یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
مجله ویستا
دیواری آهنین از سر نیزه
● ولادمیر هیتلر و ارتش یهود
"آژانس یهود" در ابتدا رسماً دارای شاخة نظامی نبود و اساساً به زعم انگلستان، قانوناً چنین حقی برای "آژانس یهود" در "سند قیمومیت" پیشبینی نشده بود و ارتش انگلستان وظیفة تأمین امنیت یهودیان و مهاجرنشینان را برعهده داشت؛ اما تعهدات "آژانس یهود" در برابر "دولت قیمومیت" به قدری در "سند قیمومیت" مبهم ترسیم شده بود که عملاً دست "آژانس یهود" را برای هر کاری باز میگذاشت. در سال ۱۹۱۹، یک صهیونیست دوآتشه از اعضای "سازمان جهانی صهیونیزم" به نام "ولادیمیر ژابوتینسکی" مصمم شد ارتشی پر جلال و شکوه برای "کشور یهودی" که در آینده تأسیس میشد ایجاد کند.
"ژابوتینسکی" عامل اصلی جلب رضایت دولتهای "متفقین" در طول جنگ جهانی اول برای تشکیل واحدهای مستقلی از "یهودیان" در ارتش این کشورها بود. این واحدها که "لژیون یهود" نامیده میشدند، در ۲۳ آگوست سال۱۹۱۷ اعلام موجودیت کردند.
به دنبال صدور اعلامیة بالفور، داوطلبان خدمت در "لژیون یهود" به یازده هزار نفر رسید گرچه این نیروها در جریان جنگ جهانی اول، نتوانستند تأثیر ویژهای داشته باشند، اما شش ماه بعد از اشغال فلسطین توسط انگلستان، پنج هزار نفر از آنان در تپههای مجاور شهر "نابلس" مستقر شدند. در این مدت "ژابوتینسکی" فرماندهی گروههای گشت شبانة "لژیون یهود" را برعهده داشت.
"لژیون یهود" پس از پایان جنگ، منحل شد، ولی هزاران یهودی آموزش دیده در این لژیون، چند سال بعد، شالودة "هاگانا" را شکل دادند. سازمان "هاگانا" در دسامبر سال۱۹۱۹ توسط "ژابوتینسکی" تأسیس شد و در ابتدا تنها تعداد محدودی از یهودیان به آن پیوستند. انگلستان با وجود اطلاع از آغاز فعالیتهای آموزشی "هاگانا"، هیچ اقدامی برای ممانعت از آن به عمل نیاورد و قیامهای بعدی اعراب و انتقامجویی خونبار "هاگانا" از اعراب خشمگین نیز بر اهمیت و شهرت چنین سازمانی برای صهیونیستها افزود و "هاگانا" پس از چند سال، عملاً به "شاخة نظامی آژانس یهود" تبدیل شد.این سازمان همچنین یک سرویس اطلاعاتی به نام "شای" برای خود ایجادبنمود که وظیفه آن گردآوری اطلاعات برای فعالیتهای "هاگانا" و نیز به رساندن اطلاعات به رهبران «آژانس یهود» جهت مبارزه سیاسی و نظامی با اعراب فلسطینی و سایر کشور های عربی بود.
● دیوار آهنین
طی سال های دهه بیست و دهه سی ،عملکرد عمومی حاکم بر رهبران پا به سن گذاشته و مجرب "آژانس یهود" مانند "وایزمن" و "بن گوریون" با مراتبی از احتیاط توام بود که به سیاست "گام به گام" شهرت یافت. "ژابوتینسکی" و طرفداران افراطیاش به دلیل مخالفت با این سیاست حاکم بر "آژانس یهود" به "تجدید نظر طلبان" معروف شدند.این دسته از صهیونیست ها آشکارا اعلام می کردند که سرزمین های شرقی رودخانه اردن هم بخشی از «موطن ملی یهود» است که توسط انگلستان به صهیونیست ها وعده داده شده است و باید به فلسطین منضم شود.آنان همچنین اعتقاد داشتند عملکرد "هاگانا" ضعیف و خالی از "حداقل شدت عمل لازم"! است و به همین دلیل این سازمان شبهه نظامی تروریستی را رها کردند و در سال ۱۹۲۳ به تشکیل یک سازمان تروریستی دیگر به نام "بتار" دست زدند. «ولادمیر ژابوتینسکی» به قدری در اعمال فشار و سرکوب خونبان بومیان فلسطینی اصرار داشت که «بن گوریون»، از رهبران نه چندان میانه روی «آژانس یهود» او را «ولادمیر هیتلر» لقب داده بود.
از جمله مهمترین ترورهای این سازمان صهیونیستی، قتل "دبیر سیاسی آژانس یهود"، "حییم آرسورُف" بود که به دلیل مخالفت او با افراطیون صهیونیست صورت گرفت.
در چهارم نوامبر سال۱۹۲۳، "ولادمیر ژابوتینسکی" طی مقالهای با نام "دیوار آهنین" که در مجلهای به نام "راسوی یت" به چاپ رسید، نظریة معروف خود را دربارة "تجدیدنظرطلبی در جنبش صهیونیزم" منتشر کرد. این نظریه عمری طولانیتر از صاحبش پیدا کرد و عملاً به "قانون اساسی" بخش بزرگی از "جنبش صهیونیزم" تبدیل شد. این مقاله، با رد "سیاست گام به گام" که توسط رهبرانی چون "حیم وایزمن" با دقت و وسواس پیگیری میشد، هرگونه مماشات با ساکنان بومی فلسطین را مردود و غیرمفید میدانست.
در بخشهایی از این مقاله آمده است: "... باید این رؤیای کودکانه را کنار نهاد که به تصور بعضی ممکن است به اعراب رشوه داد تا راضی شوند سرزمین خود را در اختیار ما بگذارند. استعمار صهیونیزم در فلسطین، دو راه بیشتر در مقابل خود ندارد؛
یا هدفش را رها کند، یا اراده و خواست سکنة بومی فلسطین را زیر پا بگذارد و در صورت تمایل به انتخاب شق اخیر، چارهای ندارد جز آنکه علیه اعراب فلسطینی به زور متوسل شود. یعنی باید دیواری آهنین از سر نیزه به وجود آورد تا مردم بومی نتوانند جلوی پیشرفت اهداف ما را سد کنند، و بدانیم که غیر از این هیچ اقدام دیگری ما را به مقصود نخواهد رساند، گرچه در عین حال نیز نباید هرگونه توافقی با اعراب را کاملاً غیرممکن تصور کنیم ولی البته نمیتوان در پی توافقهایی بود که به آنها امتیاز میدهد. چرا که اگر اعراب، حتی امید ناچیزی به خلاصی از دست ما داشته باشند، محال است به خاطر کلمات و وعدههایی فریبنده از هدف خود دست بکشند، ولی وقتی احساس کنند کوچکترین روزنهای در دیوار آهنین وجود ندارد، دست بسته تسلیم ما خواهند بود. بنابراین هرگونه توافقی با اعراب در هر زمینهای اعم از:
عدم اخراجشان، تضمین حقوق برابر و یا برقراری حق خودمختاری ملی، تنها زمانی میسر است که دیوار آهنین یهود در فلسطین کامل شده و حکومت ما بدون کمترین اعمال نفوذ از سوی اعراب در فلسطین استقرار یافته باشد. به عبارت بهتر، ما فقط موقعی می توانیم در آینده با اعراب به توافقهای دلخواه دست یابیم که در حال حاضر از هرگونه توافقی با آنان خودداری کنیم..."
آینده نشان داد که حتی صهیونیستهای مخالف "ژابوتینسکی" چون "بن گوریون" و "وایزمن" به شدت به اندیشههای او پایبند هستند و از این منظر باید"ژابوتینسکی" را از تئوریپردازان اصلی "دولت یهودی" دانست.
● مکتب قصابان
در سال ۱۹۳۶، "ژابوتینسکی"، پیروان خود را به طور کلی از وابستگی به "هاگانا" جدا کرد و آنها را در یک سازمان تروریستی جدید با نام "ایرگون" سازماندهی نمود. مدتی بعد، گروهی از اعضای افراطی "ایرگون"، ژابوتینسکی را به تسامح متهم کرده و از "ایرگون" منشعب شدند. این گروه، به نام رهبر آن "آوراهام اشترن"، به "گروه اشترن" شهرت پیدا کرد. این سازمانها گرچه در ظاهر با سیاستهای "آژانس یهود" و "هاگانا" اظهار مخالفت میکردند، اما عملاً در جهت اهداف "آژانس یهود" حرکت میکردند(در «دولت عبری» به نام و تصویر این شخص نیز سکه و تمبرضرب شد). عمدهترین کار این گروههای تروریستی، تا چندین سال، عملیات نظامی علیه غیرنظامیان عرب و ایجاد رعب و وحشت در میان آنان بود. "ژابوتینسکی" سالهای کوتاه باقیمانده از عمر خود را صرف عملی کردن نظریة خود کرد و علیرغم رویة افراطیاش -که همواره باعث انزوای او بود - شاگران متبحری را تربیت کرد که در بخشهای بعدی به آنان خواهیم پرداخت.
ژابوتینسکی به سال ۱۹۴۰ در آمریکا مرد و به خاک سپرده شد. شاگردان او در دولت یهودی، ۲۴ سال بعد جنازة او را به فلسطین اشغالی منتقل کردند و به نام و یاد او "سکه" ضرب کردند.
● دندان های تیز "آژانس یهود"
در اوایل دهه ۱۹۴۰ فرماندهی "هاگانا" یک نیروی ضربت محرمانه با عنوان "پالماخ" تأسیس کرد که متشکل از ۵۰۰۰ نیروی جنگی زبده بود.اعضای این گروهها، به اضافة "هاگانا" با آغاز جنگ دوم جهانی فرصت کسب تجربههای فراوان و دریافت آموزشهای ویژه در اردوی متفقین را پیدا کردند . این تشکیلات "نظامی-تروریستی" با توسعة کمی و کیفی، تا سال ۱۹۴۵، در حدود هفتاد هزار یهودی مسلّح آموزش دیده را شامل میشدند. این در حالی بود که با هر گونه گروه مسلح عرب از سوی "دولت قیمومیت" با شدت و خشونت رفتار میشد. همزمان با پیگیری "صندوق آژانس یهود" ایجاد صنایع نظامی در فلسطین آغاز و همچنین تسلیحات استراتژیکی از حامیان غربی صهیونیستها خریداری شد. "بن گوریون" از رهبران صهیونیستها که بعدها اولین رییسجمهور رژیم صهیونیستی شد، در خاطرات خود مینویسد:
"با کمتر از یک میلیون دلار، وسایلی از آمریکا خریدیم که ارزش آنها بالغ بر ۲۰ میلیون دلار بود."
● حقیقت ماجرای فروش اراضی
تنها بخش برنامة "دولت قیمومیت" که با موفقیت کامل، پیش نمیرفت، خرید اراضی از اعراب مسلمان بود. ترفندها و تردستیهای فراوانی توسط صهیونیستها و "دولت قیمومیت" به کار گرفته شد تا زمینهای زراعی و املاک اعراب به صورت قانونی به یهودیان منتقل شود، اما حساسیت مسلمانان نسبت به انگلستان و یهودیان و مقاومت منفی آنان، مانع از توفیق این برنامه میشد. صدور فتاوای تحریم فروش زمین به یهودیان از سوی علمای مسلمان، کار را برای خریداران یهودی دشوارتر کرد. اجیر کردن واسطههای مسلمان مؤثرترین روش برای خرید اراضی و املاک بود که از سوی یهودیان اتخاذ شد. یکی از واسطهها "سیدضیاءالدین طباطبایی" مجری کودتای سال۱۲۹۹ هجری خورشیدی در ایران بود که در ظاهر به فلسطین تبعید شد؛ ولی در آنجا، به عنوان یک مسلمان، اراضی مسلمانانی را که بر اثر فشارهای "دولت قیمومیت" رو به ورشکستگی میرفتند، میخرید و سپس به صهیونیستها میفروخت. البته روشهای خشونتآمیز هم کماکان اِعمال میشد و هفتهای نبود که گروهی از کشاورزان عرب هدف ترور، ضرب و شتم و آدمربایی قرار نگیرند. با همة این احوال، در پایان "دورة قیمومیت" (سال ۱۹۴۸) چیزی کمتر از دو درصد از اراضی سرزمین فلسطین، به صورت قانونی به نام یهودیان ثبت شد اما این خلا? با واگذاری اراضی دولتی به یهودیان از سوی "دولت قیمومیت" تا حدودی جبران شد. مجموع "اراضی دولتی" که در این دوره به یهودیان واگذار شد، بالغ بر هفده هزار و پانصد هکتار میشود.
● فرزند نافرمان انگلستان
یکی از سیاست های بریتانیا برای تقویت زیر بناهای سیاسی و اقتصادی صهیونیست ها در فلسطین ،گماردن مقامات انگلیسی طرفدار صهیونیزم به پستهای مهم اداری و سیاسی فلسطین بود اما آزادی عمل "آژانس یهود" در فلسطین به قدری پیش رفته بود که هیچ گونه اعمال محدودیتی را بر نمی تافت. در همان سالهای آغاز اشغال فلسطین، نهادی با نام "ادارة سرزمین اشغال شدة دشمن" توسط انگلستان تأسیس شد تا کنترل امور جاری فلسطیمن را بر عهده بگیرد. در این اداره افسران، شخصیتها و بازرگانان یهودی استخدام شدند. رؤسای انگلیسی این نهاد همگی از طرفداران صهیونیزم بودند.کار به جایی رسید که "سِر لوئیس بولس" آخرین رییس ادارة مذکور با این که طرفدار پر و پا قری صهیونیزم بود، از شدت فشارهای صهیونیستها آن چنان به تنگ آمد که از مقام خود استعفا داد. وی طی نامهای که برای "فرمانده کل قوای انگلستان در شرق" به قاهره ارسال کرد، نوشت:
"آژانس یهود، تسلیم دستورات حکومت نیست، توقعات زیادی برای پیشبرد یهود دارد که از حد تفاهم و توافق گذشته است، تا آنجا که این آژانس مدعی است قدرت من و قدرت هر ادارة دیگر فلسطین باید به آنها سپرده شود. وعدههای ما، دیگر در مسلمانان و مسیحیان اثری ندارد و در اثر خلف وعدهها و بدقولیهایی که از ما دیدهاند، به کلی از آنها سلب اطمینان شده و دیگر باور نخواهند کرد که ما روزی به وعدههایی که در موقع ورود به بیتالمقدس به آنها دادهایم، عمل خواهیم کرد، زیرا حقایق فراوانی وعدههای ما را تکذیب میکند؛ رسمی کردن زبان عبری؛ تشکیل دستگاههای قضایی مستقل یهودی؛ عضویت صهیونیستها در بسیاری از پستهای حکومت فلسطین و امتیازات فراوانی که به صهیونیستها برای مهاجرت و مسافرت دادهایم، عناصر غیریهود را معتقد کرده که ما با یهودیان ساخت و پاخت داریم."
البته چنین گزارشاتی که ظاهراً ناشی از سادهلوحی نویسندة آن است، هیچ تأثیری در سیاستهای جاری در انگلستان نداشت.
● زمان تحقق وعدة موعود
سرانجام در ژانویة سال ۱۹۲۰، حکومت نظامی در فلسطین لغو شد و "سِر هربرت ساموئل" با عنوان اولین "کمیسر عالی بریتانیا" به جای "اداره سرزمین اشغال شده دشمن"، ریاست حکومت فلسطین را برعهده گرفت. "ساموئل" یک یهودی صهیونیست انگلیسی و از طراحان "اعلامیه بالفور" بود که با حمایت و پیگیری "حییم وایزمن"- رئیس "سازمان جهانی صهیونیزم"- به فلسطین مأمور شد.
در دستگاه حاکمة انگلستان هیچکس برای عملی کردن "اعلامیه بالفور" و تبدیل فلسطین به "موطن ملی یهود"، مناسب تر از "ساموئل" نبود. وی معاون خود و دادستان کل حکومت قیمومیت را نیز از میان یهودیان صهیونیست انگلیسی برگزید. وقتی جناب "کمیسر عالی" در یک کمیتة یهودی حاضر شد و به زبان عبری مطالبی از کتاب مقدس قرائت کرد، بسیاری از صهیونیستها پی بردند که زمان تحقق وعدة موعود به زودی فرا خواهد رسید.
محمدعلی صمدی
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست