جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

غفلت از راه گزینش صحیح دانشجو


غفلت از راه گزینش صحیح دانشجو
سالهاست که موضوع کنکور سراسری موجب یک رقابت نه چندان صحیح و مهمتر از آن یک وضعیت نابه هنشجار روحی روانی و اجتماعی برای خانواده ها و افراد متقاضی ورود به دانشگاه در کشورشده است که این امر تنها به دلیل عدم وجود پروسه مناسب برای گزینش دانشجو و عدم جایگیری صحیح متقاضیان ورود به دانشگاه در مرتبه علمی محق ایشان است .
نوجوانانی که به یکباره و در عرض چند ساعت و در شرایطی پر استرس باید اطلاعات علمی خود را در میدانی که از آن به عنوان ماراتن علمی و نه یک امتحان علمی یاد می شود باز پس دهند و بدیهی است که در چنین شرایطی گاه برخی بیش از پتانسیل خود و برخی کمتر از توان علمی خود جلوه می کنند .
در چند سال اخیر هر ساله بیش از یک میلیون خانوار ایرانی در بازه زمانی نزدیک به کنکور دچار استرس های شدیدی می شوند و تازمان اعلام نتایج این ماراتن علمی وحتی پس ازآن نیزبازتاب های منفی این فشارها روحی را در زندگی و حتی کارخود احساس می کنند .
همین امر یعنی وجود رقابتی فشرده میان متقاضیان ورود به دانشگاه موجب شده تا بازار کلاسهای کنکور و آموزشگاههای آزاد هر سال داغ تر از سال قبل شود و خانواده ها نیز که نگران آینده فرزندشان هستند راهی جز هزینه کردن برای فرزندشان به امید کسب رتبه علمی بهتر و جایگاه علمی و به تبع آن وجهه اجتماهی بهتر را نداشته باشند .
بسیارند خانوادهایی که از هر هزینه ای می زنند تا هزینه کلاس کنکور را فراهم کنند که این امر تنها به دلیل تقاضای بسیار بالا نوجوانان ایرانی برای ورود به دانشگاه است .
که این تقاضای زیاد برای ورود و تحصیل در برخی رشته ها ونظیر رشته های پزشکی و مهندسی بسیار بیشتر است بطوریکه برخی از متقاضیان از دانشگاه و رشته مورد علاقه خود به عنوان تنها راه پیشرفت و مدینه فاضله یاد می کنند .
● جایگاه اجتماعی خوب
فارغ التحصیلان در برخی رشته ها نظیر رشته پزشکی ، مهندسی معماری و...ورود به این رشته را به شکل هدف نهایی درآورده وخانواده ها برای دست یابی به این هدف هزینه های گزافی را مجبورند که بپردازند .
و این در حالیست که کشور تنها به پزشک و مهندسینی که در کشور ما در خیلی از موارد کلیشه ای عمل می کنند نیاز ندارد وبطور مثال به پایان رسیدن چرخه سوخت هسته ای و کامل شدن این حلقه نیز با جمع کثیری از محقیقن ،مهندسین و تکنیسن هایی صورت گرفته که قطعا هیچ کدام پزشک و مهندسی معمار نبوده اند،اما توانستند در مرحله حساس سیاسی درمانی مناسب ارائه دهند و التیام بخش روح و جان خسته ملت و کشور شوند .
برمی گردیم به حال و هوای کنکور و این در شرایطی است که شرکت کنندگان امسال ، کنکور سراسری را پشت سر گذاشته و در حال دریافت کارت ورود به جلسه برای آزمون های دانشگاه آزاد هستند .
در این میان آموزشگاههای علمی که در اغلب موارد چیزی جز کتاب درسی نمی آموزند و تنها نکاتی از کتاب درسی را پررنگ می کنند دیگر به فکر جذب دانش آموزان سال سوم و حتی سالهای قبل هستند .
اگر یک برآورد سرانگشتی صورت دهیم و هزینه هر سال استفاده از خدمات آموزشی برای دانش آموزان متقاضی ورود به دانشگاه را ۵۰۰هزار تومان در نظر بگیریم یک میلیون و ۴۰۰هزار متقاضی ورود به دانشگاه در طول ۴سال ۵۶۰۰نفر هستند که با در نظر گرفتن هزینه مذکور در طول مدت آماده شدن برای شرکت در کنکور ۲۸ میلیارد و ۳۰۰میلیون تومان هزینه برخانوارهایشان تحمیل می کنندو یا به عبارت دیگر برای آموزشگاههای آزاد در آمد زایی می کنند .
اما در مسابقه کنکور که نظیر آن در کمتر کشوری دیده می شود چندین نقص وجود دارد اول آنکه سیستم آموزشی و خانواده های متقاضیان ،بر اساس تمایل خود تلویحا« دانش آموزرا به سمت انتخاب چندین رشته خاص سوق می دهند و گویی تحصیلات دانشگاهی تنها در این رشته ها در این دانشگاهها معتبر می دانند و معملین نیز در سرکلاس درس خصوصا در سالهای پایانی تحصیلات متوسطه تنها از دانش آموزان خود که مهندس و پزشک شده اند یاد می کنند و به این ترتیب ذهن دانش آموز را به سمت مقبول شمردن چندین رشته می برند .
دوم آنکه مرفهین به واسطه دارا بودن امکانات بیشتر و استفاده از کلاسهای آموزشی با هنر تست زدن و فنون آن بیشتر آشنا می شوند و قطعا شانش بیشتری برای ورود به رشته های بهتر پبدا می کنند و همین امر موحب شده تا در طول چندسال گذشته به دلیل سرمایه گذاری خانواده ها مرفه شاهد تحصیل فرزندان این قشر از جامعه در دانشگاه های معتبر باشیم چرا که کنکور نیز دیگر همانند سالهای ۶۰ویا سالها دهه ۷۰درس خواند صرف نیست .
سوم آنکه سیستم آموزشی نیز گزینشی درست ندارد و براساس سوابق دانش آموز وی را برای رشته دانشگاهی مورد علاقه اش گزینش نمی کند و قطعا افرادی که به واسطه شرکت در آزمونها مختلف ترس کمتر ، اعتماد به نفس بیشتری دارند اگر چه کمتر هم مطالعه کرده باشند موفق تر خواهند بود .
در تمام کشورهای پیشرفته مرسوم است که دانش آموزان با معدل ها و یا عملکردهای تحصیلی مناسب وارد کالج می شوند و در صورت اخذ نمرات مناسب به رشته دلخواهشان ورود پیدا می کنند و ادامه تحصیل می دهندکه متاسفانه درکشور ما اینطور نیست که شاید هم دلیل این امر در سطور بالا مستتر باشد تصور کنید قرار شود معدل های بالای ۱۸رشته تجربی همگی بتوانند وارد کالج پزشکی شوند قطعادر کشور ما تمام دانش آموزانی که این شرط معدل رادارند رشته دیگر انتخاب نمی کنند غافل از آنکه مگر یک کشور ۷میلیونی چقدر پزشک می خواهد ؟
از سوی دیگر معدل تنها در نتیجه کنکور مورد توجه قرار می گیرد و ملاک واقعی پاسخ نامه است وبس .
به نظر می رسد سیستم آموزشی ما علیرغم این موضوع که گفته می شود به سمت خذف کنکور پیش می رود هنوز نتوانسته انگیزه لازم برای تحصیل دانش اموزان با ضریب هوشی بالاتر و مستعد تر را در رشته های موردنیاز کشور ایجاد کند بطوریکه هنوز رتبه های دو رقمی کنکور سراغ انتخاب رشته پژشکی و مهندسی معماری می روند و علاقه ای به ادامه تحصیل در رشته ژنتیک و یا به طور مثال علوم محض را ندارند به این ترتیب با فرض حذف کنکور هم باز عده ای به هدف و رشته دلخواه خود
نمی رسند که اگر هم برسند برای کشور قطعا ناکارآمد خواهند بود .
به نظر می رسد روند کنونی نیازمند یک تغییر است و این تغییر تنها از طریق فرهنگ سازی رسانه ای به همراه تغییر رویکرد آموزش و پرورش و آموزش عالی میسر است تا شاید روزی تنها واجدین شرایط تحصیل در هررشته در کلاس درسی رشته منظور نظر در دانشگاه حاضر شوند و هزینه دولت برای تحصیل بی علاقه ویا ناکارآمد صرف نشود.
اگر نگاهی به جوانان دانشجو داشته باشیم دانشجویانی که با ضرب و زور کلاس های مختلف در رشته ای بیش از حد توان و هوش خود تحصیل می کنند و یا دانشجویان بی علاقه به رشته تحصیلی خود که شاید هم توان علمی بالایی دارند اما در هنگام انتخاب رشته با مشکل مواجه شده و یا توان هزینه کردن برای کنکور را نداشته اند را بیشمار می بینیم .
دولت عدالت محور در اولین گامها عدالت آموزشی در آموزش عالی باید زمینه سازی جایگیری مناسب افراد علاقمند به تحصیل را فراهم کند و این به معنای کارآمدی بالا کاهش هزینه ها و همسویی بازار کار با ورودیهای دانشگاهی خواهد بود .
مریم السادات حسینی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید