جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
مجله ویستا
انقلاب در حوزه گاز، طرحی برای شکست تحریمهای اقتصادی
![انقلاب در حوزه گاز، طرحی برای شکست تحریمهای اقتصادی](/mag/i/2/te0bf.jpg)
در نتیجه این کشور بیش از ظرفیت تولید پالایشگاههایش، بنزین مصرف میکند. تولید بنزین به میزان نزدیک به ۵/۱۰ میلیون گالن در هر روز، در مقایسه با تقاضای روزانه ۵/۱۸ میلیون گالن که منجر به واردات ۴۳ درصد بنزین مصرفی شده است، ایران را به دومین وارد کننده بزرگ بنزین در جهان تبدیل کرده است. تحریم همه جانبهای که برای واردات بنزین در دست مطالعه است، میتـواند شدیدا اقتصاد ایران را زمینگیر و فلج کند. بدون سوخت وارداتی برای حمل و نقل، این کشور ثروتمند نفتی که دومین تولید کننده نفت اوپک است، قادر نخواهد بود تا ناوگان وسائل نقلیهاش را به حرکت اندازد و آشوب اجتماعی به زودی میتواند فوران کند و به سرعت رژیم افراطی جمهوری اسلامی را تضعیف کرده و رو به زوال برد.
محمود احمدینژاد رئیسجمهور ایران کاملا از پاشنه آشیل کشورش آگاه است و برای کاهش وابستگیهای کشورش به بنزین وارداتی از طریق یک استراتژی در سه محور، فعالیتهایی را در دست اجرا دارد، این سه محور عبارتند از:
۱) توسعه موثر ظرفیت پالایشگاهی ایران: در حالیکه هیچ پالایشگاهی در دههای اخیر در ایالات متحده ساخته نشده است که منجر به رشد پیشبینی شده تقاضا برای واردات بنزین از پالایشگاههای خارجی از ۱۰ درصد مصرف امروز به ۳۰ درصد در ۱۵ سال آینده خواهد شد، زیرساختهای پالایشگاهی ایران یکی از سریعترین برنامههای توسعه در جهان را دنبال میکند که شامل ساخت یک پالایشگاه با ظرفیت ۲۲۵۰۰۰ بشکه در روز در چابهار و یک پالایشگاه با ظرفیت ۱۱۵۰۰۰ بشکه در روز در جزیره قشم میشود.
۲) تامین واردات بنزین از کشورهای دوست و هم پیمان؛ ایران امیدوار است که واردات محصولات پالایشگاهی را از ونزوئلا قطعی کند. این گزینه در دیدار رئیسجمهور ونزوئلا ، هوگو چاوز، از تهران در ماه جولای مطرح شد.
۳) کاهش مصرف بنزین؛ از طریق سهمیهبندی کنترلهای قیمتی و تغییر وضعیت به سمت محصولات غیرنفتی.
احمدینژاد در یکی از مصاحبههای اخیر خود با شبکه خبر ایران، طرح خود برای استقلال انرژی را افشا کرد. او تائید کرد که ایران برای کاهش تاثیرات بنزین، با یک برنامه فشرده به دنبال تغییر سوخت خودروها برای حرکت با سوخت گاز طبیعی است. ایران پس از روسیه بیشترین ذخایر گاز طبیعی جهان را دارا است. ذخایر اثبات شده گاز ایران که در حدود ۲/۲۸ تریلون متر مکعب (بیش از ۹۰۰ تریلون فوت مکعب) ارزیابی شده، ۱۶ درصد از کل منابع گاز جهان است که مقادیر زیادی نیز هنوز کشف نشده است؛ لذا این ذخایر قطعاً یک منبع دائمی سوخت ارزان برای حمل و نقل را در چندین دهه تضمین میکند.
یک کمیته ویژه توسط دولت تشکیل شده که چهار برنامه عمده زیر را پیگیری میکند:
۱) تبدیل بیشتر خودروهای موجود به گاز سوز در طول ۵ سال با میزان متوسط ۲/۱ میلیون خودرو در هر سال. که با تبدیل ۶۰۰۰۰۰ خودروی عمومی و دولتی به گاز سوز شروع خواهد شد.
۲) از رده خارج کردن خودروهای فرسوده (حدوده ۲/۱ میلیون خودرو) تا سال ۲۰۱۰
۳) از ژوئن ۲۰۰۷ بیشتر خودروهای تولیدی باید قادر باشد که با گاز طبیعی هم کار کنند.
۴ـ) در طول ۵ سال اکثر ۱۰۰۰۰ جایگاه سوختگیری ایران باید بتواند گاز طبیعی نیز عرضه کنند. (دو منظوره شوند)
دولت ایران قصد دارد که اکثریت قریب به اتفاق خودروهایش را تا سال ۲۰۱۵ دوگانه سوز کند.
● چارچوبهای طرح احمدینژاد:
۱) تبدیل
چندین راه برای گازسوز کردن خودروها در سیستم حمل و نقل وجود دارد. گاز میتواند بعنوان یک سوخت جانبی در خوردوها باشد. بطوریکه خودرو بتواند با هر یک از دو سوخت مختلف کار کند. یک خودروی دو سوخته یا دو گانه سوز به طور معمول دو منبع سوخت مجزا دارد و قادر است با هر دو سوخت گاز و بنزین یا گازوئیل کار کند. دو نوع اصلی خودروی گاز سوز وجود دارد: گاز مایع سوز (LPG) و گاز طبیعی (CNG).
تخمین زده میشود که از مجموع ۶۰۰ میلیون خودرو که در کشورهای دنیا در حال تردد هستند تنها چهار میلیون خودرو گاز سوز هستند. که هم اکنون ۱۵۰ هزار دستگاه آن در ایران است.
عملیات تبدیل خودروها از بنزین سوز به دو گانه سوز نسبتاً ساده است، بویژه در کشوری که بیکاری از ۱۰ درصد فراتر رفته و نیروی کار ارزان است. آنچه مورد نیاز است عبارتند از: سازگاری اولیه موتور که شامل تغییر شمع جرقه، لولهها، کاتالیستها و حسگرهای فشار است و همچنین یک مخزن گاز در صندوق عقب خودرو باید نصب شود. برای رسیدن به سرعت بالای تبدیل در ایران بیش از ۱۰۷ کارگاه از سه نوع در ۳۷ شهر ایجاد شده است: کارگاههای اختصاصی برای تبدیل موتورهای دیزل، تبدیل مینیبوسها، تبدیل سواری و ونها، در مجموع بیش از ۱۴ هزار خودرو در ایران به صورت کارگاهی تبدیل شدهاند.
خودروسازان داخلی، شبکه خدمات پس از فروش موجود خود را برای ارایه خدمات به خودورهای گازسوز آماده کردند. برای تشویق ایرانیان به گازسوز کردن خودروهایشان دولت بیش از ۸۵ درصد هزینه تبدیل را یارانه پرداخت میکند و مالک خودرو در حدود ۵۵ دلار پرداخت میکند. دولت ایران برای خریداران خودروی CNG سوز مشوقهایی ایجاد کرده است و در عین حال یارانه بنزین را کاهش داده است. در نتیجه علیرغم هزینه پایین بنزین در مقایسه با دیگر کشورهای جهان در ایران ۳ تا ۴ مرتبه گرانتر از گاز طبیعی است.
۲) تولید خودروهای گاز سوز جدید
ایران، خودروساز پیشرو در خاورمیانه است. در سال ۲۰۰۵ در ایران در حدود یک میلیون خودرو شمارهگذاری شده است، که شامل ۸۸۴ هزار خودروی مسافری سبک و ۱۰۴ هزار خودروی سنگین بوده است، که در مجموع ۶/۱۱ میلیارد دلار ارزش دارد. دو خودروساز اصلی ایران، ایران خودرو و سایپا، به ترتیب ۵۵۳ هزار و ۴۱۳ هزار خودرو در سال ۲۰۰۵ تولید کردهاند و شرکتهای کوچکتر مابقی تولید را داشتهاند. دولت ایران به طور سنتی تلاش کرده است که واردات خودرو را به منظور کاهش خروج پول از کشور منع و بدون صرفه کند. برای رسیدن به این هدف، دولت به صنعت خودرو در کشور یارانه میدهد در حالی که برای واردات خودروهای خارجی، تعرفه سنگینی از ۱۰۰ تا ۳۰۰ درصد ارزش خودرو، وضع نموده است؛ در نتیجه واردات خودرو ایران در سال ۲۰۰۵ تنها ده هزار دستگاه بوده است. این اندازه مداخله دولت، ایران را قادر میسازد که بر الگوهای عرضه و تقاضا به نفع خودروهای گاز سوز تاثیر گذارد و خودروهای عمومی و دولتی جدید به تدریج گازسوز خواهد شد. تعداد ۵ سازنده عمده تجهیزات، به طور متداول در حال تولید خودروی گازسوز هستند. تا کنون بیش از ۳۳ هزار خودرو گاز سوز در ایران تولید شده است.
۳) قطعات و اجزای CNG
بنا به گزارش انجمن بینالمللی خودروهای گاز طبیعی سوز (IANGV)، احداث یک کارخانه تولید مخزن CNG در ایران با ظرفیت اسمی بالغ بر ۱۲۰ هزار مخزن در سال تکمیل شده است و هم اکنون سهمی از نیازهای کشور را تامین میکند. دیگر کارخانه تولید مخزن CNG در اصفهان با ظرفیت بیش از ۲۰۰ هزار مخزن در سال در حال ساخت است و احداث کارخانههای دیگر مخزن سازی نیز در جریان است. شرکتهای محلی سازنده کمپرسور، اجزای اصلی تجهیزات جایگاه CNG را با مشارکت شرکتهای خارجی در دست تولید دارند. دولت امیدوار است که به تولید سالانه ۳ میلیون مخزن بعد از ۵ سال متوالی برسد.
۴) زیر ساختهای سوختگیری
تا سپتامبر ۲۰۰۶ تعداد ۳۲۶ جایگاه CNG احداث شده و در حال بهرهبرداری است و ۴۳۲ جایگاه دیگر توسط دولت و بخش خصوصی در دست احداث میباشد. مجموع ظرفیت این جایگاه بیش از ۱۰ میلیون متر مکعب در روز خواهد بود. ۴۱۸ جایگاه دیگر نیز عقد قرارداد شده و در سالهای آینده احداث و بهرهبرداری خواهد شد. بیش از ۵۶۰ شهر هم اکنون جایگاه CNG دارند. طرح دولت این است که تمامی ۱۰ هزار جایگاه گاز کشور علاوه بر بنزین، گاز طبیعی نیز عرضه نمایند و به ازا هر جایگاه ۳۰۰ هزار دلار یارانه پرداخت نماید.
۵) آموزش عمومی
به منظور تضمین سازگاری سریع با گاز طبیعی به عنوان یک سوخت جایگزین، دولت ایران سازمان بهینه سازی مصرف سوخت IFCO را تاسیس نموده است. این سازمان به همراه شرکت ملی نفت ایران NIOC ، دست به یک رشته عملیات آموزشی عمومی برای ترویج این سوخت و شفاف کردن مسائل ایمنی نموده است.
● مزایای اقتصادی استفاده از گاز طبیعی در خودورها
استفاده از گاز طبیعی مزایای اقتصادی مهمی برای ایران دارد. تغییرات سریعتر ناوگان، بیش از ۵/۲ میلیون خودروی بنزینی و گازوئیلی کم بازده را جایگزین میکند و با تغییر سوخت وسائل نقلیه ضمن کاهش نیاز به محصولات نفتی در داخل، فرصت صادرات نفت به بازارهای جهانی نیز ایجاد میشود. در سال ۲۰۰۴ مصرف بنزین در ایران به مرز ۱۶ میلیون گالن در روز (در مقایسه با ۳۸۳ میلیون گالن در ایالات متحده) رسید که ۴۳ درصد از این میزان از طریق واردات تامین میشود. تغییر سوخت از بنزین به گاز طبیعی نه تنها بین ۳ تا ۴ میلیارد دلار ارز ایران را بخاطر سود حاصل از عدم پرداخت یارانه واردات ذخیره میکند، بلکه میزان ۹ میلیون گالن بنزین، توانایی صادرات روزانه ۴۵۰ هزار بشکه نفت مازاد به ایران میهد که با قیمت ۶۰ دلار در هر بشکه میتواند بیش از ۹ میلیارد دلار در سال ثروت تولید کند.
▪ استنباط هایی برای ایالات متحده
برای ایران، دلیل این طرح، اساساً استراتژیک است. با گاز سوز شدن اکثر خودروهای ایران، ظرفیت پالایشگاههای ایران برای تولید سهم بزرگی از محصولات نفتی غیر از بنزین مثل سوخت جت آزاد خواهد شد که با انجام تحریمهای بینالمللی، نیروی هوایی و خطوط هوایی تجاری ایران را مصون نگه میدارد و همچنین سوخت نفت گاز برای حفظ قدرت ماشین آلات ارتش، نیروی دریایی و کارخانجات ایران ذخیره میشود. ایران در یک تلاش موازی برای کاهش وابستگی به بنزین وارداتی، برای گسترش ظرفیتهای پالاشگاهیاش در حال کار جدی است. زیر ساختهای پالایشگاهی ایران یکی از سریعترین روندهای توسعه را میگذراند که شامل احداث یک پالایشگاه در چابهار با ظرفیت ۲۲۵ هزار بشکه در روز و یک واحد دیگر در جزیره قشم با ظرفیت ۱۱۵ هزار بشکه در روز میباشد. ایران همچنین امیدوار است که واردت محصولات پالایشگاهی را از ونزوئلا تامین کند که این مورد در دیدار هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا از ایران مطرح شد.
این دیدگاه، عقیده محکم احمدینژاد را افشا میکند که اختلاف با غرب و جاه طلبی (بلندهمتی) هستهای او اجتناب ناپذیر است و اینکه ابقای رژیمش به توانایی او برای آماده ساختن ملتش برای یک دروه حمایتی تحت تحریمهای بینالمللی بستگی دارد.
انقلاب احمدینژاد در زمینه گاز علامت واضحی است که ایران در حال آمادهسازی خود برای امکان جنگ است و اینکه در حال توسعه یک استراتژی جنگی اقتصادی جامع برای تکمیل ابتکار نظامی و دیپلماسیاش است. این استراتژی که از سوی غرب مغفول مانده است، نه فقط در برگیرنده تاکتیکهای دفاعی همچون تامین انرژی در داخل است و بلکه شامل تاکتیکهای تهاجمی نیز میشود. که نمونه آن ابتکار عمل اخیر برای تضعیف دلار آمریکا با ابداع یک بورس نفتی است که نفت را با یورو معامله خواهد کرد.
● گزینههایی برای ایالات متحده:
۱) ارزیابی مجدد سودمندی گزینه تحریم
بدون شک تحریمها تاثیراتی بر اقتصاد ایران دارد؛ به ویژه زمانی که برای تولیدات صنعتی اتفاق بیافتد، لیکن احتمال اینکه چنین تحریمهایی تغییری در رفتار بینالمللی ایران پدید آورد وجود ندارد، چه رسد به اینکه منجر به تغییر رژیم در ایران شود. با افزایش ثبات در بازارهای جهانی انرژی ،نفت و گاز ایران حتی ارزشمندتر خواهد شد و احتمال آن میرود که بتواند تحریمها را بیتاثیر کند و محصولاتش را با قدرت به بازارها وارد کند. حتی اگر ایران به خاطر تحریمها، نفت و گاز کمتری صادر کند آسیبهای اقتصادی با درآمدهای بیشتر ناشی از قیمتهای بالاتر نفت خام،تعدیل خواهد شد . این مقاله نتیجه میگیرد که دریچههای شانس که باعث فشار اقتصادی به ایران می شود به سرعت در حال بسته شده است.
سیاستمدارانی که از تحریمهای اقتصادی حمایت میکنند باید بفهمند که زمان این گزینه گذشته است. هر سال که میگذرد ایران نسبت به تحریمها انعطاف پذیرتر و مقاوم میشود.
در سایه افزایش مصونیت ایران نسبت به تحریمها، ایالات متحده باید امکان استفاده اثربخشی این مکانیزم را مجددا مورد ارزیابی قرار دهد. با این اوصاف در صورتی که برای دنبال کردن این گزینه تصمیمی اتخاذ شود، مدت زمان پیادهسازی آن باید مختصر شود.
۲) کند کردن روند تغییر انرژی ایران:
ایالات متحده و همپیمانانش میتوانند با تلاشهای زیرکانه و استوار، فرایند حرکت ایران به سمت گاز طبیعی را کند کنند و بنابراین زمان بیشتری برای کارکرد موفق تحریمها ایجاد کنند. چندین گلوگاه در طرح ایرانیهاست.
پیادهسازی این طرح وابستگی بسیار به تامین حداقل ۵/۱ میلیون مخزن گاز در هر سال دارد. مخازن CNG از مواد فولادی و کامپوزیتی ساخته میشود و نیاز به فرآیند تولید خاص دارد.ایالات متحده میتواند با هدایت کردن عملیات کارشکنی و خرابکارانه مخفی در مقابل نقاط بحرانی موجود در زیرساختهای گاز طبیعی ایران، این فرآیند را با تاخیر مواجه کند. حملات خرابکارانه بر علیه کارخانههای تولیدکننده مخازن CNG و کارگاههای تبدیل به همراه ایجاد معیارهای تنبیهی بر علیه شرکتهای اروپایی مثل TUV اتریش و Calgary based AFS که طرح انرژی ایران را با تامین قطعات و لوازم بحرانی و فراهم کردن خدمات ضروری تسهیل میکنند، میتواند تاثیر قابل توجهی در اجرای برنامه داشته باشد. به هر حال این دیدگاه قصد ندارد که برنامه را متوقف کند؛ ولی در بهترین حالت میتواند باعث تاخیر شود.
۳) تدبیر کردن برای یک استراتژی نزاع اقتصادی متقابل:
ایالات متحده باید شروع به پاسخ به استراتژی نزاع اقتصادی ایران به طور متقابل کند. با گذشت بیش از ۵ سال از زمان مقابله جهانی بر علیه تروریسم، ایالات متحده هنوز هیچ استراتژی جامع نزاع اقتصادی برای درگیر شدن با کشورهای اصلی ثروتمند نفتی ندارد. یک استراتژی نزاع اقتصادی موثر، بیشتر از تحریمها موثر است. این استراتژی شامل استفاده از سیاستهای داخلی و بینالمللی ابداعی در زمینه انرژی، ابزارهای مالی، اهرمهای تجاری و فناوریهای پیشرفته است. تمامی این موارد در صورتی که هماهنگ به کار گرفته شوند باعث پیشبرد هدف استراتژیک شکستن پشتوانه اقتصادی کشورهای چموش میشوند.
یکی از بنیانهای فکری این استراتژی، باید بر مبنای کاهش وابستگی آمریکا به نفت خارجی و قابلیت آن در ایجاد شکست باشد. در حالی که ایران در حال برداشتن گامهای معنیدار برای کاهش آسیبپذیری استراتژیک است، ایالات متحده از حیث امنیت انرژی دقیقا در حال عمل کردن برخلاف این مورد است.
ایالات متحده بیش از ۶۰ درصد نفت خود را وارد میکند و سهم در حال رشدی از وارداتش را از کشورهایی انجام میدهد که مخالف امریکا و سیاستهایش میباشند. با برداشتن گامهایی برای حداقل کردن ریسک شکست تامین نفت، ایالات متحده برای اجرای اهداف سیاستخارجیاش آزاد میشود؛ که یکی از این اهداف، استفاده از اقدامات تنبیهی و مجازاتها بر علیه ایران، بدون تحمل تاثیر زیانآوری روی اقتصاد خود است.
محسن پاکزاد
منابع و مراجع :
- شرکت ملی نفت ایران
- سازمان بهینه سازی مصرف سوخت ایران
- نقشه راه ایران در گازسوز کردن خودروها: سیدمصطفیمیرسلیم، مهدی احمدی، سیدعلیقریشی و مریم حبیبیان، انجمن بینالمللی خودروهای گازسوز، بروز رسانی در ۳۱ اگوست ۲۰۰۶
- گزارش بروز خودروهای گازسوز ایرانی، انجمن بینالمللی خودروهای گازسوز، ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۶
- خودروهای دوسوخته، نشریه ایران دیلی ، ۵ سپتامبر ۲۰۰۶
- مروری بر تجربه بزرگ و پیشرفت سریع خودروهای گازسوز و زیرساختها در ایران: شریفی و خاکی، ارایه قبل از همایش بینالمللی خودروهای گازسوز ۲۰۰۶، مصر، قاهره
توضیحات :
۱- موسسه بررسی امنیت جهانی IAGS یک مرکز مطالعاتی غیرانتفاعی است که در خصوص امنیت انرژی تمرکز دارد و بنا به موارد ارجاعی از کنگره، اقدام به انجام پژوهشهای مورد نظر میکند. این سازمان آموزشی عمومی در پی ترویج آگاهی عمومی نسبت به تاثیر بالای استقلال انرژی بر اقتصاد و امنیت و ارایه راهحل های سیاسی و فنی بیشمار برای حرکت به سمت آغاز استقلال انرژی، افزایش صلح و کامیابی در جهان است.
مدیران و مشاوران این موسسه از مشاوران کنگره و دولت ایالات متحده در حوزههای مرتبط با انرژی و امنیت جهانی هستند. در سابقه برخی از آنها مشاورت عالی کابینه در بخشهای وزارت دفاع، انرژی و امور خارجه و همچنین مشاورت پروژههای مهمی همچون خط لوله باکو- تفلیس- جیهان به چشم می خورد.
گفتنی است R.james Woolsey رئیس اسبق سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) بین سالهای ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ نیز از مشاوران این موسسه است. خانم دکتر آن کورین و آقای دکتر گال لوفت مدیران اصلی این موسسه هستند که مقاله حاضر نیز توسط این دونفر تهیه شده است. در زیر به مختصری از رزومه این دو شخص اشاره میشود:
۲- دکتر آن کورین Anne Korinخانم آن کورین از مدیران موسسه IAGS و ویراستار نشریه امنیت انرژی است. او همچنین مدیر مرکز "اتحاد برای آمریکای آزاد" که یک اتحادیه امنیت ملی، زیست محیطی، کارگری و گروههای مذهبی است که راهکارهای کاهش وابستگی امریکا به نفت خارجی را ترویج میدهد. کورین بر روی موضوعاتی همچون مخاطرات تامین انرژی، اوپک، افریقا، تروریسمدریایی، امنیت انرژی، استراتژیهای انرژی و نوآوریهای تکنولوژیکی متمرکز شده است. وی به طور متناوب در رسانهها ظاهر میشود و مقالاتی برای نشریاتی چون Foreign Affairs- The American Interest- Commentary Magazine- The Journal of International Security Affairs نوشته است. او به طور متناوب در کنگره حاضر میشود و ا عضای کنگره از مشورتهای او استفاده میکنند. وی دارای مدرک مهندسی در علوم رایانه از دانشگاه جان هاپکینز و در حال تحصیل برای دکترا در دانشگاه استنفورد است.
۳- دکتر گال لوفت Gal Luft :
گال لوفت مدیر اجرایی موسسه IAGS است و از مدیران مرکز "اتحاد برای امریکای آزاد" است که یک اتحادیه امنیت ملی ، زیستمحیطی، کارگری و گروههای مذهبی است که راهکارهای کاهش وابستگی امریکا به نفت خارجی را ترویج میدهد. او متخصص استراتژی، جغرافیای سیاسی،تروریسم خاورمیانه و امنیت انرژی است.
مجله news week به وی لقب "حامی مستقل و خستگیناپذیر امنیت انرژی " داده است. دکتر لوفت تعداد زیادی از مطالعات و مقالات خود در مورد امنیت و انرژی را در بسیاری از روزنامهها و نشریهها همچون Foreign Affairs- The American Interst- Commentary Magazine- LA Times -Middle East Quarterly- The Washinton Post- Wall Street Journal منتشر کرده است. او به طور متناوب در رسانهها ظاهر میشود و به مراکز مطالعاتی گوناگون و سازمانهای خبری در سرتاسر جهان نیز مشاوره میدهد.
دکتر لوفت قبل از کمیتههای کنگره امریکا، کمیتههای دیگری را نیز تجربه کرده است از جمله : روابط خارجی سنا، روابط بینالملل و کمیسیون تجدیدنظر در اقتصاد و امنیت امریکا- چین. او عضو هیات مدیره مرکز دفاع انرژی و عضو جامعه رهبران صنعت (Society of industry leaders) ،کمیته خطر جاری (The Committee on the present danger) و دیگر گروههای غیرانتفاعی است. او حائز مدارکی در روابط خارجی، اقتصاد بین الملل، مطالعات خاورمیانه و مطالعات استراتژیک است و مدرک دکترای خود را در مطالعات استراتژیک از مدرسه مطالعات پیشرفته بینالمللی Paul H. Nitze SAIA از دانشگاه جان هاپکینز اخذ نموده است.
کمیته خطر جاری The committee on the present danger
این کمیته که اعضای آن را برجسته ترین عناصر سیاسی و نظامی آمریکا تشکیل میدهند در جدیدترین تصمیم خود در مهر ماه ۱۳۸۴ با توجه به استحکام نظام جمهوری اسلامی و شکست دهها استراتژی در مقابل ملت ایران در طول سالهای گذشته جنگ سخت را بیفایده دانسته و خواستار توجه بیشتر دولت ایالات متحده به پروژه نرمافزاری "براندازی از درون"شدند.
مارک پالمر، از اعضای برجسته این کمیته و چهره بانفوذ دستگاه سیاست خارجی امریکا، اخیرا در گفتگویی با "دبوراه سولومود" خبرنگار روزنامه امریکایی نیویورک تایمز، صراحتا با ایده تهاجمی نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران مخالفت کرده و اعلام نموده است:
"ایران به لحاظ وسعت سرزمینی،کمیت، جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه خاورمیانه و هارتلند نظام بینالمللی به قدرتی کم بدیل تبدیل گردیده که دیگر نمیتوان با یورش نظامی آن را سرنگون کرد".
در گزارش کمیته خطر جاری که توسط مارک پالمر جمعبندی و تدوین شد براندازی نظام جمهوری اسلامی با تمرکز فعالیتها بر روی سه محور دکترین مهار، نبرد رسانهای و ساماندهی نافرمانی مدنی، مورد تاکید و توصیه قرار گرفت.
کارشناسان مسایل سیاسی با توجه به تجارب تدوینکنندگان این گزارش و تاثیر تصمیمات این کمیته بر سیاستهای دولت امریکا معتقدند که این گزارش حتی اگر به دستورالعمل اجرایی تبدیل نشود یقینا سیاست خارجی امریکا در آینده از روح کلی آن الهام خواهد گرفت.
گزارش کمیته خطر جاری که به عنوان "ایران و امریکا، رهیافت جدید" تنظیم شده است دارای پانزده محور کلی به ترتیب زیر است:
۱- این کشور علاوه بر برنامه هستهایاش، باحمایت گروههایی چون حزبالله، حماس و جهاد اسلامی و گروههایی در عراق، مانع تحقیق منافع امریکا در منطقه میشود. از سویی دیگر ثروت رو به رشد نفت ایران ،توانایی و ظرفیت آن را در داخل کشور و منطقه افزایش میدهد. فرصتی که در این میان وجود دارد، استفاده از ضعف سیاستهای اقتصادی و اختلافات درونی ایرانی است.
۲- ایران باید در صدر برنامه سیاست خارجی امریکا در چهار سال آینده برود . واشنگتن اکنون به رویکرد جدیدی نیاز دارد باید همه نیروها برای این استراتژی بسیج شوند. باید درسهای گذشته مورد بازبینی قرار گیرد. درسهایی که از فروپاشی بلوک شرق به یادگار مانده است و همچنین درسهایی که در تغییر حکومتها در کشورهایی مثل شیلی یا اندونزی گرفته شد.
۳- دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکلهای دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی از ابزارهای مهم فشار بر ایران است.
۴- باید برای بازگشایی سفارت ایالات متحده در تهران ابراز تمایل کنیم. همزمان باید یکی از بلندپایهترین مقامات خود را به عنوان فرد شماره یک در این سیاست جدید در مقابل ایران انتخاب و معرفی کنیم. این فرد میتواند یکی از کنسولهای وزارت خارجه باشد و باید به طور مرتب حمایت خود را از حقوق بشر و دموکراسی در ایران مورد تاکید قرار داد. از این طریق میتوانیم ارتباط خود را با مردم ایران تقویت کنیم.
۵- باید شبکههای متعدد رادیو تلویزیونی را برای ایرانیان تدارک دید و پیامهای خود را با پیشرفتهترین تکنولوژیهای روز، به دست مردم ایران برسانیم.
۶- اگر قرار است گفتگو و تعامل با ایران صورت گیرد باید با مقامات بانفوذ ایرانی و آنها که قدرت واقعی و کافی برای تصمیمگیری ها دارند انجام شود؛ همچون مقامات مورد وثوق و تایید رهبری ایران، باید دانست در این باره دیگران در ایران چنین قدرتی ندارند.
۷- درباره فعالیت هستهای ایران باید با احتیاط و دور اندیشی و چند جانبه عمل کرد. باید فشارها را بر ایران بیشتر کرد و در صورت استنکاف ایران، پرونده این کشور را به شورای امنیت فرستاد. اگر چه اولویت اول، اعمال فشار دیپلماسی از طریق متحدان، به گونهای است که ایران داوطلبانه از فعالیتها و برنامه هستهای خود چشم پوشی کند.
۸- حمایت از اپوزیسیون هم میتواند از عوامل موثر بر تغییر رژیم ایران باشد. سفر فعالان جوان خارجی از کشورهای متحد ایالات متحده به ایران، راه دیگری در این رویکرد است، این افراد میتوانند به عنوان جهانگرد وارد ایران شوند و در صورت نیاز به جنبشهای مدنی و نافرمانیها بپیوندند.
۹- باید فعالیت NGO های آمریکایی را در ایران تسهیل کنیم و به صدور ویزا همت گماریم. دعوت فعالان جوان ایرانی به خارج، برای شرکت در سمینارهای کوچک هم، اقدام مهمی است، این کار در صربستان، فیلیپین، اندونزی و شیلی و کشورهای دیگر جواب داده است. این افراد باید از سوی مقامات آمریکایی انتخاب شوند، نه نهادهای ایرانی.
۱۰- سفارتخانههای کشورهای دیگر هم میتوانند در تهران برای ما موثر باشند حضور در جلسات محاکمه، درخواست مشترک برای آزادی زندانیان سیاسی، کمک مالی به خانوادههای زندانیان و گروههای مخالف حکومت و حتی نظارت یا مشارکت در اعتراضها، ازجمله این راههای تاثیرگذار است. کنگره باید تصویب قانونی به نام "آزادی ایران" را بررسی کند تا از طریق آن حمایت کافی از آن را به عمل آورد.
۱۱- تضعیف ستونهای حمایتی حکومت ایران که همانا سرویسهای امنیتی و نظامی این کشور میباشند، باید در دستور کار قرار گیرند.
۱۲- سرویسهای امنیتی و قضایی امریکا و متحدانش باید در همکاری با سازمانهای حقوق بشر به جمعآوری مدارک و شواهدی در متهم کردن مسولین ایرانی به موارد شبیه میکونوس اقدام کنند.
۱۳- گفتگو با دولت ایران هم باید در دستور کار باشد. ما باید تعامل خود را برای دیدار با مقامات ایرانی و بحث و گفتگو درباره موضوعات مورد علاقه و نگرانی دوطرف نشان دهیم.
۱۴- باید رهبران روحانی ایران را که در راس قدرت هستند، وادار کرد از قدرت سیاسی به صورت مسالمتآمیز کناره بگیرند.
۱۵- باید قدرت بسیج و سپاه را از میان برد و در وزارت اطلاعات تغییرات اساسی و یا به طور کلی آن را حذف کرد.
کمیته خطر جاری در دو دهه ۱۹۷۰ و در اوج جنگ سرد، توسط گروهی از سناتورهای امریکایی ، مسولان ارشد وزارت خارجه، اساتید برجسته علوم سیاسی، موسسه مطالعاتی "امریکن اینترپرایز" و گروهی از مدیران با سابقه سیا و پنتاگون تاسیس شد.
هدف از تاسیس این کمیته خروج از بنبستی بود که در دوران جنگ سرد میان دو ابرقدرت آن زمان یعنی ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی در توازن هستهای به وجود آمده بود. به گونهای بود که کارشناسان ارشد نظامی به صراحت اعلام کرده بودند در صورت وقوع جنگ هستهای میان دو ابرقدرت ، هر دو طرف جنگ بازنده نهایی خواهند بود، چرا که تسلیحات اتمی در اختیار دو قطب بلوک شرق و غرب برای نابودی کامل موجودات زنده کره زمین برای ۲۵۰بار کفایت میکند.
در میان اعضای این کمیته در دهه ۷۰ میلادی اسامی افرادی چون "نییوت گینریچ" رئیس سابق مجلس نمایندگان ،جورج شولتز وزیر خارجه دولت ریگان ، جان لیبرمن سناتور دموکرات، جان کیل سناتور جمهوریخواه، جوزف شولتز از سناتورهای برجسته آمریکایی، جیمز وولوسی رئیس سابق سازمان جاسوسی آمریکا ،جرج تنت از مدیران برجسته سازمان سیا و مسول بخش خاورمیانه ، جوزف بایدن و مایکل لدین ازعناصر افراطی یهودیان امریکا ، مادلین آلبرایت وزیر خارجه امریکا ، کنت پولاک مدیر تحقیقات مرکز سیاست خاورمیانهای سابان در موسسه بروکینگز و همچنین مدیر موسسه مطالعه خاور نزدیک وابسته به یهودیان هوادار اسراییل "مارک پالمر" از استراتژیستهای امریکایی که در کاخ سفید از وی به عنوان یکی از نوآوران سیاست خارجی امریکا نام برد و کاندولیزا رایس وزیر خارجه کنونی امریکا که در آن زمان قایم مقام پنتاگون در حوزه آسیای قفقاز و اتحادجماهیر شوروی بود دیده میشود.
اعضای این کمیته با منتفی دانستن "جنگ سخت" بین دو ابرقدرت تنها راه به زانو درآوردن رقیب را در "جنگ نرم" و "فروپاشی از درون " طراحی و به مرحله اجرا درآوردند. بر اساس این طرح "جنگ نرم" با اتخاذ راهکارهای "دکترین مهار" ،"نبردرسانهای " و "ساماندهی نافرمانی مدنی" همراه گردید که این استراتژی زودتر از آنچه که تصور میشود به ثمر نشست.
منابع و مراجع :
- شرکت ملی نفت ایران
- سازمان بهینه سازی مصرف سوخت ایران
- نقشه راه ایران در گازسوز کردن خودروها: سیدمصطفیمیرسلیم، مهدی احمدی، سیدعلیقریشی و مریم حبیبیان، انجمن بینالمللی خودروهای گازسوز، بروز رسانی در ۳۱ اگوست ۲۰۰۶
- گزارش بروز خودروهای گازسوز ایرانی، انجمن بینالمللی خودروهای گازسوز، ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۶
- خودروهای دوسوخته، نشریه ایران دیلی ، ۵ سپتامبر ۲۰۰۶
- مروری بر تجربه بزرگ و پیشرفت سریع خودروهای گازسوز و زیرساختها در ایران: شریفی و خاکی، ارایه قبل از همایش بینالمللی خودروهای گازسوز ۲۰۰۶، مصر، قاهره
توضیحات :
۱- موسسه بررسی امنیت جهانی IAGS یک مرکز مطالعاتی غیرانتفاعی است که در خصوص امنیت انرژی تمرکز دارد و بنا به موارد ارجاعی از کنگره، اقدام به انجام پژوهشهای مورد نظر میکند. این سازمان آموزشی عمومی در پی ترویج آگاهی عمومی نسبت به تاثیر بالای استقلال انرژی بر اقتصاد و امنیت و ارایه راهحل های سیاسی و فنی بیشمار برای حرکت به سمت آغاز استقلال انرژی، افزایش صلح و کامیابی در جهان است.
مدیران و مشاوران این موسسه از مشاوران کنگره و دولت ایالات متحده در حوزههای مرتبط با انرژی و امنیت جهانی هستند. در سابقه برخی از آنها مشاورت عالی کابینه در بخشهای وزارت دفاع، انرژی و امور خارجه و همچنین مشاورت پروژههای مهمی همچون خط لوله باکو- تفلیس- جیهان به چشم می خورد.
گفتنی است R.james Woolsey رئیس اسبق سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) بین سالهای ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ نیز از مشاوران این موسسه است. خانم دکتر آن کورین و آقای دکتر گال لوفت مدیران اصلی این موسسه هستند که مقاله حاضر نیز توسط این دونفر تهیه شده است. در زیر به مختصری از رزومه این دو شخص اشاره میشود:
۲- دکتر آن کورین Anne Korinخانم آن کورین از مدیران موسسه IAGS و ویراستار نشریه امنیت انرژی است. او همچنین مدیر مرکز "اتحاد برای آمریکای آزاد" که یک اتحادیه امنیت ملی، زیست محیطی، کارگری و گروههای مذهبی است که راهکارهای کاهش وابستگی امریکا به نفت خارجی را ترویج میدهد. کورین بر روی موضوعاتی همچون مخاطرات تامین انرژی، اوپک، افریقا، تروریسمدریایی، امنیت انرژی، استراتژیهای انرژی و نوآوریهای تکنولوژیکی متمرکز شده است. وی به طور متناوب در رسانهها ظاهر میشود و مقالاتی برای نشریاتی چون Foreign Affairs- The American Interest- Commentary Magazine- The Journal of International Security Affairs نوشته است. او به طور متناوب در کنگره حاضر میشود و ا عضای کنگره از مشورتهای او استفاده میکنند. وی دارای مدرک مهندسی در علوم رایانه از دانشگاه جان هاپکینز و در حال تحصیل برای دکترا در دانشگاه استنفورد است.
۳- دکتر گال لوفت Gal Luft :
گال لوفت مدیر اجرایی موسسه IAGS است و از مدیران مرکز "اتحاد برای امریکای آزاد" است که یک اتحادیه امنیت ملی ، زیستمحیطی، کارگری و گروههای مذهبی است که راهکارهای کاهش وابستگی امریکا به نفت خارجی را ترویج میدهد. او متخصص استراتژی، جغرافیای سیاسی،تروریسم خاورمیانه و امنیت انرژی است.
مجله news week به وی لقب "حامی مستقل و خستگیناپذیر امنیت انرژی " داده است. دکتر لوفت تعداد زیادی از مطالعات و مقالات خود در مورد امنیت و انرژی را در بسیاری از روزنامهها و نشریهها همچون Foreign Affairs- The American Interst- Commentary Magazine- LA Times -Middle East Quarterly- The Washinton Post- Wall Street Journal منتشر کرده است. او به طور متناوب در رسانهها ظاهر میشود و به مراکز مطالعاتی گوناگون و سازمانهای خبری در سرتاسر جهان نیز مشاوره میدهد.
دکتر لوفت قبل از کمیتههای کنگره امریکا، کمیتههای دیگری را نیز تجربه کرده است از جمله : روابط خارجی سنا، روابط بینالملل و کمیسیون تجدیدنظر در اقتصاد و امنیت امریکا- چین. او عضو هیات مدیره مرکز دفاع انرژی و عضو جامعه رهبران صنعت (Society of industry leaders) ،کمیته خطر جاری (The Committee on the present danger) و دیگر گروههای غیرانتفاعی است. او حائز مدارکی در روابط خارجی، اقتصاد بین الملل، مطالعات خاورمیانه و مطالعات استراتژیک است و مدرک دکترای خود را در مطالعات استراتژیک از مدرسه مطالعات پیشرفته بینالمللی Paul H. Nitze SAIA از دانشگاه جان هاپکینز اخذ نموده است.
کمیته خطر جاری The committee on the present danger
این کمیته که اعضای آن را برجسته ترین عناصر سیاسی و نظامی آمریکا تشکیل میدهند در جدیدترین تصمیم خود در مهر ماه ۱۳۸۴ با توجه به استحکام نظام جمهوری اسلامی و شکست دهها استراتژی در مقابل ملت ایران در طول سالهای گذشته جنگ سخت را بیفایده دانسته و خواستار توجه بیشتر دولت ایالات متحده به پروژه نرمافزاری "براندازی از درون"شدند.
مارک پالمر، از اعضای برجسته این کمیته و چهره بانفوذ دستگاه سیاست خارجی امریکا، اخیرا در گفتگویی با "دبوراه سولومود" خبرنگار روزنامه امریکایی نیویورک تایمز، صراحتا با ایده تهاجمی نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران مخالفت کرده و اعلام نموده است:
"ایران به لحاظ وسعت سرزمینی،کمیت، جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه خاورمیانه و هارتلند نظام بینالمللی به قدرتی کم بدیل تبدیل گردیده که دیگر نمیتوان با یورش نظامی آن را سرنگون کرد".
در گزارش کمیته خطر جاری که توسط مارک پالمر جمعبندی و تدوین شد براندازی نظام جمهوری اسلامی با تمرکز فعالیتها بر روی سه محور دکترین مهار، نبرد رسانهای و ساماندهی نافرمانی مدنی، مورد تاکید و توصیه قرار گرفت.
کارشناسان مسایل سیاسی با توجه به تجارب تدوینکنندگان این گزارش و تاثیر تصمیمات این کمیته بر سیاستهای دولت امریکا معتقدند که این گزارش حتی اگر به دستورالعمل اجرایی تبدیل نشود یقینا سیاست خارجی امریکا در آینده از روح کلی آن الهام خواهد گرفت.
گزارش کمیته خطر جاری که به عنوان "ایران و امریکا، رهیافت جدید" تنظیم شده است دارای پانزده محور کلی به ترتیب زیر است:
۱- این کشور علاوه بر برنامه هستهایاش، باحمایت گروههایی چون حزبالله، حماس و جهاد اسلامی و گروههایی در عراق، مانع تحقیق منافع امریکا در منطقه میشود. از سویی دیگر ثروت رو به رشد نفت ایران ،توانایی و ظرفیت آن را در داخل کشور و منطقه افزایش میدهد. فرصتی که در این میان وجود دارد، استفاده از ضعف سیاستهای اقتصادی و اختلافات درونی ایرانی است.
۲- ایران باید در صدر برنامه سیاست خارجی امریکا در چهار سال آینده برود . واشنگتن اکنون به رویکرد جدیدی نیاز دارد باید همه نیروها برای این استراتژی بسیج شوند. باید درسهای گذشته مورد بازبینی قرار گیرد. درسهایی که از فروپاشی بلوک شرق به یادگار مانده است و همچنین درسهایی که در تغییر حکومتها در کشورهایی مثل شیلی یا اندونزی گرفته شد.
۳- دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکلهای دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی از ابزارهای مهم فشار بر ایران است.
۴- باید برای بازگشایی سفارت ایالات متحده در تهران ابراز تمایل کنیم. همزمان باید یکی از بلندپایهترین مقامات خود را به عنوان فرد شماره یک در این سیاست جدید در مقابل ایران انتخاب و معرفی کنیم. این فرد میتواند یکی از کنسولهای وزارت خارجه باشد و باید به طور مرتب حمایت خود را از حقوق بشر و دموکراسی در ایران مورد تاکید قرار داد. از این طریق میتوانیم ارتباط خود را با مردم ایران تقویت کنیم.
۵- باید شبکههای متعدد رادیو تلویزیونی را برای ایرانیان تدارک دید و پیامهای خود را با پیشرفتهترین تکنولوژیهای روز، به دست مردم ایران برسانیم.
۶- اگر قرار است گفتگو و تعامل با ایران صورت گیرد باید با مقامات بانفوذ ایرانی و آنها که قدرت واقعی و کافی برای تصمیمگیری ها دارند انجام شود؛ همچون مقامات مورد وثوق و تایید رهبری ایران، باید دانست در این باره دیگران در ایران چنین قدرتی ندارند.
۷- درباره فعالیت هستهای ایران باید با احتیاط و دور اندیشی و چند جانبه عمل کرد. باید فشارها را بر ایران بیشتر کرد و در صورت استنکاف ایران، پرونده این کشور را به شورای امنیت فرستاد. اگر چه اولویت اول، اعمال فشار دیپلماسی از طریق متحدان، به گونهای است که ایران داوطلبانه از فعالیتها و برنامه هستهای خود چشم پوشی کند.
۸- حمایت از اپوزیسیون هم میتواند از عوامل موثر بر تغییر رژیم ایران باشد. سفر فعالان جوان خارجی از کشورهای متحد ایالات متحده به ایران، راه دیگری در این رویکرد است، این افراد میتوانند به عنوان جهانگرد وارد ایران شوند و در صورت نیاز به جنبشهای مدنی و نافرمانیها بپیوندند.
۹- باید فعالیت NGO های آمریکایی را در ایران تسهیل کنیم و به صدور ویزا همت گماریم. دعوت فعالان جوان ایرانی به خارج، برای شرکت در سمینارهای کوچک هم، اقدام مهمی است، این کار در صربستان، فیلیپین، اندونزی و شیلی و کشورهای دیگر جواب داده است. این افراد باید از سوی مقامات آمریکایی انتخاب شوند، نه نهادهای ایرانی.
۱۰- سفارتخانههای کشورهای دیگر هم میتوانند در تهران برای ما موثر باشند حضور در جلسات محاکمه، درخواست مشترک برای آزادی زندانیان سیاسی، کمک مالی به خانوادههای زندانیان و گروههای مخالف حکومت و حتی نظارت یا مشارکت در اعتراضها، ازجمله این راههای تاثیرگذار است. کنگره باید تصویب قانونی به نام "آزادی ایران" را بررسی کند تا از طریق آن حمایت کافی از آن را به عمل آورد.
۱۱- تضعیف ستونهای حمایتی حکومت ایران که همانا سرویسهای امنیتی و نظامی این کشور میباشند، باید در دستور کار قرار گیرند.
۱۲- سرویسهای امنیتی و قضایی امریکا و متحدانش باید در همکاری با سازمانهای حقوق بشر به جمعآوری مدارک و شواهدی در متهم کردن مسولین ایرانی به موارد شبیه میکونوس اقدام کنند.
۱۳- گفتگو با دولت ایران هم باید در دستور کار باشد. ما باید تعامل خود را برای دیدار با مقامات ایرانی و بحث و گفتگو درباره موضوعات مورد علاقه و نگرانی دوطرف نشان دهیم.
۱۴- باید رهبران روحانی ایران را که در راس قدرت هستند، وادار کرد از قدرت سیاسی به صورت مسالمتآمیز کناره بگیرند.
۱۵- باید قدرت بسیج و سپاه را از میان برد و در وزارت اطلاعات تغییرات اساسی و یا به طور کلی آن را حذف کرد.
کمیته خطر جاری در دو دهه ۱۹۷۰ و در اوج جنگ سرد، توسط گروهی از سناتورهای امریکایی ، مسولان ارشد وزارت خارجه، اساتید برجسته علوم سیاسی، موسسه مطالعاتی "امریکن اینترپرایز" و گروهی از مدیران با سابقه سیا و پنتاگون تاسیس شد.
هدف از تاسیس این کمیته خروج از بنبستی بود که در دوران جنگ سرد میان دو ابرقدرت آن زمان یعنی ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی در توازن هستهای به وجود آمده بود. به گونهای بود که کارشناسان ارشد نظامی به صراحت اعلام کرده بودند در صورت وقوع جنگ هستهای میان دو ابرقدرت ، هر دو طرف جنگ بازنده نهایی خواهند بود، چرا که تسلیحات اتمی در اختیار دو قطب بلوک شرق و غرب برای نابودی کامل موجودات زنده کره زمین برای ۲۵۰بار کفایت میکند.
در میان اعضای این کمیته در دهه ۷۰ میلادی اسامی افرادی چون "نییوت گینریچ" رئیس سابق مجلس نمایندگان ،جورج شولتز وزیر خارجه دولت ریگان ، جان لیبرمن سناتور دموکرات، جان کیل سناتور جمهوریخواه، جوزف شولتز از سناتورهای برجسته آمریکایی، جیمز وولوسی رئیس سابق سازمان جاسوسی آمریکا ،جرج تنت از مدیران برجسته سازمان سیا و مسول بخش خاورمیانه ، جوزف بایدن و مایکل لدین ازعناصر افراطی یهودیان امریکا ، مادلین آلبرایت وزیر خارجه امریکا ، کنت پولاک مدیر تحقیقات مرکز سیاست خاورمیانهای سابان در موسسه بروکینگز و همچنین مدیر موسسه مطالعه خاور نزدیک وابسته به یهودیان هوادار اسراییل "مارک پالمر" از استراتژیستهای امریکایی که در کاخ سفید از وی به عنوان یکی از نوآوران سیاست خارجی امریکا نام برد و کاندولیزا رایس وزیر خارجه کنونی امریکا که در آن زمان قایم مقام پنتاگون در حوزه آسیای قفقاز و اتحادجماهیر شوروی بود دیده میشود.
اعضای این کمیته با منتفی دانستن "جنگ سخت" بین دو ابرقدرت تنها راه به زانو درآوردن رقیب را در "جنگ نرم" و "فروپاشی از درون " طراحی و به مرحله اجرا درآوردند. بر اساس این طرح "جنگ نرم" با اتخاذ راهکارهای "دکترین مهار" ،"نبردرسانهای " و "ساماندهی نافرمانی مدنی" همراه گردید که این استراتژی زودتر از آنچه که تصور میشود به ثمر نشست.
منبع : رجا نیوز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست