یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


رسانه های جمعی و مشکلات خانوادگی


رسانه های جمعی و مشکلات خانوادگی
یكی از مولفه های خانواده منسجم، پیوند عاطفی است كه بر اثر وجود و استمرار فضای گفت وگو، تعاطی افكار و تبادل نظر میان اعضای آن شكل می گیرد. پیوند عاطفی، خود به عنوان یك عامل انگیزشی موجب ارتقای انسجام خانواده می شود و این چرخه می تواند همچنان ادامه یابد. بر این اساس، پیوند عاطفی و انسجام خانواده با یكدیگر همبستگی مثبت و بالایی دارند. عوامل گوناگونی به پیوند عاطفی خانواده آسیب می زند و انسجام آن را به مخاطره می اندازد. یكی از این عوامل اثرگذار برگسستگی انسجام خانواده، رسانه های جمعی و استفاده افراطی از آنها است.
رسانه های جمعی به ویژه رسانه های شنیداری دیداری غیر متعامل بوده كه به دلیل كاركرد متنوع خود و ایجاد تغییرات پیوسته، به تدریج جای ارتباط بین فردی از نوع چهره به چهره را گرفته و توانسته است فضای انفرادی را به جای فضای جمعی و اجتماعی خانواده حاكم كند، به طوری كه گسترش تكنیكی رسانه های شنیداری و دیداری، ارتباط مستقیمی با فردگرایی و دوری از گروه را نشان می دهد. در این مسیر، تعامل فرد با رسانه الكترونیكی و غیر احساسی شكل می گیرد و به دلیل برتری فناوری و تجهیز فنی رسانه ای، نوعی رعب فرهنگی و انفعال شخصیتی در فرد ایجاد می شود. در نتیجه افراد خانواده به جای گفت وگوی صمیمی با یكدیگر با ابزارهای الكترونیك ارتباط برقرار می كنند.
ارتباط الكترونیكی فاقد بار عاطفی و احساسی است. این آسیب در دو نوع ارتباط، بیشتر خود را نشان می دهد: یكی ارتباط بین فرزندان و والدین و دیگری ارتباط بین زن و شوهر. تجربیات نشان می دهند هر اندازه ارتباط میان فرزندان و والدین و همچنین ارتباط میان همسران به دلیل تغییر مخاطب كاهش یابد، فاصله عاطفی و هیجانی و همچنین فاصله شناختی میان اعضای نظام خانواده بیشتر می شود. آمارهای رسمی بیانگر آن است كه میزان مشاهده تلویزیون از سوی افراد ایرانی نزدیك به ۵/۴ ساعت در روز است. این میزان بسیار زیاد است و می تواند به كاهش فضای گفت وگو میان اعضای خانواده منجر شود.
این روند موجب افزایش فردگرایی و كاهش جمع گرایی خواهد شد كه عامل مهمی در آسیب دیدن انسجام خانواده قلمداد می شود. خانواده یك گروه پویاست. گروهی كه تنها مجموعه ای از افراد نیست، بلكه نشان دهنده نوع و شكل روابط میان اعضای آن نیز هست. گروه را می توان مجموعه ای از افراد دانست كه با برقراری ارتباط با یكدیگر و انجام كار و فعالیت مشترك، هدف مشتركی را نیز دنبال می كنند. (بورمان، ،۱۹۶۹ به نقل از فرهنگی، ۱۳۸۲) در تقسیم بندی گروه ها، خانواده را می توان جزء گروه های كوچك به حساب آورد كه با اندكی تفاوت، از قوانین گروه های بزرگ تبعیت می كنند. از مهمترین قواعد این گروه ها تحولی بودن آنها است.
● پیوند عاطفی
اگر انسجام گروه به عنوان عامل پایداری خانواده، طبعاً واجد مشخصه هایی خواهد بود كه تضمین كننده شخصیت پایدار گروه است، در روی آورد روانشناختی، پیوند عاطفی مشخصه ای است كه فضای روانی گروه را برای وصول به اهداف تعیین شده و انسجام، تسهیل می كند. دلیل آن، وجود نیروی انگیزشی پیوند عاطفی است كه موجب می شود اعضای گروه در تامین نیازهای یكدیگر به صورت فعال مشاركت كنند.
پیوند عاطفی به دلایل گوناگونی پدیدار می شود و گسترش می یابد. یكی از مهمترین زمینه های ایجاد این پیوند، وجود زمینه ارتباطات صحیح بین فردی است. این ارتباط به درستی انجام نمی پذیرد، مگر آن كه اعضای گروه با نوعی تفهیم و تفاهم و درك متقابل با یكدیگر تعامل داشته باشند. یكی از این عوامل كه ارتقا دهنده پیوند عاطفی است، گفت وگو است كه عبارت از برقراری ارتباط و تعامل كلامی با یك یا چند نفر است.
در فضای ارتباطاتی، به ویژه ارتباطات بین فردی، گفت وگو صرفاً یك رفتار عادی نیست، بلكه الگویی است كه فضای عاطفی و هیجانی حاكم بر مناسبات افراد را شكل می دهد. گفت وگویی كه واجد منظور ارتباطی و تعامل است، دارای دو مولفه و به عبارتی دارای دو مهارت است: یكی مهارت گوش دادن و دیگری مهارت همدلی. با بهره گیری مناسب از این دو مهارت می توان جریان ارتباطی گفت وگو را در جهت تفاهم و درك متقابل به راه انداخت. گوش دادن، با شنیدن متفاوت است.
شنیدن یك عمل زیستی است كه شامل دریافت یك پیام از طریق كانال های حسی است. شنیدن، تنها بخش فرآیند گوش دادن است. اما گوش دادن فرآیندی است كه عناصری چون دریافت، درك، توجه، معنا گذاری و پاسخگویی از سوی شنونده را در خود دارد. (بركو و همكاران، ،۱۹۵۳ ترجمه دكتر اعرابی و همكاران، ۱۳۷۸) نكته دیگر آن است كه فرآیند گوش دادن همواره با ارتباط چشمی همراه است. تجربیات روانشناختی گواه این یافته مهم هستند كه هنر گوش دادن كه می تواند كاركرد درمانگری نیز داشته باشد، به وسیله ارتباط چشمی به راه می افتد. همچنین یافته ها نشان می دهند ارتباط چشمی به عنوان یكی از مولفه های اساسی ایجاد امنیت و توجه مطرح می شود.
وقتی در مناسبات كلامی، گوش دادن با ارتباط چشمی همراه شود، طرفین از یكدیگر احساس احترام و توجه دریافت می كنند و این امر به همدلی و درك متقابل آنها كمك می كند. پس گوش دادن بدون ارتباط چشمی، به كار نمی افتد و به مرتبه شنیدن، به عنوان یك عمل زیستی، نزول می كند. این دو مولفه را نمی توان از هم تفكیك كرد. بر این اساس، خانواده هایی كه با یكدیگر ارتباط چشمی برقرار و حرف های همدیگر را خوب گوش می كنند، واجد پیوند عمیق تری نسبت به خانواده های دیگر هستند.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید