چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
بایستههای تئاتر مقاومت
اشاره: دومین "همایش پژوهشی تئاتر مقاومت" چندی پیش به مدت دو روز با حضور اندیشمندان، صاحبنظران، پژوهشگران، منتقدان و هنرمندان تئاتر در شهر ایلام برگزار شد.
در این همایش بهزاد صدیقی با عنوان علل ضعف نمایشنامهنویسی در تئاتر مقاومت، مسعود توكلی با عنوان آسیبشناسی تئاتر دفاع مقدس، بهناز معزی با عنوان بررسی آماری مفاهیم شخصیت مرد در دهمین جشنواره تئاتر دفاع مقدس، دكتر احمد كامیابی مسك با عنوان تئاتر و ادبیات نهضت مقاومت ملی فرانسه، غلامحسین دریانورد با عنوان جنگ و گوهر نمایش، حسن گلدوست با عنوان فتح تپه خوری، آسیه مبین با عنوان گهواره در سنگر، دكتر مجید سرسنگی با عنوان نسبت تئاتر دفاع مقدس و نمایش مذهبی، دكتر محمود عزیزی با عنوان پیسكاتور و تئاتر جنگ به ایراد سخن پرداختند. همچنین دكتر فرشید ابراهیمیان، دكتر محمدباقر قهرمانی و دكتر علی خبری به عنوان هیأترئیسه بخش اول و دكتر محمود عزیزی، دكتر احمد كامیابیمسك و دكتر حمید صنیعیپور بهعنوان هیأترئیسه دوم و دكتر مجیدسرسنگی به عنوان دبیر علمی و حسین مسافرآستانه به عنوان دبیر همایش حضور داشتند و به كموكیف همایش تئاتر مقاومت پرداختند. بایستههای پژوهشی تئاتر مقاومت عنوان میزگردی بود كه به همراه جلسه پرسش و پاسخ در پایان بخش این همایش برگزار شد. آنچه در ذیل میآید گزارشی از این همایش است.
دومین همایش پژوهشی تئاتر مقاومت فرصت مناسبی بود تا مسؤولان و هنرمندان تئاتر دفاع مقدس به كاستیها و كمبودهای این نوع تئاتر واقف شده و ضعفها و آسیبهای آن شناسایی شوند. در بخش اول این همایش بهزاد صدیقی به عنوان نخستین سخنران با ارائه مقاله خود پیرامون علل ضعف نمایشنامهنویسی تئاتر مقاومت ابتدا ضمن بیان مقدمهای درباره نمایشنامهنویسی جنگ و بیان جملهای از داوید لسكو پژوهشگر تئاتر یادآور شد: نمایشنامهنویسی جنگ یا درامپردازی جنگی تنها به مدد عنصر تخیل و تصور نویسنده نمیتواند مسیر ناهموار آن را طی كند بلكه این مسیر با آگاهی تام و تمام از مقوله جنگ، روحیه نظامیگری و مسائل مرتبط یا متأثر از جنگ و نیز با شناخت و تسلط بر هنر نمایشنامهنویسی هموار میشود و میتواند دایره آن را گسترش داده و موقعیتهای نمایشی آن را به چالش با مخاطب یا تماشاگر واگذارد.
وی در ادامه با تأكید بر تأثیر عنصر تحقیق و پژوهش در نمایشنامهنویسی جنگی و جای خالی این مهم در مقوله نمایشنامهنویسی گفت: مطالعه درامنویسی در تاریخ جنگ و مسائل مرتبط با آن و نیز مطالعات عمیق و گسترده در خاطرات سربازان، رزمندگان و فرماندهان جنگ به همراه تحقیقات میدانی او میتواند شعاع موضوعهای نمایشنامهنویسی و دامنه تأثیرات آن را گسترش داده و زوایای پیدا و ناپیدای درامجنگی را بیش از پیش در روی صحنه و دنیای درامنویسی محقق سازد.
این منتقد و پژوهشگر تئاتر همچنین در ادامه اضافه كرد: متأسفانه در بسیاری از نمایشنامههای جنگی كه در سالهای پس از جنگ نوشته شده میتوان ضعفهای ساختاری و تكنیكی نمایشنامهنویسی را به روشنی دید ضعفهایی در عناصری همچون شخصیتپردازی، صحنهپردازی، دیالوگنویسی و زبان ایدهها و تمهای نمایشی و حتی قصهپردازی و موقعیتهای نمایشی.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تأكید كرد: به جرأت میتوان گفت اغلب نمایشنامهنویسان جنگی ما ابعاد جنگ در دوران جنگ و بعد از آن را به درستی نمیشناسند. نمایشنامهنویسی جنگ باید كل قصه جنگی یا مربوط به جنگ خود را در مكانیسمهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی ارزیابی كرده و بر اساس چنین تحلیلی قدرت بازنمایی موضوعهای خود را پیدا كند.
داوید لسكو معتقد است تصمیم برشت دیگر این نیست كه جنگ را به عنوان یك چیز كاملاً جدا یا حادثه ناب موضوع تئاتر خود قرار دهد. در آثار او جنگ هرگز به خودی خود نشان داده نشده است بلكه همیشه در ارتباط با روندهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی كه شرایط آن را فراهم میآورند، به نمایش درآمده است.
صدیقی از سانسور یا خودسانسوری و فراتر نرفتن از خطوط قرمز به عنوان چهارمین عامل ضعف در نمایشنامهنویسی تئاتر مقاومت یادكرد و در این باره گفت: مقوله جنگ جدا از ارزشهای نابش و خاطرات بیبدیلش، مقولهای نیست كه بتوان با تصویر غیرواقعی و حقیقی آن را پیشروی نسل امروز و نسلهای بعدی قرار داد زیرا دوران مقاومت دورانی توأم با سختیها، ناموفقیتها، ندانمكاریها، كمتجربگیها و نیز پیروزیها، استواریها و فداكاریها و ایثارگریها هم هست. از این رو نباید نویسنده و نمایشنامهنویس را دچار محدودیتهایی كنیم كه او مجبور شود تن به خواستههایی مخالف میل خود و جامعه پیرامونش بدهد.
این نویسنده و منتقد تئاتر در پایان سخنان خود با تأكید بر اینكه حمایت نكردن از نمایشنامهنویسان جنگ سبب میشود تا آنان به نوشتن آثار سفارشی یا بیهویت و تكراری پناه بیاورند و همه مسؤولان فرهنگی و متولیان و دستاندركاران تئاتر موظفند تا از او حمایت كنند، گفت: نمایشنامهنویسی جنگی یا تئاتر مقاومت زمانی میتواند بر قلههای نمایشنامهنویسی كشورمان قرار گیرد كه در پی رفع این موانع و مشكلات و ضعفها باشیم وگرنه جز تكرار مكررات و گاه جز تكنگاریهایی كه به تعداد انگشتان حتی یك دست هم نمیرسد، سوسوی ستاره دیگری را نخواهیم دید زیرا كه جرقه تنها برای رسیدن به جایگاه حرفهای و شایسته و بایسته نمایشنامهنویسی جنگی یا درامپردازی مقاومت كافی نیست.
مسعود توكلی دیگر سخنران این همایش طی سخنانی به آسیبشناسی تئاتر دفاع مقدس پرداخت و در ابتدا با اشاره به این مسأله تا زمانی كه تعریف جامعی از تئاتر جامعی از تئاتر دفاع مقدس ارائه ندهیم، نمیتوان اینگونه تئاتری را در كشورمان آسیبشناسی كرد، درخصوص تعریف این نوع تئاتر گفت: تئاتر دفاع مقدس گونهای تئاتر در كشور ماست كه در آن ارزشهای انسانی رزمندگان یا خانواده ایرانی به شیوهای دراماتیك و نمایشی به روی صحنه میروند. بنابراین اینگونه نمایش در درجه نخست باید ویژگیها و عناصر هنر تئاتر در آن جاری و ساری باشد.
توكلی در ادامه افزود: آنچه مشخص است این است كه تئاتر دفاع مقدس در ایران هنری تحمیلی نیست چه بسا اگر اینگونه بود پس از نزدیك به یك ربع قرن كه از آغاز جنگ ایران و عراق میگذرد، میبایست اثری از اینگونه تئاتری وجود نمیداشت.
توكلی با بیان این مطلب كه نمیخواهیم بگوییم كه تئاتر دفاع مقدس در كشور ما ایدهآل و آرمانی متولد شد و به بلوغ رسید، گفت: ما تنها میخواهیم یادآوری كنیم كه این تئاتر از كدام تاریخ و تمدن و با كدام پشتوانه فكری و اندیشگی ریشه گسترانده است. اما همواره باید به این سؤال پاسخی درخور داد كه وضعیت موجود تئاتر دفاع مقدس چگونه است؟ كمیت و كیفیت آن در چه سطحی است؟
این نویسنده و منتقد تئاتر در بخش دیگری از سخنان خود نمایشهای تئاتر مقدس را به دوره هشتساله دفاع مقدس (۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷) و دوران پس از جنگ (۱۳۶۷ تاكنون) تقسیمبندی كرد و درباره این نوع نمایشها در زمان جنگ گفت: در این نمایشها دو هدف اساسی و عمده موردنظر بود، یكی ایجاد انگیزه برای كسانی كه توان و استعداد نبرد با دشمن را داشتند و دیگری تقویت روحیه رزمندگان ایرانی. البته شاخصه اصلی نمایشهای دوران جنگ این بود كه این نمایشها غالباً تبلیغی بودند.
وی درباره نمایشهای دفاع مقدس در دوران پس از جنگ اضافه كرد: اكنون پس از گذشت ۱۶ سال از زمان پایان جنگ تئاتر دفاع مقدس بیشتر در قالب جشنوارهها مطرح میشود. نمایشهای جشنوارههای منطقهای و جشنوارههای سراسری تئاتر دفاع مقدس از سوی مسؤولان تئاتر كشور جدی تلقی نمیشود و بنابراین تعجبی ندارد كه برخی از سالها به علت نبود بودجه لازم یا نبود هماهنگی میان نهادها و سازمانهای حامی اینگونه تئاتری، جشنواره برگزار شود.
توكلی همچنین یادآور شد: از سوی دیگر گویا تئاتر دفاع مقدس به تئاتر صحنهای ختم شده است و رسانهای مانند رادیو و تلویزیون در این زمینه وظیفه و تعهدی ندارد. نمایش رادیویی و تئاتر تلویزیونی یا تلهتئاتر وضعیت بغرنجی در سالهای اخیر پیدا كردهاند و در میان معدود آثاری كه از رادیو و تلویزیون پخش شدهاند، نمایشهای دفاع مقدس كمترین نمایشهای رادیویی و تلویزیونی را تشكیل میدهند. این در حالی است كه زبان هنر میتواند هر موضوعی را ماندگار كند.
در چنین روزگاری كسانی هم كه در زمینه تئاتر دفاع مقدس فعالیت میكنند، محك جدی نخوردهاند و در بیرونقی بازار كارایی خود را عرضه كردهاند.
این نویسنده و پژوهشگر در ادامه به ترسیم وضعیت مطلوب و آرمانی تئاتر دفاع مقدس پرداخت و در خصوص مشكلات پیشروی آن بهطور مبسوط سخن گفت و در این باره گفت: تئاتر دفاع مقدس متولی مشخصی ندارد و نهادها و سازمانهای مختلف بخشی از این وظایف و مسؤولیتها را انجام میدهند. به عبارتی پراكندگی مدیریتی، تمركز مدیریتی را عرصه تئاتر دفاع مقدس را از بین برده است. تئاتر دفاع مقدس دارای بودجه مشخصی نیست و هر سال متناسب با اوضاع و شرایط جامعه تغییر مییابد.
سختگیریها و محدودیتهایی در اجرای تئاتر دفاع مقدس اعمال میشود و از همین رو جسارت و نوآوری و خلاقیت در اینگونه تئاتری جلوهای ندارد. جشنواره تئاتر دفاع مقدس دچار روزمرگی و دور تسلسل شده و هر سال برگزار میشود بیآنكه گشایش یا پیشرفت قابلتوجهی در نحوه برگزاری و كیفیت نمایشها ایجاد شود. تئاتر دفاع مقدس در سالهای اخیر دچار ركود و سكون شده است، از زندگی واقعی رزمندگان فاصله گرفته و اسیر شعارزدگی و محتواگرایی مفرط شده است.اجرای عمومی نمایشهای دفاع مقدس اندك است و همین امر سبب شده تا رونقی در اینگونه نمایشی وجود نداشته است.
مسعود توكلی در سخنان پایانی خود در این باره راهكارهای برون رفت از وضعیت نامطلوب دفاع مقدس را برشمرد و پیشنهادهایی را همچون تأسیس پژوهشكده تئاتر دفاع مقدس، اجازه برای آزمون خطای بیشتر به نمایشنامهنویسان و كارگردانهای تئاتر دفاعمقدس، تلاش برای تشكیل گروههای حرفهای تئاتر دفاع مقدس، نادیده نگرفتن گروههای تئاتر دانشجویی برای پویایی و نشاط و ایجاد زمینه آشنایی و ارتباط گروههای تئاتری با كسانی كه در جنگ شركت داشته یا به خوبی با آن آشنایی دارند.
بهناز معزی كه با عنوان بررسی آماری مفاهیم شخصیت مرد در دهمین جشنواره تئاتر دفاع مقدس به ایراد سخن پرداخته بود در ابتدا یادآور شد: عنوان شخصیت مرد برای تحلیل در نمایشنامههای جنگ ایران و عراق یك انتخاب است تا بتوان با در نظر گرفتن شخصیت در موقعیتهای مختلف جنگی، به یك عنصر جزییتر و تحلیل كاملتر در بین اینگونه آثار رسید. برای اینمنظور و جزئیتر شدن آن مفاهیمی برای شخصیت مرد در نمایشنامههای جنگ ایران و عراق در نظر گرفته شده است كه با چهار واژه رزمنده، جانباز، شهید و آزاده عنوانبندی شده است و با استناد به نظریات روانشناسی شخصیت و جامعهشناسی ادبیات مقاومت بررسی آماری و مفهومی در ۱۲۰ نمایشنامه به انجام رساندهام.
وی در ادامه افزود: با بررسی ۱۲۰ متن نمایشی دهمین تئاتر دفاع مقدس تعداد ۴۸ متن شخصیتهای آن زن، كودك، عروسكی و غیرانسانی، نیروهای مردمی و خارج از فضا و بستر جنگ بودند و تعداد ۷۲ اثر شخصیت مرد با مفاهیم رزمنده، جانباز، شهید و آزاده موضوعبندی شدهاند.
معزی همچنین گفت: بررسی و آمار این مفاهیم در متون پذیرفته شده دهمین جشنواره تئاتر دفاع مقدس نشان میدهد بیشترین نمایشنامهها با مفهوم شخصیت مرد به عنوان "رزمنده" در جبهه و جنگ و در شهرهاست و كمترین مضامین نیز درباره آزادگان و اسراست. از تعداد ۷۲ نمایشنامه خوانده تحت این موارد وجود دارد: ۲۹ نمایشنامه با موضوع رزمنده، ۲۵ نمایشنامه با موضوع جانباز، ۱۳ نمایشنامه با موضوع شهید و پنج نمایشنامه با موضوع آزاده و اسیر.وی گفت: در این بررسی جمشید خانیان با شش اثر به عنوان بیشترین نویسنده منتخبی گروهها و نمایشنامه دهانی پر از كلاغ اثر این نویسنده با ۹ مورد انتخاب به عنوان بیشترین متن انتخاب شده از سوی گروهها اعلام شده است.
معزی در بخش نتیجهگیری از موضوع پژوهشی خود گفت: اغلب شخصیتهای مرد در این متون (۱۲۰ نمایشنامه) به سادگی به معنویت و شهادت میرسند كه بیشتر با اراده نویسنده است تا كشمكش و درگیری دراماتیك این شخصیتها در هر لحظه و هر زمان و هر مكان كه اراده كنند میمیرند و این ضعف عنصر باورپذیری مخاطب را از متون میگیرد. اغلب شخصیتها البته اگر به عنوان شخصیت شناخته شوند از وسط ماجرا میآیند و در پایان نمایشنامه رها میشوند. نسبت معنوی و بعد شهودی در اغلب آثار دیده میشود كه یا به دلیل عدم درك نویسنده و یا زمینی پرداختن به شخصیت مینوی یك شخصیت مضحك و بعضاً بیمزه خلق میشوند كه جذابیتی ایجاد نمیكنند. تأكید بر مستندات اغراق شده یا ابعاد ذهنی و معنوی باورناپذیر برای موقعیتها خلق میشوند كه در جریان آن شخصیت شكل نمیگیرد.
وی در پایان گفت: درگیری شخصیتها در این متون نمایشی بهتر از دیگر وجهههای دراماتیك نمایشنامههای پرداخت شده است كه معمولاً هم این درگیری شخصیتها با خودشان است تا با كل جامعه.
دكتر احمد كامیابیمسك آخرین سخنران بخش اول این همایش به بررسی تئاتر و ادبیات نهضت مقاومت ملی فرانسه پرداخت و در آغاز سخنان خود ضمن برشمردن ویژگیهای میهندوستی و آزادیخواهی فرانسویها درخصوص پیدایش جنگ جهانی اول و دوم گفت: فرانسویان هم مانند سایر ملتها با همسایگان شان اختلاف و جنگ داشتهاند اما سختترین آنها جنگهای اول و دوم جهانی بوده است، زیرا در سایه پیشرفتهای فنی و صنعتی همه كشورهای اروپایی سلاح های جدید و بهخصوص سلاحهای سنگین كشتارجمعی داشتند و در نتیجه كشت و كشتار فراوانتر بود و خرابی نیز بیشتر.
وی در ادامه اضافه كرد: ملت فرانسه در زمان جنگ بهطور یكپارچه از فرانسوی گرفته تا خارجیانی كه تبعه آنجا شده بودند و یا در آنجا زندگی میكردند از دهقان و كشاورز گرفته تا كارگر و كارخانهدار و سرمایهدار بهخصوص آرسیتوكراتها، روشنفكران و هنرمندان دوش به دوش هم از سرزمینشان دفاع میكردند.
دكتر كامیابی مسك در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به حضور هنرمندان تئاتر در جنگ جهانی اول و دوم و دفاع آنان از میهنشان و با اشاره به شاعرانی همچون آپولینر و سنتاگزوپری كه جانشان را در راه دفاع از جنگ فدا كردند، گفت: فیلیپ بورن استاد كرسی تاریخ در دانشگاه سوئیس معتقد است مقاومت كردن یك عمل است و نه یك احساس از زمانی كه انسانی به عمل میپردازد جزو نیروی مقاومت به حساب میآید.
این استاد دانشگاه همچنین گفت: ساموئل بكت نمایشنامهنویس مشهور ایرلندیالاصل فرانسوی از این نوع صندوقپستیها بود كه وظایفش را به نحو احسن انجام داد و در منطقه وكلوز در جنوب فرانسه كه در نمایشنامه چشم به راه گودو نیز از آن نام برده است، رابط بین اعضا و سران نهضت مقاومت ملی فرانسه بود.
این پژوهشگر و نویسنده تئاتر با اشاره به این مطلب كه فعالیت تئاتر پس از آزادی فرانسه از اشغال آلمانها دوباره آغاز شد و نمایشنامهنویسان به توضیح و روایت مسائل جنگ و تجزیه و تحلیل آن پرداختند گفت: سارتر در سالهای جنگ جهانی دوم در سه مقطع تاریخی تریلوژی راه آزادی را نوشت و خطر جنگ دوران اشغال و درام آزادی (سن عقل) كه در سال ۱۹۴۵ از او منتشر شد. او در اثر خود معلم فلسفهای به نام مایتو را تصویر میكند كه درمییابد دفاع فلسفی او از آزادی در موقعیت پیچیده سیاسی و شخصیتیای كه او پیدا كرده است، روز به روز امكان تحقق كمتری مییابد.
كامیابی همچنین از آلبركامو به عنوان دیگر نمایشنامهنویسی یاد كرد كه در سال ۱۹۴۲ در لیون و پاریس وارد فعالیتهای ضدجنگ شد و فرناندو آرابال نمایشنامهنویس اسپانیاییالاصل فرانسوی را به عنوان نمایشنامهنویس ضدجنگ دیگری معرفی كرد كه در سالهای پس از جنگ آن را نوشت و به روی صحنه آورد و درخصوص دیگر نویسندگان نمایشی گفت: بعضی از نویسندگان (فرانسوی) به انتقاد از حكومت جدید و دادگاههای صحرایی برای تنبیه همكاریكنندگان پرداختند. از آن جمله ژان آنوی كه دوست نویسندهاش را كه با پتنیستها همكاری كرده و به اعدام محكوم شده بود، به تندرویهای آزادیخواهان تاخت و در نمایشنامه بیتوسی بیچاره آنها را با جلاد انقلاب كبیر فرانسه یعنی روبسپیر مقایسه كرد و از این كه در چنین موقعیتهایی بسیاری از مردم سوء استفاده كرده و با مخالفین خود تسویه حساب میكنند انتقاد كرد و بالاخره مارسل پاینوی نیز با نمایشنامه فروشندگان افتخار به انتقاد از كسانی كه از نام شهدا سوءاستفاده میكنند، میپردازد.
احمد كامیابی مسك در پایان متذكر شد: تئاتر هنری اجتماعی است و بیچیزترین آن از لحاظ دكور، لباس و عوامل صحنه به مكان نیاز دارد و چون هنری گویاست، نمیتوان مخفیانه نمایشی را به صحنه برد. بنابراین تئاتر فقط میتواند در زمان صلح وظیفهاش را كه پالایش روان و تربیت مردم برای میهندوستی و در عین حال صلحطلبی و انسانیت است، انجام دهد.
جنگ و گوهر نمایش عنوان سخنان غلامحسین دریانورد نمایشنامهنویس و پژوهشگر تئاتر بود كه در بخش دوم این همایش به عنوان اولین سخنران ارائه شد. وی در ابتدا یادآور شد: در عرصه سیاست و اجتماع، جنگ بزرگترین تجلی ناامنی است. پدیده جنگ ضمن نابودی جان و مال، فشار روحی و روانی وسیع و شدیدی ایجاد میكند. آلن بیرو در كتاب فرهنگ علوم اجتماعی جنگ (Wav) كه به معنای آزمون نیرو با استفاده از اسلحه بین ملتها جنگ با خارجی یا گروههای رقیب در داخل یك كشور جنگ داخلی تعریف كرده است.
دریانورد در ادامه به تعریف جنگ از نگاه جی.سی.كوپر در كتاب فرهنگ مصور نمادهای سنتی و تعریف جنگ در فرهنگ دهخدا و تعریف جنگ از نگاه كریس هیبلزیگری در كتاب جنگ پستمدرن او پرداخت و درخصوص ستیز و گوهر نمایش در اسطورهها و قصههاای آفرینش گفت: در اسطورهها و قصههای آفرینش جنبهها و جلوههای نمایشی فراوانی به چشم میخورد به خصوص در اساطیری كه جنگ و كشمكش و نبرد در نقشه داستانی آنها ركن اساسی را بازی میكند. آیینهای زرتشت، مانوی، اساطیر هندی، چینی، ژاپنی، آزتك و مایای، سرخ پوستان ایروكوا و بینالنهرین،آشور و بابل، مصری، عبری، آفریقایی، استرالیایی، یونانی و همچنین تورات و قرآن هر یك قصههای خاص خود پیرامون آفرینش و جهان و انسان و موجودات دارند.
در قصه آفرینش در آیین زرتشتی و بیشتر آیینها و اسطورهها رویارویی دو نیروی خیر و شر و یا ستیز، كه از آن به عنوان گوهر و ریشه نمایش و نمایشنامه نام بردهاند، كاملاً برجسته مینماید.
وی در ادامه افزود: بناندیشه اصلی در قصه آفرینش زرتشتی جنگ بین اهورمزد و اهریمن یا همان خیر و شر است و در نقشه داستانی آن نیز همین مقابله و رودررویی و یا همان جنگ بین خیر و شر به وضوح نمایان است.
دریانورد با اشاره به خیر و شر در قصه آفرینش دو عنصر اهورمزد و اهریمن است و در قصه آفرینش مانوی این دو عنصر تاریك و روشنایی است گفت: همانطور كه در اسطورههای یونان نیز روشنایی و تاریكی وجود دارد و در اسطوره پرومته، برای یاری دادن انسان، آتش مقدس را از بارگاه زئوس و دیگر خدایان میدزدد و در اساطیر چین جنگ تاریكی ین و روشنایی یانگ دیده میشود و در اساطیر آشوری، بابلی ما شاهد نبرد قیامت غول كوه پیكر درشت با مردوك ایزد روشنایی هستیم، در قصه آفرینش سرخ پوستان ایروكوا رویارویی و ستیز دو نیرو این بار در هیأت دو برادر بد اندیش و نیكاندیش خود را نشان میدهد.
دریانورد همچنین با اشاره به قصه جنگ تروا و یادآوری این نكته كه ادیت همیلتون در كتاب سیری در اساطیر یونان و رم به غیر از ایلیاد با رجوع به نمایشنامهها و كتابهای آگاممنون، زنانتروا، اونون، انهاید، مرگ آژاكس و... با جزئیات بیشتری روایت میكند، گفت: جنگ در این قصهها جنبههای نمایشی قویای دارد كه بعدها نمونههایی از آن را در جنگهایی كه در تاریخ قدیم و معاصر رخ داده است، دیده و نمونه كوچكتر آن را در رفتار رزمندگان هشت سال جنگ تحمیلی مشاهده میكنیم.
حسن گلدوست نیز در بخش دوم همایش تئاتر مقاومت در سخنان خود با اشاره به جنگهای صلیبی در دوران رنسانس و نهضت ابزورد در تئاتر، تاكیدكرد تا زمانی كه ساختارشكنی در تئاتر دفاع مقدس نشود، این نوع تئاتر بر قلهها دست نخواهد یافت. وی همچنین به این مسأله اشاره كرد كه در تئاتر دفاع مقدس وجود زنان به عنوان تأثیرگذار نادیده انگاشته شده است و به همین دلیل زنان در تئاتر دفاع مقدس از جایگاه خاصی برخوردار نیستند.آسیه مبین دیگر سخنران این بخش نیز با عنوان گهواره در سنگر، مقاله خود را ارائه داد. وی در ابتدا نگاه عمومی قرآن به زن را یادآور شد و با اشاره به آیات شریفه قرآن گفت: این نیرو در حد ذات بسیار مثمرثمر است اما زمانی كه در مراتب نازله به كار میرود موجب تباهیهای بزرگ خواهد شد.
مبین درخصوص نظرگاههای فمنیستی درخصوص نادیده انگاشتن زن گفت: كار جامعهشناسی عمدتاً تحقیق درباره مردان و به تبع آن نظریهپردازی برای مردان بوده است. یافتههای پژوهشهایی كه فقط روی مردان مطالعه شده است به همه مردم تعمیم داده شده است. موزهها و مباحث مورد توجه زنان همواره نادیده گرفته شده و بیاهمیت تلقی میشوند. هرگاه زنان در تحقیق گنجانده میشوند، تصویری تحریف شده و حاكی از پیشداوری جنسی دارند. جنس و جنسیت بهندرت در مطالعات جامعه شناسی متغیرهای تبیینگر مهمی تلقی میشوند. نابرابریهای میان مردان و زنان ذاتی و اجتنابناپذیر فرض میشود.
وی در ادامه درخصوص این مبحث چنین نتیجهگیری كرد با نگاه نقد تفكرات مردمحورانه در حوزه جامعهشناختی و بهرغم گوشزد نمودن نخبگان ادبیات نمایشی جهان، به واسطه به ورطه كلیشه افتادن و توجه نكردن نویسندگان دفاع مقدس از این ظرفیت عظیم چشم پوشی شده است.
مبین همچنین ضمن اشاره به جایگاه شخصیتهای زن در آثار ادبیات دراماتیك جهان و آثاری از نویسندگانی همچون شكسپیر و سوفوكل و اورپید یادآور شد كه اینها نشان میدهد كه متفكرین و هنرمندان آگاهانه به تاثیر عظیم زن در رخدادهای بزرگ اجتماعی تأكید دارند.
این نویسنده تئاتر در بخش دوم سخنان خود به حضور زنان در عرصه دفاع مقدس پرداخت و در خصوص حضور آنان در عرصه نمایشنامههای دفاع مقدس گفت: متأسفانه اغلب نمایشنامهنویسان تئاتر دفاع مقدس فراموش كردهاند كه آنچه كنش دراماتیك اثر را تأثیرگذار مینماید و هویت عاشقانه میبخشد، عاشقانه زنانه است.
مبین در پایان گفت: تكیه به تكنیك ادبیات نمایشی و استفاده از دستاوردهای بزرگان گذشته راهی است یكطرفه كه در بازگشت از آن ادبیات نمایشی دفاع مقدس را از این گنجینه عظیم دروننمایی حادثه، محروم میكنیم دیگر تصمیم با ماست.
دكتر مجید سرسنگی آخرین سخنران این همایش طی سخنانی به بررسی نسبت تئاتر دفاع مقدس و نمایش مذهبی پرداخت و در مقدسه سخنان خود گفت: تئاتر دفاع مقدس یعنی گونهای تئاتر كه مربوط به وقایع و حوادث دفاع مردم ایران در مقابل تهاجم نظامیان عراقی است از همان آغاز پیدایش در افكار عمومی، از جمله هنرمندان در قلمرو نمایش مذهبی طبقهبندی شده است.
سرسنگی در ادامه به تعاریف نمایش مذهبی پرداخت و درخصوص پیدایش آیینهای نمایشی مذهبی گفت: بسیاری از محققین بر این باورند كه تئاتر از دل آیینهای مذهبی پدید آمد كه به صورتی قوی از عناصر نمایشی بهره میگرفتند. نظریه منشاء آیینی تئاتر به عنوان موضوعی جدی در تاریخ این هنر از ابتدا تاكنون در پی تفسیر شكلگیری هنر تئاتر بر اساس ساختاری نمایشی بوده است كه نمایانگر تلاش بشر برای ارتباط با نیروهای ناشناخته یا فوق انسانی از راه نمایش بیرونی یا درونی و اندیشه مذهبی اوست. از این منظر نمایش به عنوان هنری خاص در كنار سایر هنرهای انسان ساخته به جنبه روحانی زندگانی بشر در رابطه او با نیروهای فوقطبیعه بازمیگردد.
این استاد دانشگاه در ادامه همچنین ویژگیهای نمایشهای مذهبی را برشمرد، به موضوع، شخصیت، مشاركت تماشاگر در نمایش، وسعت دایره مخاطبین، محیط فیزیكی اجرای نمایش و نمادگرایی در این نوع نمایشها پرداخت و درباره شخصیتها در تئاتر دفاع مقدس گفت: شخصیتها در تئاتر دفاع مقدس برخلاف طبقهبندی انجام شده از شخصیتهای نمایشهای مذهبی، انسانهایی عادی با شیوه شخصیتپردازی كلاسیك و دارای هویتی جغرافیایی، عقیدتی و اجتماعی هستند. نكته قابل توجه در رابطه با شخصیتهای دفاع مقدس آن است كه هر چه ما از دوران جنگ و نمایشهایی كه بر اساس موضوعات مربوط به مقابله نیروهای دو كشور با یكدیگر تنظیم شدهاند، دور میشویم، هاله اسطوره مسلكی شخصیتها كمرنگ تر شده و بر وجوهات این جهانی آنها افزوده میشود.
دكتر سرسنگی تأكید كرد: تئاتر دفاع مقدس برخلاف این ویژگی كه ذكر كردم، چندان به دنبال فضاهای خاص اجرای خود نبوده است، عمده تئاترهای این حوزه در سالنها و آمفیتئاترهایی بر روی صحنه رفتهاند كه محصول تفكر خاص تئاتر غربی است.
وی در پایان افزود: علیرغم تصور عمومی نمیتوان تئاتر دفاع مقدس را در گروه نمایشهای مذهبی جای داد. با این وجود، به علت تأثیرپذیریهای تئاتر دفاع مقدس از مبانی ایدئولوژیك یك حكومت دینی و نشانههایی كه در برخی از موارد آن را شبیه به یك نمایش مذهبی میكند، ممكن است این قابلیت را داشته باشد تا با استفاده از عناصر نمایشهای مذهبی خود را به اینگونه نمایشها نزدیك كند.
پیوند تئاتر دفاع مقدس با ذهنیت دینی و آیینی مخاطبین، این نوع از تئاتر را به منبعی متصل خواهد كرد كه كمترین نتیجهاش پذیرش عمومی از سوی تماشاگران است.
گفتنی است در پایان این همایش میزگردی با عنوان بایستههای پژوهشی تئاتر مقاومت با حضور دكتر محمود عزیزی، دكتر مجید سرسنگی، حسین مسافرآستانه، دكتر احمد كامیابیمسك، دكتر فرشید ابراهیمیان، دكتر محمدباقر قهرمانی و... برگزار شد و مورد توجه مدعوین قرار گرفت.
منیژه فریدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست