سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا
بهارانِ هنر
![بهارانِ هنر](/mag/i/2/ujg2q.jpg)
زیبائی چیست؟ ماده صرف و تاریک و تهی از کمال و جمال، چه زیبایی دارد. انسان مجموعه عجایب و اقیانوس بیکران ذوق و شعور و نور و شادابی است.
قوّه و استعداد بینهایت رو به مرز کمال در او به ودیعه نهاده شده است. از مادّه بیجان و بیشعور چطور این همه ذوق و شعور و شادابی میریزد. هیچ میدانید تشخیص زیبائی و گرایش به زیبایی و زیباسازی از مختصات انسانی است؛ این انسان است که جمال و زیبایی را حتّی در کار و ساخته آن موجوداتی که خود این تشخیص را ندارند، در مییابد. حیوانات کارهای زیبا میکنند؛ امّا نه به عنوان انتخاب زیبایی و ترجیح زیبا بر زشت، بلکه این آدمی است که با قیاس پـارهای از آنهـا با پـارهای دیـگر، بعضی را زیبا و بعضی را از زشت میبیند.
اصل زیبایی، نعمتی بَس بزرگ و گرانقدر و درک آن نعمتی بالاتر و والاتر. به راستی گرایش به زیبایی و زیباسازی در نهان و فطرت آدمی شاهدی روشن نیست که او وابسته به کمالی مطلق و جمالی بیمرز و ابدّیتی والا و به سوی مبدأی نامتناهی از زیبایی و جمال و کمال در کشش است؟ مگر نه آنکه در میان مخلوقهای خداوندی، تنها او مشرّف به تشریف عقل و تعلیم الهی است و بدین جهت مسجود ملایکه و خلیفةاللّه فیالارض و ودیعته فی الوجود میباشد و به همین جهت هم لطف و عنایت باری تعالی او را مجلاّی صفات باری و مَشهد اخلاق اللّه گردانیده است؟ اصول و بدیّهیهای اوّلیه شناختها در ژرفای ذهن و روح او جایگزین گشته و زیربنای شناختها و شناسایی او و معیار تجزیه و تحلیل قضاوت و ردّ و قبول او گردیده تا ادراکهای کلّی و عقلی خود را دریابد و روزبروز بر میزان معلومات و آگاهیها و شناختهای خود بیفزاید.
گرایشهای متعالی را در نفس و روح او به ودیعت نهاده است تا همیشه به مرز کمال، رهسپار بوده باشد. گرایش به حقیقت و حقیقت جویی، گرایش به خیر و فضایل اخلاقی، گرایش به سوی زیبایی و جمال، گرایش به سوی کمال مطلق و ابدیت. به ودیعت گذاشتن این ودیعهها و نهادن این گرایشها دلیلی است که جوابگو و منبع سیراب کنندهای برای آنها باید بوده باشد. یعنی باید حقیقتی و واقعیتی بوده باشد تا حسّ دریافتنش در آدمی نهاده شده باشد. خیر و فضایل اخلاقی، حقیقتا باید در وجود آدمی بوده باشد تا روان و مفهوم نیست مفطور شده باشد؛ به همین جهت هم زیبایی مطلق و کامل و جمالی ـ بیمرز و کمالی بیانتها و ابدی باید بوده باشد تا آدمی دایما بسوی او در کشش باشد. کشش این جمال است که آدمی را در جاذبه قرب و پیشگاه خداوندی دایما به سوی مطلوب و کمال میبرد: حتّی در عالم بهشت و نعمت جاودانی. شاید هم همین بیمرزی و بیتوقفگاهی جمال و کمال محبوب و مطلوب سرّ، جاودانگی بهشت باشد. آدمی همیشه همراه این احساسها و عواطف است و جوشش همین احساسها و عواطف درونی را با زبان هنر که زبانی الهی و ناموسی خلقتی است و کاربردی عظیم دارد، به بروز و ظهور میرساند و هنر از آنجا که از این جوشش درونی سرچشمه میگیرد به بینهایتی انسانها، مرزی بینهایت داشته در هر جا و هر مکان به نوعی بروز و ظهور میکند و تاب مستوری ندارد. اما لطف و ارزش هنر، آن است که به سوی مبدأ اعلی و فیض مطلق بوده بـاشد و به همین جهت، بُعد معنوی و توجه به اخلاق و عرفان هنر، تنها شرط راه اسـت؛ تا آدمی را در یک روشنائی روحافزا و جان بخش قرار دهد که سراپا عظمت، کرامت، شرف و اصـالت گـردد. همیـن بُعد اسـت که به او ارزش معنـوی، اصالت انسانی، فداکاری، ایثار، شجاعت، شهامـت و بالاخـره قبـول شهـادت، ارزانـی میدارد.
این بُعد است که آدمی را غرق در هنر و هنرمندی میکند. هنر چگونه زیستن، چگونه عشق ورزیدن، چگونه عبادت کردن، چگونه به درگاه حضرت حّق رفتن و چگونه مناجات کردن، هنر رهبری، هنر وفا و ایثار داشتن، هنر جنگ و هنر مسؤولیت و تعهّد و هنر چگونه مردن و هنر... و بالاخره هنرهای زیبا و جمیل که نمایانگر عوالم لطف و عاطفه انسانی است. سراسر عالم وجود همه، عشق و جمال است. پس، سراسر هنر است.
امـّا «نه که هـر کو ورقی خوانـد معانی دانـست.»
مظهر زیبایی دوستی و کشش به سوی جمال، هنر است که رسالتش را هنرمند به دوش میکشد. رسالتی که باید معنویت زیبایی و الهی را به کمال قدرت بیان داشته همگان را از سرچشمه جمال سیراب و بهرهمند سازد.
زیباییو جمالتنها زیباییو جمالظاهرینیست که ظاهر تنهامنزلگهیاستبرایگذربهسویجمالی معنویوزیبایی دلانگیزتر و متعالیتر؛ انّ اللّه جمیل و یحبّالجمال.
ساحت مقدّس خداوندی پاکیزهتر از جسم و جسمانیت است، ولی آن زیبایی جمال ملکوتی و معنویی است که چنین زیبایی و جمالی را در راه هنر باید جست و به همین جهت است که در هنر عالی و عرفانی انسانی نه فقط اعضاء و جوارح انسان در تکاپو است بلکه دل و جان و عقیده و ایمان هم در کار است و راز و رمز هنر اسلامی، همان هنری که دل شیفتگان هنر در شرق و غرب تمدّنهای بشری برای، آن میتپد، پنهان در همان معنویت و حقیقت عرفانی درونی آنست که به شهود وبروز رسیده است؛ هنری که نگارش آن حکایت از هستی و زندگی آدمیش و پیوند دادن بین زیبایی و حقیقت در او، همه و همه از دیدگاه اسلام دیده میشود. هنر اسلامی (نه هنر مسلمانان) هنری است که ناشی از اسلام و قداست و پاکیزگی و طهارت و تعالی و عروج آن بوده باشد.
اگر زیبایی ظاهری را در هنر کافی بدانیم باید پذیرای هر گونه آلودگی و گمراهی بوده باشیم. هنر باید وسیله تعالی روحی و سیر معنوی به سوی ملکوت اعلای خـداوندی باشد. بـازگوی حق و بـاطل حیـات باشد.
مایه تطهیر، تهذیب و اصلاح باشد، حیات، زندگی، عزّت و سربلندی بخشد، نه آنکه سایق و کوچدهنده به سوی مردگی، پوکی، خواری، انحراف، خودفروختگی و اجنبیزدگی باشد. کشش همگانی و فطری مردم به سوی هنر به گردن هنرمند، تعهّد و مسؤولیّت میاندازد و بار سنگین رسالت معنوی را بر دوش او میگذارد. هنرمند ارجمند اسلامی، باید بداند که هنر چه کاربرد عجیب و شگفتی در همه شؤون زندگی فردی، اخلاقی، علمی، اجتماعی، سیاسی، ادبی مذهبی و تربیتی و غیر اینها دارد؛ پس باید هنر خود را، عامل پیشرفت و تکامل و سعادت، هدایت و ارشاد، بیداری و هشیاری و تحرّک بداند. هنر را با انحراف از مسیر خداییش مایه رکود و مسخ فرهنگی، ویرانی و شقاوت و گمراهی و ضلالت، تخدیر، غفلت، فریب و سکون نسازد.
هنرمند مردمی و متعهّد باید رسالت اصلی خویش را بر مبنای عقیدتی و توحیدی اسلام به اثبات رسانده و همراه سایر دستاوردهای انقلاب و در جهت ساخت و رشد واقعی به پیش برود، تا چون درختی تنومند و پُر حاصل به بار بنشیند، نقش پُربار و پُربرکت خو را در نشر فرهنگ و اندیشه صحیح خدایی متجلّی و تأثیر بارز و با هر خود را در حوزه هنر و اندیشه اسلامی روشن و تابناک به چشم و گوش همگان برساند. با امکان شیوههای کاملاً تازه و اصالتهای انسانی و الهی که در جامعه خروشان ما پدید آمده امروز هنر در جامعه اسلامی ارزشی گرانقدر و مسؤولیّتی بیاندازه حسّاس پیدا کرده است. باید کشش عاطفی و گرایش هنرمند دایـما و به طـور مستقیم متـوجه معنویت اصـالت، انسان بودن و عرفان ملـکوت خدایـی بوده بـاشد.
خدای ناکرده، دلسرد و غمگین نگوید که رژیم جمهوری اسلامی را با هنر چه کار. آیا انقلاب اسلامی ما با هنر رهبری و هنر انقلاب و مکتب و ایثار بوجود نیامد. و آیا تاکنون متوجه شدهاید که چه هنرمندی در نهضت بزرگ و جهش تاریخی به کار رفت تا چنین شد. هنرمند ما اکنون پارهای از محیط حقیقی و عضوی از مجتمع واقعی خود است. از جامعه و واقعیتهای عینی آن نباید چشم بپوشد. پا به پای اجتماع اسلامی و انقلاب، جـامعه و مـردم ما راه رود، بـه کنجی نخـزیـده و به هنـر ساخته و پرداخته خودش دلخوش نکند.
انسان منحرف مادهگرا که دارای گرایشهای حیوانی و کششهای جسمی و جنسی باشد نمیتواند هنری شایسته گستردگی روح انسانها، عرضه بدارد. چنانچه که احساس او، شخصیت او، ابراز و اظهار هنری او پا در منجلاب ماده و شهوت و شکم دارد. دیگر چگونه میتواند با نفس خود به مبارزه برخیزد و برخلاف قانون سنخیّت بین علّت و معلول، هنر اصیل و جاودانی عرضه بدارد.
هنری را ما میطلبیم که همگام با معنویات انسانی و اصالتهای آن ـ که برتر و والاتر از پای بندیهای عالم طبیعت و حیوانیت است ـ پویا باشد. در مسیر فطرت الهی انسانی که همان فطرت اللّه الّتی فطر النّاس علیهاست روان باشد تا با هدف و غایت جاودانه ابدی و جاودانی گردد و دچار مرگ و تباهی و سقوط و هبوط نگردد. فطرتی که اوّلین خمیر مایهاش عشق و پرستش است.
هنر اصیل باید که با این عشق و پرستش همراه و همراز و همدم و همساز باشد تا در هر کجا این هنر جرقهای بزند این عشق و پرستش متجلّی گردد.
والاترین دلبستگیهای انسانی در تمام مراحل حیاتش، همانا همین عشق و پرستش است که او خود آمیخته با هنر پرستش، نیایش و مناجات است. اصولاً خط سیر انسانی و مسیر عارف در هر لباس و هر مکان و زمانی باید معلوم باشد که به کجا میرود و چرا میرود.
جاودانگی است که گرانقدرترین مسیر هنر است. عشق به ابدیت و خلود، عشق به جاودانگی و عروج، عشق به خـداوند و بـه هر چه مـورد محبّت اوست مایه ارزش هنر است. هنری که در خدمت انسـانیت و معنـویت بـوده و در بعـدی الهی پویا بـاشد. به پـویایی و پـایـداری انسـانیت و معنویّـت پویا و پـایدار میباشد.
به حمداللّه که اکنون انقلاب عظیم اسلامی بر پایه ارزشهای اصیل و والای اسلامی میایستد و برکت اوست که زیباترین و درخشندهترین جلوههای والای انسانی و معنوی حیات معقول او پدید میآید. این موهبت الهی را غنیمت بدانیم و با به کار گرفتن استعدادهای هنری و ایمان الهی، هنر را به عنوان یکی از شاخههای بسیار حسّاس و مهم فرهنگ بشری از منابع و معنویات سرشار اسلامی و الهی جلوهگر نمائیم. تا هم مشهد تجلّی این همه ارزشهای رهآورد انقلاب باشد و هم در باروری و بارآیی آنها برای نسلهای اسلامی بعد که آیندگان و پویندگان راه این انقلاب مقدّسند مؤثّر و مفید افتد.
ما وارث فرهنگی هستیم که کتاب و علم در او مقامی الهی و معنوی داشته و انشاءاللّه که چنین هم خواهد بود. پشت کردن غافلان و غرب و شرقزدگان در مدّت نیم قرن گذشته به معنویت و فرهنگ اسلامی به حمداللّه آن نور آسمانی و الهی را از دل ما نربود و با ریشهدار بودن این معنویت در دل و جان انقلاب اسلامی ما امیّد است که تدارک گذشته را نموده باشیم و معنویت این فرهنگ را چنان درخشان سازیم که هیچ ده و خانهای نباشد مگر آنکه نور اسلام در آنجا تابان باشد، انشاءاللّه.
در این عهد مبارک و میمون جمهوری اسلامی که پای حراست از آبروی اسلام در بین است، وظیفهای سترگ بر دوش داریم و گنجی شایگان را پاسداریم. گنجینهای که تکه پارههای آن مایه افتخار موزههای مشهور جهان است؛ ارزشهای معنوی به دست آمده از برکت انقلاب، آن قدر گرانقدر است که همه گنجهای عالم در مقابل آن به چیزی نیارزد. پس ما نسلی شایسته باشیم که میراث معنوی و اسلامی پدران روشندل و پاکدل خود را حافظ و حارس باشیم. با افتخار و سربلندی، شانه به زیر این میراث پُرارج و گرانبها محکم و استوار بگیریم. چشم کنجکاو، جهان کردار و رفتار ما را چه با غرض و چه بیغرض مینگرد و گاه آگاهانه و گاه ناآگاهانه همان رفتار را میـزان و معیار وسـرمشق قرار میدهد. ببینید چـه وظیفه سنگین بر دوش ماست.
با الگوی اخلاق اسلامی سمبل اصالتهای انسانی، نقشها و نگارهای جمهوری اسلامی در جهان امروز شدهایم. گذشتگان متدیّن هنرمند ما نمونههای اخلاق و فضیلت بودهاند. دریغ است که ما وارثان هنر آنان در منجلاب پستیها و رذایل اخلاقی و روحی دست و پا زنیم. هیچ میدانید ما کهایم و چه کردهایم؟ ما انقلابگران بزرگ قرنهاییم. باید مسؤول حفظ ویژگیها و ارزشهای انقلاب باشیم. این رهآورد مقدّس را باید با شوریدن بر نفس، بازگشت به فطرت انسانی و روآوردن به مفاهیم و ارزشهای گرانقدر و والای معنوی و الهی، رها شدن و وارستن از بندهای مادّی و معیشتی و حیوانی، تزیّن به زینتهای شریعت مطّهره، حفظ و حراست نماییم؛ تا رو حیات ارزندهای زندگیافروز، سرشار از عشق و محبّت و مسؤولیّت در درگاه خداوندی بر اجتماع ما حاکم شود که ارتباط او با خدا، ارتباط عاشق و معشوق باشد و هر نشست و برخاست و قیام و قعود و ذکر و فکر ما او باشد.
جمهوری اسلامی را نعمتی گرانبها که در بهایش چه خونها و چه شهیدان و چه اولیاء و صالحان داده شده است بدانیم و در راه حفظش و پیشبردش از بذل هر نفس و نفیسی ابا نداریم حرکت خود را پرمایهتر و پرارجتر، سوختن خود را عاشقانهتر و عروج خود را عارفانهتر به دامان این انقلاب الهی نثار و ایثار نمائیم و حقّ شکر این نعمت را با رشدی عالی و شکوفایی هر چـه بیشتر در خـدمت به عرفـان هنری انسـانی و رسالت محمّدی، اهداء به درگاه باری تعالی نماییم.
استعداد هنری خود را که عطیّهای الهی است، متوجّه عشقهای مادّی و وصال معشوقههای جسمی نسازیم. البته نیرنگ استعمارگران همیشه چنین است که استعدادهای تودههای تحت سلطه را در راه خواستهای دروغین لذّتها و کامجوییها و ترویج فساد در هنر به پوچی و پوکی برده و انسانهای ارزشمند را به بیارزشی و فقدان تمامیّت هستی و اصالت انسانی سوق میدهد و با ترویج ابتذال و نزول ارزشهای معنوی عقلانی افکار سازنده و پویای جوامع زیرسلطه خود را تخدیر نموده تا توجّهی به مسایل مذهبی اخلاقی، سیاسی، اجتماعی ننموده، بلکه با احساس تهی بودن و پوچی از خود متوجه مزالق و مساقط اخلاقی گردد و امّا ما که ادّعای آزادگی و آزاد مردی از قید و بندهای شیطانی و وسواسهای نفسانی و انحطاطهای اخلاقی را داریم بر ماست که با اتّکاء به مکتب اسلام عزیز و تحفّظ بر تقوی، پاکدامنی، عظمت و عبادت مقام والای انسانی خـود را حافظ بوده و از نِـعم معنوی الهی برخـوردار و بهرهمند باشیم. هنر خود را نوعی عبادت و ایثار دانسته و آنرا هنری انسانی و حیـاتبخش و مسیحایی عرضه داریم، نه دجّالی و نافی ارزشهای انسانی.
شایستگی درونی و استعداد هنری خداداد انسان نباید به دست خودباختگی و بیگانگی از خویشتن و ارزشهای پوچ ماشینی، تحت عنوان گولزننده ترقّی و پیشرفت مضمحلّ شود. شأن و مقام این مجلّه و جامعه محترم منتسب به آن، محترمتر از آنست که مفاسد و پلیدیهای هنر و هنرمندان رژیم گذشته در او بازگو شود.
سربسته آنکه با شیوههای گوناگون هنر وسیله ارضای خواستهای تن و هوا و هوس مشتی مرفه و در منجـلاب فرو رفته واقع گردید. مراکز و امکانات هنری به سوی ابتذال و فساد رانده گشت. هنـرمند تهـی از بینشهای اصیل واقعی گردید. با حرکتهای پوچگرایانه نسلی آواره و از غایت بیهنری و آوارگی خواهشهای نفسهای آلوده و خواستههای تن را به نام هنر و ارزشهای آن به نمایش گذارد و اکنون به حمداللّه که آن موجهای تبلیغاتی دروغین و خیمه شب بازیهای هنری به دیار نیستی رفت، ارزشهایاسلامی و انقلاب فرهنگی ما چون کوهی گرانو پهلوانیقوی دل از جای برخاست.
ملّت چون پولادی از کوره درآمده و آب دیدهاند. با خودساختگی و آگاهی، احساس مسؤولیّت و تعهّد نموده، جاذبهها و صاعقههای ثروت و جمال دنیا او را نگرفته، توجه و نظرش به اصالت انسانی و ارزش معنوی و الهی باشد. در زحمتها صبر کند و در رنجها شکیبایی نماید. سختیها را راحت و زحمتها را رحمت شمارد تا انشاءاللّه این حرکت الهی را به سر منزل مقصود برساند.
همپای این قیام مقدس اقتضای انقلاب فرهنگی ما آن است که انقلابی در هنر بوجود بیایید که از چشمه جوشان معارف و ارزشهای اسلامی سرچشمه بگیرد و چنین هم شده است. دشت و صحرا و سنگ و جبهه را بنگرید که چگونه لبریز از مشاهد ایثار و شهادت و صبر و تحمّل و بردباری در مقابل فشارهای شیطانی قدرتهای استکباری شده است. ایران ما اکنون مشهد عارفان و مجاهدان گشته، گلزار شهیدان گلگون کفن و همه جا عطر گلهای سرخ پَرپَر شده از دست تطاول دیوسیرتان بیگانه و بیگانهپرست به مشام میرسد. کوه و دشت و بیابان و شهر و کوی و برزن همه آکنده از هنر و هنرمندی گشته است هنر رهبری، هنر انسانسازی، هنر به پایان رساندن رسالت انقلاب، هر حفظی بر پیام خون شهیدان و بیان ایثارگریهای رزمندگان تاریخ ساز اسلام، هنـر چگونه زیستن، چگونه عبادت نمودن، چگونه عشق و پرستش کردن، چگونه جهاد و جنگیدن و بالاخره هنر شهـادت که والاترین و بالاترین هنر است
که شهید با هنرمندی شهادتش و با پیام خونش خود را به عالیترین مقام انسانی میرساند و ابدیت را در شهادتش به ملّت اسلام عرضه داشته با هنرمندی پیامش امّت اسلام را همیشه و مداوم مسؤول و متعهّد مینماید.
درود بر آن رهبری که با هنرمندی رهبریش ملّتی را این چنین به راه صلاح و فلاح انداخت و انشاءاللّه به سرمنزل مقصود و انقلاب جهانی مهدی عجلاللّه تعالی فرجهالشریف خواهد رساند.
منبع : هنر دینی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست