دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا

برنده نهایی خاورمیانه کیست؟


برنده نهایی خاورمیانه کیست؟
زمانی خاورمیانه تنها سه بازیگر اصلی داشت؛ شوروی، امریكا و گروههای ناسیونالیستی عرب. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با ورود انقلاب اسلامی به صحنه و ضعف سیاسی شوروی و سازش حكام عرب، معادلات رو به تغییر گذاشت...امروز چهار جبهه عمده در منطقه در جدال هستند:
۱) امریكا و غرب
۲) جبهه ایران
۳) حكام عربی
۴) جریان سلفی و القاعده
● جریانها:
۱) جبهه امریكا و غرب:
این جبهه شاید بی ریشه ترین بازیگر در منطقه باشد. ولی در هر كشوری از خاورمیانه علیرغم تنفر عمومی مردم منطقه از این جبهه، جریانهای حزبی نیز هستند كه نوكران بی جیره یا باجیره مواجب غرب میباشند. هدف اصلی غرب حفظ بازار مصرف این منطقه،دستیابی به منابع غنی زیرزمینی و حتی نیروی انسانی خاورمیانه است و البته گسترش سیطره جهانی تمدن غرب.
۲) جبهه ایران:
این جریان برخلاف غرب با كمترین هزینه های نظامی و تبلیغاتی تلاش در جهت بیداری اسلامی در بین توده مردم مسلمان منطقه دارد. حفظ وحدت شیعه و سنی و اعتماد به یكدیگر به جای ورود بیگانگان به منطقه مهمترین شعار سیاسی فعلی ایران و همپیمانانش در منطقه است. ایران سوریه و عراق در بین دولتها و نهضتهای آزادی بخش در كشورهای اسلامی و مهمتر از اینها توده مردم مسلمان مهمترین پایگاههای این جریان است.
۳) حكام عرب:
تنها ریشه و حامی قابل اعتماد این حكام عشیره و قبیله خود حاكمان در كشورشان می باشد و در بین سایر قبایل و مردم كشورشان هیچ پایگاهی ندارند.
این دولتها تلاش می كنند با بعضی راهكارها نقش مهمتر و قدرتمندتری را در صحنه بازی كنند؛ ایجاد موازنه قدرت بین ایران و امریكا و درعین حال حمایت ضمنی از گروههای سلفی و القاعده! هرچند وابستگی این كشورها به امریكا گاهی بسیار زیاد است مثلا قطر پایگاه اصلی نیروی هوایی امریكا و بحرین پایگاه نیروی دریایی و كویت مركز نیروی زمینی امریكاست. ولی در عین حال كشوری مثل عربستان بعد از ملك فهد شروع به دور شدن از امریكا كرده است به طوری كه امروز هیچ پایگاه نظامی امریكا در عربستان نیست و شروع به سرمایه گذاری در كشورهایی مثل ژاپن و چین و... كرده است. چرا كه این دولتها دیگر نمی توانند بخاطر نوكری غرب بیش از این پایگاه مردمی خود را ازدست بدهند.
۴) جریان سلفی ها و القاعده: بدون تعصب باید گفت كه این جریان یگ گروهك بی ریشه در منطقه نیست بلكه در طول تاریخ این جریان همواره در منطقه با فراز و نشیب نقشی را ایفا كرده است. ریشه اصلی آن هم عقاید ابن تیمیه است...... به هرحال بعد از حادثه ۱۱سپتامبر این جریان در بین جوانان مسلمان رشد زیادی كرد چرا كه جوانانی كه از ذلت حكام خود مقابل امریكا به ستوه آمده بودند جایی را پیدا كردند تا هم شور جوانی خود را ارضا كنند و هم عزت بین اللملی و هویت تاریخی خود را احیا كنند و هم آخرت خویش را تامین كنند!! البته اینكه انقلاب۱۳۵۷ ایران در ایجاد این بیداری چه نقشی داشته و چگونه اعراب و امریكا از این احساسات سوء استفاده كرده اند امری دیگر است ولی نمی توان اصل ریشه های این جریان را در خاورمیانه انكار كرد.
● معادلات:
مهمترین بحران امریكا در منطقه، خروج و یاحضور در عراق است. هزینه های بالایی كه منجر به روی كار آمدن یك دولت ایرانی در عراق شده است[!] امریكایی ها (اعم از جمهوریخواه و دموكرات) نمی توانند به این سادگی از منطقه خارج شوند. چون اینگونه خروج تنها به معنی ایجاد یك میدان مناسب برای یكه تازی های مهمترین رقیب آنها در منطقه(یعنی جبهه ایران) می باشد و از طرفی باقی ماندن بیش از این در عراق هزینه های سیاسی فرهنگی و اقتصادی بسیاری برای آنها دارد.
از طرفی دولتهای عربی هم نمی دانند كه بعد از خروج امریكا از منطقه ایران و یا گروههای سلفی تندرو چه بلایی سر آنها خواهند آورد و این ترس باعث شده كه یكی به نعل بزنند یكی به میخ! البته امریكایی ها می دانند كه مهمترین پایگاه مالی و پشتیبانی یكی از دشمنانشان یعنی گروههای سلفی همین حكام عرب هستند و از طرفی بعلت عدم وجود حتی یك مثقال دموكراسی در این كشورها نمی توانند به حمایت همه جانبه و صددرصد خود به این دولتها ادامه بدهند و بیش از این مورد بازخواست افكار عمومی جهان و اعراب برای یك بام و دوهوای خود باشند.
ایران و هم پیمانان او كه بنیان رشد آنها بیداری اسلامی و نفوذ آن برمبنای منطق و عقاید ریشه دار است، برای تسلط و صدور عقاید انقلاب خود به تمام منطقه احتیاج به محیطی امن و بدون هیاهو دارند. هرگونه كشمكش و جنجال آفرینی نظامی و روانی كه مخل این فضای منطق و تبادل آرای واقعی باشد به ضرر این جریان است
لذاست كه ایران دایم بر حفظ وحدت و خروج بیگانگان از منطقه اصرار دارد. و نیز این سكون و امنیت باعث ثبات اقتصادی منطقه و رشد اقتصادی ایران و نهایتا اثبات كارایی منطق اسلامی انقلاب ایران خواهد شد كه به این رشد در منطقه سرعت خواهد داد. تاجایی كه ایران بارها به كشورهای منطقه پیشنهاد پیمان نظامی- امنیتی مشترك داده است و در عین حفظ اقتدار و سربلندی از هرگونه تنش و ناامنی مرزی گریز دارد. مثلا وقتی در امریكا از وزیر خارجه تركیه خواستند كه خطر همسایه ایرانی خود را جدی بگیرد ایشان پاسخ داد: "مدت زمانی كه مرز ایران و تركیه در امنیت به سر برده است از عمر كشور امریكا بیشتر است!" اینكه مسوولان درجه اول ایرانی طی دوماه چهار بار به عربستان سفر كردند هم در جهت همین سیاست است.
شاید مهمترین چالش ایران در منطقه ضعف رسانه ای باشد. این مشكل طی چند سال اخیر تاحدی بهبود داشته ولی بدون شك عمده جنگ روانی علیه ایران كه بیشتر هدفش اعراب منطقه است تا داخل خود ایران، نقطه آسیب پذیر ایران بوده است. افكاری نظیر این كه مجوسیان ایران یاران قدیمی یهود هستند و ایرانی بودن سران اسراییل، كمك نظامی اسراییل به ایران در جنگ عراق، عقاید موهن شیعی در اسلام (علیه صحابه و عایشه و..) عزاداری ها... ، كمك ایران به امریكا علیه طالبان و صدام و خیانت به مردم مسلمان این كشورها، ایجاد فتنه و ترور بواسطه شبهه نظامیان بدر و صدر در عراق.... تنها بخش كوچكی از این تبلیغات علیه ایران در بین اعراب است كه بدون تعصب باید اذعان داشت موثر هم بوده اند.
مهمترین بحران سلفیها و القاعده، بعضی ارتباطات سران آن با سرویسهای جاسوسی غرب است و از طرفی تندرویهای ذاتی این گروهها باعث مبغوض شدن نزد افكار عمومی مسلمانان شده است. این گروه كه برای اولین بار حكومت ایده آل خود را در افغانستان ایجاد كرده بودند ماهیت ضد بشری خود را برای مردم آشكار كرده اند.
توده مردم سنی و حتی حنبلی مذهب نمی توانند با احساسات و عقاید این گروهها ارتباط برقرار كنند و یا خواهان تشكیل یك چنین حكومتی در كشور خود باشند. ولی جذابیت شعارهای ضد امپریالیستی این گروه برای جوانان عرب كه از ذلت مقابل غرب به ستوه آمده اند و نیز ریشه های تاریخی این جریان، برگهای برنده آنها میباشد.
نهایتا در این موازنه هرچند بعضی كفه ها سنگینتر از بعضی دیگر هستند ولی از آنجا كه هیچ ناپایداری در منطقه نمی تواند دائمی باشد و یكی از این بازیگران باید قدرت برتر منطقه شود تا به طور نسبی ثبات منطقه تامین شود. با این نقاط قوت و ضعف این چهار جبهه، واقعا كدامیك بر اوضاع فائق خواهد آمد؟
منبع: وبلاگ نسل خمینی
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی