شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


تأثیر فیلم و سینما بر کودکان


تأثیر فیلم و سینما بر کودکان
فیلم و سینما به عنوان یكی از مهمترین وسایل ارتباط جمعی در زندگی روزمره افراد، داد و ستدهای اجتماعی، ساختار زندگی انسان ها، چگونگی برقراری ارتباطات درون گروهی و برون گروهی و حتی اندیشه هر فرد برای چگونه زیستن است. به طوری كه می توان ادعا كرد اندیشه ها، تفكرات، عقاید، نگرش ها و در یك روند كلی، فلسفه زندگی انسان ها با فیلم شكل می گیرد، تغییر می كند، اصلاح یا تخریب می شود … . به عنوان مثال زوجی در حال جدایی، با دیدن فیلمی كه در آن یكی از طرفین با گذشت و ایثار تداوم دهنده زندگی مشترك می شود، یا نمایش عواقب و عوارض طلاق، دوباره به هم پیوند می خورند و این چیزی جز تأثیر اعجاب انگیز فیلم روی افراد نیست.
با اندكی دقت در زندگی روزانه افراد ، می توان به نقش فیلم در سلیقه سازی و پرورش افكار عمومی پی برد و دریافت كه از این راه اندیشه ها و سلیقه های نو در افراد شكل گرفته و ایجاد می شود و حتی در كردار و سلوك آنان نیز نمایان می شود. اینجاست كه بیش از پیش به وظیفه خطیر هنرمندان و فیلم سازان در سازندگی یا سقوط فرهنگی ملل پی برده می شود .
فیلمساز با استفاده از فنون سینمایی و به كارگیری موضوعات خاص، می تواند جامعه را به مراتب عالی انسانی رهنمون شود و یا تا حضیض ضلالت و خصایص حیوانی نزول دهد.
در این بحث سعی داریم گریزی بر آفت فعلی جامعه داشته باشیم. این پرچمدار تهاجم فرهنگ چیزی نیست جز ماهواره و فیلم هایی كه از طریق امواج ، افكار و خواسته های كشورهای غربی را به دیگر جوامع تزریق می كند.
● تأثیر كلی فیلمها
محتوای فیلم ها می تواند تماشاگر را در حالتی مثل خواب مصنوعی قرار دهد. به طوری كه اگر حوادث نمایش داده شده در فیلم، در محیط واقعی روی دهد، واكنش های خفیف تری را بر می انگیزد ، یا شاید اصلاً چنان عكس العمل هایی به همراه نداشته باشد. البته این تأثیرات روی تمام افراد یكسان نیست. موقعیت و مشخصات تماشاگر هنگام تماشای فیلم از یك سو ، و جنبه فنی و مضمون فیلم عوامل دو گانه ای هستند كه باید در توجیه و نوع تأثیرپذیری تماشاگر در نظر داشت. به هر حال فیلم بیشترین تأثیر را روی گروه كودك و نوجوان و افراد كم دانش می گذارد.
تأثیر فیلم ها حتی در بازی های كودكان نمود می یابد. تأثیر تخریبی فیلم ها تا آنجا است كه تحقیقی در فرانسه نشان داد كودك یا نوجوانی كه بیش از یك بار در هفته به سینما می رود نیازمند مراقبت روان پزشكی است. زیرا تأثیر تخریبی فیلم های ساخته شده در این كشورها (كه به صورت قاچاق و غیر مجاز وارد ایران هم می شوند یا از طریق امواج ماهواره ای، موریانه وار و از طریق والدین ناآگاه به منازل ما می آیند) كه بر اثر تحریك شدید احساس و ایجاد آشوب اختلال در عواطف و هیجانات ایجاد می شود بسیار بیشتر از نقش تربیتی آن است.
شدت تأثیر فیلمها بر كودكان از آن جهت است كه برای كودك ، فیلم چیزی جز واقعیت نیست. به عبارتی كودك برای فیلمها جنبه تصوری و خیالی قایل نیست. از نظر او آنچه كه می بیند جزئی از زندگی واقعی است. خصوصاً هنگامی كه محتوای فیلم برای كودك جذاب و دارای كشش باشد. مثل فیلمهایی كه پر است از حركات دفاعی یا ورزش های رزمی برا ی پسران! اینجاست كه كودك غرق تماشای فیلم می شود و آنچنان در فضای حركات و حتی نوع لباس بازیگر متمركز می شود كه وجود خود را از یاد می برد و همراه و همپای هنرپیشه ایفای نقش می كند. شخصیت بازیگر را می پذیرد و چنان در قالب نقش هنرپیشه فرو می رود كه انگار هر اتفاقی برای هنرپیشه می افتد برای خود او روی داده است. بدین سبب همراه با بازیگر شاد می شود، غمگین می شود، مضطرب و پریشان در حوادث می ماند و ...
خلاصه این كه كودك در ذهن خود و گاه در عمل، فیلم را بازی می كند. بسیاری اوقات بزرگسالان نیز به طور غیر ارادی تحت تأثیر فیلم، حركت های فیزیكی بازیگر آن را تقلید می كنند و مسلم است كه با جذاب تر شدن محتوا، عمق تأثیر فیلم بر افراد شدت می گیرد. نمونه بارز این مدعا هنگامی است كه هنرپیشه در فیلم سیگاری روشن می كند و به دنبال او، بیننده نیز، با تقلید آنی از حركات و سلوك هنر پیشه به صورت ناخودآگاه و غیرارادی، سیگاری روشن می كند!
● تقلید آنی
گاه تأثیر فیلم ها از حد تقلید آنی فراتر می رود و مدتها زندگی فرد را دگرگون می كند و ساخت شخصیتی او را پایه ریزی می نماید یا تغییر می دهد، چرا كه خواسته ها، آرزوها و احساسات انسان در فیلمها به نمایش در می آید. طبق تحقیقات ، تأثیر پذیری كودكان هشت تا یازده سال بسیار شدید است. كودك به فیلم دل می بندد، فعالانه در ماجراهای آن شركت می كند، دنباله وقایع را با ذهن خلاق خود حدس می زند و با قهرمانان فیلم- خصوصاً شخصیت های محبوبش - منطبق می شود . در این سنین قهرمانان فیلم از نظر كودك قوی ترین انسان ها هستند. كودك نسبت به بدی و خوبی فیلمنامه یا آنچه كه می خواهد در ذهن او القا كند آگاهی ندارد. تنها ماجراهای فیلم را واقعی می پندارد و آنچه را می بیند چیزی جز واقعیت نمی داند. آنچه مهم است اتفاقات و آدم هاست: این كه هنرپیشه چكار می كند و در برخورد با ماجراها چه واكنش هایی از خود بروز می دهد.
كم كم با ورود به دنیای نوجوانی و بلوغ، چیزی كه در درجه اول اهمیت قرار می گیرد خصوصیات آدم هاست. رفتار، حركات ، شیوه لباس پوشیدن ، آرایش مو و ... هنرپیشه آنقدر مهم می شود كه نوجوان سعی می كند از نظر ظاهری خود را با او هماهنگ كند ، و برای او اهمیتی ندارد كه رفتار و كردار هنرپیشه محبوبش مغایر با ارزش ها و فرهنگ خاص جامعه باشد . این مسئله در حد افراطی خود ، به پرستش هنرپیشگان منجر می شود.
● خطر اساسی
فیلم های مبتذل خطرات اساسی برای فرد و جامعه به دنبال دارد. تأثیر تخریبی فیلمهایی كه به صورت قاچاق و غیر مجاز وارد كشور می شوند ، به جرئت غیر قابل تخمین است. از آنجایی كه این گونه فیلمها تا حد زیادی با ارزشها و فرهنگ موجود در جامعه ما در تضاد هستند مشاهده این گونه فیلمها نقش عمده و اساسی در ایجاد مشكلات گوناگون خصوصاً مشكلات جنسی در كودكان و نوجوانان دارد. اكثر این فیلم ها حاوی مضامین غیر اخلاقی هستند و صحنه های انحرافی فراوانی در آنها به نمایش گذاشته می شود. این گونه فیلمها نه تنها برای كودكان و نوجوانان، بلكه برا ی جوانان هم بسیار مضر و خطرناك است. زیر امور جنسی را به صورتی بسیار نامناسب به نمایش در می آورند و جوانان را از دو جنبه روانی - اجتماعی مورد تعارض قرار می دهند و جامعه را به سمت انحطاط اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی می كشانند.
مسموم شدن ذهنیت نسل جوان و آینده ساز هر جامعه، به منزله از بین رفتن هویت شخصی و ملی آن كشور است. دیدن فیلم های نامناسب ، ره آوردی به جز آموختن اعمال خلاف و تهی شدن فرهنگ و تمدنِ كشور در ذهن جوانان و آینده سازان در بر ندارد. جوان و نوجوان می آموزد دروغ بگوید، پرخاشگری كند، و غرایز خود را برای هر نوع ارضاء آزاد بگذارد .
غریزه جنسی از بدو تولد به صورت غیر متمركز در طفل وجود دارد و به تدریج تغییر شكل می دهد و مسلم است اگر به صورت طبیعی و در شأن انسان تكوین و تكامل یابد، سرانجام كانون مقدسی به نام خانواده را پی ریزی می كند ؛ اما چنانچه راه به خطا بپیماید، نه تنها زندگی فرد را به انحطاط و زوال می كشاند، بلكه جامعه را به افسار گسیختگی و هرج و مرج اخلاقی سوق می دهد. جالب این كه اندیشمندان و متفكران جوامع غربی ، خود این وضع را مورد انتقاد قرار می دهند.● تأثیر فیلمها بر كودكان از آن جهت است كه برای آنها فیلم چیزی جز واقعیت نیست
در مواردی كه در فیلمها از كاراكترهای ترس آور و ایجاد شوكهای ناگهانی در بیننده ( صرفاً برای ایجاد كشش و میخكوب كردن تماشاچی تا آخر فیلم ) استفاده شود، فرد به اضطرابی مداوم سوق داده می شود. هیجانات كاذبی كه به وسیله این فیلمها در بیننده به وجود می آید خصوصاً در كودك فشار روانی ایجاد كرده و با اضافه شدن عامل تاریكی در شب ، به علت ترسی كه در نتیجه دیدن همین تصاویر به وجود آمده است، دیر به خواب می رود ، شب را با اضطراب سپری می كند و به احتمال قوی كابوس خواهد دید .
در مواردی كه در فیلمها از جاذبه های جنسی استفاده می شود ، پس از خوابیدن ، عامل رؤیا پردازی نیز كمك می كند تا كودك یا نوجوان ( خصوصاً جوان ) ، در عالم رؤیا آنچه را كه در بیداری شاهد بوده ، به صورت افراطی و وسیع تر در ذهن تكرار كند و پس از بیدار شدن به دنبال ارضاء غریزه و به دست آوردن چیزی باشد كه در خواب دیده است. زیرا فشار روانی حاصل از دیدن تصاویر نامتناسب با سن و حتی درك، فرد را مجبور می كند برای از بین بردن این فشار، دست به تخلیه هیجانی بزند و ساده ترین روشِ برگرداندن تعادل را ، در خود ارضایی می بیند. چنین عملی به علت ایجاد احساس گناه، اضطراب مجدد ایجاد می كند و این دور باطل همچنان ادامه می یابد.
مسئله دیگر این كه كودك در فیلمهای غیر اخلاقی و غیر مجاز، چیزهایی را مشاهده می كند كه نباید ببیند . او شاهد روابطی می شود كه برایش تولید اضطراب می كند. زیرا واكنش همه ی ما در برابر آنچه گنگ و نامفهوم تلقی كنیم اضطراب است. دیدن صحنه های غیر اخلاقی برای كودكان كه درك درستی از قضیه ندارند اضطراب آور و تنش زاست و برای بزرگترها و نوجوانان و جوانان ، تحریك نادرست، نابهنگام و خارج از زمان غریزه جنسی است كه طبیعتاً به علت مساعد نبودن شرایط ، به شیوه ای نادرست و نامعقول مرتفع می شود. از آنجا كه كاراكترهای فیلم برای كودك واقعی هستند دیدن روابط جنسی در فیلمها برای كودك هیچ فرقی با این كه شاهد روابط زناشویی والدین خود باشد ندارد.
پیامبر اكرم تأكید فراوانی در مورد دور بودن رابطه جنسی از چشم و گوش كودك دارند. امام محمد باقر نیز می فرمایند: «زنهار از آمیزش در جایی كه كودك ، تو را می بیند. زیرا به خوبی آن حال را ( برای دیگران) توصیف می كند.» هانری مورای ، روان شناس معروف نیز در تحلیل رفتارهای انسان ، به نیازها و فشارهای محیطی اشاره می كند و تأكید خاصی روی فشارهای جنسی دارد. به نظر مورای یكی از دلایل ایجاد فشارهای جنسی در كودكان ، مشاهده روابط والدین است.
● نقش فیلم در شكل دهی سلیقه افراد
در قسمت اول به تأثیر فیلم و سینما در كودكان ، تقلید آنی و خطر و تأثیر تخریبی بعضی از فیلمها پرداخته شد، در این شماره نیز با توضیحات لازم مطلب را دنبال می كنیم.
نكته تخریبی و انحرافی فیلمهای ضد ارزشی و ضد اخلاقی ، تنها نمایش صحنه های نادرست جنسی نیست. این فیلمها عمدتاً تركیبی هستند از پرخاشگری، قتل، جنگ، زد و خورد و تجاوز و وحشیگری به همراه موضوعات نامتعارف و غیر اخلاقی...
و كدام عقل سلیم دیدن این گونه تصاویر نامناسب را حتی برای بزرگسالان ، مناسب توصیف می كند چه رسد به كودكان و نوجوانان تلقین پذیر و تأثیر پذیر ...
آیا ما و شما، به عنوان پدر یا مادر آنقدر ساده ایم كه تصور كنیم فرزندمان از تمام كودكان دنیا جداست و از برقراری ارتباط دیداری با چنین صحنه هایی، دچار مشكل نخواهد شد؟ آیا می اندیشیم منحرفان اخلاقی و بزهكاران، از مادر جنایتكار و متخلف به دنیا می آیند؟ مگر نه این كه كودكان و نوجوانان امروز ، پدران و مادران فردا هستند؟
● معضل اجتماعی
مسئله بعدی ایجاد حالت تعارض و ناكامی است كه در بیننده - خصوصاً جوان و نوجوان - به وجود می آید. گفتیم كودك یا نوجوان با هنرپیشه فیلم همانند می شود و سعی می كند رفتار، حركات و حتی تكیه كلامهای او را تقلید كند . از طرفی چون آموزشهای فیلم با آنچه در ساخت فرهنگی جامعه ما ارزش محسوب می شود انطباق ندارند . این تضاد فرهنگی سبب می شود نوجوان نتواند كاملاً رفتارها را تقلید كند. نوجوان در اثر این تفاوتها ، احساس ناكامی كرده ، بین خواستهای خود و آنچه جامعه و سیستم ارزشی حاكم بر آن از او می خواهد تعارض می بیند و همین احساس ناكامی و تعارض عاملی برای نزدیك شدن به اضطراب و بیماری روانی خواهد بود. گاهی این تضادها از حد تفاوت و تضاد درون و بیرون فراتر می رود . به این معنی كه وجدان اخلاقی كه بیشتر تحت تأثیر سیستم ارزشی حاكم بر محیط است چیزی می طلبد و هنرپیشه به عنوان الگوی رفتاری كه در اینگونه فیلمها معمولاً برخلاف فطرت پاك و خداجوی انسان حركت می كند، رفتاری متفاوت را طلب می كند. اینجاست كه تعارض شدیدی پیش می آید و آن تضاد ابعاد گوناگون درون انسان است. گویی كه شخصیت فرد شكاف برداشته و از درون، دو نیمه متضاد در برابرهم می ایستند. در اثر همین تعارض ها پیوند فرد با زندگی واقعی بریده می شود. نه می تواند آنچه كه خودش می خواهد باشد و نه آنچه جامعه از او انتظار دارد. در نتیجه نه شخصیت قابل قبولی برای خود دارد و نه برای جامعه .
دوران نوجوانی را دوران تنش و طوفان زندگی تعریف كرده اند. دورانی كه نوجوان در بحران هویت دست و پا می زند. این تضادها هم به تشدید این تنشها كمك می كند و نوجوان در "آنچه كه هست"، "آنچه كه باید باشد" و "آنچه كه می خواهد باشد" سرگردان می ماند. در اثر تشدید این بحرانها، نوجوان عواطف متزلزل پیدا می كند، رضایت لازمه برای یك زندگی موفق را از دست می دهد، اصالت و هویت خود را به فراموشی می سپرد و معیار ثابت اخلاقی را از دست می دهد و ... و تمام اینها در اثر عدم هماهنگی پیامهایی است كه فیلمهای مبتذل و جامعه با هم دارند و به نوجوان تلقین می شود.
● معضل فرهنگی
فیلمهای غیر اخلاقی نه تنها یك معضل اجتماعی بلكه یك معضل فرهنگی است، بلكه با القاء بار ضد ارزشی خود ، جامعه را به سمت مخالف رشد و اصلاح سوق می دهد. پخش و انتشار اینگونه فیلمها خیانتی در حق كودك و در طیفی وسیع تر برای جامعه محسوب می شود. این مسئله تنها در حد كسانی كه اینگونه فیلمها را تماشا می كنند خاتمه نمی یابد. كافی است در یك كلاس پرجمعیت عده بسیار معدودی شاهد چنین فیلمهایی باشند. مسلماً داستان و تصاویر را با مبالغه فراوان برای همسالان و دوستان خود نیز تعریف می كنند. اینجاست كه نه فقط خود كودك تحریك می شود بلكه دوستان خود را هم به تحریك و انحراف می كشاند.
مسئله بعدی پر كردن مغز جوانان كشورهای عقب نگه داشته شده با مسائل كم اهمیت و كشاندن آنها به سوی مدگرایی و مصرف گرایی است. مسلماً جوانی كه ساعتها وقت خود را جلوی آینه سپری می كند تا مدل موها و یا صورت خود را شبیه فلان هنرپیشه آرایش دهد دیگر فرصتی برای خلاقیت و ابداع و كشف نخواهد داشت . حتی فرصتی برای كسب دانش و آگاهی لازمه برای نوآوری را نیز از دست خواهد داد. شاید به جرئت بتوان ادعا كرد چنین فردی انگیزه و كنجكاوی لازم برای مفید زیستن را نیز از خود سلب خواهد كرد. نتیجه كلی مصرف گرایی، ساده اندیشی و نقصان همه جانبه جامعه خواهد بود. برای رفع نیازهای كاذبی كه در نتیجه تبلیغات به وجود آمده، سیل كالاهای وارداتی به سوی كشور سرازیر می شود. همراه با این كالاها فرهنگ استعماری كشورهای غربی نیز حاكم می شود. فرهنگی كه این روزها مشكلاتی نظیر بیماری مهلك ایدز و كودكان نامشروع را برای این كشورها به وجود آورده است. با پذیرفتن فرهنگ غرب ، نه خودمان هستیم نه می توانیم همچون بیگانگان رفتار كنیم. بدیهی است كه چنین وضعیتی به بدترین شكل ممكن ، به زوال فكری و فرهنگی جامعه منجر خواهد شد و آیا آثار سوء ناشی از CDهای غیر مجاز و ماهواره به همین جا ختم می شود؟ پس با دست خود ، زمینه انحطاط ، انحراف و فساد فرزندانمان را فراهم نكنیم. فردای بهتر با درایت، هوشمندی و احساس مسئولیت ما و شما به عنوان پرورش دهندگان نسل بعد میسر می شود ، بیایید هوشمندانه تر عمل كنیم...
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید