شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا
آن سالها با رادیو چلهنشینی داشتیم

ـ آن زمان تلویزیون هنوز ملی نشده بود و تنها شبکه موجود شبکه ثابت پاسال بود.
شب یلداهای زمان ما بیشتر خانوادهها کنار هم بودند و با صمیمیت این شب را میگذراندند و تلویزیون در این شب نقش چندانی نداشت و اصولا خیلی سطحی با این رسم برخورد میکرد. بیشتر این رادیو بود که سعی داشت با مردم ارتباط برقرار کند.
▪ یعنی تلویزیون آن زمان هیچ برنامهای برای شب یلدا نداشت؟
ـ اتفاقا داشت ولی مدت برنامههای تلویزیون بسیار کم بود و برنامههایی را نشان میداد که یا نمایشی بودند یا فیلمها و سریالهای دوبلهشده. اینطور نبود که یک مجری بیاید و برنامهای جنگگونه پخش شود.
▪ رادیو تا چه حد در این زمینه موفق بود؟
ـ رادیو خیلی فعال بود و در میان تمامی اقشار جامعه،رادیو جایگاه خاصی داشت. بنابراین چلهنشینیهای آن زمان باروشن شدن رادیو همراه بود و در این زمینه برنامههای جالب و جذابی داشت.
▪ خودتان خاطرتان هست که در شب یلدا برنامهای اجرا کرده باشید؟
ـ به آن صورت نه. قاعدتا باید اجرای نمایشهای تئاتر بوده باشد.
▪ شبهای یلدای آن زمان را نسبت به الان چطور میبینید؟
ـ شبهای یلدای زمان ما خیلی پررنگ و پرمحتوا بود و براساس فرهنگ اصیل ایرانی بنا شده بود. اما متاسفانه هر قدر رو به جلو حرکت میکنیم شب یلداها با آن صمیمیتهایش کمتر و کمتر شده و رنگ میبازد و فرهنگهای دیگر جای آن را میگیرد. امیدوارم این آداب و رسوم فراموش نشود.
▪ با کدام اثر سر از رسانه تلویزیون درآوردید؟
ـ سال ۱۳۳۸ با گروه مروارید که آقای شاهین سرکیسیان مدیر گروهمان بود و با نمایش «پوشاندن آنان که برهنهاند» با تلویزیون آشنا شدم.
▪ برنامه زنده بود؟
ـ بله، برای همین نتوانستم خودم را در تلویزیون تماشا کنم که این هم برای خودش داستانی داشت.
▪ چه داستانی؟
ـ نمایش ما قرار بود به مدت دو شب که در تالار وزارت نفت ضبط میشد از تلویزیون پخش شود و ما شرط را بر این گذاشتیم که در بین نمایش ما هیچگونه تبلیغی پخش نشود. خلاصه بعد از تمام شدن پرده اول تبلیغات پخش شد و من به همراه آقای نصیریان و دیگر همکاران گریمهایمان را پاک کردیم و دیگر بازی نکردیم و... بعدها با عذرخواهی مسوولان این غائله ختم به خیر شد.
▪ اولین حقوقی که از این حرفه دریافت کردید، چقدر بود؟
ـ روزی یکتومان، ماهی ۳۰ تومان (میخندد).
▪ با آن چه کردید؟
ـ قسطهای عقبافتاده ساندویچهایی که خورده بودیم را دادیم (میخندد).
▪ وقتی اولین بار خودتان را در صفحه تلویزیون دیدید چه احساسی داشتید؟
ـ از آنجا که چند سال بعد از حضورم در عرصه هنر کار تصویری انجام دادم کار خودم را نقد میکردم و با دید منتقدانهای به خودم مینگریستم.
▪ عکسالعمل دیگران در این باره چه بود؟
ـ از آنجا که بدون اینکه سایر اعضای خانوادهام بدانند حرفه هنر را انتخاب کرده بودم بنابراین خانوادهام دیدگاه جالبی نسبت به من نداشتند، آن زمان اگر کسی وارد هنر میشد لقب مطرب و... میگرفت.
▪ اولین مجموعه تلویزیونی که کار کردید مربوط به چه سالی میشود؟
ـ سال ۱۳۶۸ که خودم تهیهکنندگی آن را برعهده داشتم. (قدری تامل میکند) یادم نیست که اسم این مجموعه چه بود به هر حال پیری است و هزار درد. (میخندد)
▪ این گفتوگوی کوتاه را به یک حرف یلدایی ختم کنید.
ـ آرزویم این است که برای تمامی ما هر شب، شب یلدا باشد. با خوشی و شادی در کنار هم باشیم و کینه و کدورتها را به دور بریزیم و به هم عشق بورزیم.
هادی شیرازی
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست