سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
یورش <مگسهای مدیترانهای> به امنیت غذایی
من کشاورزم، این حرفه در خانواده ما موروثی است. اگر در دیگر زمینهها هم تحصیل و کسب مدارجی بکنیم، انگاری همه راهها در این خانواده به کشاورزی ختم میشود. یعنی باید باز هم کشاورز باشی تا در دیگر مشاغلی که کسب کردهای امید موفقیت داشته باشی. وکالت دادگستری و عضویت هیات علمی دانشگاه به کنار، من کشاورزم اما این حرفه متاسفانه در ایران گویی نفرین شده است. قدرناشناسی خواهد بود اگر بگویم نگاه شیخ کویرنشین به کشاورزی کم بود اما این نگاه با تکیه بر دیگر نیازهای جامعه در حد انتظار نبود. در دوره سازندگی سده جمعیت رو به افزایش بود و این خاک و آب نه به قدر وسعت یک میلیون و ۶۴۸ هزار کیلومترمربعی، با شیوه سنتی توان تامین نیاز جمعیت رو به تزاید را نداشت. برنامهها پشت برنامه و طرحها پی در پی ارائه میشدند اما کسی حاضر به پاسخگویی نبود که کشاورزی در کشوری که آسمان بر زمین بخیل است و در مناطقی که سالهای سال قطره بارانی نمیبارد، نمیتواند الگوبرداری از دیگر کشورها داشته باشد، اینجا ایران است، دو کویر معروف جهان، لوت و کویر نمک، میانه کشور جا خوش کردهاند و کویر لوت را میگویند گرمترین نقطه جهان است، به درستی میگویند زیرا در طول تاریخ از شرق و غرب صدای سم ضربه اسبهای متجاوز را شنیدهایم اما کسی از کویر نگذشته، که میگویند اسکندر در افسانهها و نادر با از دست دادن بسیاری از سپاهیانش از این کویر گذشت، که جلالالدین خوارزمشاه که از خوف مغول هول کویر را به دل خرید و به سلامت گذشت و دیگران حتی از نام بردن کویر وحشت داشتند. دیگر مناطق هم که با کشاورزی ساز است، از سختکوشی کشاورز است که ناسازی روزگار را با حفر چاه و قنات و بیرون کشیدن آب از دل کیلومترها کانال میسر ساخته است. کشاورز دیروز، دلی به آسمان و نگاهی به زمین تشنه داشت و از این رو است که دعای باران قصهای تاریخی دارد. اگر آسمان بخیل نبود و ترسالی هدیهای به زمین، نان و سفرهاش اندک رنگی داشت و اگر در کوهستان باران نمیبارید به سالی دجلهاش خشکرود میشد. تکنولوژی آمد، قنات این رود دستساز ایرانی که آب را از فرسنگهای دور از دل زمین به خاک تفتیده هدیه میداد، تاب و توان مقاومت را در خود ندید و هنر ایرانی، این کاریزهای تفتیده در دل خاک، دل به مرگ سپردند و در گوشه و کنار چاهی سر برآورد که با موتوری و این اواخر با ترانس برقی، به ظاهر کار کیلومترها قنات را انجام میداد. تراکتور آمد، بذر اصلاحشده آمد، کود آمد و سم آمد و در کنار بهداشت که جمعیت کشور را رو به فزونی نهاده بود، تامین بخشی از سفره غذایی مردم را همین آب و خاک برعهده گرفت. اداره فلاحت که در گذشته استقلالی نداشت به وزارت کشاورزی تبدیل شد و در هر استان علاوهبر اداره کشاورزی، مرکز تحقیقات کشاورزی دایر شد، کود و سم همان اندازه که به کمک کشاورز میآید، با طبیعت هم درگیر میشود. سمی که برای کشتن فلان آفت استفاده میشود طبیعی است که به همان اندازه حشره مفید را هم از بین میبرد. همه اینها را از فرنگ آوردند و باید اذعان کرد که همراه آنها کود و سم فلان آفت هم آمد و ناگهان کشور ما شد مصرفکننده کود و سم و محل پرورش آفت. هرازگاهی یکی از محصولات کشاورزی، مورد هجوم آفتی قرار میگرفت که نام و نشان آن را تا دیروز نمیدانستیم. از گذشته دور راه مبارزه با آفات را کم و بیش اداره کشاورزی به کشاورزان میآموخت، اما چه مبارزهای؟ وقتی که آفت سراپای محصول را در هم میتنید و کشاورزی کمرمق و حتی بیرمق در پای آفت قربانی میشد، اداره کشاورزی بسان نوشداروی بعد از مرگ سهراب به سراغ کشاورز میرفت.
کشاورزان که قناعت جزو ذاتی آنان است، به این دلخوش بودند و هستند که بههر حال مجموعهای درصدد است که راه مبارزه با آفت را به آنان بیاموزد. با واردات هر نوع محصول کشاورزی از خارج و با تکیه بر شیوه وارداتی که ما داریم و قرنطینهای در کار نیست، آفات کشاورزی هم وارد کشور میشوند. یک روز کرم ساقهخوار، امان برنجکاران را میبرد و دیگر روز نوعی سن، ساقههای ترد گندم را میخورد. فلان بذر به همراه خود میهمانی به نام آفت را میآورد و قصه پرغصه کشاورزی است که هر روز تکرار میشود.
در ایران به کشاورزی، صنعت نمیگویند، علت آن هم ساده است چون پشتیبانی ندارد، نه بیمهای که دلخوش باشی حداقل سرمایهات حفظ است که اگر سودت از بین رفت، صندوق بیمه محصولات کشاورزی به کمکت بشتابد؛ این صندوق هم شده خزانهای که باید مسوولان آن به کمک دولت بیایند، نه کمک کشاورز؛ برای نمونه سال گذشته، نگارنده، محصول باغهای پستهام را بیمه کردم و با توجه به سرمای سال گذشته مبلغی بهعنوان بیمه به من تعلق گرفت تا امروز که این نوشته را مینویسم هنوز همین مبلغ اندک در گیرودار سیستم بوروکراسی اداری به من پرداخت نشده و از طرفی موعد بیمه محصول سال زراعی آینده هم تمام شده و من ماندهام معطل که معنای بیمه در این حرفه پرخطر چیست؟ در هر زمینهای که سرمایهگذاری کنی سرمایهات رو به افزایش است و تنها این کشاورزی است که با اندک قهر طبیعت کل سرمایهات از بین میرود بدون اینکه مسوولان کاخنشین وزارت کشاورزی با اعداد و ارقام و فصول سال بخواهند خود را آشنا کنند. وقتی من کشاورز در سال گذشته که محصول باغاتم را بیمه کردم و به حکایت ماموران شما آسیب دیدم و مبلغی بهعنوان بیمه به من تعلق گرفت چرا در پرداخت آن تعلل میکنید، که کشاورز آسیب دیده قادر نباشد محصول سال بعد خود را بیمه کند؟ پای درد دل کشاورز نشستن به اندازه زمستانهای سخت کشاورزی که طولانی میباشند پردرد است اما چرا میگویم باید این وزیر را استیضاح کرد، به این خبر توجه کنید: <پس از ۲۲ سال یکی از آفات خطرناک کشاورزی در ایران شیوع یافت. - مگس مدیترانهای - که اوایل دهه ۶۰ در مازندران شیوع پیدا کرده بود و پس از سه سال کنترل شد، دوباره در این استان یافت شده است.> این خبر در روابط عمومی خانه کشاورز - تنها تشکل مستقل کشاورزان - اعلام شده است. ادامه خبر دردناک را با هم مرور میکنیم. این آفت میتواند به اکثر محصولات سردرختی ازجمله مرکبات، خرمالو، سیب، گلابی، انار، هلو و صیفیجات مانند خیار، خربزه، گوجهفرنگی و بادمجان حمله کرده و خسارت وارد کند و علاوه بر کاهش شدید تولید، صادرات آنها را به شدت تهدید کند... سال ۶۰ اوج جنگ است و هزینه جنگ از واجبات کشور، دولت با نفت ارزان مجبور است هم جنگ را اداره کند و هم سامان عمومی را در برنامه خود داشته باشد، بخش کشاورزی با همه دردهای خود گرفتار مگس مدیترانهای میشود و سه سالی طول میکشد تا این آفت از بین برود اما از سال ۱۳۸۵ یعنی در دوره وزارت وزیر کشاورزی فعلی که اتفاقا خود را وزیر جهادی کشاورز مینامند، این آفت بعد از ۲۲ سال دوباره در مازندران پیدا شد و به گفته روابط عمومی خانه کشاورز: در حال حاضر تمام شهرستانهای استان مازندران به غیر از رامسر آلوده به این آفت هستند و بیش از ۲۰۰ هزار نمونه آن در تلههای جلبکننده گرفتار آمده است که حاکی از آلودگی بسیار گسترده آن در این استان است. غمناک اینکه، آفت - مگس مدیترانهای، که عموم محصولات کشور را در بر میگیرد فقط در استان مازندران به ترکتازی مشغول نیست. وزارت کشاورزی با بایکوت خبری و محدودیت شدید اطلاعرسانی و پنهانکاری ظرف دو سال زراعی گذشته نه اینکه به مبارزه علیه این آفت محصول بربادده نپرداخته، بلکه از انتشار خبر آن هم جلوگیری به عمل آورده و این خود باعث گسترش آفت، علاوه بر سطح استان مازندران به دیگر استانها شده است. هماکنون استان فارس دومین استانی است که آفت مگس مدیترانهای در آن ماوا گزیده و عمده محصولات خرمالوی امسال این استان طعمه آفت مگس مدیترانهای شده است. اگر سازمان بازرسی کل کشور هیاتی را مامور بررسی این موضوع میکرد که چرا و چگونه مسوولان وزارت کشاورزی استان مازندران طی دو سال گذشته اجازه انتشار این خبر را ندادند و با آن به مبارزه برنخواستند و وزارت کشاورزی چه سودی در پنهانکاری این آفت داشته و دارد که اجازه داد آفت خطرناک مگس مدیترانهای در شمال ایران جا خوش کند و بستر مناسبی را برای تکثیر پیدا کند و آنگاه از شمال کشور به جنوب سرریز کند، آفتی که یک بار دیگر میگویم این دامنه از محصولات را به سرعت فرا میگیرد: اکثر محصولات سردرختی ازجمله مرکبات، خرمالو، سیب، گلابی، انار، هلو و عمده صیفیجات مثل خیار، خربزه، گوجهفرنگی و بادمجان. آیا سکوت سه ساله در مقابل این آفت و جا خوش کردن آن در استان مازندران و سرایت آن به استان فارس و حمله به دیگر استانها توسط وزارت کشاورزی کمترین مجازات آن استیضاح وزیر کشاورزی نیست؟ متخصصان آفات نباتی میگویند با توجه به گسترش فراوان این آفت در شمال کشور به نظر میرسد آفت در سه سال گذشته در شهرهای شمالی جا خوش کرده و ریشهکنی و کنترل آن که ۲۲ سال قبل ریشهکن شده بود، امری بسیار سخت و نزدیک به محال است. آفتی که اثرات آن هماکنون در قیمتهایی همچون قیمت گوجه به علت محدودیت تولید، خود را نشان داده است و دیگر خرید از این محله یا آن محله هم قادر به لاپوشانی کمی تولید بر اثر گسترش آفت نیست. آیا امنیت غذایی کم از امنیت قضایی است؟ وقتی در کشور هند به علت حمله تروریستها، وزیر کشور استعفا میدهد، آیا وزیر کشاورزی کشورمان که با کتمان آفت و اجازه رشد و نمو و گسترش آن، عمده محصولات کشاورزی را در معرض نابودی قرار داده است، اگر استعفا نمیدهد حداقل نباید استیضاح شود؟ این چه سیاسیکاریای است که دامان نمایندگان مجلس را گرفته است که اگر این وزیر را استیضاح کنند کل کابینه باید رأی اعتماد بگیرد.
آیا اداره کشور مهم است یا حفظ و نگهداری کابینهای که یکی از وزرایش سه سال، با پنهانکاری اجازه رشد و گسترش خطرناکترین آفت محصولات زراعی را در کل کشور داده است که ظاهرا کنترل و ریشهکن کردن آن امری بسیار سخت و نزدیک به محال است.
نعمت احمدی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست