چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا

بلوک ضد سلطه


بلوک ضد سلطه
● هم اندیشی نخبگان و دیپلمات های ایران و آمریكای لاتین
تهران در آخرین روزهای سال ۸۵ میزبان همایشی بود كه تركیب میهمانان آن را نخبگانی از منطقه دوردست آمریكای لاتین تشكیل می داد. همایش ۸ اسفند تهران به این ویژگی ممتاز آراسته بود كه پس از موج انتخابات این منطقه پنجره ای تازه برای شناخت این منطقه گشود.
ابتكار برگزاری این همایش كه عنوان «آمریكای لاتین؛ نقش و جایگاه آن در آینده نظام بین المللی» برای آن انتخاب شده بود با دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه بود. در نخستین ساعات همایش وزیر امور خارجه ایران با ارائه پیام رئیس جمهوری اهمیت این اجلاس و جایگاه تازه آمریكای لاتین را در دیپلماسی تهران برای میهمانان نمایان كرد.
رئیس جمهوری در پیام خود مخاطبان همایش را به تأمل درباره ظرفیت های آمریكای لاتین فراخوانده بود و این كه سرزمین وسیع و پررمز و راز آمریكای لاتین استعدادهای ناشناخته بسیاری دارد. دكتر احمدی نژاد با تكیه بر آنچه در سفر خود به این سرزمین یافته بود در معرفی آمریكای لاتین بر نكاتی انگشت نهاده بود كه محور سخنان مدعوین همایش بود. محورهایی نظیر: آرمان های بلند آزادیخواهی، عدالت طلبی، دینداری و ذخایر عظیم مادی و اقتصادی كه در پیوند با یكدیگر، تصویری متفاوت از آمریكای لاتین در جغرافیای جهانی می سازند.
وزیر خارجه ایران پس از ارائه پیام رئیس جمهوری به مرور روابط دیرینه و نزدیكی ایران و آمریكای لاتین پرداخت. او نیز بر این نكته تأكید ورزید كه: «روابط بیش از صدساله ایران و آمریكای لاتین تصویری صمیمی از مردم آن دیار و تصویری برخوردار از ظرفیت های فراوان، مردمی خونگرم، بردبار و صلح طلب در ذهن ایرانیان ساخته است. «متكی آنگاه اضافه كرد تحولات نوین منطقه ای و بین المللی ایران را به رویكردی مبتنی بر بهینه سازی مناسبات به طور كامل و همه جانبه از ظرفیت های متقابل رهنمون ساخته است.
سپس نوبت به دبیر همایش رسید تا انگیزه ها و اهداف این نشست را بازگو كند.دكتر اكبر اسماعیل پور گفت: همایش بین المللی آمریكای لاتین با هدف معرفی و شناخت هر چه بیشتر و بهتر، تحولات آمریكای لاتین را جست وجو می كند و در پی شناساندن و شناختن خیزش استقلال طلبانه و حق جویانه این خطه است و در این راستا به انتخابات دموكراتیك و بروز گرایش های همگرایانه در تقابل با نظام سلطه و هژمونی آمریكا توجه ویژه ای دارد. خبر دلگرم كننده دبیر همایش، استقبال نخبگان آمریكای لاتین از این مجلس، گفت وگو با ایرانی ها بود به نحوی كه طبق گفته اسماعیلی بسیاری از اندیشمندان، محققان و پژوهشگران از كشورهای كوبا، آرژانتین، ونزوئلا، برزیل، اكوادور، اروگوئه و حتی ایتالیا و روسیه با نوشتن مقاله اشتیاق خویش را برای حضور در چنین همایشی ابراز كرده اند.
● فصل نوین همكاری ایران و آمریكای لاتین
تحولات اخیر در آمریكای لاتین نویددهنده دوستی تازه این ملت ها با ایران است. زیرا با روی كارآمدن دولت هایی كه نگرش مخالفت با نظام سلطه را دارند و اندیشه عدالت محور و استقلال خواهی را وجهه همت خویش قرار می دهند خود به خود زمینه همگرایی تازه میان رهبران و ملت های ایران و آمریكای لاتین به وجود می آید.
در برهه گذشته، با وجود داشتن ظرفیت های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ارزشمند ایران و آمریكای لاتین به طور چشمگیر از این ظرفیت ها استفاده نكردند اما اكنون و در روندی تازه دیپلمات های ایران شواهدی تازه از رونق و پیشرفت این روابط به میهمانان اجلاس عرضه می كنند. علیرضا شیخ عطار معاون اقتصادی وزیر خارجه در این راستا می گوید: وقایع تازه ای كه در آمریكای لاتین رخ داده فضایی متفاوت از قبل را رقم زده است.
همچنین روی كار آمدن دولت نهم درایران نگاهی متفاوت به سیاست خارجی بویژه حوزه آمریكای لاتین دارد و از نظر این دولت، آمریكای لاتین فرصتی بسیار جالب برای سیاست خارجی و اقتصاد ماست. شیخ عطار براین باور است كه شرایط كشورهای آمریكای لاتین برای ایران دو پیام دارد: «نگاه ظلم ستیزی و مبارزه با تبعیض در این منطقه با این نگاه ما كه از ابتدای انقلاب اسلامی ایران چنین بوده، گره خورده است.
دوم آنكه بازار ۴۰۰ میلیون نفری آمریكای لاتین به دلیل تجانس خلقیات مردم آن سرزمین با ایرانی ها برای تجارت و كالاهای ما بسیار مطلوب است.» سبحانی مدیر اداره كل آمریكا در وزارت خارجه در گفت وگو با «ایران» و در پاسخ به پرسش های ما، مختصات همكاری ایران و آمریكای لاتین را از منظری دیگر توصیف می كند.
او یادآوری می كند حجم روابط اقتصادی ما با آمریكای لاتین به رقم چند میلیارددلاری رسیده و با این رقم توازنی بر این روابط حاكم شده است. به گفته این مقام ایرانی، در گذشته صادرات ایران به این منطقه در مقابل واردات بسیار اندك بود و عموماً در حوزه موادغذایی خلاصه می شد اما اكنون در همه زمینه ها از جمله عرصه های فنی و فرهنگی ایرانی ها به بازار صادرات آمریكای لاتین راه یافته اند.
گزارش های مدیر حوزه آمریكای وزارت خارجه حاكی از آن است كه ایران بیشترین حجم روابط اقتصادی را با ونزوئلا دارد و برزیل نیز یكی دیگر از بزرگ ترین شریكان تجاری است. گویا پیشتر رابطه ما با آرژانتین نیز اینگونه بوده است اما به دلیل مسأله «آمیا» این حلقه از مناسبات دو كشور رو به كاهش می گذارد. البته سبحانی معتقد است سیر نزولی روابط ایران و آرژانتین دوام نمی یابد و بهتر خواهد شد.
در این زنجیره مراودات، تهران با كوبا هم در انتقال فناوری و تولید داروهای خاص و صادرات واگن و كالاهای صنعتی همكاری می كند. جمع بندی سبحانی از ماحصل مراودات ایران و آمریكای لاتین این عبارت روشن است كه روابط جنوب ـ جنوب قوت گرفته و با حذف واسطه ها، همگرایی مستقیم میان دو طیف از جنوب نشینان برقرار شده است.
وی در تشریح فضای اقتصادی جدید در آمریكای لاتین می گوید: «برخی از كشورها با ملی كردن مخابرات و صنایع نفت و گاز ـ بولیوی و ونزوئلا ـ مخالفت خود را نه با بخش خصوصی، بلكه با انحصارطلبی نشان داده اند. در این راستا آنها سهامی را كه در اختیار مخالفان و شركت های آمریكایی بود پس گرفتند. چنانكه بولیوی با ملی كردن گاز، درآمد خود را چند برابر كرده است در نهایت فضای كنونی حكایت از ملی گرایی بیشتر در میان صاحبان صنایع دارد.
● فضای نوین آمریكای لاتین
آمریكای لاتین در قرن بیست و یكم جزو پرشورترین خاستگاه گرایش های چپ بود كه همواره موقعیت نیروی راست را به چالش می طلبید. به همین دلیل این قاره زندگی سیاسی خود را تحت فشارهای مداوم لیبرالیسم و آمریكا به سر كرده است.
سابقه دست اندازی جریان لیبرالیسم و آمریكا به این حوزه به قرن های دور برمی گردد.
یعنی سال هایی كه استعمارگران اروپایی، آمریكا را كشف كرده و به جست وجو در تمام اكناف آن پرداختند. خولیو سزار مارتینس روزنامه نگار اروگوئه ای در توصیف سرگذشت سیاسی این قاره می گوید: «آمریكای لاتین بیش از ۵۰۰ سال پیش مورد تهاجم ارتش استعمارگران قرار گرفت. آنها بومیان این قاره را با زور اسلحه و سرنیزه شكست دادند و به خاك و خون كشیدند؛ و زبان خردمندانشان را بریدند.
اما زمان چندانی طول نكشید كه ملت های قاره به احیای هویت خود پرداختند و سیمون بولیوار در نامه معروفش با نام «نامه جامائیكا» همه ملت های آمریكای لاتین را به بازیابی هویت خویش فراخواند و به دنبال آن، مبارزات فراوانی شكل گرفت. این مبارزات هنوز ادامه دارد و چه گوارا و زاپاتا از جمله رهبران آن هستند. تلاش ها در جهت ساختن یك آمریكای لاتین جدید اكنون شتابی دوچندان یافته است».تلاش برای ایجاد همخوانی، ملی گرایی و استقلال طلبی برجسته ترین ویژگی های فضای نوین آمریكای لاتین است.
«قهرمانی» كارشناس مسائل آمریكای لاتین تفكر امروز رهبران و كشورهای این منطقه را در ۲ طیف موازی دسته بندی كرده و به «ایران» می گوید: «در طیف نخست هوگو چاوز رئیس جمهوری ونزوئلا، اوو مورالس رئیس جمهوری بولیوی و فیدل كاسترو رهبر كوبا قرار دارند و طیف دیگر عبارت است از میشل باشلت رئیس جمهوری شیلی، لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، رئیس جمهوری برزیل، نستور كرشنر رئیس جمهوری آرژانتین.
طیف نخست عمدتاً متكی به ایدئولوژی است، اما طیف دوم به عملگرایی روی آورده و غالباً از سوسیالیسم اروپایی تبعیت می كند. برای نمونه، لولا به ایدئولوژی بهای چندانی نمی دهد و بیشتر به منافع ملی كشورش می اندیشد كه سایر اعضای طیف او هم، چنین نگرشی دارند.
به گفته این كارشناس در حلقه رهبران آمریكای لاتین دانیل اورتگا رئیس جمهوری نیكاراگوئه از رویكردهای گذشته خود اندكی فاصله گرفته و به برقراری رابطه با همه كشورها و منافع كشورش می اندیشد.
در طیف اول، كوبا جامعه ای باز دارد و منتقدان كاسترو به راحتی نظراتشان را بیان می كنند. محبوبیت او واقعی است زیرا به مردمش هویت ملی بخشید و تسهیلاتی در اختیارشان قرار داده است اما این كشور نیز تغییرات محسوسی را تجربه می كند. با روی كار آمدن رائول كاسترو پس از بیماری فیدل، زمزمه روی كار آمدن رهبران جوان و اصلاح طلب بیشتر شده است. رهبران آن ترجیح می دهند شعار را رها كرده و عملگرا باشند.
خصلت كلی جوامع آمریكای لاتین بر محور نفی دیدگاه های اقتصادی ناموفق گذشته و رد مداخله واشنگتن در تصمیم گیری داخلی شان استوار است. احمدرضا دانشخو معاون اداره دوم آمریكا در وزارت خارجه در این باره به «ایران» می گوید: «در سال های دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ حكومت نظامیان در كشورهای آمریكای لاتین رویكرد دوستی با آمریكا داشت و روابطی عمیق با واشنگتن برقرار كرده بودند و در واقع با آن كه محیط سوسیالیستی بود اما گرایش های لیبرالیستی بر این دولت ها حكمفرما بود.
پس از آن كه مبارزاتی علیه خصیصه این دولت ها صورت گرفت، آمریكا عقب نشست و اینك آمریكا ادبیات دست اندازی را به طور جدی و با شدت گذشته دنبال نمی كند.
شاخصه برجسته آمریكای لاتین ۵ یا ۶ سال اخیر مقابله چاوز با آمریكاست و روی كار آمدن وی، نشانه ای از غلبه و موفقیت مردم در جلوگیری از دست اندازی آمریكاست. این كارشناس اضافه می كند: «ونزوئلا بر نفت تكیه دارد و این مسأله اعتماد به نفس فراوانی به چاوز بخشیده تا به پشتوانه مردم خود به راحتی با آمریكا ابراز مخالفت كند».
دانشخو در ادامه در توضیح مبانی و مفهوم چپگرایی در آمریكای لاتین می گوید: «حكومت ها و رهبران چپگرا می كوشند تا عدالت نسبی را برقرار سازند و نیازهای اولیه مردم را در حد شایسته ای تأمین كنند. در این میان اقدام های چاوز كه در انتخابات مجدداً انتخاب شد شایان توجه است. او با طرح شعار «سوسیالیسم قرن بیست ویكم» تلاش می كند سخنان جدیدی بیان كند و شیوه استقلال طلبانه آمریكای لاتین در برابر آمریكا را به زبان دیگری نهادینه سازد».
توصیف سبحانی از اندیشه های چاوز حاوی نكاتی در خور توجه است. او كه خود مدتی سفیر ایران در كاراكاس بوده، می گوید: «شعار سوسیالیسم چاوز بدان معناست كه آمریكای لاتین قصد ندارد اشتباهات گذشته را تكرار كند و چاوز كه خود یك كاتولیك معتقد است، می خواهد نشان دهد رهبران جدید منطقه با مذهب مخالفتی ندارند، بلكه مخالفت اصلی آنها با انحصارطلبی در آمریكای لاتین است. چپگرایی همچنین به معنای ملی گرایی در برابر شركت های چندملیتی است. بدین ترتیب این رهبران توانسته اند، به دستاوردهایی نائل شوند كه به حكومت رسیدن سرخپوستان در بولیوی و رهبری چاوز به نمایندگی از فقرا از آن جمله است. ضمن آن كه ساندینیست ها در نیكاراگوئه نیز با مردم و از جنس مردم هستند».
در میان رهبران آمریكای لاتین چاوز صدای رساتری در مقابله با اهداف سلطه طلبی آمریكا دارد و به همین جهت بخش زیادی از اقدام های وی به ایجاد یك بلوك همگرایی منطقه و بسیج افكار عمومی صرف می شود.
آرتور آ.گاله گس رامیرز سفیر ونزوئلا در ایران در این باره به خبرنگار «ایران» گفت: «آمریكای لاتین می خواهد مدل حكومت خود را عوض كند. رهبران و مردم این منطقه روابط خوبی با لیبرالیسم ندارند. به همین دلیل از آن روی برگردانده و به دنبال مدل خاص خودشان هستند. چاوز الگوی جدیدی پیشنهاد داده كه پول واحد و گذرنامه واحد از آن جمله است. با عنایت به همین تحولات اكنون فرصت خوبی برای ایران به وجود آمده تا از طریق ونزوئلا با آمریكای لاتین روابط خوبی برقرار كند».
با وجود این در پهنه سیاسی آمریكای لاتین دیدگاه های متفاوت و مخالف نیز دیده می شود كه مكزیك نمونه بارز آن است. این كشور روابط پرتنشی با ونزوئلا دارد و جدال های لفظی وینسنت فوكس رئیس جمهوری سابق با چاوز در همین راستا است.
در واقع برخلاف كاراكاس نیومكزیكو دوستی و رابطه با واشنگتن را برگزیده و در پی تأمین اهداف آمریكا در منطقه است. مسعود ایزدی كارشناس امور مكزیك در وزارت خارجه در این باره می گوید: «سیاست خارجی مكزیك در قبال ایران تا حد زیادی متأثر از جهت گیری های آمریكاست و به دلیل همسایگی با ایالات متحده خود را از سایر كشورهای آمریكای لاتین دور ساخته است و بر همین اساس مكزیك به جای توسعه مناسبات سیاسی با ایران، توسعه فعالیت های فرهنگی و روابط اقتصادی را در اولویت قرار داده است. برگزاری نمایشگاه ۷ هزار ساله تمدن ایران در مكزیك و استقبال گسترده و بی نظیر مكزیكی ها در چارچوب روابط فرهنگی دو كشور است». با این همه، صدای مخالف مكزیكی ها چندان طنین ندارد و غلبه اصلی در فضای امروز منطقه با تفكر كشورهایی است كه ونزوئلا پیشرو آنهاست.
منبع : روزنامه ایران