جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

عشق و مرگ - Love And Death


عشق و مرگ - Love And Death
سال تولید : ۱۹۷۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : چارلز ه_ جافی.
کارگردان : وودی آلن
فیلمنامه‌نویس : وودی آلن
فیلمبردار : گیسلن کلوکه
آهنگساز(موسیقی متن) : سرگئی پروکوفی‌یف.
هنرپیشگان : آلن، دایان کیتن، جرج ایدل، فرانک آدو، ادموند آردیسن، فیودور آتکی، جیمز تولکن، اولگا ژرژ پیکو، هارولد گولد و ایو بارساک.
نوع فیلم : رنگی، ۸۵ دقیقه.


روسیه، سال 1812. «بوریس گروشنکو» (آلن) در انتظار اعدام در زندان، حادثه‌هائی را که منجر به وضع فعلی‌اش شده مرور می‌کند: دوران کودکی و بحث‌های فسلفی‌اش با خویشاوندِ پری‌روی خود، «سونیا وولونسکا» (کیتن) و اینکه در 1805 با اکراه به جنگ علیه «ناپلئون» (تولکن) می‌رود. «سونیا» نیز که داوطلبانه برای پرستاری به جبهه میان زخمیان «بوریس» را می‌بیند که تصادفاً بدل به قهرمان نظامی شده است. در مراجعت از جنگ، «بوریس» با «کنتس الکساندروونا» (ژرژپیکو) مغازله می‌کند و از سوی محبوب کنتس، «آنتون» (گولد) به دوئل دعوت می‌شود. اما از دوئل جان به در می‌برد و با سونیا ازدواج می‌کند. در 1812 به‌دنبال حمله «ناپلئون»، «بوریس» و «سونیا» برای ترور او عازم مسکو می‌شوند و سر راه خود را به هیئت سفیر اسپانیا و خواهرش درمی‌آورند. به‌رغم اینکه نقشه‌شان تا آخرین مرحله به درستی پیش می‌رود، از نظر اخلاقی احساس گناه می‌کنند و نمی‌توانند «ناپلئون» را بکشند. فرد دیگری که قصد ترور سفیر اسپانیا را دارد، اشتباهاً به «ناپلئون» شلیک می‌کند و «بوریس» به جرم ناکرده به زندان می‌افتد و اعدام می‌شود. بعدتر «سونیا» شوهرش را کنار شبح مرگ می‌بیند که می‌رقصد.
* متعلق به یک سنت کمیک پُرافتخار در هجو و استهزای سبک رمان‌های روسی که استیون لیکاک، س.ج. پرلمن و دیگر طنزپردازان در آن طبع آزمائی کرده‌اند. با موسیقی پروکوفی‌یف و طرح قصه‌ای که نسخه آشفته‌ای از جنگ و صلحِ لئو تولستوی است. به‌رغم آنکه فیلم فاقد یک چارچوب بصری معین و قاطع است تا شوخی‌ها را انسجام بخشد و یک دست کند، عشق و مرگ از مفرح‌ترین آثار آلن است؛ از جمله به‌خاطر هجو ظریف حماسه‌های هالیوودی و ترکیب موقعیت‌های قرن نوزدهمی با کنایه‌ها و ارجاع‌های امروزی. فیلم ضمناً اشاره به مآخذ و منابع الهام جدی و پُرمایه‌ای داشت که به‌زودی به تبدیل شدن آثار آلن از کمدی‌های دیوانه‌وار به طنزهای پیچیده و روشن‌فکری منجر شد.
عشق و مرگ
آنچنان که می‌توان از مجموع سه فیلم پیشین وودی آلن (دوباره سعی کن سام / دوباره بنواز سام، انقلابی قلابی / دیوانه، پولو بردار و فرار کن / پول‌ را بردار و فرار کن) دریافت، روش کار او، با استفاده‌ی صریح از شیوه‌های سینمائی کارگردانان شناخته شده، ریختن تأثیری که از آنها گرفته در قالب یک متن طنزآلود و کمدی است. اگر در دو فیلم نخست آلن، این تآثیر و تأثیرپذیرفتن از سنت‌های سینمائی، به کاربرد دوباره‌ی فیلمسازان سینمای صامت محدود می‌شد، در فیلم عشق و مرگ، وودی آلن از آثار کارگردان‌های متأخر نیز بهره‌برداری می‌کند.
وودی آلن مایه‌ی فیلمش را از داستایفسکی و رمان بزرگ و مشهور، او جنایت و مکافات به عاریت گرفته است. هرچند که پرداختن به تحلیل اثر داستایفسکی، سیرفکری او، و نیز جهت‌گیریش در قبال مسائلی که مطرح می‌کند، متضمن روشن شدن همه‌ی نکات فیلم نیست، اما بلندپروازی آلن در پایه‌گذاری نیمی از فیلمش بر اندیشه‌ی داستایفسکی، اشاره‌ای به رمان جنایت و مکافات را ناگریز می‌سازد.
«راسکولنیکف»، قهرمان (و در واقع ضد قهرمان) رمان جنایت و مکافات - که به اعتقاد بسیاری از منتقدان شوروی پس از برادران کارامازوف مهمترین اثر اوست - دانشجوی جوانی در روسیه‌ی تزاری است که ناراضی از تباهی شرایط اجتماعی منحط جامعه‌ی خود، و خشمگین از فقر مصیبت‌بار خود و خانواده‌اش، به‌عنوان اولین قدم برای اصلاح جامعه، پیرزنی رباخوار و خدمتکارش را می‌کشد. اما در برابر این پرسش همیشه حاضر که چه کسی حق نابود کردن دیگران را به او داده است، از پا در می‌آید. محتوای کتاب داستایفسکی، همان پرسش‌های معروف عصر پیدایش افکار نیهیلیستی در روسیه است که آیا هدف، وسیله را توجیه می‌کند؟ و حرف مشهور داستایفسکی - که در برادران کارامازوف هم آمده - که آیا در نبودن خدا، هرکاری می‌تواند مجاز باشد، در این داستان هم گنجانده شده است.
بخش نخست فیلم وودی آلن برداشت‌ها طنز آمیزی از زندگی و روابط اجتماعی طبقه‌ی متوسط روسیه‌ی قرن نوزدهم است، اما در بخش دوم با وام گرفتن از جنایت و مکافات و نیز دوباره‌سازی بخش‌هائی از این رمان و آثار مشهور سینما - که البته در همه‌جا فیلم هست - به ساختن زمینه‌ای برای فیلم خود دست می‌زند. اما کنار هم گذاشتن این‌همه عناصر جدی - و دشوار - گاهی مجال پرداختن به کمدی را از او می‌گیرد. و این را می‌توان از مقایسه‌ی دو بخش متفاوت فیلم، از ابتدا تا حمله‌ی ناپلئون به روسیه (که فیلم پُرتحرک و سریع پیش می‌رود) و از طرح قتل ناپلئون تا انتهای فیلم، که تماشاگر با تک‌گوئی‌ها و گفت‌وگوهای فلسفی و داستان کم و بیش پیچیده‌ای روبه‌رو می‌شود، به روشنی دریافت.
و جالب است که وودی آلن کار خود را به وام گرفتن از کتاب داستایفسکی محدود نمی‌کند. اعدام قهرمان فیلم، که قرار است در آخرین لحظه با فرمان بخشش امپراتور انجام نشود - اما خبری نمی‌رسد و اجرا می‌شود - بازگوئی طنزآمیز از ماجرای حکم اعدام و بخشوده شدن خود داستایفسکی است.
بازسازی قسمت‌های مشهور آثار کلاسیک سینما، خالی از ظرافت نیست. در انقلابی قلابی، چند نمای بسیار مشهور پله‌های اودسا از فیلم رزمنا و پوتمکین آیزنشتاین، در فیلم بود؛ و باز شیر سنگی رزمناو پوتمکین که به هنگام قیام مردم در سه نمای متوالی سر برمی‌دارد و می‌غرد، در فیلم عشق و مرگ، پس از معاشقه‌ی قهرمان فیلم با کنتس مردخواره، در بازسازی وودی آلن و پس و پیش شدن توالی آن، پس از برپا ایستادن دوباره می‌نشیند و به خواب می‌رود.
در پایان فیلم، در صحنه‌ی گفتگوی دایان کیتون / کیتن و معشوقه‌ی شوهرش، چند نمائی با اشاره به سکوتِ برگمان؛ و رقص وودی آلن به‌دنبال عزرائیل، که برداشتی طنزآمیز از مهر هفتم همین کارگردان است. صحنه‌ی به سر کوبیدن بطری، تأثیری مستقیم و آشکار از چارلی چاپلین دارد، و صحنه‌ی بسیار کمیک اشارات چشم و ابرو مغازله‌ی از راه دور کنتس و وودی آلن در اُپرا، هجوی گیرا از سینمای رمانتیک و ملودرام‌های هالیوودی است.
طرح بسیار پیچیده‌ای که وودی آلن برای بخشی از فیلمش پی افکنده با پیش کشیدن مسائل فلسفی و بحث درباره‌ی درست یا نادرست بودن قتل ناپلئون - و به کار بردن آنتریک و هیجان پلیسی گونه - با وارد کردن بدل ناپلئون به ماجرا، که نشان از سرهم‌بندی کردن دارد - بخش نهائی فیلم را به ناگهان از ماهیت طنزآمیز و روان ابتدای آن محروم می‌کند، و کار به کشتی گرفتن ناپلئون با بدلش و بحث درباره‌ی شیرینی ناپلئونی می‌کشد.
دشواری آشکار لذت بردن از پاره‌ای از طنزهای فیلم در اینست که این‌همه اشاره و مراجعه به منابع ادبی و سینمائی، لطف و جذابیت آنها را، بدون دانستن مرجع اصلی، از دسترس تماشاگر دور می‌کند. سرنوشتی که جری لوئیس / لوئیس بدان گرفتار شد، که در نتیجه‌ی توجه زیاده از حد به اظهار نظرها و تفسیرهای منتقدان فیلم‌هایش و تمایل به راضی کردن آنها، فیلم‌های او از روانی و غنای کارهای اولیه‌اش به آثاری پیچیده و ثقیل (مثلاً دهن گشاد / زبان دراز) بدل شد، که نیازمند به‌هم پیوستن اجزائی به‌شدت ذهنی و انتزاعی، برای درک مفهوم آن، است، آیا در انتظار وودی آلن هم هست؟
(محمد قائد - شهریور 1355)


همچنین مشاهده کنید