دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
مجله ویستا

خزر و مرزهای‌ جدید ایران‌


خزر و مرزهای‌ جدید ایران‌
تا پیش‌ از فروپاشی‌ اتحاد جماهیر شوروی‌، ایران‌ برای‌ حدود دو قرن‌ با همسایه‌یی‌ قدرتمند در مرزهای‌ شمالی‌ خود روبرو بود. امپراتوری‌ روسیه‌، ابرقدرتی‌ كه‌ ایران‌ را به‌ یك‌ رابطه‌ منطقه‌یی‌ ناموزون‌ وادار می‌كرد. اگرچه‌ ایران‌ در برخی‌ از مسائل‌ از همسایگی‌ با یك‌ ابرقدرت‌ سود می‌برده‌ است‌ ولی‌ یقینا رابطه‌ نامتقارنی‌ كه‌ ایران‌ و شوروی‌ سابق‌ داشتند به‌ ایران‌ اجازه‌ حضور فعال‌ در آسیای‌ میانه‌ و حوزه‌ دریای‌ خزر را نمی‌داد. بهره‌برداری‌ ایران‌ از منابع‌ دریای‌ خزر صرفا به‌ صید ماهی‌ و استفاده‌ از راه‌های‌ آن‌ خلاصه‌ شده‌ و بهره‌برداری‌ از دیگر منابع‌ آن‌ در انحصار شوروی‌ سابق‌ بود. این‌ عملكرد با فروپاشی‌ شوروی‌ و تاسیس‌ جمهوری‌هایی‌ مستقل‌ در شمال‌ ایران‌ كاملا زیر و رو شد. از این‌ پس‌، ایران‌ با تعدادی‌ همسایگان‌ كوچك‌ كه‌ هم‌ از نظر قدرت‌ و هم‌ از نظر ماهیت‌ با همسایه‌ قبلی‌ تفاوت‌ داشتند روبرو بود و می‌توانست‌ به‌ مرزهای‌ شمالی‌ خود از منظر جدیدی‌ نگاه‌ كند. بدیهی‌ است‌ این‌ تحول‌ وظایف‌ و مسوولیت‌های‌ جدیدی‌ را برای‌ ایران‌ به‌ همراه‌ داشت‌ كه‌ آنها را بطور خلاصه‌ به‌ چهارگروه‌ می‌توان‌ تقسیم‌ كرد:
۱. ایجاد روابط‌ دوجانبه‌ و چندجانبه‌ با همسایگان‌ شمالی‌ ۲. طرحی‌ نو در بهره‌برداری‌ از منابع‌ دریای‌ خزر ۳. رسیدگی‌ به‌ مسائل‌ امنیتی‌ ۴. چگونگی‌ ایجاد و تحكیم‌ روابط‌ اقتصادی‌.
جهت‌گیری‌ها و عملكردهای‌ ایران‌ در قبال‌ همسایگان‌ شمالی‌اش‌ در دوره‌ بعد از فروپاشی‌ را می‌توان‌ به‌ چهار مرحله‌ تقسیم‌ كرد، مراحلی‌ كه‌ هركدام‌ از نظر رویكرد رسمی‌ دولت‌ ایران‌ قابل‌ شناسایی‌ هستند.
مرحله‌ اول‌: بلندپروازی‌ ابتدایی‌، اولین‌ واكنش‌ ایران‌ به‌ فروپاشی‌ شوروی‌ سابق‌ با نوعی‌ شور و شادی‌ همراه‌ بود. عناصر تشكیل‌دهنده‌ این‌ چشم‌انداز جدید عبارتند از: الف‌) ایجاد نوع‌ جدیدی‌ از روابط‌ با روسیه‌ ب‌) گسترش‌ گستره‌ خاورمیانه‌ ج‌) امكان‌ ایجاد روابط‌ مستقیم‌ با كشورهای‌ شمال‌ دریای‌ خزر. تركیب‌ سه‌ عامل‌ فوق‌ سخن‌ از ایجاد یك‌ قطب‌ جدید در آسیا را به‌ میان‌ می‌آورد.
مرحله‌ دوم‌: اقدامات‌ اولیه‌، اولین‌ خط‌ مشی‌ در این‌ زمینه‌ تلاش‌ برای‌ ادغام‌ هرچه‌ سریعتر جمهوری‌های‌ تازه‌استقلال‌ یافته‌ در سازمان‌های‌ منطقه‌یی‌ و بین‌المللی‌ بود. از جمله‌ اقدامات‌ و ابتكار عمل‌ جمهوری‌ اسلامی‌ عبارت‌ بود از عضویت‌ كشورهای‌ آسیای‌ مركزی‌ و جمهوری‌ آذربایجان‌ كه‌ در اكو مطرح‌ شد.
در چارچوب‌ همین‌ اجلاس‌ بود كه‌ بر نقش‌ اصلی‌ و محوری‌ ایران‌ در ایجاد ارتباط‌ بین‌ این‌ كشورها و اروپا و آسیا تاكید شد و تصریح‌ گردید كه‌ همه‌ چیز باید از ایران‌ بگذرد. لوله‌های‌ نفتی‌، گازی‌، راه‌آهن‌، مسیرهای‌ ارتباطی‌.
مرحله‌ سوم‌: تبیین‌ سیاست‌های‌ منطقه‌یی‌
در جهت‌ تبیین‌ اهداف‌ ایران‌ در ارتباط‌ با جمهوری‌های‌ تازه‌ استقلال‌ یافته‌ با اشاره‌ به‌ اینكه‌ به‌ نظر ما برای‌ تحقق‌ صلح‌ و ثبات‌ در این‌ منطقه‌ وسیع‌ تاكید بر سه‌ عامل‌ ذیل‌ همیشه‌ مورد توجه‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ قرار داشته‌ است‌.
۱. تقویت‌ اكو و سازمان‌های‌ مشابه‌ آن‌ ۲. تاكید بر گاز طبیعی‌ ۳. بهبود راه‌های‌ ارتباطی‌ ۴. ایجاد ظرفیت‌های‌ اقتصادی‌. عامل‌ اصلی‌ توسعه‌ اقتصادی‌ منطقه‌ یعنی‌ ایجاد ظرفیت‌های‌ ترانزیت‌ كالا بیش‌ از هر حوزه‌ دیگری‌ نیازمند سرمایه‌گذاری‌ بخش‌ دولتی‌ ایران‌ و كشورهای‌ تازه‌ استقلال‌ یافته‌ به‌ نظر می‌رسید.
● منافع‌ اقتصادی‌ و استراتژیك‌
ایران‌ در سالهای‌ اخیر محورهای‌ زیر را به‌ عنوان‌ اصول‌ استراتژیك‌ خود مورد توجه‌ قرار داده‌ است‌. الف) همكاری‌ اقتصادی‌ با كشورهای‌ تازه‌ استقلال‌ یافته‌ آسیای‌ مركزی‌ و قفقاز به‌ عنوان‌ عامل‌ شناخته‌ شدن‌ ایران‌ در جامعه‌ بین‌الملل‌ به‌ عنوان‌ یك‌ شریك‌ اقتصادی‌ و عامل‌ توسعه‌ اقتصادی‌ و منطقه‌یی‌.
ب) با تبدیل‌ شدن‌ كشورمان‌ به‌ عامل‌ اصلی‌ ترانزیت‌ منابع‌ خزر به‌ دیگر نقاط‌ جهان‌، ایران‌ به‌ مهره‌ مهم‌ در اقتصاد بین‌المللی‌ تبدیل‌ شده‌ كه‌ خود عاملی‌ خواهد بود در بهبود وضعیت‌ جهانی‌ كشور.
● سایر عناصر در روابط‌
در حالی‌ كه‌ ایجاد جو سالم‌ و لازم‌ برای‌ همكاری‌های‌ اقتصادی‌ ستون‌ اصلی‌ روابط‌ ایران‌ و همسایگان‌ شمالی‌ در آینده‌ خواهد بود ایران‌ از نظر تنش‌زدایی‌ در منطقه‌ نیز فعالیت‌هایی‌ دارد. چشمگیرترین‌ فعالیت‌ ایران‌ در این‌ زمینه‌ میانجیگری‌ بین‌ جمهوری‌ آذربایجان‌ و ارمنستان‌ در اختلاف‌ این‌ دو جمهوری‌ در منطقه‌ قره‌باغ‌ بوده‌ است‌. همچنین‌ تلاش‌های‌ صلح‌جویانه‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ در تاجیكستان‌ كه‌ نهایتا به‌ امضای‌ توافقنامه‌ صلح‌ در تاجیكستان‌ بین‌ دولت‌ و مخالفان‌ آن‌ در این‌ كشور انجامید.
● نتیجه‌گیری‌
با مروری‌ بر رویكرد ایران‌ در روابط‌ خود با همسایگان‌ جدیدش‌ و شناسایی‌ عواملی‌ كه‌ در شكل‌گیری‌ روابط‌ ایران‌ با این‌ كشورها نقش‌ ایفا كرده‌ است‌ می‌توان‌ به‌ این‌ نتیجه‌ رسید كه‌ تجربه‌ كشورمان‌ در ایجاد روابط‌ با همسایگان‌ شمالی‌اش‌ موفق‌ بوده‌ است‌. واقعیت‌ این‌ است‌ كه‌ ایران‌ نه‌ تنها روابط‌ نسبتا خالی‌ از تنش‌ با اكثر همسایگان‌ شمالی‌ دارد بلكه‌ برخی‌ از این‌ روابط‌ در قالب‌ سازمان‌های‌ منطقه‌یی‌ نهادینه‌ شده‌ و از روندی‌ منطقی‌ برخوردارند.
ارزیابی‌ اینكه‌ این‌ موفقیت‌ها مدیون‌ كدام‌ عوامل‌ در سیاست‌ خارجی‌ و منطقه‌یی‌ ایران‌ بوده‌ است‌ كار آسانی‌ نیست‌ چراكه‌ تحولات‌ منطقه‌ با مجموعه‌ گسترده‌یی‌ از تحولات‌ داخلی‌ ایران‌ و نیز كشورهای‌ مجاور همراه‌ بوده‌ است‌.
عامل‌ مهمی‌ كه‌ در روابط‌ ایران‌ با همسایگان‌ شمالی‌ در حال‌ حاضر جایگاه‌ مهمی‌ را به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است‌ مساله‌ رژیم‌ حقوقی‌ دریای‌خزر است‌ در حالی‌كه‌ كشورمان‌ در این‌ مساله‌ همواره‌ این‌ موضع‌ را دنبال‌ كرده‌ است‌ كه‌ تا هنگامی‌كه‌ پنج‌ كشور همجوار تفاهمنامه‌ جدیدی‌ را امضا نكرده‌اند قراردادهای‌ ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ به‌ قوت‌ خود باقی‌ است‌. دیگر كشورها بویژه‌ آذربایجان‌ و قزاقستان‌ كه‌ دارای‌ منابع‌ نفتی‌ در سواحل‌ خود در خزر هستند بدون‌ تفاهم‌ با دیگر همسایگان‌ شروع‌ به‌ بهره‌برداری‌ از این‌ منابع‌ كرده‌اند.
پیگیری‌ موضوعات‌ اقتصادی‌ و استراتژیك‌ برای‌ ایران‌ بسیار مهم‌ است‌ و عنصر اساسی‌ این‌ است‌ كه‌ معادله‌های‌ اقتصادی‌ فعال‌ شده‌ و مسیر ایران‌ به‌ واسطه‌ اقتصادی‌ بودن‌ مورد توجه‌ قرار گیرد. به‌ نظر می‌رسد یكی‌ از عوامل‌ دیگری‌ كه‌ روابط‌ ایران‌ و همسایگانش‌ را در شمال‌ تحت‌ تاثیر قرارداده‌ سیاست‌ امریكا در این‌ منطقه‌ است‌.
یكی‌ از شاخصه‌های‌ سیاست‌ امریكا خنثی‌ كردن‌ سیاست‌های‌ ایران‌ است‌ كه‌ این‌ موضوع‌ را بطور عمده‌ در پشتیبانی‌ امریكا از عبور لوله‌های‌ نفتی‌ از مسیرهایی‌ غیر از ایران‌ شاهد بوده‌ایم‌. امریكا به‌ واسطه‌ متحد منطقه‌یی‌ خود یعنی‌ تركیه‌ در حوزه‌ اقتصادی‌ وفرهنگی‌ با ایران‌ وارد رقابت‌ شده‌ است‌. سیاستگذاران‌ ایرانی‌ تا به‌ حال‌ بیشتر به‌ این‌ امر گرایش‌ داشته‌اند كه‌ با تاكید بر پیوندهای‌ دیرینه‌ و موقعیت‌ ژئواستراتژیك‌ ایران‌ با سیاست‌ امریكا در منطقه‌ مقابله‌ كنند. یكی‌ از عواملی‌ كه‌ پیش‌بینی‌ تحولات‌ آتی‌ را دشوار می‌سازد خط‌ مشی‌ منطقه‌یی‌ روسیه‌ در آینده‌ است‌. مشكلات‌ داخلی‌ روسیه‌ باعث‌ عدم‌ توجه‌ به‌ دریای‌ خزر شده‌ است‌ اما با به‌ جریان‌ افتادن‌ تولید و ایجاد انگیزه‌ اقتصادی‌ و تجاری‌، سیاست‌های‌ روسیه‌ تغییر چشمگیری‌ را نشان‌ می‌دهد. بالاخره‌ بین‌المللی‌ شدن‌ احتمالی‌ آب‌های‌ دریای‌ خزر با ایجاد مناطق‌ ملی‌ و یك‌ منطقه‌ بین‌المللی‌ در میان‌ آن‌ می‌تواند از لحاظ‌ امنیتی‌ مخاطرات‌ جدیدی‌ را برای‌ مرزهای‌ شمالی‌ ایران‌ در برداشته‌ باشد. جنبه‌ مثبت‌ روند روابط‌ ایران‌ در آینده‌ با همسایگان‌ شمالی‌ برمبنای‌ همكاری‌ و مشاركت‌ است‌ لذا می‌توان‌ انتظار داشت‌ كه‌ روند آتی‌ با حداقل‌ تنش‌ و بر مبنای‌ همكاری‌ اقتصادی‌ در حوزه‌ نفت‌ و گاز و ارتباطات‌ پیش‌ می‌رود.
۱. سجادپور ایران‌، آسیای‌ مركزی‌ و قفقاز ۲. خویی‌، حوزه‌ دریای‌ خزر ۳. مطالعات‌ آسیای‌ مركزی‌ شماره‌ ۱
علی‌ اصغر عبدالحمیدی‌
منبع : روزنامه اعتماد