چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
بررسی جایگاه علمی و تلاشهای فرهنگی امام باقر(ع)
● نگاهی به اوضاع فرهنگی ـ اجتماعی جامعه
امام باقر (ع) در دورهای امامت خویش را آغاز كرد كه جامعه اسلامی در وضع فرهنگی نابهسامانی به سر میبرد و عرصه فرهنگی جامعه گرفتار چالشهای عمیق عقیدتی و درگیریهای مختلف فقهی میان فرق اسلامی شده بود. فروكش كردن تنشهای سیاسی پس از واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری، همچنین شكست برخی احزاب سیاسی مانند «عبداللّه بن زبیر» سبب یكپارچگی حاكمیت بنی امیه شده بود و ناگزیر، بسیاری از دانشمندان از صحنه سیاسی دور شده بودند و حركت گستردهای در زمینههای مختلف علمی با بحث و بررسی درباره مسایل گوناگون آغاز شده بود. این رویكرد گسترده به مسایل فقهی و بحث تبادل نظرهای علمی در این برهه و پیدایش مكتبها و سبكهای مختلف علمی پس از مدتها ركود، رونق فراوانی به بازار علم بخشید و به واقع نقش درخشان امام در این دوره در روشن سازی افكار عمومی دانشمندان اسلامی و به ویژه خردورزان شیعه بسیار دارای اهمیت و برتری است. با ظهور امام باقر(ع)، گام مهم و به سزایی در راستای تبیین آراء شیعه برداشته شد و جنبش تحسین برانگیزی در میان دانشمندان شیعی پدید آمد.
از سوی دیگر، خطر افكار آلوده یهود و سیطره نظریات فرقه مرجئه، جبریه، قدریه، غلات و... حیات فكری شیعه را با خطر روبهرو كرده بود كه به راستی مرجعیت علمی شایستهای چون امام باقر(ع)، تفكرات خطرناك این فرقهها را تا حد قابل توجهی منزوی ساخت كه آراء و نظرات آنها و نیز موضعگیری امام در برابر هر یك، به گونهای گستردهتر بررسی خواهد شد.
● ترسیمی از چهره علمی امام
امام به سان خورشیدی گیتی فروز، بر سپهر دانش پرتو افكن بود و در بیان برتری و بزرگی این جایگاه، همین بس كه بیشترین حدیث در بین جوامع حدیثی شیعه، از آن امام همام و فرزند برومند و خردمندش امام صادق(ع) است و این خود بزرگترین گواه در برجستگی شخصیت علمی ایشان به شمار میرود.
بسیاری از دانشمندان بزرگ اسلامی درباره جایگاه علمی امام، جملههای بسیار زیبایی بر زبان رانده و یا نگاشتهاند كه همچنان تاریخ، آن را در خاطر خود نگاهداری میكند. دانشمندان بسیاری چون «ابن مبارك»، «زهری»، «اوزاعی»، «مالك»، «شافعی»، «زیاد بن منذر نهدی» و... درباره برجستگی علمی او سخن راندهاند.(۱) دامنه گسترده روایات امام در زمینههای گوناگون علمی، اندیشوران اهل سنت و محدثین آنان را بر آن داشت تا از ایشان روایت كنند و سخنان وی را درج و نقل نمایند كه از جمله آنها «ابوحنیفه» را میتوان نام برد.
● پایهگذاری نهضت بزرگ و پویای علمی
امام باقر(ع) در دوران امامت خویش، با وجود شرایط نامساعدی كه بر عرصه فرهنگ اسلامی سایه افكنده بود، با تلاشی جدّی و گسترده نهضتی بزرگ را در زمینه علم و پیشرفتهای آن طراحی كرد. تا جایی كه این جنبش دامنهدار به بنیان گذاری و تأسیس یك دانشگاه بزرگ و برجسته اسلامی انجامید كه پویایی و عظمت آن در دوران امام صادق(ع)، به اوج خود رسید.
امام با برقراری حوزه درس، با كجاندیشیها، زدودن چالشهای علمی، تحكیم مبانی معارف و اصول ناب اسلامی با تكیه بر آیات رهنمونگر قرآن مبارزه كرد و تمام ابواب فقهی و اعتقادی را از دیدگاه قرآن بررسی كرد و به پرورش دانشمندان و فرهیختگان عصر خود و جنبش بزرگ علمی كمر بست؛ به گونهای كه دانشمندی چون «جابر بن یزید جعفی» هر گاه میخواست سخنی در باب علم به میان آورد ـ با آن توشهای كه از دانش داشت ـ میگفت: «جانشین خدا و میراثدار دانش پیامبران محمد بن علی(ع) برایم اینگونه گفت»(۲) و به دلیل ناچیز دیدن موقعیت علمی خود در برابر جایگاه امام، از خود نظری به میان نمیآورد.
«ابو اسحاق سبیعی» از دیگر فرهیختگان این دوره، آن قدر نظرات علمی امام را درست میپندارد كه وقتی از او در مورد مسئلهای میپرسند، پاسخ را از زبان امام میگوید و میافزاید: «او دانشمندی است كه هرگز كسی به سان او [ در علم [ ندیدهام».(۳)
«ابو زُرعهٔ» نیز در این باره اقرار میكند: «او بزرگترینِ دانشمندان است».(۴)
● تحكیم بنیادهای تفكر شیعی
در آن روزگار، بسیاری از شیعیان به مراتب عالی تشیع دست نیافته بودند و دستهای از آنان در كنار استفاده از احادیث اهل سنت، علاقه زیادی به فراگیری و بهرهمندی از دانش امام نیز نشان میدادند. آن گونه كه از كتابهای رجالی فهمیده میشود، نام بسیاری از اشخاصی كه رابطه تنگاتنگی با امام داشتهاند، جزو اصحاب او نیست. همین موضوع میتوانست تا اندازهای اندیشه شیعه را سست كند؛ چه بسا امكان اختلاط آموزههای دیگری با آن قسمت از معارفی كه آنان از امام میآموختند وجود داشت. امام باقر(ع) نیز مانند دیگر امامان شیعه، برای تحكیم پایههای اندیشه شیعه بسیار كوشید و امامت شیعه را به خوبی برای همگان معرفی كرد. او میفرمود: «فرزندان رسول خدا(ص) درهای دانش خداوندی و راه رسیدن به خشنودی او هستند. آنان دعوت كنندگان مردم به سوی بهشت و راهنمایان به سوی آنند».(۵)
امام با تكیه بر قرآن، رهبری شیعه و تقویت مبانی پیروی از آن را معرفی میكرد و میكوشید تا امامت را نیز مانند نبوت، امری الهی و مبتنی بر قرآن تبیین كند. بازتاب دیدگاه امام در مورد رهبری شیعه بر احادیث نبوی كه بر شباهت و قرابت میان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) تأكید میكرده در بحثهای كلامی ایشان انعكاس فراوانی دارد. او با بیان اینكه امام، دارای صفاتی ذاتی ـ مانند عصمت و علم ـ است، در نظر داشت رویكرد جدّیتری به موضوع امامت داشته باشد. دیدگاههای ایشان درباره این موضوع، تأثیر ویژهای بر مردم گذاشت و بسیاری از تهدیدها و خطرات را از تفكر شیعی دور كرد و سبب شد با وجود عقاید گوناگونی كه در آن زمان درباره مرجعیت وجود داشت، تعداد گرایندگان به این مكتب رو به فزونی گذارد.
در احادیث شیعی نیز توجه گستردهای به این موضوع در سخنان امام باقر(ع) شده است.(۶)
● پرورش فرهیختگان و دانشوران بسیار
امام باقر(ع)، دانشمندان برجستهای را در رشتههای گوناگون معارف چون فقه، حدیث، تفسیر و دیگر شاخههای علوم اسلامی تربیت كرد كه هر یك وزنهای در دانش به شمار میرفتند. امام با درایت و هوشیاری تمام توانست شكافی را كه در گذر سالهای متمادی بین قرآن و عترت در باورهای دینی بخش عظیمی از مردم پدید آمده بود، از میان بردارد. پیش از دوران امامت امام باقر(ع)، خفقان سیاسی به اندازهای بود كه در برخی از ادوار انتقال آموزههای ناب اسلامی فقط از طریق دعا و نیایش و یا در قالب آموزشهای دینی به چند پیشكار و خدمتگزار كه با امام حشر و نشر داشتند، صورت میگرفت.
در این میان، عصر امام باقر(ع) به دلیل وجود شرایط سیاسی خاص اوضاع حاكم، تا اندازهای به امام اجازه برقراری مجامع علمی داد تا ایشان بتواند استعدادهای نهفتهای را كه در جامعه اسلامی وجود داشت تربیت كند؛ با این همه، نباید تصور كرد كه امام هیچگونه محدودیتی در این راستا نداشته؛ بلكه با رعایت تقیه و پنهانكاری و عدم برانگیختن حساسیّت دستگاه، این معنا را عملی كرده و با وجود تنگناهای خاص سیاسی و فرهنگی توانست افراد زیادی ـ بالغ بر ۴۶۲ نفر ـ را با آموزشها و تعالیم ناب خویش پرورش دهد كه نام یكایك آنها در دست است.(۷) برجستهترین آنها عبارت بودند از:
۱) زرارهٔ بن اعین
او از بزرگترین راویان احادیث اهل بیت علیهم السلام و از ثقات آنهاست كه بسیار مورد اطمینان اهل بیت علیهم السلام بوده و بارها از زبان آنان ستایش شده است. او پس از امام باقر(ع)، محضر فرزندان آن امام همام را نیز درك كرد و در زمان امامت آنان نیز از بهترینها به شمار میآمد.
حتی نقل است كه امام صادق(ع) روزی به او فرمود: «ای زراره، نامت در ردیف نامهای بهشتیان است».(۸) و نیز میفرمود: «خدای رحمت كناد زراهٔ بن اعین را كه اگر او و تلاشهای او نبود، احادیث و سخنان پدرم از بین میرفت».(۹) و نیز: «گروهی هستند كه ایمان را به زینهار گرفته و برگردن میافكنند (از آن پاسداری میكنند) كه در روز قیامت آنان را پاسداران [ایمان] نامند. بدانید كه زرارهٔ بن اعین از آن گروه است».(۱۰)
و احادیث بسیار دیگری كه در ثنا و ستایش ایمان زراره از امامان وارد شده است.
۲) محمد بن مسلم ثقفی
او از بزرگان و راویان احادیث ائمه علیهم السلام بود و احادیث بسیاری از امام باقر(ع) روایت كرده است كه در كتابهای معتبر حدیثی یافت میشود.(۱۱) در مورد او نیز ستایشهای گوناگونی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) وجود دارد.
«عبداللّه بن ابی یعفور» میگوید:
«نزد امام صادق(ع) رفتم و گفتم: ما نمیتوانیم هر ساعت شما را ملاقات نماییم و امكان دسترسی به شما [ برای پاسخ به پرسشهایی كه داریم [ برایمان وجود ندارد و گاه برخی از من پرسشهایی میكنند كه پاسخ همه آنها را نمیدانم [ تكلیف ما چیست؟[ امام فرمود: چرا سراغ محمد بن مسلم ثقفی نمیروید؟ همانا او [ احادیث [ بسیاری از پدرم شنیده و نزد او فردی قابل اطمینان و احترام بوده است».(۱۲)
امام باقر(ع) دربارهاش میفرمود: «در شیعیان ما كسی فقیهتر از محمد بن مسلم نیست».(۱۳)
او مدت چهار سال در مدینه سكنا گزید و همه روزه در محضر نورانی امام باقر(ع) حاضر میشد و پاسخ پرسشهای خویش را میشنید و درس میآموخت.(۱۴) وی در مدت عمر خویش، سی هزار حدیث از امام باقر(ع) و شانزده هزار حدیث از امام صادق(ع) شنید و آنها را روایت كرد(۱۵) كه قسمتی از آنها به دست ما رسیده است. هم چنین او در بین مردم به عبادت بسیار، مشهور بود و از پرستشگران راستین زمان خود به شمار میآمد.(۱۶) او به سال ۱۵۰ هجری قمری در كوفه بدرود حیات گفت.(۱۷)
۳) ابوبصیر؛ لیث بن البَختَریّ مرادی
او نیز از نزدیكان و شاگردان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بود و سخنان بسیاری را نیز از آن دو بزرگوار نقل كرد. او كتابی نگاشت كه بسیاری از دانشمندان آن را تأیید و از آن روایت كردند.(۱۸) «شعیب عقرقونی» میگوید:
«از امام صادق(ع) پرسیدم: اگر احتیاج به پرسش در مورد مسئلهای پیدا كردیم از چه كسی سؤال كنیم؟ امام پاسخ فرمود: از ابابصیر».(۱۹)
۴) بُرید بن معاویه عجلی
او از بزرگان روزگار خویش و فقیهی ماهر بود و نزد امام باقر(ع) جایگاهی ویژه داشت و نیز دارای كتابی بود كه برخی از دانشمندان بعد از او، از آن روایت كردهاند.(۲۰)
«ابو عُبیدهٔ حِذاء» میگوید:
«از امام صادق شنیدم كه فرمود: زراره، ابو بصیر، محمد بن مسلم و بُرید از كسانی هستند كه خدای بزرگ در مورد آنان میفرماید: (وَالسّابِقونَ السابِقونَ اُولئِكَ المُقَربُونَ)(۲۱) (واقعه: ۱۰و۱۱)».
امام صادق(ع) در روایتی دیگر میفرماید:
«هیچ كس به اندازه زراره، ابوبصیر، محمد بن مسلم و برید بن معاویه یاد ما را زنده نگاه نداشت و احادیث پدرم را احیا نكرد. اگر اینها نبودند كسی تعالیم دین و مكتب پیامبر(ص) را گسترش نمیداد. اینان پاسداران دین و امینان پدرم بودند كه بر پاسداری از حلال خدا و حرام او كمربستند. آنان هم در دنیا به ما نزدیك بودند و هم در آخرت با مایند».(۲۲)
او در دوران امامت امام صادق(ع) زندگی را فرو گذاشت و در خاك آرمید.(۲۳)
در این میان، بزرگان دیگری چون؛ «جابر بن یزید جعفی»، «حمران بن اعین»، «هشام بن سالم»، «فضیل بن یسار»، «ابان بن تغلب»، و بسیاری دیگر از بزرگان و فرهیختگان(۲۴) این عصر را نیز میتوان نام برد.
● پیریزی تدوین حدیث
در پی انحرافات عمیقی كه پس از رحلت رسول اكرم(ص) به وجود آمد، رخداد تأسف برانگیزی دامنگیر جهان اسلام شد و آن جلوگیری از تدوین احادیث اهل بیت علیهم السلام بود كه آثار زیانبار آن سالیان دراز بر پیشانی فرهنگ دینی مردم باقی ماند. نزدیك به یك قرن از نگاشتن و محفوظ داشتن احادیث نبوی(ص) و سخنان تابناك اهل بیت: جلوگیری شدید به عمل آمد و به جای آن سیل عظیمی از تحریفات در زمینه احادیث نبوی(ص) و جعل آنها به فرهنگ و اعتقاد مردم روی آورد كه به «اسرائیلیات» شهرت یافت؛ تا سال ۱۰۰ هجری كه «عمر بن عبدالعزیز» فرمان تدوین احادیث را به «ابوبكر بن محمد انصاری» صادر كرد. او كه از رجال و بزرگان تابعین به شمار میرفت و از اصحاب علی(ع) شمرده میشد، به بازگرداندن فدك به اهل بیت علیهم السلام و تدوین حدیث كمربست.(۲۵) امام باقر(ع) از این فرصت استثنایی كمال بهره را برد و بیان احادیث را آغاز كرد و راویان مختلف از ایشان دهها هزار حدیث نقل كردند. در واقع، امام باقر(ع) نماینده مكتب اهل بیت علیهمالسلام و نخستین سر و سامان دهنده احادیث تابناك معصومین علیهم السلام بود.
از این رو، بسیاری از محدثین وقت با دیدن تلاشهای بیدریغ امام، كمر به نگاشتن و نگاهداری سخنان امام بستند و بدین سبب، بیشتر احادیث اهل بیت علیهم السلام، از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) است.● بنیانگذاری اجتهاد
یكی از شاخههای بزرگ علوم اسلام «علم اصول» است كه با بهرهگیری از آن احكام شرعی را از ادله شرعیه استخراج میكنند. از این رو، اجتهاد متوقف بر آن است و مجتهد برای استنباط احكام شرعی به آن نیاز مبرم دارد و ملكه اجتهاد برای او حاصل نمیشود، مگر اینكه به تمامی بحثهای آن آشنایی كامل داشته باشد.
تمامی دانشمندان شیعی بر این باورند كه امام باقر(ع)، نخستین كسی بود كه این علم را تأسیس كرد و قواعد آن را به وجود آورد و بدین وسیله دروازه اجتهاد را به روی دانشمندان اسلامی گشود.(۲۶)
قواعدی را كه امام تأسیس كرد به این نامها در بین اصولیین شهرت یافت.
استصحاب، قاعده تجاوز، قاعده فراغ، قاعده نفی ضرر، علاج تعارض بین اخبار و...
تمامی این قواعد به همراه اخباری كه از امام در مورد آنها وارد شده است، در كتابهای اصولی موجود است. به گونهای كه هر یك از این روایات، درون مایه تأسیس قاعدهای بزرگ در اصول فقه قرار گرفت(۲۷) و آن را مبنای قواعد اصولی قرار دادند.(۲۸)
● مبارزه با شیوههای نادرست اجتهاد
امام باقر(ع) وقتی باب اجتهاد را به روی دانشمندان گشود، عدهای با اتخاذ برخی شیوههای نادرست در اجتهاد، مانند «قیاس» و «استحسان» استنباط احكام شرعی را با خطری جدی روبهرو كردند. آنان با قوانینی این گونه، گاه به مخالفت با نصّ كتاب و سنّت و سیره رسول خدا(ص) برخاستند.(۲۹)
از این دانشمندان، میتوان از «نعمان بن ثابت» نام برد كه به نام «ابو حنیفه» شهرت یافت. او فتاوی عجیب و قیاساتی را وارد كرد و بر پایه گمان و سلیقه خود فتواهایی داد كه این فتاوی اكنون در دست است.(۳۰) از دیگر این افراد میتوان از «سفیان بن سعید بن مسروق» مشهور به «سفیان ثوری» نام برد كه برخی نیز او را از اطرافیان امام صادق(ع) ذكر كردهاند.(۳۱) از او نیز روایاتی در دست است كه دلالت بر كژاندیشی او دارد. آنان گاه مورد لعن اهل بیت علیهمالسلام نیز قرار میگرفتند.(۳۲)
آنچه اهمیت دارد این است كه این گونه برداشتهای اشتباه و به كار گیری شیوههای نادرست در استنباط احكام، همواره مورد ذمّ اهل بیت علیهم السلام بوده و بخشی از تلاشهای امام باقر(ع) را نیز در زمینه مبارزات فرهنگی به خود اختصاص میداده است. امام برای زدودن این شیوه و به كارگیری كاركردهای صحیح اجتهاد به اصحاب وارسته خود میفرمود:
«سنت رسول خدا قیاس بردار نیست. چگونه میتوان قیاس را ملاك [استنباط حكم[ قرار داد، در حالی كه بر زن در دوران قاعدگیاش قضای روزه واجب است، ولی قضای نماز واجب نیست؟».(۳۳)
● توسعه فرهنگ انتظار
تلاشهای گسترده و عمیق امام باقر(ع) در نشر معارف اسلام ناب، سوق دادن امت به سوی فرهنگ انتظار امام آخرین (عج) بود. او در تبیین این فرهنگ بر آن بود تا با روشن كردن زوایای پنهان فرج آل محمد(ص) و پاسخ دادن به پرسشهای گوناگون، غیبت و ظهور او را امری خدادادی و خارج از اختیار معرفی و نیز منتظران را به انتظار ظهور او ترغیب كند.
«ام هانی ثقفیهٔ» میگوید:
«بامداد، خدمت سرورم محمد بن علی الباقر(ع) رسیدم و گفتم: سرورم! آیهای از كتاب خدا بر دلم خطور كرده و مرا پریشان ساخته و خواب از چشمم در ربوده است. فرمود: بپرس ای امّ هانی. گفتم: (فَلا اُقسِم بِالخُنَّسِ الجَوار الكُنّسِ) (تكویر: ۱۵ و ۱۶) فرمود: ای امّ هانی، خوب مسئلهای پرسیدی. او مولودی در آخر الزمان است. او مهدی این دودمان است و برای او غیبتی خواهد بود كه اقوامی در آن گمراه میشوند و گروهی نیز هدایت مییابند و خوشا بر تو اگر او را دریابی و خوشا به حال كسی كه او را دریابد».(۳۴)
● نشر فرهنگ اصیل اسلامی
۱) بازیافت بهرهگیری صحیح از قرآن
هر چند سیاست جلوگیری از تدوین احادیث نبوی(ص) با شعار «كافی بودن قرآن» پیش میرفت، اما از عمل به قرآن خبری نبود و فقط از آن به صورت ابزاری برای جلوگیری از نشر معارف اهل بیت علیهم السلام و زنده شدن نام آنها استفاده میشد. كتاب خدا به ابزاری برای دستیابی به اغراض سیاسی و سركوبی پیروان اهل بیت علیهم السلام با تأویل و تفسیر به رأی، به ابزار سركوبی مخالفین تبدیل شده و در واقع، قرآن در انزوای شدید بود.
امام باقر(ع) در جایگاه بهترین مفسّر قرآن با بازگو كردن تفسیر درست آیات، بسیاری از ابهامها را زدود و مشت مخالفین و سودجویان را باز كرد. او همواره برای به اثبات رسانیدن مدّعاهای خود از آیات قرآن بهره میجست و كلام خدا را گواه بر سخن خویش میگرفت و میفرمود:
«هر چه را میگویم از من سؤال كنید [این كه گفتی] در كجای قرآن آمده تا آیه مربوط به آن را برایتان تلاوت نمایم».(۳۵) امام به اندازهای بر آیات قرآن تسلط داشت كه «مالك بن اعین جهنی» شاعر هم عصر امام درباره او سرود:
«اگر مردم در صدد جستوجوی علوم قرآن بر آیند، باید بدانند كه قریش بهترین دانای آن را دارد و اگر امام باقر(ع) در علوم قرآنی لب به سخن گشاید، فروع زیادی برای آن ترسیم خواهد نمود...»(۳۶)
شایان ذكر است كه امام كتابی در تفسیر قرآن نگاشت كه «زیاد بن منذر» و بسیاری از بزرگان چون «ابو بصیر» از آن روایت كردند.(۳۷)
۲) مرجعیت فقهی و موقعیت پاسخگویی علمی
از دیگر تلاشهای چشمگیر امام در راستای نشر تعالیم اسلامی، مرجعیت عملی امام در پاسخگویی به مسایل فقهی مردم بود. «ابو حمزه ثمالی» میگوید:
«نزد امام باقر(ع) در مسجد پیامبر(ص) نشسته بودم كه مردی نزد من آمد و سلام كرد و پرسید: كیستی ای بنده خدا؟ گفتم: از كوفیان هستم، چه میخواهی؟ گفت: آیا ابا جعفر را میشناسی؟ گفتم: بله، كارت با او چیست؟ گفت: چهل مسئله آماده كردهام و در پی جواب آنم تا بدانم به كدام باید عمل كنم... در این هنگام، امام وارد شد؛ در حالی كه جماعتی از اهل خراسان و دیگر استانها همراه وی بودند و در مورد مسایل حج از امام میپرسیدند. آن مرد نیز نزدیك امام نشست و پرسشهای خود را مطرح كرد و پاسخ گرفت».(۳۸)
همچنین، بسیاری از دانشمندان چون «قتادهٔ بن دعامهٔ»، «طاووس یمانی» و «عاصم بن عمر»، هر گاه حضرت را میدیدند برای پاسخ گرفتن پرسشهای خود از لحظات بهره میجستند و در هر حالی از امام سؤال میكردند. نمونههای زیادی از این گونه گفتوگوها و پرسش و پاسخها در تاریخ آمده است.(۳۹)
۳) شناساندن رهیافتی جایگاه امام
امام باقر(ع) تلاش فراوانی برای جلب دلها به سوی دوستی اهل بیت علیهم السلام مبذول میداشت و در صدد بود تا با این شیوه، جایگاه امامت را به گونهای روشنتر برای مردم ترسیم كند و وسیله نجات و رستگاری را به آنان بنمایاند. «حكم بن عتیبه» طی داستان تأثیر گذاری در این باره میگوید:
«من كنار ابا جعفر(ع) در مجلس پر ازدحامی نشسته بودم كه پیرمردی عصا زنان وارد مجلس شد. بر آستانه در ایستاد و گفت: درود و رحمت خدا بر تو ای پور پیامبر. امام پاسخ سلامش گفت. سپس رو به حاضرین كرد و به آنان نیز سلام نمود. پس پیش روی امام آمد و گفت: ای پسر فرستاده خدا، مرا نزدیك خود جای ده كه جانم فدایت باد! به خدا سوگند كه من شما [ اهل بیت] را دوست میدارم و با هر كه شما را دوست بدارد دوستم و به خدا سوگند كه این دوستی با شما [ اهل بیت] و دوستدارانتان به خاطر مطامع دنیوی نیست. من از دشمنان شما بیزارم و سوگند كه دشمنیام با آنان به خاطر گمراهی و زبونیشان است. سوگند كه حلال شما را حلال میدانم و حرامتان را حرام و دستورتان را بر چشم قرار دادهام. فدایت شوم، آیا بر من امیدی [ از رستگاری[ هست؟ امام به او فرمود: جلوتر بیا. و او را آنقدر به پیش خواند كه پهلوی خود نشاند و فرمود: ای پیرمرد! مردی از پدرم علی بن الحسین(ع) همین را پرسید و پدرم پاسخ داد: آن گاه كه از دنیا رخت بر بستی، نزد جدم رسول خدا(ص)، حسن(ع) و حسین(ع) و فرزندانش وارد میشوی. دلت سرور مییابد، خاطرت آسوده میگردد، چشمت ] به دیدارشان[ روشن میشود و به بهترین گونه نزد پروردگارت حاضر میشوی و آن گاه كه جانت به اینجا رسید [ و به گلوی پیرمرد اشاره فرمود[ در بالاترین منزلگاه با ما خواهی بود و زندگانی آخرت، روشنی چشمت خواهد شد. پیرمرد از خرسندی پرسید: چگونه؟ امام باز هم برایش گفت. پیرمرد با شور و اشتیاقی بسیار گفت: اللّه اكبر! آیا به راستی آن گاه كه بمیرم نزد پیامبر و خاندانش وارد میشوم و [از دیدارشان[ دیده روشن میكنم؟ و...
اشك شوق بر رخسار پیرمرد تراوید، زانوانش سست شد، گریهاش بالا گرفت و بر زمین نشست. حاضرین نیز با دیدن این عشقبازی اشك شوقشان بیرون تراوید. امام اشك از چشمان پیرمرد پاك كرد. پیرمرد گفت: ای فرزند فرستاده خدا، فدایت گردم دستت را به من بده. دست امام را گرفت بوسید و بر صورت و چشمانش كشید. آن گاه گریبان گشود و دست امام را بر روی قلب خود گذاشت و گفت: سلام خدا بر شما [اهل بیت علیهم السلام] باد و رفت. امام به حاضرین رو كرد و فرمود: هر كه دوست دارد مردی از اهل بهشت را ببیند به او نگاه كند. راوی میگوید: هرگز مجلسی را چنین حسرت زده ندیده بودم».(۴۰)
۴) نیایش؛ كانون ترویج آموزههای دینی
یكی از فعالیتهای بارز امامان در زمینه نشر تعالیم دینی و آموزههای بلند عرفانی، بهرهگیری از زبان نیایش برای اشاعه فرهنگ ارتباط با خدا در تمامی حالات زندگی است. آنان در هنگامی كه جامعه را امواج متلاطم فساد و تباهی، زورگویی و زر سالاری و خفقان و اسلام ستیزی در نوردیده بود، با خدای خویش راز و نیاز میكردند و برای بیان بخشی از عقاید و فرهنگ اسلامی از دعا بهره میگرفتند و در سنگر دعا، مردم را به توجه بیشتر به پروردگار و مبارزه با زورگویان فرا میخواندند. هر چند مقصود اصلی آنان در این نیایش، بندگی و پرستش خدای بزرگ بود، با توجه به تعابیری كه در نیایش آنها وجود دارد از لابهلای آن، مفاهیمی چون خلافت اهل بیت علیهم السلام، عدم سكوت در برابر ظلم و... را نیز میتوان دریافت.
در بیشتر ادعیه، جمله صلوات بر محمد و آل محمد(ص) به چشم میخورد و این در حالی است كه دشنام به اهل بیت علیهم السلام به ویژه امیرالمؤمنین(ع) سكه رایج حكمرانان وقت شده و آیات خدا به دست فراموشی سپرده شده بود. امام باقر(ع) در نیایشی برای دریافت خواستههای خود از خدا، چنین میفرماید:
«... پروردگارا، تو را به تمامی نامهایت میخوانم كه آنها را خود نامیدی و یا در كتابت فرو فرستادی و یا آنها را بر برخی از بندگانت فرا آموختی كه بر محمد(ص) و خاندان او درود فرستی و قرآن را بهار قلبم قرار دهی و آن را نور چشمم و وسیله از بین بردن غمهایم قرار دهی...».(۴۱)
امام در دیگر دعاهای خود افزون بر این مسایل، اعتقادات درست اسلامی را در زمینه یگانهپرستی، خدا محوری، رسالت، بازگشت به سوی خدا، وسوسههای شیطان و... نیز بیان میكردند.(۴۲)
حجهٔ الاسلام ابوالفضل هادی منش
پینوشتها:
۱. ابو جعفر محمد بن علی، ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب، بیجا، انتشارات ذوی القربی، چاپ اول، ۱۴۲۱ ق، ج ۴، ص ۲۱۱.
۲. محمد بن محمد نعمان شیخ مفید، الارشاد، قم، مؤسسه آل البیت، بیتا ، ج ۲، ص ۲۳۰.
۳. همان، ص ۲۳۱.
۴. مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۲۲۱؛ سید محسن امین، اعیان الشیعهٔ، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، بیتا، ج ۱، ص ۶۵۱.
۵. محمد بن حسن، حرّ عاملی، وسائل الشیعهٔ، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ ق، وسایل الشیعه، ج ۱۸، ص ۹.
۶. ن. ك: محمد بن یعقوب الكلینی، اصول كافی، قم، انتشارات اسوه، ج ۲، كتاب الحجهٔ.
۷. ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی، نجف، مطبعهٔ الحیدریهٔ، ۱۳۸۱ ق، چاپ اول، صص ۱۰۲ ـ ۱۴۲.
۸. ابو جعفر محمد بن حسن طوسی، اختیار معرفهٔ الرجال، قم، مؤسسه آل البیت:، ۱۴۰۴ ق، ج ۲، ص ۳۴۵.
۹. همان، ص ۳۴۸.
۱۰. همان، ص ۳۷۸.
۱۱. محمد جوهری، المفید من معجم رجال الحدیث، قم، مكتبهٔ المحلاتی، ۱۴۱۷ ق، ص ۵۷۸.
۱۲. اختیار معرفهٔ الرجال، ج ۲، ص ۳۸۳.
۱۳. همان، ص ۳۹۱.
۱۴. همان.
۱۵. همان، ص ۳۸۶، اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۶۵۰.
۱۶. محمد بن النعمان العكبری البغدادی (شیخ مفید)، الإختصاص، قم، منشورات جماعهٔ المدرسین فی الحوزهٔ العلمیه، ص ۵۱.
۱۷. ابوالعباس احمد بن علی بن نجاشی كوفی، رجال النجاشی، قم، مؤسسهٔ النشر الاسلامی، ۱۴۰۷ ق، ص ۳۲۴.
۱۸. رجال النجاشی، ص ۳۲۱.
۱۹. اختیار معرفهٔ الرجال، ج ۲، ص ۴۰۰.
۲۰. رجال النجاشی، ۱۱۲.
۲۱. اختیار معرفهٔ الرجال، ج ۲، ص ۳۴۸.
۲۲. همان؛ الاختصاص، ص ۶۶.
۲۳. رجال النجاشی، ص ۱۱۲.
۲۴. رجال الطوسی، صص ۱۰۲ ـ ۱۰۴.
۲۵. قاموس الرجال، ج ۱۱، ص ۲۳۲؛ ابن عماد ابوالفلاح عبدالحی بن احمد بن محمد العكری الحنبلی، تذكرات الذهب فی اخبار من ذهب، بیروت، دار ابن كثیر، ۱۴۰۸ ق، چاپ اول، ج ۲، ص ۹۰.
۲۶. باقر شریف قرشی، حیاهٔ الامام محمد الباقر۷، نجف، مطبعهٔ النعمان، (ع)۱۳۹ ق، چاپ اول، ج ۱، ص ۲۲۶.
۲۷. نك: وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۰۰۶، ابا جعفر محمد بن الحسن بن علی الطوسی، تهذیب الاحكام، تهران، مكتبهٔ الصدوق، ۱۴۱۷ ق، چاپ اول، ج ۱، ص ۴۴۶؛ ابا جعفر محمد بن الحسن بن علی الطوسی، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۶ ق، چاپ سوم، ج ۱، ص ۱۸۳.
۲۸. روح اللّه خمینی، الاستصحاب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۱۷ ق، چاپ اول، ص ۴۱؛ مرتضی انصاری، فرائد الاصول، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۶ ق، چاپ ششم، ج ۲، صص ۵۶۴ و ۶۹۷، ۷۳۷؛ محمد باقر صدر، دروس فی علم الاصول، قم، مركز الابحاث و الدراسات التخصّصیه للشهید الصدر، ۱۴۲۱ ق، ج ۱، ص ۴۵۴.
۲۹. المفید من معجم رجال الحدیث، ص ۶۴۱.
۳۰. ن. ك، محمد تقی التستری، قاموس الرجال، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۵ ق، ج ۱۰، صص ۳۷۶ ـ ۳۸۶.
۳۱. المفید من معجم رجال الحدیث، ص ۲۵۵.
۳۲. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت، مؤسسهٔ الرسالهٔ، ۱۴۰۳ ق، ج ۲، ص ۳۰۶.
۳۳. بحارالانوار، ج ۲، ص ۳۰۷.
۳۴. ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین بابویه القمی الصدوق، كمال الدین و تمام النعمهٔ، تهران، مكتبهٔ الصدوق، ۱۳۹۰ ق، ج ۱، ص ۳۳۰.
۳۵. ابو منصور احمد بن علی بن ابیطالب الطبرسی، الاحتجاج، قم، دارالاسوه للطباعهٔ و النشر، چاپ دوم، ۱۴۱۶ ق، ج ۲، ص ۱۶۹.
۳۶. سید جمالالدین احمد بن علی بن الحسنی معروف به ابن عنبه، عمدهٔ الطالب فی انساب آل ابیطالب، نجف، منشورات المطبعهٔ الحیدریهٔ، ۱۳۸۰ ق، چاپ دوم، ص ۱۹۵؛ علی بن محمد، ابن احمد مالكی، الفصول المهمهٔ فی معرفهٔ الأئمهٔ، قم، مؤسسه دارالحدیث الثقافیه، چاپ اول، ۱۴۲۲ ق، ج ۲، ص ۸۷۹، الارشاد، ج ۲، ص ۲۲۶.
۳۷. المجمع العالمی لاهل البیت، اعلام الهدایهٔ، قم، مركز الطباعهٔ و النشر للمجمع العالمی لأهل البیت، چاپ اول، ۱۴۲۲ ق، ج ۷، ص ۲۱۵.
۳۸. بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۳۵۷.
۳۹. ن، ك: همان، صص ۳۴۹ ـ ۳۵۴.
۴۰. بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۳۶۱.
۴۱. ابوالقاسم علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، مهج الدعوات و منهج العبادات، بیروت، منشورات مؤسسهٔ الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۴ ق، چاپ سوم، ص ۲۱۳.
۴۲. ن. ك: همان، صص ۲۱۲ ـ ۲۱۹ و ۳۵۷.
پینوشتها:
۱. ابو جعفر محمد بن علی، ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب، بیجا، انتشارات ذوی القربی، چاپ اول، ۱۴۲۱ ق، ج ۴، ص ۲۱۱.
۲. محمد بن محمد نعمان شیخ مفید، الارشاد، قم، مؤسسه آل البیت، بیتا ، ج ۲، ص ۲۳۰.
۳. همان، ص ۲۳۱.
۴. مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۲۲۱؛ سید محسن امین، اعیان الشیعهٔ، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، بیتا، ج ۱، ص ۶۵۱.
۵. محمد بن حسن، حرّ عاملی، وسائل الشیعهٔ، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ ق، وسایل الشیعه، ج ۱۸، ص ۹.
۶. ن. ك: محمد بن یعقوب الكلینی، اصول كافی، قم، انتشارات اسوه، ج ۲، كتاب الحجهٔ.
۷. ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی، نجف، مطبعهٔ الحیدریهٔ، ۱۳۸۱ ق، چاپ اول، صص ۱۰۲ ـ ۱۴۲.
۸. ابو جعفر محمد بن حسن طوسی، اختیار معرفهٔ الرجال، قم، مؤسسه آل البیت:، ۱۴۰۴ ق، ج ۲، ص ۳۴۵.
۹. همان، ص ۳۴۸.
۱۰. همان، ص ۳۷۸.
۱۱. محمد جوهری، المفید من معجم رجال الحدیث، قم، مكتبهٔ المحلاتی، ۱۴۱۷ ق، ص ۵۷۸.
۱۲. اختیار معرفهٔ الرجال، ج ۲، ص ۳۸۳.
۱۳. همان، ص ۳۹۱.
۱۴. همان.
۱۵. همان، ص ۳۸۶، اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۶۵۰.
۱۶. محمد بن النعمان العكبری البغدادی (شیخ مفید)، الإختصاص، قم، منشورات جماعهٔ المدرسین فی الحوزهٔ العلمیه، ص ۵۱.
۱۷. ابوالعباس احمد بن علی بن نجاشی كوفی، رجال النجاشی، قم، مؤسسهٔ النشر الاسلامی، ۱۴۰۷ ق، ص ۳۲۴.
۱۸. رجال النجاشی، ص ۳۲۱.
۱۹. اختیار معرفهٔ الرجال، ج ۲، ص ۴۰۰.
۲۰. رجال النجاشی، ۱۱۲.
۲۱. اختیار معرفهٔ الرجال، ج ۲، ص ۳۴۸.
۲۲. همان؛ الاختصاص، ص ۶۶.
۲۳. رجال النجاشی، ص ۱۱۲.
۲۴. رجال الطوسی، صص ۱۰۲ ـ ۱۰۴.
۲۵. قاموس الرجال، ج ۱۱، ص ۲۳۲؛ ابن عماد ابوالفلاح عبدالحی بن احمد بن محمد العكری الحنبلی، تذكرات الذهب فی اخبار من ذهب، بیروت، دار ابن كثیر، ۱۴۰۸ ق، چاپ اول، ج ۲، ص ۹۰.
۲۶. باقر شریف قرشی، حیاهٔ الامام محمد الباقر۷، نجف، مطبعهٔ النعمان، (ع)۱۳۹ ق، چاپ اول، ج ۱، ص ۲۲۶.
۲۷. نك: وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۰۰۶، ابا جعفر محمد بن الحسن بن علی الطوسی، تهذیب الاحكام، تهران، مكتبهٔ الصدوق، ۱۴۱۷ ق، چاپ اول، ج ۱، ص ۴۴۶؛ ابا جعفر محمد بن الحسن بن علی الطوسی، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۶ ق، چاپ سوم، ج ۱، ص ۱۸۳.
۲۸. روح اللّه خمینی، الاستصحاب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۱۷ ق، چاپ اول، ص ۴۱؛ مرتضی انصاری، فرائد الاصول، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۶ ق، چاپ ششم، ج ۲، صص ۵۶۴ و ۶۹۷، ۷۳۷؛ محمد باقر صدر، دروس فی علم الاصول، قم، مركز الابحاث و الدراسات التخصّصیه للشهید الصدر، ۱۴۲۱ ق، ج ۱، ص ۴۵۴.
۲۹. المفید من معجم رجال الحدیث، ص ۶۴۱.
۳۰. ن. ك، محمد تقی التستری، قاموس الرجال، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۵ ق، ج ۱۰، صص ۳۷۶ ـ ۳۸۶.
۳۱. المفید من معجم رجال الحدیث، ص ۲۵۵.
۳۲. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت، مؤسسهٔ الرسالهٔ، ۱۴۰۳ ق، ج ۲، ص ۳۰۶.
۳۳. بحارالانوار، ج ۲، ص ۳۰۷.
۳۴. ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین بابویه القمی الصدوق، كمال الدین و تمام النعمهٔ، تهران، مكتبهٔ الصدوق، ۱۳۹۰ ق، ج ۱، ص ۳۳۰.
۳۵. ابو منصور احمد بن علی بن ابیطالب الطبرسی، الاحتجاج، قم، دارالاسوه للطباعهٔ و النشر، چاپ دوم، ۱۴۱۶ ق، ج ۲، ص ۱۶۹.
۳۶. سید جمالالدین احمد بن علی بن الحسنی معروف به ابن عنبه، عمدهٔ الطالب فی انساب آل ابیطالب، نجف، منشورات المطبعهٔ الحیدریهٔ، ۱۳۸۰ ق، چاپ دوم، ص ۱۹۵؛ علی بن محمد، ابن احمد مالكی، الفصول المهمهٔ فی معرفهٔ الأئمهٔ، قم، مؤسسه دارالحدیث الثقافیه، چاپ اول، ۱۴۲۲ ق، ج ۲، ص ۸۷۹، الارشاد، ج ۲، ص ۲۲۶.
۳۷. المجمع العالمی لاهل البیت، اعلام الهدایهٔ، قم، مركز الطباعهٔ و النشر للمجمع العالمی لأهل البیت، چاپ اول، ۱۴۲۲ ق، ج ۷، ص ۲۱۵.
۳۸. بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۳۵۷.
۳۹. ن، ك: همان، صص ۳۴۹ ـ ۳۵۴.
۴۰. بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۳۶۱.
۴۱. ابوالقاسم علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، مهج الدعوات و منهج العبادات، بیروت، منشورات مؤسسهٔ الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۴ ق، چاپ سوم، ص ۲۱۳.
۴۲. ن. ك: همان، صص ۲۱۲ ـ ۲۱۹ و ۳۵۷.
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست