چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
دموکراسی متدینان یا مردمسالاری دینی؟
نویسنده، ضمن نقد مقاله مردمسالاری دینی از محسن کدیور، دیدگاه خود را در باب مشروعیت حکومت دینی ارائه میکند و نظریه مشروعیت دوگانه را پیشنهاد میدهد.
● مقدمه
به منظور نقد ویژگیهای مورد اشاره آقای کدیور در باب مردمسالاری دینی، لازم میدانم چند پرسش اساسی را مطرح سازم:
▪ اول:
از آنجا که نگرش اسلام نسبت به انسان، با نگرش سایر مکاتب متفاوت است، چرا نتوان از طریق اجتهاد، نحوه نگرش اسلام را در مسائل علوم انسانی به دست آورد؟ آیا دین حداقلی، در عمل موجب سکولار شدن حکومت و جدایی دین از سیاست نخواهد بود؟
▪ دوم:
پیروان مکتب امامت، مشروعیت حکومت را با شارع مقدس مرتبط میدانند و رأی مردم را صرفاً در جنبه مقبولیت میدانند. حال سؤال این است که حکومت پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم و ائمه اطهارعلیهم السلام حکومت «خدا یکهسالاری» است یا «مردمسالاری»؟ اگر ادعا شود که مصادر امور عمومی به وکالت از مردم انجام وظیفه نمیکنند، در آن صورت حکومت، مردمسالار نخواهد بود و اگر حکومت امامانعلیهم السلام را مردمسالاری از نوع قرائت آقای کدیور بدانیم، آیا باز هم میتوان گفت که مردم به نیابت از خداوند، دخالت تامه در مشروعیت دارند؟
▪ سوم:
اگر احکام شرعی باید برای ورود به حوزه عمومی، لباس «قانون» به تن کند و قانون هم با رضایت و رأی عمومی وضع میشود، آنگاه باید گفت: در برخی شرایط، مردمسالاری دینی اساساً موضوعیتی نخواهد داشت. به عبارتی اگر در تعارض بین خواست مردم و خواست دین، خواست مردم رعایت شود، مردمسالاری دینی در کار نخواهد بود و اگر خواست مردم در نظر گرفته نشود، حکومت دینی، غیر مردمسالار خواهد بود. حال سؤال این است که دین مقدم است یا مردمسالاری؟ آیا مردمسالاری، مردمسالاری است و دینی و غیر دینی ندارد. آیا بهتر نیست از ابتدا بگوییم که مردمسالاری واقعی لزوماً به مفهوم رعایت همه خواستههای مردم نیست؟ رعایت هواها و امیال انسانی، نوعی مردمداری غیر منطقی و مردمفریبی است.
▪ چهارم:
واژه مشروعیت از ریشه لاتین «leg» به معنای قانون است ولذا در آن، علاوه بر حقانیت، نوعی مفهوم «قانونیت» نهفته است. در جامعهشناسی جدید، عقیده بر این است که مشروعیت قانونی از مشروعیت اخلاقی متفاوت است. ممکن است حکومتی قانونی باشد، اما اخلاقی و حقانی نباشد. بنابراین میان «حقانیت» رژیم و «قانونی بودن»، تفاوت قائل میشویم. بنابراین در به کارگیری واژه مشروعیت به عنوان معادل فارسی واژه «legitimacy» نوعی تسامح نهفته است. حال پرسش این است: آیا این که مردم به نیابت از خداوند در مشروعیت، دخالت تامه دارند، به مفهوم آن است که نظر مردم هم در جنبه حقانیت و هم در جنبه قانونیت آن باید دخالت داشته باشد؟ پس چه لزومی دارد که به مردم گفته شود شما باید حتماً فقیهان را برگزینید؟ مگر نمیتوان تصور کرد که مردم حق دارند هر کسی را که بر حق تشخیص دادند، انتخاب نمایند؟ اگر گفته شود که در عصر غیبت، به جهت دینی بودن حکومت، مردم باید فقیهان را انتخاب کنند و اگر این گونه نشد، حکومت، دینی نخواهد بود، آیا به این مفهوم نیست که مردم نقشی در حقانیت مشروعیت حکومت نداشته و تمام نقش آنان به جنبه قانونیت برمیگردد؟
اینک پس از طرح پرسشهای پنجگانه به اختصار دیدگاه خود را مطرح میکنیم. ما بر این باوریم که این دیدگاه هم با مبانی تئوریک اندیشههای حضرت امامقدس سره و هم با روح حاکم بر قانون اساسی سازگار است.
به اعتقاد نگارنده، مردمسالاری دینی دارای مشروعیتی دوگانه است؛ یعنی آنکه منبع مشروعیت این نظام علاوه بر شارع مقدس، مردم هم هستند. به عبارتی شارع مقدس، صرفاً آن عالم دینی را برای ولایت نصب فرموده است که منتخب مردم هم باشد و فقط همین فرد منتخب مردم و منصوب شارع، حق اعمال ولایت بر مردم را دارد. در مشروعیت دوگانه، «مشروعیت مردمی» نهایتاً به «مشروعیت الهی» مستند میشود. در این نظریه، حاکم عادل و واجد شرایط، علاوه بر اینکه مشروعیت خویش را با واسطه از مردم میگیرد، همچنین این ولایت الهی، مستقیماً از جانب خداوند به وی تفویض میگردد؛ بر خلاف نظریه انتخاب که بر طبق آن، حاکم، صلاحیت اعمال ولایت را از ناحیه مردم میگیرد؛ هرچند مردم نیز این حق را از طرف خداوند اخذ کردهاند؛ همینطور بر خلاف نظریه مشروعیت الهی که در آن، فقیه صلاحیت اعمال ولایت را فقط از خدا میگیرد.
در نظریه مشروعیت دوگانه، چون تعیین صفات و شرایط حاکم اسلامی در عصر غیبت به دلیل لزوم دینی بودن حکومت از عهده مردم خارج است و آن صفات و شرایط با استفاده از منابع شریعت مشخص میگردد، لذا میتوان گفت مردم صرفاً در جنبه «قانونیت» مشروعیت نقش دارند و در جنبه «حقانیت» مشروعیت نقشی ندارند. بنابراین به خاطر آنکه بخشی از مشروعیت نظام مردمسالاری دینی از ناحیه شریعت تأمین میشود (مشروعیت حقّانی) و بخش دیگر آن از سوی مردم تأمین میگردد (مشروعیت قانونی)، میتوان گفت که مشروعیت الهی، مردمی است.
● اشاره
۱) آنچه در این مقاله آمده است، بر این فرض اساسی مبتنی است که اولاً: شارع مقدس شرایطی را برای حاکم اسلامی تعیین کرده است که بدون وجود آن شرایط، انتخاب مردم فاقد اعتبار است؛ ثانیاً مسلم است که این حق (حق انتخاب) به مردم داده شده است؛ حال آنکه این دو نکته به خودی خود، نه نافی نظریه انتصاب - و به تعبیر نویسنده مقاله مشروعیت یگانه یا مشروعیت الهی - است و نه نافی نظریه انتخاب. به این دلیل که طرفداران نظریه انتصاب میتوانند ادعای خود را اینگونه بیان کنند که حق حکومت را خداوند صرفاً به افرادی با شرایط خاص واگذار کرده است که یکی از آن شرایط، منتخب بودن است و یا اینکه حداقل، بدون انتخاب، تعیین فرد منصوب، ممکن نیست - بنابر اختلافی که در بیان ماهیت تعیین ولی امر وجود دارد - و مدعیان انتخاب نیز میتوانند اینطور ادعا کنند که مسلماً انتخاب، حق مردم است؛ اما این حق را خداوند تنها در چارچوب شریعت و احکام شرع در اختیار مردم نهاده است.
به عبارت دیگر، تعیین شرط برای فرد منتخب، زمانی نیاز به دلیل اضافی دارد که ما از مشروعیت مردمی به معنای حق ذاتی مردم استفاده کنیم. در آن صورت، این پرسش مطرح میشود که اگر حق، ذاتاً و اصالتاً از آن مردم است، دلیلی بر محدود کردن این حق در میان نیست و این شرایط را نیز باید همان صاحبان حق وضع کنند تا مشروعیت داشته باشد. اما فرض بر این است که طرفداران انتخاب نیز، حق مردم را متخذ از شرع و دین میدانند. در این صورت چون علت حق، خارج از مردم و در اختیار دین است، کاملاً معقول و متصور است که بگوییم این حق به نحو محدود تفویض شده است و در چارچوب شرع قرار دارد.
۲) از طرفی طرح دو عنصر «حقانیت» و «قانونیت»، دارای ابهام است. به این دلیل که اگر قانونیت به پذیرش عرف و جامعه، صرف نظر از حقانیت بازگردد، در آن صورت ارجاع حقانیت به شریعت و قانونیت به مردم، مشروعیت را دوگانه نمیکند. سعی کسانی که میخواهند دخالت مردم در مشروعیت را به گونهای به اثبات برسانند، آن است که بدون رأی مردم، حکومت فاقد حقانیت است و اوامر حکومت از حقانیت برخوردار نیست؛ نه اینکه از پذیرش مردمی برخوردار نیست. اگر منظور نویسنده محترم آن است که بدون رأی مردم، حکومت، فاقد اعتبار است و از نظر شارع نیز این حکومت، حق حکمرانی ندارد، بنابراین در همان شرایطی که برای حاکم برشمرده شده است، به نوعی انتخاب مردم لحاظ شده است و بدون انتخاب، حکمرانی حاکم فاقد اعتبار شرعی است. به عبارتی دخالت مردم اگر صرفاً اعتبار عرفی میآورد و نه شرعی، معنایش این است که حکومت، بدون رأی مردم هم اعتبار شرعی خود را از دست نمیدهد و از نظر شارع لزوم اطاعت دارد و اگر علاوه بر اعتبار عرفی، موضوع اعتبار شرعی هم میشود، بازگشت مطلب به این است که بدون رأی مردم اعتبار شرعی هم وجود ندارد.
۳) از همه اینها گذشته، اساساً مفهوم مشروعیت دوگانه خالی از اشکال نیست. به این دلیل که مشروعیت (legitimacy) به حق حاکمیت یک حکومت باز میگردد. اساساً هر حکومتی از آنجا که واجد دستور و الزام (obligatim) است و دستور دادن نیز دخالت در امر دیگران به حساب میآید، همواره این پرسش محوری را به دنبال دارد که به چه حقی دخالت میکند و دستور میدهد. هر پاسخی به این سؤال، نظریه مشروعیت را شکل میدهد. اگر در پاسخ، به این نکته استناد کنیم که چون خواست خدا این بوده است، در آن صورت مشروعیت حکومت به خواست خدا برمیگردد و اگر به خواست مردم ارجاع دهیم، در آن صورت مشروعیت، مردمی خواهد بود. همه نظریههای حکومت دینی، به نحوی، خواست خدا را لحاظ میکنند؛ اعم از اینکه خواست مردم را نیز در طول خواست خدا و به عنوان خواسته دین لحاظ کنند یا اینکه خواست مردم تحققبخش خواست خدا باشد و صرفاً در رسمیتبخشی و به فعلیت رساندن خواست دین مطرح باشد.
در اینجا فرق دو نظریه انتخاب و انتصاب این است که مطابق نظریه انتخاب، بدون تعیین مردم، شخص حاکم از حق حاکمیت برخوردار نیست و البته خود شارع چنین حقی به مردم داده است. اما طبق نظریه نصب، مردم از آنجا که نمیتوانند ارادهای مغایر با اراده صاحب شریعت داشته باشند، با اینکه تحقق حکومت و تعیین حاکم یک وظیفه است، اما تعیین آنها نیست که این حق را به حاکم میدهد؛ بلکه حاکم و حکومت اگر واجد صلاحیتهایی هستند که دین برشمرده است، این حق برای حکومت پدید آمده است. اما با وجود این بدون خواست مردم اعمال این حق عملی نیست و این مردمند که باید بخواهند تا حاکم حق خود را اعمال کند؛ نه آنکه بخواهند تا حاکم حق پیدا کند. البته اعتبار عرفی و قانونی و اجتماعی حاکم منوط به این خواست است؛ اما این بدان معنا نیست که مشروعیت دوگانه است.
منبع : معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست