شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

مدودوف؛ رئیس جمهور یا زندانی کرملین


مدودوف؛ رئیس جمهور یا زندانی کرملین
آنچه امروز در مسکو اتفاق می افتد می توانست صفحه آخر یکی از رمان های روسی باشد که در قرن ۱۹ نوشته شده است؛ یک وکیل جوان کارمند مآب که در کنار مرد قدرتمندی کارآزموده شده مراتب ترقی را در نظام سیاسی «بیزانسی» روسیه طی می کند تا در نهایت رهبری این کشور پهناور را به دست بگیرد. اما دیمیتری مدودوف قهرمان این داستان به عقیده بسیاری از کارشناسان پایان خوش شخصیت های داستانی را نخواهد داشت.
این وکیل ۴۲ ساله که سال ها به عنوان دوست، مشاور و منشی در کنار پوتین بوده است دیروز طی مراسمی وارد کاخ کرملین شد. تشریفات جانبی این مراسم سه روز طول خواهد کشید که شامل انتصاب ولادیمیر پوتین به نخست وزیری و مراسم رژه در میدان سرخ مسکو به مناسبت «روز پیروزی» می شود که فردای انتصاب پوتین اتفاق می افتد.مدودوف که بر خلاف پوتین از خانواده یی تحصیلکرده برخاسته به لباس های گرانقیمتی که توسط طراحان مشهور لباس دوخته شده اند علاقه دارد، به موسیقی «هوی متال» گوش می دهد، رویای دوران جوانی اش پوشیدن شلوار جین بوده است و این روزها با گوشی تلفن همراه «آیفون» که خریده سرگرم است. اکنون این وکیل جوان که پیش از این هیچ سمت انتخابی نداشته (تجارب دولتی پیشین او در سمت های انتصابی بوده است) با این ویژگی های شخصیتی رهبر کشوری می شود که در قلمرو آن تمام علاقه های وی تا کمتر از ۲۰ سال پیش تابویی نابخشودنی پنداشته می شدند. او رهبری روسیه یی را در دست می گیرد که به رغم فروپاشی و تجزیه سلف سیاسی اش، اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱، هنوز پهناورترین کشور جهان است، یکی از غنی ترین کشورها از لحاظ ذخایر و منابع طبیعی به شمار می رود و تاریخی پرفرازو نشیب داشته که سایه آن بر سر روابط دیپلماتیک روسیه با دیگر کشورها و سیاست داخلی این کشور سنگینی می کند.
مدودوف از جمله اطرافیان پوتین است که همراه او از سن پترزبورگ به مسکو آمده است. او که روزی در بخش روابط خارجی شهرداری سن پترزبورگ میز کناری میز پوتین را اشغال کرده بود، پیش از ورود پوتین به کرملین نقش ریاست ستاد تبلیغاتی وی را در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰ ایفا کرد و زمانی که پوتین با اتکا به دوران چند ماهه کفالت ریاست جمهوری بی زحمت ساکن کرملین شد، مدودوف نیز به سمت ریاست کارمندان کرملین ارتقا پیدا کرد. اما ماه دسامبر سال گذشته میلادی (آذر ۱۳۸۶) زمانی که پوتین او را به عنوان نامزد مورد حمایتش در انتخابات ریاست جمهوری اخیر معرفی کرد مدودوف به لطف رئیس جمهور مراتب ترقی را تا معاونت نخست وزیری پیموده بود. پس از اعلام رسمی حمایت پوتین از مدودوف تمام تلاش کرملین به تضمین پیروزی مردی معطوف شد که بیشتر در نقش یکی از مسوولان اجرایی ظاهر شده بود تا سیاستمداری صاحب وجهه مستقل و حمایت مردمی.از این تاریخ تا زمان برگزاری انتخابات در ماه مارس تقریباً هر جا پوتین بود در کنار او در گوشه یی از تصویر مدودوف نیز دیده می شد. او با اینکه هنوز به طور رسمی معاون نخست وزیر به شمار می رفت در سفرهای رسمی داخلی و حتی خارجی که نخست وزیر همراه پوتین نبود، رئیس جمهور را همراهی می کرد و حتی به نیابت از او جلسات مذاکره با مقامات خارجی داشت. به بیان دیگر پیش از برگزاری انتخابات مارس تردیدی برای کسی باقی نمانده بود که رئیس جمهور آتی روسیه کیست. کرملین با برداشتن رقبای جدی از سر راه مدودوف در انتخابات نیز راه او را هموارتر کرده بود.تمام این مسائل نشانه هایی از حمایت همه جانبه پوتین از مدودوف است که تا امروز نیز ادامه داشته و در مقابل مدودوف نیز تا این مقطع همیشه به حامی بزرگ خود وفادار بوده است. او نه تنها قرار است وی را به نخست وزیری انتخاب کند بلکه پیشاپیش وعده داده است که برنامه های پوتین را «تکمیل خواهد کرد و توسعه خواهد داد». با این وجود علائمی نیز در رفتار و گفتار مدودوف دیده می شود که نشان از تلاش او دارد برای بیرون آمدن از زیر سایه حامی قدرتمندی مانند پوتین.مدودوف که جوان ترین رهبر تاریخ روسیه در یک قرن اخیر به شمار می رود در سخنرانی های تبلیغاتی اش پیش از انتخابات و پس از آن بارها به مردم روسیه وعده داده است که حکومت قانون را مستحکم تر کند، نظام لجام گسیخته بوروکراتیک روسیه را مهار کند و نقش دولت و حاکمیت را در اقتصاد به حداقل برساند. حیرت انگیزتر از همه آنکه او حتی تئوری مقبول اکثریت سیاستمداران امروز روسیه را درباره لزوم «دموکراسی مدیریت شده» و مهار شده در این کشور با صراحت رد کرده است. شمار بسیاری از سیاستمداران امروز روسیه از جمله نزدیکان پوتین و حتی خود او معتقدند روسیه به واسطه تاریخ و فرهنگ مختص خود نمی تواند بی محابا وارد فضایی دموکراتیک شود و برقراری دموکراسی در این کشور باید روندی کنترل شده و تدریجی باشد.
تمامی این موضع گیری ها از سوی مدودوف را می توان به انتقادهای تلویحی او از پوتین و نظامی که او برای روسیه به یادگار می گذارد، تعبیر کرد چرا که پوتین بانی گسترش بی حد و مرز نظام دیوانی روسیه در سال های اخیر بوده، نقش شرکت های دولتی در اقتصاد روسیه را برجسته تر کرده و بسیاری از مخالفان سیاسی اش را به بهانه ها و شیوه های مختلف از ورود یا ایفای نقش در صحنه سیاسی بازداشته است.
اکنون مدودوف برای تغییر مسیر روسیه در چارچوب وعده هایی که داده است در تضاد با منافع کهنه و ریشه دار بوروکرات ها و دولتمردانی قرار می گیرد که بیشتر آنها مانند پوتین از اعضای سابق سازمان اطلاعاتی مخوف اتحاد جماهیر شوروی (کا گ ب) یا از اعضای دیگر نهادهای اطلاعاتی روسیه امروز هستند و با سود بردن از دوران ریاست جمهوری پوتین ثروت زیادی اندوخته و نفوذ بسیاری در ارکان دولت و حاکمیت به دست آورده اند.به عقیده دسته یی از کارشناسان مسائل روسیه در چنین شرایطی پیش بینی اینکه دوران ریاست جمهوری مدودوف چگونه خواهد بود، هنوز کاری دشوار است؛ پیش بینی اینکه دوران مدودوف در آینده با پیروزی های چشمگیر و به عنوان نقطه عطفی در تاریخ روسیه به یاد آورده خواهد شد یا اینکه وعده های فراموش شده و ماجراجویی های ناخوشایند سیاسی خاطره اصلی تاریخ از این دوران خواهند بود.
یوگنیا آلباتس یکی از تحلیلگران برجسته مسائل روسیه درباره فصل جدیدی که از چهارشنبه در تاریخ روسیه آغاز می شود، می گوید؛ «فقط یک چیز به روشنی از هم اکنون مشخص است.» او در گفت وگویی با آسوشیتدپرس می گوید به اعتقاد او پس از ورود مدودوف به کاخ کرملین و نقل مکان پوتین به کاخ سفید (کاخ نخست وزیری روسیه که نامی مشابه کاخ ریاست جمهوری امریکا دارد) قدرت در روسیه دو شاخه شده و به تعبیر دیگری به موجودی دو سر تبدیل می شود. در این شرایط به اعتقاد آلباتس تنها مساله قابل پیش بینی کشاکش و رقابت بر سر سهم هر یک از دو مقام ریاست جمهوری و نخست وزیری از قدرت خواهد بود. او می گوید؛ «ما به دوره یی از تاریخ کشور پا می گذاریم که بی ثباتی عمیق مهم ترین ویژگی آن است.»مدودوف در شرایطی بر کرسی ریاست جمهوری روسیه تکیه می زند که توقعات و انتظارات عمومی در داخل روسیه بیشتر شده و از سوی دیگر در حوزه روابط خارجی مسکو شاهد افزایش تنش ها با کشورهای غربی و به ویژه ناتو بوده است.
در دوران ریاست جمهوری پوتین متوسط درآمد مردم روسیه هشت برابر شده و از ماهی ۸۰ دلار به ماهی ۶۴۰ دلار افزایش پیدا کرده و تولید ناخالص داخلی نیز شش برابر شده است. طبقه متوسط نوظهور روس این روزها اتومبیل های خارجی سوار می شوند و تعطیلات خود را در سواحل آفتابی کشورهای خارجی می گذرانند. اما عوامل موثر در ثروت روس ها هنوز محدود هستند؛ منابع اصلی درآمد آنها به ذخایر نفت، گاز، فلزات و صادرات الوارهای چوبی محدود می شود. به این ترتیب اگر مدودوف با بداقبالی مواجه شود و روند رکود جهانی شدت بیشتری پیدا کند، مردم روسیه نیز از روند رو به رشد اقتصادی که در هشت سال گذشته تجربه کرده اند محروم خواهند شد و البته شاید آن را از چشم مدودوف ببینند.
از سوی دیگر در دوران پوتین کرملین با احیای نمادهای دوران اتحاد جماهیر شوروی و نظام هژمونیک آن مانند گشت های هوایی بمب افکن های استراتژیک بلندپرواز بیش از همیشه غرب را به چالش گرفته است. جمعه در آخرین روز از مراسم جابه جایی در کرملین - کاخ سفید مسکو - نیز روسیه برای اولین بار بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شاهد رژه تمام عیار ارتش در میدان سرخ مسکو است؛ رژه یی که به سبک دوران کمونیستی شامل عبور تانک های روسی و سکوهای متحرک پرتاب موشک های هسته یی نیز می شود.به این ترتیب در شرایط متشنجی که پوتین عامل آن بوده، وظیفه بازسازی و نوسازی ارتش و تجهیزات کهنه و قدیمی آن به عهده مدودوف تازه وارد محول می شود؛ وظیفه یی که در کنار دیگر مشکلات رو در روی مدودوف قدرت و اختیارات تام و تمام ریاست جمهوری را می طلبد. اما مشکل بزرگ مدودوف این است که او وارث تمام قدرت پوتین نخواهد بود و در بهترین شرایط تنها بخشی از این قدرت نصیب او خواهد شد.در واقع بنا بر پیش بینی برخی تحلیلگران قدرت و اختیارات مدودوف چنان اندک است که موسسه تحقیقاتی «آکسفورد آنالیتیکا» او را «زندانی کرملین» توصیف کرده است. به نوشته گزارشی که این موسسه بریتانیایی منتشر کرده هر چند با نظر به قانون اساسی روسیه و به صورت تئوری رئیس جمهور قدرتمندتر از نخست وزیر به شمار می رود، اما در عمل و در میدان سیاست نظام حاکم بر روسیه به آن اندازه انعطاف پذیر است که مانعی در برابر حضور نخست وزیری قدرتمندتر از رئیس جمهور ایجاد نخواهد کرد.
پوتین پنجشنبه در حالی پست نخست وزیری را می پذیرد که خود پیشاپیش اختیارات آن را افزایش داده و بر شمار سازمان ها و نهادهای تحت نظر آن افزوده است. از سوی دیگر او پیش از خروج از کرملین رهبری حزب «روسیه متحد» را پذیرفته است؛ حزبی که در انتخابات دسامبر ۲۰۰۷ بیش از دوسوم کرسی های دوما را به دست آورده است. «روسیه متحد» حزبی است متشکل از گروهی تکنوکرات که فاقد انگیزه و چهره سیاسی شاخصی هستند و مانند مدودوف حضور خود را در صحنه سیاسی بیشتر مرهون حامی قدرتمندی چون پوتین هستند. این شرایط به این معناست که دو سوم کرسی های پارلمان روسیه بی قید و شرط از پوتین حمایت می کنند و چنین اکثریتی به او حتی اجازه استیضاح رئیس جمهور و اصلاح قانون اساسی را می دهد؛ اصلاحاتی که پیش بینی می شود حتی تغییر نظام سیاسی روسیه را در صورت لزوم دربربگیرد. پوتین می تواند با اتکا به اکثریت دوما نظام جمهوری فعلی روسیه را به جمهوری پارلمانی تغییر دهد که در آن نخست وزیر عالی ترین مرجع سیاسی در این کشور به شمار رود و رئیس جمهور تا حد مقامی تشریفاتی تنزل کند. در این شرایط احتمالی پوتین می تواند بی هیچ مشکل و قید و بند قانونی تا زمانی که پارلمان از او حمایت می کند سکان هدایت سیاست های روسیه را به دست داشته باشد. این شاید همان چیزی است که یکی از مخالفان پوتین درباره آن به مردم این کشور هشدار داده و گفته بود پوتین قصد دارد ۲۰ سال دیگر بر روسیه حکومت کند.
آرش مومنیان
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید