جمعه, ۳۰ شهریور, ۱۴۰۳ / 20 September, 2024
مجله ویستا
فرجام گردش به راست
در روزهای گذشته بالاخره پس از یك دهه تونی بلر صحنه قدرت را به رقیب درونحزبیاش گوردون براون واگذار كرد. در چرخشهای دموكراتیك قدرت، رفتن یك فرد و آمدن فردی دیگر اتفاقی طبیعی است، ولی حضور طولانیمدت بلر در بالاترین سطح قدرت در بریتانیا - با توجه به تاثیری كه این سطح از قدرت نه فقط در بریتانیا كه در مناسبات جهانی دارد - و در نهایت خروج داوطلبانه او حاوی عبرتهایی است كه پرداختن به آنها را ضرورت میبخشد:
۱) برخلاف كشورهایی مثل ایالات متحده كه رئیسجمهور برای حضور در قدرت، محدودیت زمانی حداكثر ۸ ساله دارد؛ نخستوزیر بریتانیا مادامیكه حزبش بتواند اكثریت كرسیهای مجلس عوام را از آن خود كند، میتواند در سمت خود باقی باشد. حزب كارگر در ۳ انتخابات پیاپی سراسری این اكثریت را كسب كرده بود، در نتیجه آقای بلر میتوانست ركورد زمان نخستوزیری خود را ۱۵ ساله كند. چنین احتمالی یكی از چالشهای سیستم دموكراسی در بریتانیاست. در واقع منتقدان این سیستم معتقدند ساز و كاری كه یك فرد در آن بتواند برای مدت زمان طولانی در قدرت باقی بماند برخلاف فلسفه دموكراسی است و امكان برهم زدن توازنهای رقابت را تشدید میكند. مخالفان این انتقاد هم استدلال میكنند كه حضور طولانیمدت یك فرد در قدرت چون بر اساس قواعد دموكراتیك است پس اشكالی ندارد. در برابر منتقدان اظهار میدارند كه وجود چنین سیستمی از غلظت دموكراسی میكاهد.
یكی از مثالهای مشهور در این زمینه همراهی تونی بلر با آمریكا در اشغال عراق بود. نظرسنجیها از مخالفت اكثریت مردم بریتانیا با این اقدام گواهی میدادند و تظاهرات میلیونی در مخالفت با این اقدام در لندن به راه افتاد، ولی نخستوزیر برخلاف تمایل آشكار مردم - كه به آن هم اذعان داشت - به كار خودش ادامه داد. منتقدان اعتقاد دارند سیستم موجود شكاف گسترده بین افكار عمومی و دولت منتخب را امكانپذیر میسازد.
۲) در همه انواع دموكراسی كسی كه از مردم رایشان را طلب میكند به سادگی حاضر نخواهد شد قدرت خود را پیش از انقضای مهلت مسوولیتش واگذار كند. در واقع مردم به حزب یا یك فرد رای میدهند تا تمام تلاش خود را به كار گیرد و شعارهایی را كه وعده داده محقق سازد. واگذار كردن داوطلبانه مسوولیت به بهانه اینكه شرایط برای تحقق شعارها میسر نیست و یا مقاومتها بر سر آن زیاد است؛ قبل از آنكه صادقانه تلقی و پذیرفته شود امری عافیتطلبانه و فرار از مسوولیت ارزیابی خواهد شد. آنچه درباره آقای بلر انتقادبرانگیز شده بود اینكه ادامه حضورش به موقعیت حزب كارگر نزد افكار عمومی آسیب جدی وارد میكرد.
او آنقدر در این راه سماجت كرد كه حزبش در انتخابات شوراهای شهر شكست سنگینی را متحمل شد. به عبارت دیگر حضور او در قدرت تا جایی مطلوب بود كه محبوبیت شخصی او در موازات محبوبیت حزبش قرار داشت. از زمانی كه این روند جهت معكوس به خود گرفت او باید قدرت را به رقیب حزبیاش واگذار میكرد.
۳) در یك تحقیق خواندم همه افرادی كه در بریتانیا وارد قدرت میشوند پس از مدت كوتاهی خصیصههای محافظهكارانه در آنها قوت مییابد. این البته جزو شرایط پایدار كردن قدرت است كه رادیكالترین رهبران را هم پس از به قدرت رسیدن به درصدی از مصلحتگرایی و محافظهكاری وامیدارد. با این گفته میزان چرخش به راست در مورد آقای بلر در دوران ۱۰ ساله مسوولیتش شگفتانگیز است. مقایسه شعار و رفتار او در سال ۱۹۹۷ كه به قدرت رسید تا روزهای گذشته كه آن را ترك كرد، غیرقابل باور است. او در این باره میتواند نمونهای تاریخی باشد. شدت راستگرایی او به قدری بود كه در چند انتخابات گذشته تفاوتهای حزب محافظهكار با حزب كارگر به پارهای جزئیات تقلیل یافته بود.
طبق سنت منطقی از قدیم احزاب محافظهكار آمریكا و بریتانیا پشتیبان هم و احزاب دموكرات و كارگر نیز یاریرسان یكدیگر بودهاند. آقای بلر در سالهای گذشته آنقدر به راست گرایش یافت كه این نظام منطقی را دگرگون ساخت و متحد نومحافظهكاران آمریكا شد و آنان نیز او را بر رقیبش در حزب محافظهكار ترجیح میدادند. البته نظام سیاسی جهان پس از فروپاشی اتحاد شوروی مجموعا به راست گرایش یافته است و این روند با تضعیف ایدئولوژی چپ چندان عجیب هم نیست ولی چنانچه فراكسیون راست در حزب كارگر آنقدر بر بخش چپ تفوق یابد كه هویت آن حزب را تحت تاثیر خود قرار دهد باید گفت كه تفاوت اصولی بین دو حزب به سمت حداقل میل میكند و در نتیجه رقابتها در آینده بیشتر از آنكه به مرام احزاب تعلق گیرد به خصوصیات چهرهها و میزان محبوبیت آنها فرو كاسته خواهد شد.
۴) نظام تاریخ به گونهای است كه اكسیر جاودانی قدرت در آن افسانهای بیش نیست. هر قدرتی دیر یا زود روزی به پایان خواهد رسید و آنچه باقی خواهد ماند صفحات تاریخ و نیز قضاوتی است كه در آیندگان نسبت به رفتار و كردارها وجود خواهد داشت. متاسفانه ظاهرا این هم جزو نظامات تاریخ است كه اغلب افراد تا وقتی در قدرت حضور دارند به گونهای رفتار میكنند كه گویی پایانی بر آن نیست و از آن خوشمزهتر اینكه میپندارند پس از خروجشان از قدرت همچنان این توان را دارند كه تاریخ را به گونهای كه خود میپسندند بنویسند و هدایت كنند و هیچگاه از تاریخ نمیآموزند!
كریم ارغندهپور
منبع : روزنامه اعتماد ملی
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست