پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مترجم یعنی «فرهنگ‌ساز»


مترجم یعنی «فرهنگ‌ساز»
● کوتاه برای رضا سیدحسینی
هنگام سخن گفتن از تاریخ روشنفکری ایران کمتر کسی می‌تواند از نقش و اهمیت مترجمان در پیشبرد پروژه تجدد به راحتی بگذرد، این نقش به قدری پررنگ است که گاه متفکرانی چون داریوش شایگان ادوار مختلف تجدد ایرانی را با کمک گرفتن از دوره‌های مختلف به راه افتادن نهضت ترجمه در ایران تقسیم‌بندی می‌کنند. در این تقسیم‌بندی با مشاهده کیفیت و مشخصات آثاری که در هر دوره از نهضت ترجمه به فارسی برگردانده شده‌اند می‌توان به دغدغه‌ها و توانایی‌های روشنفکری آن عصر نقبی زد. این نکته با توجه به اینکه اصولا تجدد درکشورها امری عرضی است و اندیشه طی فرآیندی پیچیده از اخذ و اقتباس حاصل شده است تا حدود زیادی مقرون به حقیقت می‌نماید.
مترجم در کشور ما علاوه بر وظیفه برگردان معرفت‌های دیگر به زبان فارسی از دیرباز یعنی از همان دوران اول نهضت ترجمه در قرون دوم و سوم هجری وظیفه دشوار فرهنگ‌سازی را نیز بر عهده داشته است؛ وظیفه‌ای که حول و حوش انقلاب مشروطه مفهوم روشنفکری نیز به آن الصاق می‌شود. اما در روزگار ما با شنیدن نام مترجم، ذهن شنونده بی‌درنگ به سمت و سوی چند نام معطوف می‌شود که در رأس آنها نام کسی نیست جز رضا سید حسینی.
رضا سید حسینی امروز تنها مترجمی است که از نسل توفانی پس از جنگ دوم جهانی برای ما به یادگار مانده و خوشبختانه در کهنسالی نیز همچنان‌ تر و تازه و همراه با جریان روز فرهنگ جهانی به تولید «فرهنگ» مشغول است. بررسی ادوار مختلف فعالیت فرهنگی سید‌حسینی از آن رو اهمیت بسیار دارد که کارنامه‌ او گویای تغییر رویکرد جنبشی تجدد در ایران است؛ تغییری که استراتژی اخذ و اقتباس را به استراتژی زایش فرهنگی چند سویه و مکالمه‌‌گر رهنمون می‌شود.
از استفن تسوایک تا لطیفه تکین و از مکتب‌های ادبی ویراسته ۱۳۳۴ تا آخرین ویراست این اثر ارجمند و از آن پس تا سرپرستی «فرهنگ آثار» راهی است که مطالعه آن برای امروز و اکنون جوان روشنفکر ایرانی اهمیت بسیار پیدا می‌کند. راهی از بیرون به درون و از آفاق به انفس.
سید حسینی دیروز به ما می‌گوید که دیگران چه دارند و چگونه می‌اندیشند و سید حسینی امروز نشان می‌دهد ما چه داریم و چگونه می‌اندیشیم. این هر دو در کنار هم و ملازم با هم چیزی است که برای ساختن فرهنگ به آن نیاز داریم.
به این ترتیب «رضا سیدحسینی» از قالب یک فرد بیرون می‌آید و تبدیل به یک نهاد می‌شود که تجدد ایرانی می‌تواند با تکیه بر آن به افق‌های جدید چشم بدوزد.
به افتخار این «سید» نازنین که خود نیز فرهنگی زنده از تاریخ نسل پیش از من است و به افتخار «آقای رضا سیدحسینی» که نامش همواره افتخار اندیشه ایرانی است، کلاهم را از سر برمی‌دارم و به اینکه توانسته‌ام حضور چنین مردی را درک کنم، افتخار می‌کنم.

علیرضا بهنام
منبع : روزنامه کارگزاران