سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

تحلیلی پیرامون انتخابات مجلس هشتم


تحلیلی پیرامون انتخابات مجلس هشتم
هشتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و بیست و نهمین انتخابات در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۴ اسفند ۸۶ با حماسه آفرینی مردم برگزار شد. نصاب حدود ۶۰ درصدی از مشارکت مردم در انتخابات بیانگر حضور مقتدرانه و با صلابت مردم در صحنه و اعلام وفاداری به آرمان های انقلاب، امام(ره)، شهیدان و تجدید میثاق چندباره با رهبر معظم انقلاب اسلامی بود.
● پیروزی بزرگ در شرایط خاص
انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی در شرایط خاص داخلی و خارجی کشور برگزار شد. دشمنان جمهوری اسلامی، در حوزه برون مرزی، در آستانه انتخابات همزمان دو استراتژی خاص را دنبال کردند. ابتدا به صورت جدی تمایل خود مبنی بر انتخاب افراد کم اعتقاد به معیارها و اصول بنیادین انقلاب اسلامی را اعلام کردند. به عنوان مثال «جرج بوش» رئیس جمهور آمریکا این مسئله را در کمتر از دو ماه مانده به انتخابات در نطق رادیویی به زبان آورد. البته طرح این موضوع، بلافاصله با برخورد و واکنش صریح مردم و رهبری معظم انقلاب روبرو شد. با این وجود، دیگر محافل غربی و سفارت خانه های آنها در تهران تا روز انتخابات این استراتژی را به صورت محسوس و غیرمحسوس دنبال می کردند.(۱)
استراتژی بعدی آنها صدور قطعنامه سوم تحریم ها، تنها با اهداف تبلیغاتی برای کم رمق ساختن مشارکت مردم در انتخابات بود. غربی ها با ارزیابی آثار قطعنامه ها و بیانیه های پایانی اجلاس شورای حکام در سابق، که ایجاد شوک در حوزه مسائل اقتصادی نظیر رکود بورس را به دنبال داشت، سعی داشتند با افزایش نارضایتی، حضور مردم در انتخابات را به نصاب پایینی برسانند.
شرایط داخلی کشور نیز ویژگی های خاصی داشت:
▪ اولاً، برخی از جریان های سیاسی که روزگاری نه چندان دور، برای هر موضوع پیش پا افتاده ای، بحث خروج از حاکمیت را مطرح می کردند، با تلاش عجیبی به دنبال کسب اعتماد نظام برای ورود به کارزار انتخاباتی بودند. طبیعی بود که براساس قانون، افرادی که اعتقادی به نظام ندارند، نباید وارد کارزار انتخاباتی شوند. با این وجود، با نگاه انبساطی شورای نگهبان تعدادی از این افراد (میانه روها) وارد انتخابات شدند.
▪ ثانیاً، علی رغم ایجاد مکانیزم روشن در میان اصولگرایان برای انتخاب کاندیدای موردنظر، برخی افرادی که نتوانستند در لیست نهایی جبهه متحد حضور داشته باشند، با تشکیل ائتلاف های موازی و با اتخاذ رویکرد انتقادی نسبت به دولت، وارد صحنه شدند.
▪ ثالثاً، این انتخابات به لحاظ شکلی هم در شرایط ویژه ای برگزار شد. مجلس سن رأی دهندگان را علی رغم تنظیم و ارائه دو لایحه از سوی دولت، از ۱۵ سال به ۱۸ سال افزایش داد. همچنین براساس مصوبه مجلس، تبلیغات خیابانی کاندیداها به شدت محدود شد و تاریخ برگزاری انتخابات هم در آستانه سال نو و ایام خرید مردم و تعطیلی دانشگاه ها قرار گرفت. علاوه بر این، زمان پایانی سال، افزایش طبیعی نرخ برخی از کالاهای موردنیاز مردم را نیز به دنبال داشت.
بنابراین به دلایل زیر می توان استدلال کرد نتایج انتخابات مجلس هشتم به واقع یک پیروزی بزرگ برای جمهوری اسلامی، رهبری فرزانه و مردم سرفراز کشورمان بوده است:
۱) اثبات دوباره کارآمدی نظام مردم سالار دینی به عنوان الگوی موفق حکومتی در منطقه و جهان.
۲) افزایش حدود ۱۵ درصدی آمار مشارکت مردم نسبت به انتخابات گذشته مجلس شورای اسلامی.
۳) برگزیده شدن اکثریت کاندیداهای اصولگرا. این امر نشانگر توجه جدی مردم به انتخاب نمایندگانی است که به تعبیر رهبر معظم انقلاب راه را برای خدمتگزاری بیشتر دولت هموار می کنند.
۴) حضور قوی جوانان ۱۸ تا ۳۰ سال که نزدیک به نیمی از شرکت کنندگان را تشکیل می دادند.
با وجود حرف و حدیث های بسیاری که در مورد فاصله گرفتن نسل جدید با آرمان های اصیل انقلاب اسلامی مطرح می شود، مورد اخیر جای بررسی و تحلیل مستقلی دارد که در جای خود باید به نحو شایسته ای بدان پرداخته شود. رهبر حکیم انقلاب اسلامی نیز درپیام اخیر خود به این مسئله، با عبارت زیر، توجه ویژه ای فرمودند:
«میلیون ها جوان زیر ۳۰ سال به سوی صندوق های رأی شتافتند و با حضور شورانگیز خود نشان دادند که پسران و دختران نسل بعد، آماده تحویل گرفتن این جمهوری مقدس می باشند که خون بهای ده ها هزار شهید و محصول مبارزه سال های متمادی ملت ایران است. شما نشان دادید که انقلاب اسلامی زنده است و با گذر زمان بالنده تر می شود.»
در مجموع، حماسه ۲۴ اسفند را تنها باید با این آیه زیبای الهی و این نگاه متعالی توحیدی تفسیر کرد: «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون» (مائده.۳)
درس های انتخابات ۲۴ اسفند
نتایج انتخابات مجلس هشتم در سراسر کشور بخصوص درتهران می تواند حاوی درس های مهمی برای جریانات سیاسی و تحلیل گران مسائل انتخاباتی باشد.
۱) در طیف اصولگرایان، هیچ کدام از «نامزدهای اختصاصی» فهرست موازی فهرست جبهه متحد اصولگرایان (ائتلاف فراگیر) در ردیف حائزین رتبه های برتر نشدند. این موضوع می تواند این نکته را بار دیگر به جریانات سیاسی اصولگرا خاطرنشان سازد که مهمترین رمز موفقیت این جریانات، وحدت یا حداقل ائتلاف مقطعی این گروه ها در مبارزات انتخاباتی است.
پس از آنکه اصولگرایان در تابستان سال گذشته مصوب کردند در قالب مدل ۶+۵ در تمام استان ها به فعالیت انتخاباتی بپردازند، برخی گروه های حاشیه ای منتسب به اصولگرایان کوشیدند با القاء تنگ شدن دایره اصولگرایی، وزن کاذبی برای خود در جریان اصولگرا ایجاد کرده و از این طریق به سهم خواهی بپردازند.
با این حال، پس از عدم توجه اصولگرایان به این تصویرسازی های کاذب، طیف مورد اشاره با آگاهی اقدام به یارگیری سیاسی برای ایجاد یک فعالیت موازی انتخاباتی کرد.
این طیف از رضایی و قالیباف و لاریجانی به عنوان پشتوانه های سیاسی خود یاد می کرد اما در نهایت لاریجانی با قرار گرفتن در لیست جبهه متحد اصولگرایان قم عملاً از فعالیت های موازی اعلام برائت کرد. همچنین در فاصله ۲ روز به انتخابات مجلس، «حسین فدایی» دبیرکل جمعیت ایثارگران که تشکل اصلی حامی قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ بود، اعلام کرد شهردار تهران نیز از لیست جبهه متحد حمایت کرده است.
این در حالی بود که گروه موسوم به «ائتلاف فراگیر اصولگرایان» در تبلیغاتی که روزهای آخر منتهی به انتخابات به صورت گسترده پخش کرد، عکس قالیباف، رضایی و لاریجانی را بر روی تراکت های تبلیغاتی خود درج کرد.
همچنین در لیست انتخاباتی این تشکل که به «لیست موازی اصولگرایان» معروف شد، نام ۹ نفر از کاندیداهای جبهه متحد اصولگرایان هم بدون هماهنگی و رضایت آنان درج شد و پس از آنکه حداد عادل در بیانیه ای به همراه ۴ تن دیگر از اصولگرایان رسماً از لیست های انتخاباتی موازی اعلام برائت کرد، سخنگوی تشکل ائتلاف فراگیر در مصاحبه با روزنامه اعتمادملی ضمن هتاکی به حداد، او را فرصت طلب سیاسی خواند.
با این حال نمی توان تمام کاندیداهایی را که در تهران و برخی شهرستان ها در لیست موازی قرار گرفتند، در مقابل اصولگرایان دانست چرا که تعداد زیادی از این افراد مورد حمایت جبهه متحد نیز بوده اند و یا بنا به دلایلی که به منظور حفظ کلیت مدل ۶+۵ در اولویت قرار نگرفتند.
تجربه شکست خورده ایجاد گروه های موازی در مقابل جریان حداکثری اصولگرایان در جریان انتخابات مجلس هفتم (خدمتگزاران در مقابل آبادگران)، تجربه تکروی بخشی از اصولگرایان در مقابل جریان حداکثری در انتخابات شوراهای سوم تشکیل فهرست های موازی در مقابل جریان حداکثری و ایجاد فاصله با اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم (فراگیر در مقابل متحد و ائتلاف بخشی از فهرست فراگیر با اصلاح طلبان اعتماد ملی) می تواند گویای این نکته باشد که بازی انفرادی اصولگرایان نه تنها نتیجه بخش نخواهد بود، بلکه به تضعیف موقعیت اصولگرایان، بازی به هم زن و حذف نیروهای اصلی، کارآمد و ارزشمند این جریانات از راهیابی به شورا و مجلس منجر خواهد شد.
مبنای تحلیل مورد اشاره در این نکته است که اصولگرایان قبل از آنکه بر روی رای اقشار خاص اصولگرا یا اقشار خاکستری و مشترک با اصلاح طلبان حساب کنند، «ابتدا» می بایستی به بدنه عمومی رای دهندگان اصولگرا توجه داشته باشند و سپس به فکر اقناع و یا جلب آرای گروه های خاص یا دیگر گروه ها باشند.(۲)
نکته دیگر، اشتباه استراتژیک برخی جریانات اصولگرا در «چگونگی تعریف خود» و برافراشتن تابلوی سلبی «در مقابل اصولگرایان» به جای تابلوی سازنده «در جمع اصولگرایان» با هدف جلب رای اقشار خاکستری و مشترک با اصلاح طلبان است که در این انتخابات نیز ناکارآمدی آن به وضوح مشخص شد.
۲) در اردوگاه اصلاح طلبان نیز همانند اصولگرایان با نگاهی به رتبه نامزدهای اختصاصی نشان می دهد، وزن کشی دو تابلوی اصلی اعتماد ملی (یاران کروبی) و اتئلاف اصلاح طلبان (یاران خاتمی) کفه ترازو را اندکی به سمت ائتلاف اصلاح طلبان متمایل تر کرده است، گرچه حضور نمایندگان کارگری دارای رای سازمان یافته و مشهورین در رتبه های بالای حایزین رای، صحت این نتیجه گیری را ممکن است با مشکل مواجه کند.
۳) نظرسنجی ها در این دوره نسبت به دوره های پیش از قدرت پیش بینی بهتری برخوردار بودند، گرچه هنوز هم فضای سیاسی ایران از وجود معیاری مستقل و دقیق برای سنجش منظم و دقیق افکار عمومی بی بهره است.
در این دوره، نظرسنجی های کشوری و استانی میزان مشارکت در استان ها و تهران را تا حدود زیادی نزدیک به واقعیت پیش بینی کردند. تفاوت اندک در دامنه ده درصد میان میزان پیش بینی شده و میزان محقق چه در تهران و چه در شهرستان ها می تواند به محافظه کاری عمومی پاسخ دهندگان و پنهان کاری در مقابل نظرسنج ها مرتبط شود.
در مورد چهره های شاخص نیز پیش بینی ها به ویژه در رتبه های بالا تا حدود زیادی محقق شد گرچه مشارکت رای دهندگان اصولگرا به صورت «فهرستی» و مشارکت کمتر رای دهندگان اصلاح طلب نتیجه نهایی را دگرگون کرد.
۴) در هفته پایانی رقابت های تهران چندین اتفاق غیرمنتظره به وقوع پیوست که کل جریانات تبلیغاتی و خبری را متاثر ساخت. مساله حمایت کاذب بازیگران سینما از لیست «ائتلاف اصلاح طلبان» برای دو روز در صدر جریانات خبری قرار گرفت. به نظر می رسد این مساله در نهایت به نفع تیم انتخاباتی اصلاح طلبان تمام نشده باشد. ورود بی برنامه و اصرار بر این مساله با توجه به پیش بینی مانور سنگین اصولگرایان در این مورد، اشتباه استراتژیک برنامه ریزان اصلاح طلب تلقی می شود.
اتفاق دیگر انتشار فهرست های جعلی یا ناقص و اس.ام.اس های مناقشه انگیز در اردوگاه اصولگرایان بود که می رفت در صورت عدم خویشتن داری و مدیریت رسانه های اصولگرا مساله ساز شود.
استراتژی شکست خورده
ابراز نگرانی تعدادی از چهره های اصلاح طلب از صحت شمارش آرا و تشکیک آنها در «سلامت» انتخابات مجلس هشتم، مشابه داستانی است که در جریان انتخابات شوراها نیز رخ داد. در واقع این بار نیز برخی از افراد اصلاح طلب فریاد «تقلب، تقلب» سر داده اند. بی آن که بدانند چه می کنند و بی آن که توجه داشته باشند دود این آتش، بیش از هر کس در چشمان خود آن ها خواهد رفت.(۳)
در این باره باید گفت:
۱) اصلاح طلبان همواره تاکید کرده اند که آرای آن ها در مشت «افراد خاموش جامعه» و کسانی است که اصرار چندانی به خروج از خانه های خود در روز رای گیری ندارند. این ادعای معروف بارها توسط اصلاح طلبان بر زبان آمده که جناح راست به دنبال مشارکت کمتر مردم است تا در غیاب حضور گسترده شهروندان، انتخابات را با تکیه به حامیان منسجم خود ببرد. حال با پذیرش این ادعای واهی اگر طبق تحلیل های آن ها و براساس درصد مشارکت مردمی انتظار پیروزی نداشته اند، پس این فریاد «تقلب، تقلب» چیست؟
۲) به نظر می رسد که تشکیک در سلامت انتخابات، فقط و فقط نوعی موضع تبلیغاتی است. با این حال اصلاح طلبان توجه ندارند که این مواضع و اظهارات، بنیان اعتماد اجتماعی را بر باد خواهد داد و انگیزه نخبگان و گروه های جوان برای مشارکت در انتخابات های بعدی را ویران خواهد ساخت. طنز داستان این جاست که همین افرادی که اکنون عامدانه یا از روی غفلت در حال ویران کردن سرمایه اجتماعی و تشدید بی اعتمادی و بدگمانی هستند؛ در انتخابات های بعدی بار دیگر به میدان می آیند و مردم را به حضور در پای صندوق های رای دعوت می کنند! آیا هواداران اصلاح طلبان حق ندارند از خود بپرسند چرا باید در انتخاباتی شرکت کنیم که به گفته (ادعای) همین اصلاح طلبان، نتایج آن نهایتا مخدوش خواهد بود؟!
این تناقض در ماجرای رد صلاحیت ها نیز رخ داد. اصلاح طلبان با شدت و حدت از رد صلاحیت گسترده نامزدهای خود سخن گفتند و آن گونه رفتار کردند که به ظاهر انگیزه های حامیان خود را سوزاندند. با این حال، سرانجام ۲ هفته مانده به انتخابات در همین تهران یک لیست کامل ۳۰ نفره ارایه کردند و سپس با همان شدت و حدت، تاکید کردند که در انتخابات شرکت می کنند و حامیان آن ها نیز باید شرکت کنند! نتیجه آن شد که همگان دیدند.
۳) این قلم نمی خواهد بگوید که اصلاح طلبان هیچ جایگاه یا وزنی در اجتماع ندارند، بلکه معتقد است که تناقض های رفتاری شدید برخی از آنها باعث سردرگمی حامیانشان در پای صندوق های رای شده است.
تمام این تناقض ها نیز از سوی کسانی است که بدون کمترین توجهی به پیامدهای رفتاری خویش، همه چیز را فرافکنی می کنند. همان آقایانی که روزی مدافع سرسخت «خروج از حاکمیت بودند اما اکنون مدافع سرسخت «ورود به حاکمیت» هستند...
۴) فرآیند برگزاری انتخابات فرآیندی عظیم و پیچیده است که در هیچ دوره ای خالی از اشکال نبوده است. با این حال، در شرایطی که هیچ نشانه ای از تخلف در شمارش آرا وجود ندارد و در شرایطی که نتایج انتخابات با تحلیل های پیش از برگزاری انتخابات کاملا همخوان است؛ موضع تکراری «تقلب در انتخابات» هیچ معنایی جز پناه بردن به مواضع تبلیغاتی و فرافکنی نخواهد داشت. حتی سایت هایی که به صراحت در سلامت انتخابات تشکیک می کنند نیز تاکنون یک خبر جدی و مستند ازتخلف سازمان یافته در جریان برگزاری انتخابات منتشر نکرده اند. اتفاقا همین موضوع نشان می دهد که برگزاری انتخابات و شمارش آرا، حرف و حدیثی نداشته است. حرف و حدیثی اگر هست، مربوط به عملکرد احزاب و دیدگاه های شهروندان است که بایستی مورد توجه تمام جناح ها قرار گیرد.
احد کریم خانی
منابع:
rajanewsir-۱
alefir-۲
shahabnewscom-۳
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید