمی دهد. طبقات پایین در جامعه پذیری، آموزش و پرورش و هنجارها و ارزشها با تبلیغ خصایص و ارزشهای طبقه متوسط روبرو هستند در حالی که از تحرک اجتماعی و حضور در این طبقه محروم هستند. همین مسئله موجب احساس یأس، سرخوردگی و ناکامی در این طبقه می شود. در ایران نیز به علت شکست و سرخوردگی جوانان و دانشجویان در کسب منزلت و ارزش، ناچاراً افراد به خرده فرهنگ های بزهکار روی می آورند که در این خرده فرهنگ ها کجروی هایی مانند اعتیاد خود ارزش و راه حل و حتی راه رسیدن به منزلت تعریف می شود. میل به اعتیاد از این منظر نه با هدف سودمندگرایانه بلکه برای لذت جویی و کسب منزلت انجام می شود و ناکامی منزلتی چنین پدیده ای را در میان طبقه های پایین جامعه ایجاب و ایجاد می کند.
● اعتیاد و عوامل موثر در آن در میان دانشجویان
بنا به آمار سازمان های داخلی و بین المللی، ایران با مصرف روزانه ۴ تن مواد مخدر و وجود ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار معتاد (یا طبق آمارهای دیگر ۳ میلیون یا ۲ میلیون نفر) معتاد ترین جامعه در جهان است[۱] و بر اساس جمعیت جوانی که دارد این اعتیاد در میان جوانان و دانشجویان معضلی مهم و بحرانی اجتماعی است که باید بدان پرداخت. با توجه به آمار اعتیاد در میان دانش آموزان و دانشجویان که حدود ۹۳ درصد دانشجویان معتاد بعد از دانشگاه به اعتیاد روی آورده اند، باید به مسئله دانشگاه و خوابگاه های دانشجویی در رویکرد جوانان به اعتیاد غور و بررسی بیشتری کرد. به گفته مدیر کل فرهنگی ستاد مبارزه با مواد مخدر ۲۰ درصد از دانشجویان در معرض خطر مصرف مواد مخدر هستند. و حضور آزاد مواد مخدر در محیط های دانشگاهی و خوابگاهی، همگی گویای خطری به نام اعتیاد به مواد مخدر می باشد که غفلت از آن برای جامعه و کشورما بحران زا خواهد بود. تجربه و تحقیقات اجتماعی بر این واقعیت تاکید دارند که اقدامات و برنامه ریزی های سیاسی و فرهنگی نیز کاری از پیش نبرده است از جمله ۳۲۹۴ دانشجویی که با اعلام نیروی انتظامی به جرم اعتیاد به مواد مخدر در چند سال گذشته دستگیر شده اند یا مشکلات و کاستی های خوابگاه ها و بیکاری تحصیلکردگان که هر یک در سرطانی شدن این غده نقش داشته اند.
با توجه به واقعیات موجود و البته با نگاه به نظریات جامعه شناختی که پیش از این، ذکر آن رفت از ابعاد مختلفی می توان به واکاوی مسئله اعتیاد در میان دانشجویان ایرانی پرداخت.
۱) عوامل فردی؛ عوامل فردی و ویژگی های شخصیتی مانند وجود اضطراب، استرس، اختلال روانی، افسردگی و یأس و سرخوردگی، ضعف و فقر شخصیتی باعث جستجوی فرد به دنبال عامل تسکین دهنده و شخصیت بخش می شود که مصرف مواد مخدر و به تدریج اعتیاد به آنها یکی از این عوامل به ظاهر تسکین دهنده می باشد. این مسئله با توجه به فشارهای روانی در میان دانشجویان نقش مهمی در اعتیاد به مواد مخدر دارد. طبق آمار یک پایان نامه دانشجویی (منتشر شده در خبرگزاری ایسنا) نیز حدود ۷۰ درصد از علل اعتیاد ناشی از بیکاری و گذران اوقات فراغت است و این مسئله ناشی از نگرانی های فردی است که منجر به حرکت هایی از جمله اعتیاد می شود و البته با انحرافات دیگری از جمله خودکشی نیز رابطه متقابل پیدا می کند آن گونه که تنها در زمستان ۸۴، تنها در تهران ۲۴ نفر از دانشجویان اقدام به خودکشی کرده اند. از دیگر عوامل فردی و شخصیتی که منجر به اعتیاد در میان جوانان و دانشجویان میگردد: احساس دلتنگی – لذت و تفریح – بزرگ شدن و اعتنای دیگران – اعتماد به نفس – عدم امید به آینده – حس می توانم و... است که می تواند ناشی از جو جدید در دانشگاه و خوابگاه برای افراد شهرستانی باشد.
۲) عوامل اجتماعی؛ عوامل اجتماعی و خانواده دو مسئله مهم در بررسی مسئله اعتیاد می باشند. خانواده رکن اصلی و حیاتی جامعه و اولین محیطی است که فرد در آن رشد می کند و زیربنای شخصیتی وی شکل می گیرد. شرایط خانوادگی، و سخت گیری یا آسان گیری افراطی، از هم پاشیدگی و اختلافات درونی خانواده و عدم درونی کردن ارزشها و هنجارهای صحیح در خانواده، همگی در ایجاد انحرافاتی مانند اعتیاد نقش فراوانی دارد. امروزه هم به علت واگذاری کارکرد آموزشی خانواده به مدارس و آموزش و پروش دولتی، آموزش و نظارت فرهنگی و ارزشی خانواده بر نوجوانان و جوانان کمتر شده و همین مسئله، بعضاً موجب جامعه پذیری و آموزش غلط افراد در گروه های همالان شده است که پدیده هایی مانند اعتیاد را به دنبال دارد. در این مسئله، جامعه پذیری و نقش جامعه، ساختارها، نهادها، ارزشها و هنجارهای اجتماعی در انحرافات باید مورد توجه قرار گیرد. از جمله می توان به مسئله «اختلال هنجاری» پرداخت که به علت این که بعد هنجاری ساختار اجتماعی در جامعه بسیار با اهمیت است، ایجاد این اختلال می تواند حس همبستگی در جامعه را مختل کرده و فرد را دچار آنومی و انحرافاتی از قبیل اعتیاد نماید. نکته دیگر در بعد اجتماعی اعتیاد به مواد مخدر یا هر نوع انحراف اجتماعی دیگر، ظهور فردگرایی خودخواهانه است که آلکسی دوتوکویل آن را «خشک کننده بذر هر فضیلتی» دانسته که رواج این نوع از فردگرایی که با فردگرایی گرم و مدرن که در غرب رواج پیدا کرد، متناقض است، منابع لازم برای دلبستگی و همبستگی و مشارکت را از بین می برد.
۳) فرهنگ و ارزشها؛ هر انسانی تحت تأثیر ارزشها، هنجارها، آداب و رسوم و ایده هایی است که در جامعه تبلیغ و منتشر می شود. اما در جوامع در حال گذار که تغییرات سریع فرهنگی حاصل می شود، فرد دچار آنومی شده و خودباختگی فرهنگی پدید آمده و ارزشها روز به روز تغییر می کنند واختلال هنجاری ایجاد می شود که همه این مسایل در ایجاد انحرافاتی مانند اعتیاد بی تأثیر نیست. از دیگر سو
وجود فرهنگ استبدادی در جامعه ای مانند ایران، که با سرکوب اعتراض ها، عدم بروز خلاقیت ها و ایده ها و عدم ابتکار و اعتماد به نفس توأم بوده است، اکثر افراد را در هنگام رویارویی با مسائل مختلف، با مشکل مواجه کرده است و جوانان در مواجهه با مسائل مختلف زندگی به یأس و سرخوردگی مبتلا می شوند که همین در گرایش آنها به مواد مخدر تأثیر دارد. در اینجا نباید از نقش تبلیغات نیز غافل ماند که مصرف مواد مخدر را در تسکین فکر و کاهش مشکلات ذهنی مؤثر می داند. از دیگر جنبه های فرهنگ ایرانی، صوفی گری و لذت بخشی و بیگانگی از کار و «گذر عمر دیدن» و قناعت به دنیا و... است که این مسئله نیز می تواند به عنوان یکی از عوامل مؤثر در پدیده اعتیاد در جوانان مورد مطالعه قرار گیرد. امیل دورکیم جامعه شناس کلاسیک فرانسوی، با تأکید بر اهیمت اخلاق و نظم اخلاقی معتقد است اگر نظم اخلاقی مورد توجه نباشد و جامعه، از ارزشها و اخلاق گریزان شود، این جامعه رو به زوال می رود. بر همین مبنا کاهش اثرات دین و سست شدن ارزشهای دینی و سنتی، در میان جمع های دانشجویی راه را برای آنومی و کجروی هایی مانند اعتیاد به مواد مخدر باز کرده است.
۴) مسایل اقتصادی؛ مشکلات اقتصادی، عدم اطمینان به آینده، بیکاری، فشار اقتصادی و نداشتن امکانات رفاهی، نابرابری اقتصادی و شکاف عمیق بین طبقه ها و اقشار مختلف در جامعه، و همچنین در مقابل فقر و محرومیت ها، منزلت ثروت و ارائه تصویر آرزوهای بلندپروازانه از یک سو خود عاملی برای کسب ثروت از راه های غیر مجاز و غیر مشروع مانند تجارت و قاچاق مواد مخدر می شود و از سوی دیگر کسانی که نتوانسته اند از راه های مشروع و غیرمشروع کسب ثروت و منزلت کنند، اکثراً به یأس و سرخوردگی دچار شده و پتانسیل زیادی برای گرایش و اعتیاد به مواد مخدر دارند. وجود این مسائل اقتصادی به طور ملموس و به عنوان یک نگرانی میان دانشجویان نیز از مسائلی است که در بروز برخی انحرافات مانند اعتیاد نقش فعالی داشته است. گرچه ظاهرا مشکل اقتصادی از سوی دیگر خود مانع ایجاد اعتیاد است، اما تحقیقات اجتماعی ثابت کرده است که اعتیاد (لا اقل اعتیاد به مواد مخدر ارزان قیمت) در طبقات فقیر و مستمند بیشتر از طبقات متوسط و رو به بالاست.
● پیامدهای اعتیاد در میان دانشجویان
اعتیاد به مواد مخدر برای هر انسانی چه زن و چه مرد و چه باسواد و چه بی سواد، مشکلات فراوانی به همراه دارد. طبق آمار سازمان های جهانی بهداشتی بر اثر اعتیاد ۵۰ درصد کارآیی فرد از بین می رود. بسیاری از انحرافات و معضلات اجتماعی از قبیل خودکشی و فقر و فحشا و سرقت و ... نیز متاثر از اعتیاد است. فارغ از این مسئله اعتیاد به ظهور و بروز بسیاری از بیماری های دیگر از جمله ایدز و هپاتیت منجر شده و اثرات مخربی در سیستم ایمنی و فیزیکی بدن برجای می گذارد.
در میان دانشجویان این اثرات مخرب، مضرات بیشتری را به همراه دارد، دانشجویی که سرمایه مالی و زمانی و فکری خویش را باید معطوف به آموختن و دانشجویی کند برای لذت های زودگذر، وقت و انرژی خویش را هدر می دهد، کارآیی علمی خویش را کاهش می دهد، از برنامه ریزی برای آینده غافل مانده و عموما نسبت به آینده خویش به یاس و ناامیدی دچار می گردد. مهم تر آن که بر اثر اعتیاد، کمابیش از درس و تحصیل غافل مانده و اگر هم بتواند از دانشگاه فارغ التحصیل گردد، توان ایجاد و پیگیری شغل مناسب را ندارد.
● برنامه های اخیر و افق های آینده درباره اعتیاد دانشجویان
در کل ایران، سالانه میلیاردها ریال هزینه پیشگیری و حل موضوع اعتیاد می شود که به علت ضعف برنامه ریزی ها اثر چندانی به دنبال نداشته است. طبق گفته ستاد مبارزه با مواد مخدر بیش از ۱۳ میلیارد تومان بودجه دستگاه های فرهنگی، حدود ۵/۵ میلیارد تومان تربیت بدنی و برای پیشگیری از اعتیاد مصروف می گردد که تحقیقات ثابت می کند به طور کافی مدیریت و برنامه ریزی نمی شود. در حالی که در دانشگاه ها که حدود ۴ میلیون دانشجو و صدها هزار دانشجو در خوابگاه ها داریم، تنها حدود ۲۰۰ میلیون تومان برای پیشگیری از اعتیاد در خوابگاه ها هزینه می شود و از این تعداد دانشجوی خوابگاهی تنها برای ۱۶۰۰۰ نفر اقدام جدی صورت گرفته که آن نیز به کارگاه ها و کلاسهای آموزشی و تکراری و شعاری و بی خاصیت خلاصه می شود.
طرح های پیشگیری از اعتیاد در ایران به مانند اکثر طرحها شعاری و توخالی است و اقدام مناسب و موثری در این زمینه صورت نگرفته است. از جمله اقدامات یک سال اخیر (شهریور ۸۴ تا شهریور ۸۵) در این زمینه می توان به برخی مصاحبه ها و طرح ها اشاره کرد که افق روشنی برای آینده را رقم نمی زند. از جمله این که:
۱) معاون فرهنگی نهاد مقام معظم رهبری به این نکته اشاره کرده است که ۸۸ درصد دانشجویان از نظر معیشت وضعیت متوسط رو به پایین دارند و قاچاق مواد مخدر به عنوان یکی از منابع درآمدی برخی دانشجویان شهرستانی مبدل شده است. (ایسنا ۱۶ شهریور ۸۴)
۲) طرح بومی سازی دانشجویان برای جلوگیری از اختلاط فرهنگی یا قاچاق مواد مخدر میان دانشجویان (شهریور ۸۴)
۳) مسئول بسیج دانشجویی کوی دانشگاه تهران به این مسئله اشاره کرده که مشکلات فرهنگی خوابگاه ها بیش از مشکلات رفاهی است و مسائل اخلاقی و افسردگی از معضلات خوابگاه هاست. (شبکه خبر دانشجو ۴ تیر ۸۵)
۴) برگزاری یکسری همایش فرهنگی در زمینه مصرف مواد مخدر از سوی دانشگاه آزاد (اسفند ۸۴)
۵) طرح جمع آوری قلیان از خوابگاه های دانشجویی ( اردیبهشت ۸۵)
۶) عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس معتقد است که افسردگی عامل مهم خودکشی و اعتیاد است که آمار رسمی افسردگی در قبل حدود ۴۰ درصد بوده و امروزه رشد تصاعدی دارد. (ایلنا بهمن ۸۴)
اکنون با توجه به نظریات جامعه شناختی که اشاره شد، تحقیقات و پیمایش های اجتماعی و نیز برنامه ها و اقدامات صورت گرفته، و البته طبق آمار موجود روند اعتیاد در میان دانشجویان رو به فزونی است که اگر برنامه های بلند مدت برای حل این مسئله برنامه ریزی و اجرا نگردد، بی شک در آینده با بحرانی اجتماعی در این زمینه روبرو هستیم. هم از جهت نخبه بودن و مهم بودن گروه دانشجویان و تاثیرگذاری آنان در کل جامعه و هم از این منظر که در آینده قشر تحصیلکرده معتاد، بی شک کارآیی کمتری برای جامعه خواهد داشت و با توجه به پیامدهای فراوان آن بحران آفرین خواهد بود. لذا توجه به این مسئله و بررسی و برنامه ریزی راهکارهای کلان و خرد و بلند مدت و کوتاه مدت در این زمینه ضروری به نظر می رسد از جمله در بعد سیاسی و کلان: مبارزه با سوداگران و قاچاق چیان – کاهش فقر و نابرابری – کارآفرینی – تسهیلات در ازدواج – بهبود وضعیت خوابگاه ها ؛ در بعد فرهنگی: بسط و گسترش ارزشهای معنوی – کارکرد صحیح رسانه ها – پاکسازی محیط خوابگاه ها - آموزش همگانی و ... در بعد اجتماعی: جلوگیری از مهاجرت دانشجویان – رواج مطالعه و ورزش – مراکز کارآفرینی و ایجاد احساس امید لازم و ضروری به نظر میرسد.
http://khodayeman.blogfa.com/
مآخذ آماری و منابع برای مطالعه بیشتر
«انحرافات اجتماعی»، فریده ممتاز، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول ۱۳۸۱.
ـ «جامعه شناسی»، آنتونی گیدنز، ترجمه منوچهر صبوری، نشر نی، چاپ پنجم ۱۳۷۸.
ـ «اعتیاد»، سایت اینترنتی www.tehranpi.org.
ـ «اعتیاد در میان دانشجویان»، سایت اینترنتی .www.isjanews.com
ـ سایت اینترنتی باشگاه اندیشه www.bashgah.net
ـ سایت اینترنتی نیروی انتظامی www.polis.ir
www.roshangari.net سایت اینترنتی روشنگری
www.isna.ir سایت خبرگزاری ایسنا
www.irna.ir سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی
www.ilna.ir سایت خبرگزاری کار ایران
www.akhbar-rooz.com سایت اخبار روز
www.mehrnews.com سایت خبرگزاری مهر
www.bbcpersian.com سایت بی بی سی فارسی
www.soshians.net سایت سوشیانس
www.if-id.deسایت
www.dchq.ir سایت ستاد مبارزه با مواد مخدر
لذتی که همیشگی نیست، روزنامه همشهری، ۱۳ دی ۸۳.
اعتیاد در نوجوانان، سید ولی حسینی زاهدی، سایت ستاد پیشگیری از مواد مخدر.
جامعه شناسی اعتیاد در ایران امروز، الهام میری آشتیانی، نشر مهاجر، چاپ اول ۸۵.
پرسش جامعه شناختی از اعتیاد، روزنامه شرق، ۵ شهریور ۸۵.
اعتیاد فراتر از انحراف اجتماعی، سید علی ناظم زاده، همشهری، ۲۳ آذر ۸۴