چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
آب سیاه
دختر جوان کنار خیابان ایستاده بود. باران می بارید. همه آدم ها در حال دویدن به این طرف و آن طرف بودند. ماشین ها پشت سر هم بوق می زدند. آب از زیر تایرهایشان به اطراف می پاشید. هر کسی چیزی را روی سرش گرفته بود تا از قطره های درشت باران در امان باشد. دختر کنار خیابان و پشت به جوی آب منتظر تاکسی بود. ناگهان دست سیاهی از زمین بیرون آمد او را گرفت و به پایین کشید. دختر جیغ زد و به دوروبرش چنگ انداخت. در شلوغ ترین نقطه شهر هیچ کس از آدم هایی که دوروبرش بودند، صدایش را نشنید.
این اتفاق در فیلم های هالیوودی یا داستان های تخیلی مدرن نیفتاده است. این حادثه دقیقاً چهار سال قبل و در میدان صادقیه روی داد. تقریباً ابتدای فصلی که باران های سرد آغاز می شوند، در ضلع شمال غربی میدان صادقیه، جلوی پیاده رو بزرگ مقابل داروخانه و عینک سازی، دختر جوانی کنار جوی آب ایستاده بود که درست همان جا از وضعیت روباز به شکل سرپوشیده درمی آمد و مسیری را به سوی جنوب طی می کرد. آب سیاهرنگ و پر از زباله به شدت جریان داشت. دختر به دلیل نامشخصی مثلاً عقب رفتن یا سرخوردن به درون جوی آب می افتد و جریان آب او را به زیر بلوک های سیمانی می کشد. فریاد های او در میان سر و صدای ماشین ها و عبور رهگذر ها توجه هیچ کس را جلب نمی کند و پس از چند لحظه با سرخوردن انگشتانش از لبه بلوک های سیمانی درون تونل تنگ و خیس ناپدید می شود. تا مدت ها بعد از حادثه پلاکارد زردرنگ بزرگی در آنجا آویخته بود؛ «در تاریخ.... دختر جوانی در این مکان.... ناپدید شده.... خواهشمند است در صورت داشتن هرگونه اطلاعی با شماره های....» از متن نوشته مشخص بود کسی از نحوه روی دادن حادثه خبر ندارد. پیاده رو و اطرافش طوری حفاری شده بود که به نظر می آمد یک پروژه عمرانی در حال اجراست. «ادریس» پسر جوانی که در همان عینک فروشی کار می کرد به من گفت آتش نشان ها تا ۱۰ روز تمام سنگ های جوی را از جا درآوردند که شاید جسد او را پیدا کنند و در این مدت پدربزرگ دختر هر روز به اینجا می آمد و در کنار پلاکاردی که نوشته بود، می ایستاد تا از رهگذران سرنوشت نوه اش را بپرسد. مدتی بعد جسد کیلومتر ها دورتر، در نهر پارک ارم پیدا می شود. در آن روز بارانی، آب جسم کوچک او را تا بیرون شهر برده بود.
پاییز و زمستان امسال حادثه شهری خاصی در مورد بارندگی رخ نداد. کسی غرق نشد و دیوار خانه یی هم نم نکشید و پایین نیامد. از سیل سال نیمه دوم دهه ۶۰ که شمیران را زیر آب برده بود و بساط دیزی فروشی های دربند را تا سیدخندان با خودش آورد خیلی گذشته است. سرمای سال قبل هم استثنا بود. با این باران های کم جان و برفی که به زمین نرسیده، آب می شود، احتمال خشکسالی خیلی بیشتر از سیل است ولی بعضی ها عقیده دارند شهر های ایران باید همیشه برای وقوع سیل آماده باشند. شهرداری در چند نقطه شهر بخش هایی از روی مسیل ها را پوشانده است تا هم مانع ریختن زباله شود و هم فضایی را به شهر اضافه کند. سازمان مدیریت بحران به این کار اعتراض کرده است زیرا کارشناسان آن از احتمال وقوع بارندگی های ناگهانی در فصل های سرد و به راه افتادن سیل خبر می دهند. آن وقت است که تمام ظرفیت مسیل ها و جوی ها مورد نیاز خواهد بود. شهر که به نظر ما از این نظر خیلی امن است، می تواند خطرناک هم باشد.
محمد سرابی
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست