سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

جسدهای سرشناس - Cadaveri Eccellenti


جسدهای سرشناس - Cadaveri Eccellenti
سال تولید : ۱۹۷۶
کشور تولیدکننده : ایتالیا و فرانسه
محصول : آلبرتو گریمالدی
کارگردان : فرانچسکو رُزی
فیلمنامه‌نویس : تونینو گوئرا، لینو یانوتزی و رُزی، برمبنای رمانی نوشته لئوناردو شاشا.
فیلمبردار : پاسکوالینو دِ سانتیس.
آهنگساز(موسیقی متن) : پی‌یرو پیچونی
هنرپیشگان : لینو ونتورا، آلن کونی، پائولو بوناچلی، مارسل بوزفی، تینا اومون، ماکس فون سیدو، فرناندو ری، شارل وانل، رناتو سالواتوری، لوئیجی پیستیلی و تینو کارارو.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۰ دقیقه.


«دادستان وارگا» به‌طرز مرموزی در ناپل کشته می‌شود و «بازرس وروگاس» (ونتورا) مأمور تحقیق می‌شود. اما وقتی کمی بعد، یک قاضی را در بزرگ‌راهی مرده پیدا می‌کنند و یکی دیگر را در خیابان‌های شهر می‌کشند، تحقیق او به هم می‌ریزد. وزیر دادگستری (ری) و رئیس پلیس او را تحت فشار قرار می‌دهند که قاتلِ احتمالاً دیوانه را پیدا کند. «روگاس» پس از بازجوئی بی‌نتیجه از تبهکاران شناخته شده، پرونده‌های قضات کشته شده را بررسی می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که قاتل باید یکی از سه نفری باشد که همزمان بی‌گناه به زندان رفته‌اند. یکی از این سه، «کرس»، ظاهراً ناپدید شده و تمام عکس‌هائی که از او به‌جا مانده، صورت ندارند، «روگاس» برای هشدار به قاضی سوم، «راستو» (کونی) می‌رود، اما وقتی او هم کشته می‌شود، مافوق‌هایش دستور می‌دهند که روی گروه‌های سیاسی مخالف متمرکز شود. با این همه، «روگاس» از همکاری با پلیس سیاسی سرباز می‌زند؛ او وقتی برای هشدار به رئیس دادگاه بخش (فون سیدو) می‌رود، از دیدن اتوموبیل رؤسای نیروهای امنیتی و پلیس در بیرون آپارتمان او تعجب می‌کند. «روگاس» که کم‌کم دارد کنترل اعصابش را از دست می‌دهد، پنهانی به یک روزنامه‌نگار کمونیست (پیستیلی) می‌گوید که توطئه‌ای از سطوح بالای دولتی پشت این قتل‌هاست که می‌خواهند احساسات ضدچپی مردم را تحریک کنند. گفت‌وگوی آنان با میکروفن مخفی شنیده می‌شود و وقتی «روگاس» از روزنامه‌نگار می‌خواهد که ترتیب ملاقاتش را با رهبر حزب کمونیست در یک گالری هنری بدهد، هر دو کشته می‌شوند. مرگ آنان را به خود «روگاس» و آشفتگی روانی او نسبت می‌دهند...
* هیچ چیز جسدهای سرشناس، مقاله سینمائی دیگری از رُزی، درباره فرضیه توطئه سیاسی، به اندازه ظاهر بصری‌اش گیرا نست. رُزی به جای حالت ژورنالیستی و تند و تیز ماجرای ماتئی (1972)، اینجا حس نوعی نمایش تاریخی را القا می‌کند؛ چشم‌اندازی پُر از ابهام و وهم که گوئی روندی پنهان در روابط آدم‌ها را عیان می‌سازد. قدرت رُزی به‌عنوان سبک پرداز در این است که می‌تواند تماشاگر را متقاعد کند هر چیزی روی پرده، نه تنها آدم‌ها بلکه مناظر و معماری اطراف‌شان هم نقشی معین در طرح کلی او دارند. این پیوستگی‌های مشئوم وقتی پیچیده‌ترین شکل خود را می‌یابند که توأم با تلاقی سبک‌های قدیمی و نو است (معمولاً مجسم شده در آرمان‌های قدیمی و تباهی‌های نو)، مثلاً در ترور پایانی در یک گالری پُر از مجسمه‌های یونانی / رُمی یا در مراسم تشییع جنازه نخستین قاضیِ به قتل رسیده که در میدانی قدیمی در احاطه مجسمه‌های باشکوه صورت می‌گیرد. فیلم شباهتی با دو بررسی قبلی آلن ج. پاکولا از پارانویای سیاسی - منظر پارالاکس (1974) و همه مردان رئیس‌جمهور (1976) دارد و افشای شکوه رعب‌آور و محدودیت شناخت دستگاه قانون است.‌


همچنین مشاهده کنید