پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا
نقش مبانی اعتقادی در توسعهٔ علم، جنبش نرمافزاری و استقلالملی
●طلوع دین و فروغ وحی
تجلی علم و دانایی و راز شكوفایی و عظمت بشر در طلوع دین و فروغ وحی نهفته است. خالقی كه ظرفیت و ابزار شناخت و معرفت هستی را به انسان داده، راه وصول به آن و عرصه شكوفایی آن را نیز ارزانی داشته است. سیستم دقیق، هدفمند، فرابشری و الهی شریعت، در واقع دفترچه راهنما و متن خودشكوفای انسانیت است. از منظر جهانبینی اسلامی، انسان خود جهان اصغر و به تعبیری جهان اكبر است. به عبارتی انسان، جهان بسیط و جهان، انسان مبسوط است. انسان مكلف به شناخت و هدایت خویش، عقلاً باید قدرت تولید دانایی، كشف اسرار هستی، استدلال، تجزیه، تحلیل، تركیب و تولید فكر جدید برای معرفت جدید داشته باشد. عدم تولید علم در واقع همان ركود و جمود بشری است، كه این صفت با فطرت سیال و پرجنب و جوش انسان، سازگار نیست.
ضرورت نگارش این مقاله و انتخاب این موضوع، تبین نظرگاه و دید اسلام به عنوان مكتب رهاییبخش بشر به مقوله علم و دانش و اثبات داعیه دین و رهبران دین، در داشتن نگاه عقلی و علمی به هستی، آدم و عالم است، كه رمز تسخیر طبیعتی كه خدا آن را مسخر انسان میداند، در مقوله علم و دانایی است. هدف نگارنده بیشتر ارائه نظرگاهی معتدل، متین و قانونمند از این نظرگاه، جهت دستیابی به منش و جهانبینی جهان شمول، علمی و فراگیر اسلام است كه در عصر انفجار اطلاعات و فناوری، چهره آن درخشانتر و ماندگارتر گردد.
مقاله مذكور با دیدی تحلیلی، علمی و پژوهشی، بر اساس متون اسلامی و دیدگاه خاص اسلام، نسبت به علم و تجربه، با نگرشی جهانی و لحاظ مسئله جنبش نرمافزاری و تولید علم، فراخور وسع علمی نگارنده، به نگارش درآمده و در پی یافتن پاسخی منطقی به سؤالات زیر است:
۱. وظیفه انسان متدین و معتقد در راستای تولید علم و دانش از منظر دین چیست؟
۲. آیا تولید علم اسلامی، در رویارویی با تمدن و تكنولوژی غرب، قابل جمع است، یا به عبارتی میتواند، رقابتی صحیح، منطقی و انسانی داشته باشد؟
۳. رسالت علوم اسلامی و انسانی در عرصه جهانی، در هدایت و مدیریت بشر چیست؟
●هویت دینی و استقلال ملی
دین، جهانبینی و سیستم تربیتی خاص خود را دارد، از نظرگاه دین اسلام، مسلمان باید مستقل و بینیاز از دشمنان خود باشد، قرآن قاعدهای بیان مینماید، تحت عنوان: قاعده نفی سبیل كه در آن هر گونه روابط تجاری و ... كه باعث تسلط بیگانگان بر مسلمانان شود، آن را حرام میداند. آیه مذكور چنین است: "لن یجعل الله للكافرین، علی المؤمنین سبیلاً؛۱ یعنی خداوند هرگز راهی برای تسلط كافرین بر مؤمنین قرار نداده است."
در این نگاه، مؤمن همیشه غالب و پیشتاز است و این یعنی استقلال. بر این مبنا، استقلال، محصول قدرت انسان است، قدرت هم، مقولهای عام است، از جمله: قدرت سیاسی، نظامی، اقتصادی، تكنولوژی، ارتباطات و آنچه كه لازمه یك زندگی مدرن، ایدهآل و مقتدر است، علم است. فرد و جامعهای كه قدرت علمی ندارد، هرگز مقتدر نیست. اگر چنین بود، لازم نبود كه ائمه(ع) از نظر علمی، سرآمد زمانه خود باشند، لذا، اثبات هویت دینی و استقلال ملی مسلمانان در گرو اقتدار علمی، تولید دانش و تكنولوژی است كه مصادیق این نگاه در مسایل زیر، مشهود است:
●استقلال، امنیت و وحدت لازمه شكوفایی استعداد
در روانشناسی و علوم تعلیم و تربیت، به اثبات رسیده است كه عدم احساس امنیت، اعم از درونی و بیرونی، باعث عدم شكوفایی استعدادهای انسان میشود. هر گونه اضطراب، حرص، طمع، اختلاف و تفرقه باعث آشفتگی حواس و اعصاب انسان میشوند و اینگونه عوامل، حافظه انسان را مختل و هوش انسان را تحلیل میبرند، لذا قبل از اینكه انسان و جامعه، دست به تولید علم بزنند، باید احساس وحدت، امنیت و عزت نمایند و از طرفی، تولید علم و تكنولوژی كه خود محصول استقلال، امنیت و وحدت است، نیز به استقلال و اقتدار بالای جامعه دینی میانجامد، لذا جامعه و فرد هوشمند، قطعاً دارای نظام اقتصادی قوی، نظام دفاعی به روز، نظام سیاسی كارآمد، نظام اجتماعی برتر، ادبیات، هنر و موسیقی خاص است. الآن مشكل اصلی جوامع اسلامی، فقدان تولید علم و به تبع آن فقدان امنیت و اقتدار لازم است. در جهان، ارتباطات، حرف اول را در استقلال و امنیت، دانش و تكنولوژی میزند. اگر مسلمانان به دستورات علمی قرآن در باب غیرت، امنیت، استقلال و هویت خاص جامعه دینی، عمل میكردند، هرگز شاهد این عقبماندگی و مفتخر به كسب عنوان جهان سومی نبودند. ضمن اینكه این مفاهیم از نگاه دین، وسیله و نیاز هستند، هر كدام نیز ارزش محسوب میگردند و جزو اعتقادات فرد مسلمان هستند. از جمله: حضرت علی(ع) میفرماید:
"هركس همت خود را بلند سازد و مراحل عالی آن را طی كند، مورد ستایش و تعظیم قرار خواهد گرفت."۲
"نیل به استقلال شخصی از ژرفای احساسات بشری، سرچشمه میگیرد و این خواهش فطری، وقتی لباس وجود میپوشد كه روش كار و عمل براساس همین تمایل پیریزی شود."۳
لذا احساس امنیت، وحدت و استقلال فردی و اجتماعی، در تعلیم و تربیت اسلامی، جزو نیازهای اولیه و در بسیاری از مواقع، ارزش و جزو عقیده محسوب میگردند، پس چون انسان، مكلف به پاسداشت عقیده است، لذا موظف است از تمامی عوامل عقیدتی، پاسبانی نماید، كه این نیازمند تخصص و تولید علم است.
●استقلال و آزادی، نتیجه تولید ملی و بینیازی
استقلال به معنای سرپای خود ایستادن، در گرو تولید علم و دانش است. اگر جامعه دینی، دم از استقلال و مبارزه با شرك و بسط عدالت اجتماعی میزند، میبایست پایههای قدرت خود را كه همگی بر علم مبتنی هستند، برجسته نماید. جامعه دینی، جامعهای پویا، هوشیار، نقاد، دشمنشناس، محیطشناس، هدفدار، پرنشاط، با معنویت و فراگیر است. بر این اساس تمام این عوامل باید به صورت منسجم و علمی ارائه گردند كه این خود تولید علم است. علاوه بر آن، اسلام دینی است كه داعیه استقلال، مدیریت و امنیت جهانی دارد، پس تمام علومش باید جهانی و فراگیر شوند. در اسلام، یكی از منفورترین چیزها كه باعث اسارت انسان میشود، احتیاج و نیازمندی به دیگران است. حضرتعلی(ع) میفرماید:
"محتاج هر كه شوی، اسیر او خواهی بود، بینیاز از هر كه گردی، با او برابر خواهی شد و هر كه را مورد نیكی و احسان خود قرار دهی، فرمانروای او خواهی شد."۴
در این نگاه، هر گونه وابستگی به دیگران اعم از سیاسی، نظامی، اجتماعی و فرهنگی، در واقع اسیر دیگران شدن است، لذا جامعه دینی مكلف است كه رهبران فرهنگی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و دینی خود را، خودش تربیت نماید، تا حافظ فرهنگ و تمدن خاص خود باشند و بتوانند در مقابل بیگانگان از آن دفاع نمایند و آن را به جهان صادر كنند.
بدون استقلال و آزادی، هیچ ملتی، فرصت، توان و قدرت نمود ندارد، زیرا ملت وابسته، اسیر است و اسیر، اجازه زندگی شخصی خود را هم ندارد. الآن كشورهای جهان سوم، علت عقبماندگیشان، وابستگی به قدرتهای خونخوار جهان است. بر همین اساس بدترین چیز در اسلام، وابستگی و عدم استقلال و به تبع آن عدم آزادی است كه تمام ظرفیت، اقتدار و توانمندیهای فرد و جامعه را نابود میكند. پس حس استقلال و آزادی قطعاً برای تحقق و تجلی خود منجر به تولید علم و تكنولوژی میشود، لذا از این نگاه هم، دین اسلام، دینی علمی است.●دین سالاری، نتیجه استقلال ملی
قبلاًَ گفته شده كه هویت هر ملت و مكتبی، در استقلال آن است. استقلال و آزادی هر ملتی كه نماد اقتدار آن است، در گرو دانش و تكنولوژی است، زیرا قدرت اندیشه، استدلال و تولید علم است كه به انسان قدرت میدهد. دین سالاری، در گرو اقتدار و ولایت دینی است و ولایت دینی در گرو قدرت علم، صنعت، تكنولوژی و امكان تسخیر طبیعت و اثبات كارآمدی خود است. شعارهای متعدد و بلند دین از قبیل هدایت بشر، تكامل، سعادت دنیوی و اخروی، رفاه، معنویت، محبت و ... همگی در گرو دانش و تخصص است، لذا بدون تولید علم، امكان تحقق اهداف دینی و رسالت آن وجود ندارد. در عمل هم تاریخ گویای همین مطلب است. تمدن عظیم اسلامی و فرهنگ غنی آن، همزمان با ظهور پیامبر اسلام و حاكمیت قرآن و سنت شكل گرفت و در عصر كنونی، ظهور انقلاب اسلامی به عنوان نماد حكومت و جامعه دینی، همزمان بود با طغیان جنبش علمی و نرمافزاری، به طوری كه بسیاری از متخصصان و متفكران تحلیلگر معتقدند كه ۲۵ سال انقلاب اسلامی، معادل است با سه هزار سال پیش از آن از نظر تحقیق، پژوهش، تكنولوژی و تولید علم و این چیزی جز بركت انقلاب اسلامی و دینسالاری نیست. "هنوز كه هنوز است، در سراسر جهان كمتر نظام آموزشی، به عمق و غنای نظام آموزشی حوزههای علمی - اسلامی، به ویژه حوزههای شیعی، دیده میشود، حوزههایی كه علم در آنها هویت داشته باشد و تحصیل علم، عبادت به شمار آید"۵ ارزش و اهمیت هر جنبش علمی، به متفكرانی است كه به جامعه بشری تحویل داده و تاریخ، شخصیتی سراغ ندارد كه از نظر ابهت علمی، مدیریت، دانش، اقتدار و معنویت به پای رهبران دینی اعم از معصوم و غیرمعصوم برسد. قرن بیستم، قرن ظهور امامخمینی(ره)، سردمدار مالكیت دینی در جهان است، كسی كه نام استكبار را به لرزه درآورده است.
در اسلام، همه چیز از جمله علم و ادبیات، هدفدار و مقدس است، استاد محمدرضا حكیمی در این باره میگوید:
"میدانیم كه در اسلام، بسیاری از رشتههای علمی و ادبی، بلكه همه آنها، در رابطه با تكلیف و تعهد پدید آمده است و این امر حاكی از آگاهی دینی است. در زمان علمای پیشین، فلسفه تطبیقی، علم كلام، علم بلاغت، نقد سخن و همه و همه، در رابطه با حفظ و صیانت فرهنگ اسلامی و انتقال آن پیدا شد و تدوین یافته است."۶
حاكمیت اسلامی از زمان تولد، تاكنون به هر كجا كه نفوذ نموده است، با خود تمدن، صنعت، معماری، هنر، موسیقی، ادبیات و فرهنگ خاص خود را نیز انتقال داده است و این امر گویای وجهه علمی این مكتب است. در تاریخ نخبهشناسی، نه تنها در علوم انسانی، بلكه در علوم تجربی و طبیعی هم علمای برجسته و بنیانگذاران علوم، همگی مسلمان بودهاند از جمله: محمدبنزكریای رازی، اولین شیمیدان جهان، ابنهیثم، اولین فیزیكدان جهان، ابنسینا، اولین فیلسوف، پزشك و متفكر جهانی، فارابی، ملاصدرا و ... همگی از افتخارات منحصر به فرد اسلامند.
استاد مطهری در كتاب گرانقدر خدمات متقابل اسلام و ایران در این باره میگوید:
"فرهنگ اسلامی برای جهان بشریت ثروت و ذخایر بزرگ و ارزشمندی را به ارمغان آورد كه فرهنگ قرن بیستم، از آن ذخایر فراموش نشدنی، بهرهمند است، مسلمانان با كشف قطبنمای دریایی، دریاهای جهان را به روی بشر گشودند."۷
استاد مطهری، نمونههای زیادی را از متفكران اسلامی، نام میبرد كه از بنیانگذاران تمدن جهانی بودهاند:
"و نیز مسلمانان جغرافیای عالم و جغرافیای دریایی را كشف كردند و از جمله كسانی كه در این باره كوشش فراوان نمودند، مسلم بن حمیر، جعفر بن احمد هروی، ابن فضلان، ابن جرزا زویه، جیهانی، مسعودی و همچنین ابوریحان بیرونی كه روشی كاملاً ابتكاری در علم جغرافیا و جوانب اساسی و قسمتهای مختلف زمینی به وجود آورد."
خلاصه اینكه، به لحاظ شعار جزمی دین در رهبری، هدایت و سعادت بشر و از طرفی دیگر منوط بودن اقتدار، استقلال و هویت مكتبی، به علم، دانش و تكنولوژی، سالار بودن دین منوط است به ماهیت علمی و حمایت آن از علم، دانش و تكنولوژی، در غیر این صورت، هدف و رسالت دین، محقق نمیگردد و این با حكمت و عدل خدا ناسازگار است. پس قطعاً قبل از اینكه دینی دم از سالار بودن و رهبری جامعه بشری بزند، خود باید تولیدكننده علم باشد و در عمل هم چنین بوده است. قرآن، سنت، معصومین و رهبران دینی، در عین حال از نظر علمی و هوش و استعداد، عملاً سرآمد زمان خود بودهاند و قرآن به عنوان متن اصلی و برجسته دین اسلام، پس از گذشت ۱۴۰۰ سال از ظهور آن، هنوز با هیچ علمی كه مفید به حال بشر باشد، در تضاد یا تعارض نبوده است بلكه، صدها آیه در تحریك و تحریض بشر به علمآموزی و تلاش برای آگاهی دارد.
●راهكارهای تولید علم و جنبش نرمافزاری با دید اعتقادی و دینی
۱. تبیین علم اسلامی در مقابل غیراسلامی، به معنای مجموعه علومی كه به نحوی در سعادت، تكامل و هدایت انسان مرتبطند. دامنه این علم وسیع است، مثلاً پزشكی چون خدمت به سلامت جسم بشر است، علمی اسلامی است و مورد حمایت دین است، هكذا حقوق، فقه، ادبیات و ... .
۲. برگزاری كنگره سالیانه و جهانی "علوم دینی" با حضور تمام متفكران با نگرش دینی و غیردینی جهان، برای ارائه چهره برتر علوم دینی در راستای خدمت به بشر.
۳. تقویت و تولید علوم انسانی و صدور آنها به جهان، الآن تمام تلاش محققین ما، تولید علوم تجربی است و متأسفانه علوم انسانی از قبیل تاریخ، هنر، ادبیات، عرفان و ... فراموش شدهاند، به طوری كه گاهی جوان ما، یوگا را به عنوان عرفان میپذیرد و سالها با آن سرگرم است، اما یوگا كجا و حلاج، خمینی، علامه طباطبایی و پیام نماز كجا؟!
۴. برگزاری كنگره جهانی: "معنویت اسلامی" و ارائه مضامین بلند عرفان، اخلاق و انسانیت از منظر قرآن و نهجالبلاغه به بشریتی كه به شدت تشنه آن است، جهان با عدل علی، شجاعت حسینی و ... بیگانه است. بشریت، امروز لیبرال دموكراسی را به عنوان آخرین پناهگاه خود به ناچار پذیرفته است و چهره كریه آن را در افغانستان، عراق، بوسنی و صدها نقطه جهان دیده است و با رهبران آن یعنی بوش، بلر و شارون هم خوب آشناست، اگر معنویت اسلامی به پیكره این بشر تزریق شود، احیاء میگردد.
۵. تصویب طرحهای تحقیقاتی نظرسنجی معنویت اسلامی در جامعه، به منظور آسیبشناسی و تقویت آن، به طور مثال، بررسی نسبی میزان علاقه مردم به دین، عفت، صداقت، اخلاق، امنیت، پرستش، عشق، ادبیات، قرآن، اهل بیت(ع)، عتبات عالیات و ... .
۶. تقویت و احیاء نظام آموزشی در آموزش و پرورش به عنوان بستر توسعه و احیاء جامعه. الآن روحیه این نهاد، به شدت ضعیف و مدیران فرهنگی آن یعنی معلمان، بزرگترین دغدغه آنها، معیشت است. انسانی كه دغدغه معیشت دارد، آرامش روحی ندارد و این هرگز به مرحله تولید علم نمیرسد و مادام كه تولید علم در آموزش و پرورش مرده است، در دانشگاه مردهتر است.
۷. ایجاد زمینههای وحدت واقعی حوزه و دانشگاه در تولید علم. الآن گرچه سالهاست، كه این شعار داده میشود، ولی هنوز حتی وجود گروههای معارف در بعضی از دانشگاهها و وجود نهاد رهبری به عنوان یك مرجع علمی - دینی، مورد قبول و پذیرش بسیاری از رؤسای دانشگاهها و مدیران آنها نیست.
۸. حضور نخبگان و متفكران و فرهیختگان اسلامی، در مجامع جهانی. تولید علم در عرصه مختلف علوم تجربی و انسانی، بطوری كه توجه جهانیان به نبوغ متفكران دینی و جایگاه واقعی علم در منظر دین، جلب شود.
۹. معرفی جایگاه و وجهه علمی متفكران دینی و اسلامی در طول تاریخ، از قبیل ابنسینا، فارابی، خواجه نصیر، ملاصدرا و ... .
۱۰. تغییر نگرش احساسی در مراكز آموزش عالی به نگرش عقلانی و جایگزینی تحقیق، پژوهش و تولید علم به جای تدریس خشك و پاس واحد در دانشگاهها.
خلاصه اینكه باید عزم دولتمردان در توجه به پژوهش نظراً و عملاً، به معنای تغییر نگرش از مدیریت سنتی به مدیریت علمی، به وجود آید و در عمل هم اعتبارات قابل توجهی به بخش پژوهش و مطالعات كلان تخصیص یابد و جایگاه نخبگان و فرهیختگان، در پیكره مدیریت كلان كشور برجستهتر و ذینفود گردد، در غیر این صورت شاید اتفاق عجیبی نیفتد.
نویسنده: رحمت الله موسوی مقدم
منبع:ماهنامه معارف، شماره ۳۰
منبع:ماهنامه معارف، شماره ۳۰
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست