یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


ایفای نقش های اجباری در جامعه نوین


ایفای نقش  های اجباری در جامعه نوین
جامعه شناسان براین باورند: پایگاه اجتماعی به موقعیت اجتماعی و جایگاهی اطلاق می شود که فرد در گروه یا در مرتبه اجتماعی یک گروه، در مقایسه با گروههای دیگر، به دست می آورد. پایگاه و موقعیت اجتماعی فرد، حقوق و مزایای شخص را تعیین می کند و نقش به رفتاری گفته می شود که دیگران از فردی که پایگاه معینی را احراز کرده، انتظار دارند. نقش های مناسب به صورت بخشی از فرایند اجتماعی شدن به فرد آموخته می شود و سپس او آنها را می پذیرد...
حال چنانچه شخص در سلسله مراتب اجتماعی، پایگاه و نقشی را که برگزیده مناسب با روحیه، استعداد و تخصص وی نباشد در آینده ای نه چندان دور از آن دلسرد شده و گریزان خواهد شد و نتیجه امر آن که در روح و روان و شخصیت وی تأثیراتی سوء بر جای خواهد گذاشت.
پژوهش ها نشان می دهند: بیش از ۶۰ درصد مردم در نقش های غیرتخصصی خود مشغول هستند و نارضایتی شغلی دارند. امروزه تعدد، تعارض و جابه جایی نقش ها، کمبود امکانات و موقعیت های اجتماعی موجب شده که بیشتر افراد از نقش های خود دلسرد و دلزده شوند.
●تعدد و تعارض نقش ها: افراد در جوامع امروزی نقش های گوناگونی را احراز می کنند که در برخی جوامع تعداد این نقش ها بیشتر و در برخی محدودتر است. به طور معمول در جوامع سنتی گذشته و مبتنی بر اقتصاد کشاورزی، افراد نقش های محدودی را برعهده داشتند، فرد با نقش های محدودی روبه رو بود و به طور انتسابی شغل و نقش پدر به پسر منتقل می شد و پسر سالیان سال در همان نقش باقی می ماند. اما در جوامع نوین که ساخت پیچیده تری دارند پدیده تعدد نقش ها بیشتر دیده می شود که نتیجه آن تعارض نقش هاست، چرا که در بسیاری موارد برخی نقش ها با نقش های دیگر سازگار نبوده و در مواردی نیز حتی یک نقش واحد بقیه نقش های دیگر را تحت الشعاع خود قرار می دهد. به عنوان نمونه: مدیر یک شرکت که مشغله فراوانی دارد ممکن است قادر به ایفای سایر نقش های اجتماعی خود به نحو احسن نباشد و از سوی دیگر نقش پدری و شوهر بودن خود را به خوبی انجام ندهد. چنانچه عضو گروه سیاسی یا حزبی نیز باشد ممکن است به عنوان عضوی فعال تلقی نشود. یا اینکه مادری که دانشجوست، شغلی نیمه وقت دارد از فرزند یا فرزندانی مراقبت می کند و می بایست وظایف خانه داری را نیز انجام دهد. این امر سبب می شود که نقش های وی با هم تعارض پیدا کرده و گاه نتواند به خوبی از انجام آنها برآید.یا کارمندی که مجبور است برای درآمدی بیشتر بعدازظهرها به کار دیگری نیز مشغول شود و در عین حال پدر چند فرزند نیز می باشد...
در جوامع سنتی و روستاها به جای تعارض نقش ها بیشتر پدیده اختلاط نقش ها دیده می شود بدین معنا که چنانچه در این نوع جوامع افرادی، مشاغل متعدد هم داشته باشند، به دلیل محدود بودن فضای روستا و ارتباط چند جانبه و نزدیک افراد با یکدیگر تعارض و تضادی بین نقش های آنها ایجاد نمی شود.
در بیشتر شهرهای بزرگ امروز به دلیل به وجود آمدن شبکه نقش ها، فرد در قبال پایگاه اجتماعی معینی، مسئولیت هایی را انجام می دهد و تا حدی در شبکه پیچیده نقش ها درگیر می شود که با آن پایگاه پیوند دارد، بدین معنی که شخص با اشخاص دیگری که با آنها در تماس و ارتباط است مناسباتی را برقرار می کند و در عین حال نقش های مختلف دیگری که با پایگاه خاصی ارتباط دارد را باید انجام دهد. به عنوان نمونه: شبکه نقش های یک معلم شامل روابط با همکاران، دانش آموزان، ناظم و مدیر مدرسه، کارکنان اداره آموزش و پرورش و غیره و بسیاری افراد دیگر است، که فرد را در انبوهی از ارتباط های مختلف قرار می دهد. پدیده مهم دیگری که امروزه روبه افزایش است، دلسردی از نقش و شکست در ایفای نقش های اجتماعی است. براساس مطالعات انجام شده در مورد عدم موفقیت تحصیلی دانشجویان مشخص شد که بیشتر دانشجویان علاقه ای به تحصیل در رشته تحصیلی خود نداشته اند و به اجبار و بنا به دلایل متعددی چون: اخذ مدرک، گذران وقت و غیره به آن رشته روی آورده اند. که در نتیجه پس از مدتی کوتاه از تحصیل دلسرد شده و امکان ادامه تحصیل نیز از آنها سلب می شود.
جامعه شناسان براین باورند نقشی که توسط شخص برگزیده می شود بایستی متناسب با روحیه، استعداد و علاقه و تخصص وی باشد. به عنوان نمونه فردی که مصمم به احراز حرفه مشاوری است. بایستی شخصی باحوصله، صبور و واقع بین باشد و چنانچه فردی سهل انگار و دارای خصوصیت های پیشداوری باشد در ایفای نقش خود با مشکلاتی روبه رو خواهد بود. و کسی که قصد دارد نقش معلمی را انتخاب کند بایستی متناسب با روحیه، شخصیت و علاقه و مهارت وی باشد و چنانچه از روی اجبار و عدم علاقه به آن حرفه روی آورده باشد در انجام وظایف خود با شکست مواجه شده و نه تنها خود، بلکه دانش آموزان و جامعه نیز از این حیث متضرر خواهد شد.
بسیاری از جوانان در جوامع امروز دچار عدم گزینش نقش اجتماعی مناسب هستند از سویی به دلیل رشد بی رویه جمعیت افزایش ساکنان شهرهای بزرگ و زاغه نشینی و حاشیه نشینی در شهرها، مهاجرت از روستاها به شهرها پیچیدگی زندگی کنونی، تجمل خواهی و... و از سوی دیگر تورم و محرومیت شدید خانواده های کم درآمد بخش بزرگی از جوانان و دیگر افراد را متوجه خطری جدی کرده است که انواع بیماری های روانی و اعتیاد از نمونه های آن است.
چه بسیار افرادی که در شهرهای بزرگ به اجبار چندین نقش را به خاطر درآمد ناکافی ایفا کرده و در معرض خواسته های متعدد و متعارضی قرار می گیرند که در چنین موقعیتی احتمال شکست فرد در ایفای نقش هایش زیاد است. از سوی دیگر گاه عدم تخصص و عدم علاقه در ایفای بسیاری از نقش های اجتماعی موجب می شود فرد نظارت درونی خود را از دست بدهد. تضاد نقش ها و پایگاه ها در موقعیت های متعدد ممکن است موجب تضعیف برخی نظارت های درونی شود...
گاه دیده می شود فرد در ایفای نقش اجتماعی خود احساس رضایت مندی، امنیت و ثبات خاطر نداشته و دچار انواع فشارهای عصبی و روانی می شود که این امر در زندگی شخصی وی نیز تأثیرات سوء برجای خواهد گذارد.
برای جلوگیری از این مشکلات و تنش ها ضروری است شخص نقشی را برگزیند که متناسب با علاقه، تخصص و موقعیت اجتماعی اوست و دولت نیز با برنامه ریزی و سیاست گذاری های صحیح راه هایی را پیش روی افراد جامعه قرار دهد تا افراد بهتر بتوانند نقش های مناسب را احراز کنند،چرا که فقط با برنامه ریزی مناسب و دقیق می توان استعدادهای بالقوه افراد را به بالفعل تبدیل کرد و جامعه ای مترقی و پیشرفته را دارا بود.
با توجه به این امر که امروز نقش ها معمولاً براساس امیال، گرایش ها و شخصیت افراد نبوده و اجباری گزینش می شود در نتیجه بسیاری از اشخاص در ایفای نقش های اجتماعی خود موفقیت چندانی کسب نمی کنند.
نسرین دانایی
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا


همچنین مشاهده کنید