دوشنبه, ۱۶ مهر, ۱۴۰۳ / 7 October, 2024
مجله ویستا
چشمانداز توسعه پایدار شرق ایران
● مقدمه:
بررسی ابعاد نظام اجتماعی ایران با توجه به شاخصهای متعددی كه برای سنجش پیشرفت و عقبماندگی در حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع ترسیم شده است، نشان میدهد كه جامعه ایران بهرغم پیشینه تمدنی و استعدادها و منابع غنی به دلایل گوناگون در مقایسه با كشورهای توسعه یافته كنونی جامعهای «در حال توسعه» تلقی میگردد.
توسعه نیافتگی در محدوده جغرافیایی این جامعه در برخی از مناطق بیشتر از مناطق دیگر است. شرق كشور در دویست سال گذشته از فرآیند توسعه عقب مانده است در پی تحولات اخیر ملی و بینالمللی در فاصله سالهای ۸۴-۱۳۷۵ تعدادی از طرحها و پروژههای راهبردی، زیربنایی و امنیتی در این منطقه در حال اجرا است كه از این طریق چشمانداز امیدواركنندهای برای پویش و توسعه مجدد و احیای تمدن شرق به وجود آمده است.
● مساله (تمدن شرق و انحطاط آن)
تاریخ و مرور گذشته شرق ایران حاكی از عظمت تمدن كهن و شكوه و جلال مردمی است كه در آن میزیستهاند. خراسان بخشی از ایرانشهر قدیم است كه در روزگاران پیشین تنها یك سوی جغرافیایی نامیده میشود و نام خراسان همتراز نام مشرق زمین بود تا آنجا كه مردم بغداد خراسان را آغاز مرز ایران در شرق سرزمین خود مینامیدند (شكورزاده ۱۳۸۰، ۱۴۳).
حدود خراسان در تقسیمبندی اقلیمی قدیم از ری تا مرزهای هند و چین بود و بخش عظیمی از ماوراءالنهر و گرگان را نیز در برمیگرفت.
به باور برخی از باستانشناسان بینالمللی خراسان مهمترین مركز تمدن آسیا است كه آثار آن هنوز در زیر خاكها نهفته است و اگر بگوییم بیش از هفتاد درصد میراث تمدن اسلامی نشات گرفته از خطه خراسان بزرگ است كم گفتهایم.
سهم خراسان بزرگ در دوران طلایی تمدن اسلامی بالاترین است (جلالی، ۱۳۸۳). خراسان در طول بیش از ۳۰ قرن (سه هزار سال) دروازههای شرق كشور بوده است (مظاهری، ۱۳۷۲، ۹۱۹) و حضور مردمی از اقوام مختلف آسیای مركزی در خراسان فعلی دلیل بر این مدعا است.
تلاقی شاخههای متعدد جاده ابریشم در خراسان موجب ظهور شكوفاترین بخشهای تمدن اسلامی در این منطقه گردیده است (پاپلی یزدی، ۱۳۷۵، ۲۴ و ۲۵).
در قرن چهارم و پنجم هجری كه «عصر زرین فرهنگ ایران» نام گرفته است، آثار علمی و تمدنی خراسان مجموعه بینظیری را ترسیم میكند به گونهای كه فقط از نیشابور كه ربع خراسان به جای مانده از دوره اشكانیان است تا سال ۳۹۰ هجری بیش از دو هزار و ششصد و هشتاد نفر از بزرگان و فرهیختگان برخاسته و نامشان باقی مانده است اگر از تحلیل قرنها تعطیلی تفكر اجتماعی و زوال اندیشه سیاسی ایرانشهری كه منجر به ظهور «حكمرانان نالایق» گردید بگذریم و حمله اعراب و مغولها به این سرزمین باستانی را در این بررسی لحاظ نكنیم از نیمه دوم قرن هیجدهم میلادی و مبانی اصلی تمدن شرق به وجود آمد و خدشهای كه بر آن كل منسجم وارد گردید بسیاری از استعدادها و ظرفیتهای تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را از دست داد و دوران انحطاط تمدن شرقی آغاز شد و «در نتیجه سرزمینی كه قرنها پررفت و آمدترین چهارراه جهان بود تبدیل به بنبست گردید.» (همان، ۲۵)
حوادثی كه در شمال غرب ایران اتفاق افتاد پیامدهای ناگوار خود را در شرق و شمال شرق این سرزمین گسترانید چنان كه برخی از صاحبنظران شكست ایران از روسها را پایان «سدههای میانه» جامعه ایرانی و تغییر در مناسبات بینالمللی آن نامیدهاند.
(طباطبایی، ۱۳۸۴، ۱۱) برخی شروع این انقطاع تاریخی را آغاز تاریخ ایران میدانند و بر این باورند كه «تاریخ معاصر ایران با مساله گرجستان آغاز میشود» چون در پی جنگهای بین ایران و روسیه دو عهدنامه «گلستان» و «تركمانچای» منعقد گردید و به موجب آن گرجستان و تمام منطقه قفقاز تا ساحل ارس جزو متصرفات روسیه گردید.
«روسها با تصرف قفقاز مالك یكی از غنیترین ذخایر نفتی جهان شدند» (فتاحی، ۱۳۷۰، ۵).
در پی به قدرت رسیدن روسها در شمال غرب ایران فقط ایروان، گنجه، نخجوان و... از دامن مام اصلی خود جدا نگشتند كه در شمال شرق، خجند، سمرقند، بخارا و... نیز تصرف شدند و پتك آهنین تحقیر و تبر تقسیم بر ریشهها و مبادی تمدن شرقی فرود آمد و این امر باعث شد كه زمینه برای محاصره دویست ساله «هرات باستان» فراهم گردد.
مساله افغانستان و داستان غمانگیز هرات در نظر برخی از پژوهشگران علتالعلل بسیاری از مشكلات و گرفتاریهای غامض ایران بوده است و هنوز منشا بسیاری از نابسامانیها است.
این مساله یكی از صدها پیامد حوادث گرجستان است زیرا با انعقاد عهدنامه تركمانچای دولت تزاری روسیه در دربار قاجار نفوذ كرد و سیاستمداران انگلستان را كه به طور دائم متوجه حفظ شبهقاره هند از آسیب رقبا بودند بیمناك ساخت.
از این پس هرگاه سایه سربازان ایرانی در نزدیكیهای شبهقاره هند دیده میشد، شبحی از سربازان روس در نگاه دولتمردان انگلیسی تجسم مییافت به خصوص كه با انعقاد عهدنامه «فینكنشتاین» و اتحاد فتحعلیشاه با ناپلئون (فرانسه) متوجه شده بودند كه یك رقیب اروپایی به سادگی میتواند با دولت ایران علیه انگلستان متحد شود و مزاحم انگلستان در مرزهای هندوستان گردد. بنابراین سعی كردند كه ایران را تا جایی كه ممكن است از مرزهای هند دور نگه دارند. (همان، ۱۳۷۰، ۵).
خراسان و به ویژه ناحیه مركزی و جنوبی آن به دلیل اینكه بر سر راه هندوستان قرار داشت در گذشته میدان رقابت بین نمایندگان روسیه و انگلیس بود (هیل، ۱۳۷۸، ۱۰۲) و در پی آن مساله افغانستان در سرلوحه امور برای حفظ مستعمرات هند قرار گرفت.
انگلیسیها كه پیشرفتهترین نیروی دریایی قرن نوزدهم را در اختیار داشتند، مطمئن بودند كه هیچ دولتی توانایی آن را ندارد كه از طریق دریا به مستعمرات آنها هجوم آورد و تنها راهی كه برای رخنه به هندوستان باقی میماند معابر معروف افغانستان بود و از همین معابر بود كه سلطان محمود غزنوی، امیر تیمور، بابر گوركانی و نادر شاه افشار به هند تاخته بودند.
بزرگترین خطر برای آنها اتحاد ایرانیان و افغانیان و معاضدت آن دو با اقوام مسلمان و آریایی شمال هندوستان بود.
لذا با هر شیوهای میباید از وحدت و همبستگی این ملتها جلوگیری میشد و حوادث دیگر نیز به وجود میآمد تا استیلای دولت انگلستان و كمپانی هندشرقی به قیمت برهم خوردن صلح و آرامش در آسیا تداوم یابد. (فتاحی، ۱۳۷۰، ۳۳-۱۵).
با حوادثی كه در جنگهای ایران و افغانستان پدید آمد به ویژه اقدامات دوره فتحعلیشاه قاجارروابط ایران و افغانستان به مدت دو قرن به سردی گرائید و یك انسداد طولانی و قطع رابطه بینالمللی در زندگی واقعی مردم این سامان روی داد تولید و تجارت و خدمات متقابل آنها تحتالشعاع قرار گرفت به گونهای كه تا سال ۱۳۸۳ بهرغم همه پیشرفتهای تكنیكی و استفاده از وسایل جدید حتی یك راه مواصلاتی مناسب بین این مراكز مهم تجاری و تجاری قدیم وجود نداشت و سرزمینی كه «راه ابریشم» آن از چین و ماچین تا سرحدات اروپا منزل به منزل آبادی میآفرید، به صورت جزایری پر از فقر و نابسامانی درآمد.
بیش از ۹۲۷كیلومتر مرز ایران با افغانستان در طول دویست سال اخیر با محدودیت شدید مواجه گردیده و هیچ فعالیت اقتصادی و تجاری عمدهای در آن وجود نداشته است و بیش از ۱۵۰۰كیلومتر مرز با آسیای میانه در زمانه تسلط روسها و اتحاد جماهیر شوروی به ویژه بعد از انقلاب بلشویكی و كمونیستی ۱۹۱۷ مسدود و غیرقابل نفوذ باقیمانده و نتایج آن عقبماندگی و فقر در دو سوی این مرزهای آهنین بوده است. با توجه به شاخصهای توسعه و توسعهنیافتگی كه در مقایسه كنونی ملتها به كار میرود در این سرزمین شهرهای آباد دیروز، شهرهای ویران و فقیر امروزند.
از نظر امكانات زیربنایی و ساخت راهها و شبكههای ارتباطی ضعیف و عقبماندهاند و سرمایهگذاری در آنها كاهش یافته، بیكاری و مهاجر فرست آنها رو به تزاید است و بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به شدت آنها را تهدید میكند و در تطبیق با موازنههای اقتصاد جدید در عرصه بینالمللی به شدت آسیبپذیر و دچار مشكل هستند.
● مبانی نظری
توسعه و توسعهنیافتگی را با توجه به عوامل درونی و بیرونی جوامع میتوان تحلیل كرد، همانگونه كه ذكر گردید در یك رویداد تاریخی تحول بینالمللی به ویژه به قدرت رسیدن روسها و دسایس انگلیسیها در اضمحلال تمدن شرقی و عقبماندگی مردم این سرزمین نقش اول را داشتهاند، ولی در این میان نمیتوان نقش عوامل درونی به ویژه حكمرانان نالایق و عدم توجه نخبگان و تودههای مردم به تحولات جهانی را نادیده گرفت.
در این مقاله با توسل به نوعی «تقلیلگرایی» در بحث اصلی به طرح این مساله پرداخته میشود كه اكنون چه باید كرد؟
دیگر آن سلطه ملموس روسها و انگلیسیها مشاهده نمیگردد و زمینه برای ارتباط مجدد ملتها فراهم شده است و خودآگاهی ملی و بینالمللی مردم نیز برای دستیابی به زندگی بهتر و تحقق شاخصهای مطلوب مهیا گردیده است برای پاسخ به این مسائل چه دیدگاههایی متصور است؟ در رویكردهای متفاوت تعاریف مختلفی از مفهوم توسعه ارائه شده است، بهبود كیفیت زندگی انسان در ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی محور همه این تعاریف است و برای سنجش هر یك از ابعاد نظام اجتماعی شاخصهای معینی در عرصه بینالمللی وجود دارد.
از نظر نگارنده این سطور، توسعه به عنوان واقعیتی اجتماعی و اقتصادی كه دارای شاخصهای پذیرفته شدهای در عرصه جهانی است از مجموعه كنشهای عقلانی و منطقی افراد متناسب با ساختار، امكانات و موقعیت خاصی كه مردم در آن قرار میگیرند، حاصل میشود (ابراهیمبای سلامی، ۵۳۶-۵۱۱ و ۱۳۷۲).
با توجه به ساختارهای موجود جامعه دستیابی به برخی از ابعاد توسعه همانند توسعه سیاسی و فرهنگی كه مستلزم آزادی اندیشه و بیان و گسترش و امتداد انتخاب آدمی در عرصه عمومی است به آسانی میسر نمیشود و توسعه منابع انسانی با توجه به آموزش و پرورش مردم آنچنان كه در جهت بهبود شاخصهای پیشرفت رقم خورد در یك دوره طولانی ممكن است و با محدودیتهای مادی و معنوی فراوانی مواجه است و با عنایت به همین نظر، مردم و حكومتها باید از فرصتهای به دست آمده برای پیشرفت هر یك از ابعاد توسعه به فراخور امكان استفاده كند.
بدیهی است كه اگر در جامعهای فرصت كسب درآمد بیشتر و سرمایهگذاری برای امور مادی فراهم آید منابع انسانی آن متحول خواهد شد. همانگونه كه اگر افراد جامعه بتوانند بر آموزش و دانایی خود بیفزایند و تودههای مردم با علم و فن آشنا گردند در رشد میزان درآمد و سرمایه آنها موثر خواهد بود.
تاكید بر توسعه اقتصادی حتی در جوامعی كه حكومتهای استبدادی حاكم است مورد توافق همگان است.
بروتون (۱۹۸۵) در فرآیند توسعه اقتصادی كلید پیشرفت كشورها را فرآیندهای معینی میداند كه هر نظام اقتصادی در چارچوب محدودیتها و فرصتهای مشخص ویژه خود باید پیگیری كند (هانت، ۱۲۲-۱۱۹). اگر براساس نظریه فوق در نظام سیاسی- اقتصادی كنونی جامعه ایران با همه محدودیتهای موجود ارادهای در صدد جبران عقبماندگیهای گذشته شرق كشور باشد تا به تدریج بستر رشد و نمو دیگر امور نیز به وجود آید اولین اقدام ممكن تامین زیرساختها و زیربناهایی است كه میتواند عامل و موتور محرك مناسبات تولیدی، فرهنگی و اجتماعی مردم این ناحیه با داخل و خارج از كشور باشد و زمینه را برای بهرهبرداری از استعدادها و منابع موجود مهیا گرداند.
در شرق ایران و كشور افغانستان محدودیتها و محرومیتهای متعددی وجود دارد و در تبیین مراحل توسعه مانند همه مناطقی كه اقتصاد آنها هنوز در مرحله كشاورزی معیشتی و در مقیاس كوچك قرار دارند و روابط تولیدی و تجاری بین بخشها و صنایع مختلف وجود ندارد.
در برنامهریزیهای توسعه مناسبتر خواهد بود كه روی طرحهای سرمایهگذاری عمومی كه هدفش ایجاد شرایط لازم برای آغاز تغییر اقتصادی است، متمركز شود» (تودارو، ۱۳۶۳ ، ۱۱۲-۱۱۱) و در این خصوص برخی از نظریهپردازان بر رعایت اولویتها و به ویژه آماده ساختن زیربناها و زیرساختهای توسعه همانند راه، آب، انرژی و ارتباطات تاكید كردهاند (لوئیس، ۱۳۷۰، ۲۷-۲۶).
تحقق چنین امری در مرحله اول توسط نهاد دولت ممكن است كه بر منابع مادی و انسانی موجود بیشترین تسلط را دارد «و در درازمدت طی برنامههای مدون دستیابی به تحقق» توسعه پایدار را تعقیب میكند.● توسعه زیربناها در شرق كشور
تاملی در زندگی گذشته و حال جامعه بشری نشان میدهد كه روستاها و شهرهایی كه در مسیر شاهراهها و گذرگاههای اصلی حمل و نقل بودهاند، بیش از دیگر مناطق رونق یافتهاند و اكثر آنها امروز مراكز عمده تجاری و تولیدی محسوب میشوند.
«به جرات میتوان گفت كه اوج شكوفایی فرهنگ و تمدن ایرانی و انحطاط آن، تابعی از آبادانی و خرابی راهها و كاروانسراهای كشور است چنانكه اوج آبادانی راهها و كاروانسراها در دوره شاهعباس با شكوفایی همه سویه ایران و خرابی آن با انحطاط كامل كشور در پایان دوره شاه سلطان حسین و نادرشاه مطابقت دارد. در زمان شاهعباس، ایران یكی از مراكز بازرگانی جهانی بود.
انتقال كالا و مبادله آن نیازمند نهادهایی زیربنایی بوده و شاهعباس كه به اهمیت این امر پی برده بود، دستور داد تا كاروانسراهای بسیار بر سر راه عبور بازرگانان بسازند. بازرگانانی كه از كشورهای شرق و غرب عالم میآمدند میتوانستند در این مكانها اقامت و در عین حال درباره همه امور بازرگانی جهانی اطلاع پیدا كنند» (طباطبایی ۱۳۸۴ ، ۵۰۴ ، ۵۰۲) و با رونق تولید و تجارت در ایران شاهعباس برای پیدا كردن راه جدید آبی از طریق روسیه یا خلیجفارس تلاش میكرد تا ابریشم و دیگر كالاهای صنعتی ایران را به اروپا و اقصینقاط جهان صادر كند (فوران، ۱۳۸۲، ۶۷، ۶۶). تولید و تجارت از قدیم دو عنصر اصلی پویایی اقتصاد بودهاند و با تحرك آن دو، زمینه رشد و رواج دیگر ابعاد اقتصادی مهیا شده است.
در دهه كنونی (۸۳-۱۳۷۵) در شرق ایران مجموعهای از طرحهای بزرگ راهبردی و زیربنایی در حال اجرا است كه چشمانداز امیدبخشی را برای توسعه منطقه و روابط و تجدید عظمن كهن در فراسوی مرزها رقم میزند و در این نوشتار به معرفی برخی از آنها پرداخته میشود:
الف) شبكههای راهآهن
۱) شبكه راهآهن شمال به جنوب (طرح احداث راهآهن مشهد- بافق- بندرعباس):
بعد از جنگ جهانی دوم، روسها (تحت عنوان اتحاد جماهیر شوروی) طرح كریدور شمال- جنوب و دسترسی به آبهای آزاد جهان را به عنوان یك هدف استراتژیك ارائه كردند (توانا ۱۳۸۳) و دورنمائی از این پروژه عظیم با مسافتی بیش از ۱۰۰۰ كیلومتر در ایران با اهداف نظامی و اقتصادی از جمهوری تركمنستان تا خلیجفارس ترسیم گردید اما گرایش حكومت پهلوی در عرصه منطقهای و تحولات بینالمللی بیشتر متوجه طرحهای آمریكا به عنوان ابرقدرت رقیب بود و لشكركشی شوروی به افغانستان و وقوع انقلاب اسلامی در ایران نیز از عواملی بود كه موجب شد نقشه مذكور بر كاغذ بماند و اجرای آن به آینده موكول گردد.
فروپاشی شوروی و استقلال كشورهای آسیای میانه و ضرورت توسعه تجارت و مبادله كالا و نیاز این كشورها از یك سو و نیاز به گسترش شبكه ریلی شمال شرق ایران از سوی دیگر سبب شد تا دولت در سال ۱۳۶۸ «پروژه راهآهن مشهد- سرخس- تجن» را به طول ۱۸۰ كیلومتر احداث نماید و در سال ۱۳۷۶ طرح احداث «پروژه راهآهن مشهد- بافق» با مسافت ۷۸۰ كیلومتر با اعتبار اولیه ۱۰۰میلیارد ریال در مجلس شورای اسلامی به تصویب و با تلاش وزارت راه و ترابری در ابتدای سال ۱۳۸۴ به بهرهبرداری رسید. ایجاد شبكه ریلی شمال- جنوب در مجاورت شرق كشور و عبور آن از خراسان مركزی ظرفیتهای اقتصادی و اجتماعی و فرصتهای ترانزیتی و سرمایهگذاری فراوانی را برای استان خراسان به ویژه شهرستانهای مشهد، تربت حیدریه، رشتخوار، خواف، كاشمر، گناباد و دیگر استانهای مجاور از جمله كرمان، یزد، هرمزگان و سیستان و بلوچستان ایجاد میكند.
دسترسی ناحیه شمالی و شرقی خراسان قدیم یعنی تركمنستان و افغانستان به آبهای گرم خلیجفارس فرصتهای نو را برای رشد و توسعه این مناطق مهیا میگرداند.
افزایش توجه سرمایهگذاری بر روی ذخایر معدنی و برقراری ارتباط بین آنها همانند زغال سنگ طبس، سنگ آهن چادرملو، سه چاهون، چغارت، گل گهر، مس سرچشمه و... پیامدهای دیگر طرح مذكور است.
اجرای این طرح مهمترین اقدام دولت ایران در طول ۷۰ سال اخیر در زمینه حمل و نقل و گسترش مبادلات اقتصادی بینالمللی و آمایش سرزمین است.
۲ ) شبكه راهآهن شرق به غرب (طرح احداث راهآهن تربت حیدریه- سنگان- هرات)
با آغاز مطالعات اجرایی و عملیات احداث طرح راهآهن مشهد- بافق به طرف بندرعباس با عنایت به استعداد معادن سنگ آهن سنگان خواف و همچنین مجاورت با شهر باستانی هرات در كشور افغانستان پیشنهاد احداث شبكه ریلی از مسیر تربت حیدریه تا هرات به رییسجمهور وقت ایران داده شد و در ادامه بررسی بر روی محور مذكور دسترسی به مطالعات «شركت سوف ریل فرانسه» كه طی قراردادی بین دو دولت فرانسه و افغانستان در سال ۱۹۵۷ به انجام رسیده بود. ممكن گردید شركت فرانسوی در مطالعات خود بیشتر به دسترسی كشور افغانستان به اروپا توجه داشته و دسترسی این كشور به آبهای آزاد جهان در خلیجفارس را در نقشه مذكور لحاظ نكرده و در راستای مسیر تهران- مشهد ادامه این راهآهن را از مسیر تاییدا- اسلام قلعه- هرات پیشنهاد كرده بود.
با توجه به وضعیت جدید و تغییر موقعیتهای ژئوپولتیكی در شرق و شمال شرق كشور به ویژه احداث راهآهن سرخس- مشهد و مشهد- بافق- بندرعباس و همچنین امكانات و زیربناهای مهیا شده برای سرمایهگذاری در معادن سنگ آهن سنگان طرح شركت مذكور در قسمت مربوط به ایران اصلاح و تكمیل گردید و تحت عنوان طرح «راهآهن تربت حیدریه- سنگان- هرات» (به مسافت ۳۱۶ كیلومتر) در جریان بررسی لایحه بودجه سال ۱۳۸۱ به پیشنهاد نگارنده این سطور در كمیسیون عمران و تلفیق مجلس شورای اسلامی مطرح و با همكاری وزارت راه و ترابری، وزارت خارجه و سازمان مدیریت و برنامهریزی تصویب گردید فاز اول این طرح (تربت حیدریه- سنگان) از نظر اجرایی تا بهار ۱۳۸۳، ۷۰درصد پیشرفت داشته است كه در نوع خود از موفقترین طرحهای عمرانی استان خراسان محسوب میگردد.
این طرح بخشی از «راهآهن بینالمللی آریا» است كه در نهایت كشورهای افغانستان، پاكستان، هند و چین را از طریق ایران به اروپا متصل خواهد كرد.
● تمدن نوین شرق (احیای راه ابریشم)
اجرای طرح مذكور از نظر تاریخی یادآور تمدن شرق باستان است كه در قرنهای گذشته بزرگترین و كارآمدترین مسیر مواصلاتی جهان یعنی «راه ابریشمرا از چین و هند تا ایران و اروپا ترسیم میكرد. مطالعات جدید و قدیم حاكی از آن است كه این طرح استراتژیك با اتصال به هند و چین با محوریت ایران حلقه اتصال شرق و غرب عالم خواهد شد و منافع عموم بشریت را در دو سری كه زمین رقم خواهد زد.
اثرات و كاركردهای آشكار و پنهان آن فقط با گذشت زمان و توجه به تحولات منطقهای و بینالمللی قابل توصیف ا ست و در كوتاهمدت احداث محور تربت حیدریه-سنگان- هرات حداقل ۲۰۰۰میلیارد ریال سرمایه ملی را از بودجه منظور شده در قوانین سالانه به این منطقه محروم و مرزی تزریق میكند و با ایجاد زیربناهای اقتصادی، تولیدی و تجاری مجبات توسعه منطقهای و تحكیم روابط دوستانه دو ملت ایران و افغانستان را فراهم خواهد نمود.با اجرای این طرح، زیربناهای توسعه، سرمایهگذاری و اشتغال برای شهرستانهای خواف، رشتخوار، تربت حیدریه، تربت جام، تایباد، قائن و گناباد در ایران و شهرستانهای هرات، غوریان و زندهجان در افغانستان مهیا میگردد.
با توجه به اینكه افغانستان كشوری محاط در خشكی (Land Lack country) است
مبرم ترین توسعه آن شبكه ریلی است و در درازمدت با توجه به اهمیت و قدرت روزافزون كشور چین در امر سرمایهگذاری و تولید و تجارت تحولات شگرفی در سرزمینهای شرقی به وجود خواهد آمد.
سرمایهگذاری ۳۵۰میلیون دلاری در معدن سنگان توسط شركت دانیلی ایتالیا برای تولید كنسانتره و گندلهسازی و امكان اجرای فاز دوم آن و همچنین تعیین و تثبیت سهم و جایگاه معدن سنگآهن سنگان در برنامه تولید ۲۰میلیون تن فولاد كشور و امكان سرمایهگذاری در معادن به ویژه معادن سنگآهن افغانستان از اولین اثرات طرح مذكور است.● توسعه زیربناها و سرمایهگذاری در شرق كشور
تسهیل حمل ونقل بین ایران و افغانستان و در آینده بین این دو كشور و جمهوری خلق چین و هندوستان.
اتصال كشور افغانستان به آبهای آزاد و تسهیل در ارتباط غرب چین به خلیجفارس و تسهیل در ارتباط شبكه ریلی هند و پاكستان به اروپا. توسعه شبكه ریلی سراسری افغانستان طبق استانداردهای ایران و اروپا. افزایش ضریب امنیتی در دو سوی مرز شرق كشور با ارتقای سطح زندگی مردم.
ارتقای سطح زندگی مردم شرق كشور ایران و كاهش قاچاق مواد مخدر و تقویت كشت جایگزین در افغانستان
افزایش امكان سرمایهگذاری در معادن ایران و افغانستان و تسهیل حمل سنگ آهن و گندله به كارخانه ذوبآهن خراسان در نیشابور و اصفهان و امكان احداث كارخانجات احیای مستقیم آهن در شرق كشور. ایجاد زمینه اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم حداقل ۲۰۰۰۰نفر در دو سوی مرز ایران و افغانستان با سرمایهگذاریهای معدنی و توسعه تولید و تجارت بین دو كشور.
ب) شبكه راهها:
۱) رح احداث بزرگراه باغچه به تربت حیدریه
بزرگترین جریان حمل و نقل جادهای كشورهای شمالی (آسیای میانه) به سوی آبهای آزاد جهان و اتصال استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، یزد، كرمان و اصفهان و خراسان جنوبی به مشهد از طریق مسیر تربت حیدریه به باغچه انجام میشود و از سوی دیگر به دلیل جاذبههای زیارتی، گردشگری و اقتصادی شهر مشهد به لحاظ وجود بارگاه حضرت علیبن موسیالرضا (ع) در تمام اوقات خیل عظیم مسافران و زائران از اقصی نقاط كشور از مسیر تردد میكنند به گونهای كه در سال ۱۳۸۳ روزانه به طور میانگین تردد قریب به ۳۰۰۰۰ دستگاه اتومبیل به ثبت رسید. این محور ۹۰ كیلومتری به دلیل وضعیت توپوگرافی و تپه ماهورهایی كه تقریبا سراسر منطقه را در بر گرفته است از جادههای صعبالعبور كشور محسوب میشود.
طرح احداث «بزرگراه باغچه به تربت حیدریه» در زمان بررسی لایحه بودجه سال ۱۳۸۰ به پیشنهاد نگارنده این سطور در كمیسیونهای عمران و تلفیق مجلس شورای اسلامی بهرغم مخالفت دولت به تصویب رسید.
۲) ح تسهیل حمل و نقل از مرزهای شرقی كشور
بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی (شهریور ۱۳۸۰) در آمریكا و سقوط حكومت طالبان در افغانستان اهمیت تسهیل در امر ترانزیت كالا و حمل و نقل به كشورهای شرقی به ویژه افغانستان بیش از پیش آشكار شد. جهت این امر مهم نیاز به توسعه زیربناها به خصوص احداث راهآهن و اصلاح راهها ضرورت پیدا كرد.
استانهای خراسان و سیستان و بلوچستان با مرز طولانی مشترك با افغانستان از شاخصهای مناسب زیربنایی برخوردار نبودند و در هنگام بررسی لایحه بودجه سال ۱۳۸۱ این امر در كمیته اقتصادی و كمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی مورد بحث واقع شد و «طرح تسهیل حملونقل از مرزهای شرقی كشور» با ۲۰۰میلیارد ریال اعتبار پیشنهاد و به تصویب رسید و تا سال ۱۳۸۳ برای هر سال با همین میزان اعتبار تصویب شده است. با این طرح كه از نظر رویكرد ویژه عمرانی به شرق كشور در نوع خود در سطح كشور كمنظیر است و موجبات احداث و توسعه زیربناها را فراهم آورده است اعتبار پروژههای ذیل تامین میشود.
الف) داث راهآهن و بهسازی و آسفالت راههای استان خراسان (۱۲۰میلیارد ریال در سال).
۱) آهن تربت حیدریه – سنگان – هرات با اعتبار ۱۰۰میلیارد ریال در هر سال.
۲) ازی و روكش آسفالت راه تربت حیدریه- رشتخوار- خواف- تایباد با اعتبار ۶میلیارد ریال در سال.
۳) ازی و آسفالت راه خواف- قائن (ابراهیمآباد)- تایباد- دو غارون با اعتبار ۷میلیارد ریال در سال.
۴) ازی و آسفالت راه فریمان- تربت جام- تایباد- دو غارون با اعتبار ۷میلیارد ریال در سال.
ب) هسازی و آسفالت راههای استان سیستان و بلوچستان (۷۰میلیارد ریال در سال)
۵) زی و آسفالت راه زاهدان- خاش هر سال ۳۰میلیارد ریال.
۶) ازی و آسفالت راه چابهار- نیكشهر- ایرانشهر هر سال ۳۰میلیارد ریال.
۷) ث و بهسازی راه زابل- میلك هر سال ۱۰میلیارد ریال
۳) ح احداث راه دو غارون به هرات
بعد از سقوط حكومت طالبان دوران انقطاع دیرپای مناسبات مردمی ایران و افغانستان به پایان رسید و ضرورت احداث مهمترین راه ارتباطی بین دو كشور بیش از پیش هویدا شد.
«راه دو غارون به هرات» به مسافت ۱۲۳كیلومتر با اعتبارات طرح كمك به بازسازی افغانستان تحت عنوان توسعه محورهای ترانزیت زمینی ایران به افغانستان» با عرض ۱۱متر تا سال ۱۳۸۳ احداث گردید.
علاوهبر شهر هرات این راه امكان اتصال به شاهراه ۲۸۰۰كیلومتری افغانستان را ممكن میسازد.
شاهراه مذكور كه اصلیترین راه ارتباطی افغانستان است از بخش تور غندی (مرز این كشور با تركمنستان) آغاز شده و با عبوراز هرات از طریق جنوب به سمت قندهار ادامه مسیر میدهد و از قندهار به كابل امتداد مییابد و از آنجا به سمت مزارشریف در شمال كشور طی مسیر نموده با دو شاخه انشعابی به ازبكستان و تاجیكستان متصل میشود.
ج) شبكههای انرژی صنعتی
پیشرفت تكنیكی یكی از مولفههای توسعه است و با شاخصهای مختلف سنجیده میشود كه رایجترین آنها میزان مصرف سرانه انرژی مكانیكی به عنوان یك شاخص معتبر ترمودینامیك است.
(ابراهیمبای سلامی، ۵۳۶-۵۱۱، ۱۳۷۳) در جامعه كنونی به دلیل ارتقای سطح زندگی و تحقق رفاه نسبی و تحولی كه در شیوههای تولید، توزیع و مصرف به وجود آمده است انرژی مهار شده صنعتی یكی از لوازم اصلی برای گردش امور حتی كوچكترین واحد اجتماعی یعنی خانواده است. اكنون در شرق كشور همانند دیگر نقاط ایران شبكههای برقرسانی همه شهرها و روستاها را تحت پوشش در آورده است و امكان استفاده صنعتی، كشاورزی و خانگی از آن مهیا شده است و حتی «شبكه انتقال برق به شهر هرات» نیز اجرا و معابر این شهر با استفاده از برق ایران روشن شده است. شبكه گازرسانی با توجه منابع عظیم گازی در شمالشرق خراسان (سرخس) در حال گسترش
به شهرها و روستاهای شرق و جنوب خراسان است.
با اجرای «طرح گازرسانی به جنوب خراسان» و برخورداری شهرها و روستاهای این منطقه و همچنین مطالعات و تفاهماتی كه برای شبكه انتقال گاز طبیعی به شهر هرات به عمل آمده است ضمن رفع نیاز عموم مردم بستر مناسبی برای دیگر فعالیتهای اتقصادی و فرهنگی فراهم میگردد.
د) منابع آب
كمبود آب در شرق كشور یك مساله جدی و تهدیدكننده است و نزولات آسمانی حداقل ۲۰درصد در نواحی مختلف خراسان كمتر از دیگر مناطق است. در ایران تا ۱۳۸۳، ۳۳۰سازه مهندسی و تاسیسات ذخیره آبی ایجاد شده است كه تقریبا ۸۰درصد آن در دو دهه اخیر (۱۳۸۰-۱۳۷۰) ساخته شده است.
در شرق استان خراسان رضوی علاوه بر «سد دوستی» كه با مشاركت دو كشور ایران و تركمنستان با حجم یك میلیارد و دویست و پنجاه متر مكعب احداث و در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۳ آبگیری آن شروع شد، سدهای دیگر همچون «سد شهید یعقوبی (۱۳۷۹)» در رشتخوار با ظرفیت ۷۲میلیون مترمكعب، «سد سده خواف (۱۳۸۱)» با ظرفیت ۱۰میلیون مترمكعب، «سد بید پارسی خواف (۱۳۸۳)» با ظرفیت ۵میلیون متر مكعب با اهداف ذخیرهسازی و كنترل آبهای سطحی احداث گردیده است.
ه ) شبكههای ارتباطات و مخابرات
شبكههای ارتباطی و مخابراتی بستر فناوری اطلاعات و خدمات متعدد دیگر را فراهم میكند.
تقریبا همه شهرها و روستاهای ایران هماكنون تحت پوشش این شبكهها قرار گرفتهاند و اكثر خانهها دارای تلفن ثابت میباشند و پوشش تلفنهمراه به سرعت گسترش یافته و نصب شبكه فیبر نوری در مسیر اغلب شهرهای بزرگ و اتصال آن به مراكز اصلی در داخل كشور و آسیای میانه و اروپا در خارج از كشور بستر مناسبی برای امكان استفاده از شبكه جهانی اینترنت توسط بخشخصوصی و دولتی فراهم كرده است. شرق كشور ایران از این شبكهها برخوردار گردیده و این امكانات وسیع میتواند بستر اصلی زندگی مبتنی بر دانایی را مهیا كند همان گونه كه در فرهنگ اصیل ایرانی همواره بر ترادف دانایی و توانایی تاكید شده است.و ) امنیت و تنظیم تبادلات مرزی
امنیت اولیترین نیاز انسان و اولین وظیفه حاكمیت در قبال مردم است. به دلیل انقطاع تاریخی و زوال مناسبات اقتصادی و اجتماعی و مشكلاتی كه در دو قرن اخیر كشور افغانستان را از روند توسعه و پیشرفت بازداشت، فقر و ناامنی این سرزمین را به یكی از بزرگترین مراكز كشت مواد مخدر جهان مبدل ساخت. هنگامی كه چشم به شرق ایران گشوده میشود و از توسعه سخن به میان میآید اولین زیرساخت كه اهمیت آن از آب، برق و جاده بیشتر به نظر میرسد «امنیت» است و برای زندگی و توسعه از هزینه و سرمایهگذاری آن گریزی نیست.
طرح كنترل و انسداد فیزیكی مرزهای شرقی كشور
بررسیهای تاریخی حاكی از آن است كه از دو قرن پیش و اواخر سدههای میانه و آغاز اضمحلال اندیشه ایران شهری و تمدن شرقی ناامنی و باجگیری برای شرق ایران یك مساله اساسی بوده است . كاشت خشخاش و شاهدانه در كشورهای افغانستان و پاكستان و صدور آن به آن سوی مرزها در هشتاد سال گذشته مزید بر علت گشته و استان خراسان و سیستان و بلوچستان را به كریدور اصلی مواد مخدر جهان تبدیل كرده است.
از سوی دیگر به دلایل پیدا و پنهان عمران و تجهیز مرزهای شرقی تا سال ۱۳۷۹ مورد توجه جدی قرار نگرفته بود و ناامنی و شرارت قاچاقچیان مسلح به شكل قتل، تجاوز، آدمربایی، باجگیری در بیش از ۷۰درصد مساحت استان خراسان از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰ امان و آسایش را از مردم به ویژه كودكان و زنان در شهرها و روستاها گرفت.
دامنه این شرارتها در ناحیه شرقی استان متوقف نماند بلكه با نفوذ به نقاط مركزی و غربی استان خراسان امنیت ملی را نیز تهدید و خدشهدار كرد.
ناامنی در سال ۱۳۷۸ و سال ۱۳۷۹ تا ارتفاعات شهر مشهد و شهرهای دیگر از جمله چناران، قوچان، اسفراین، سبزوار و نیشابور نیز دامن گسترانید و چندین گروه از اشرار به حوزههای استحفاظی استان گلستان و سرزمینهای گالیكش و مینودشت نیز نفوذ كردند.
كشاورزی و دامداری و كار در كارگروههای صنعتی راكد شد و طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ بیش از ۳۵۰۰نفر به گروگان اشرار درآمدند و حدود ۲۱۰نفر به قتل رسیدند و حدود ۷۶۲۵ مورد تردد گروهی اشرار در خراسان از سوی مراجع رسمی گزارش شد.
در پی سوال نگارنده این سطور از وزیر كشور و طرح آن در جلسه علنی مجلس «طرح كنترل و انسداد فیزیكی مرزهای شرقی با قید دو فوریت به تصویب رسید و بر مبنای آن از سال ۱۳۷۹ هر سال مبلغ ۲۰۰میلیارد ریال اعتبار جهت عمران و تقویت مرزهای كشور با اولویت مرزهای شرقی به تصویب رسید.
عمران و تجهیز ۹۲۷ كیلومتر مرز ایران و افغانستان از سرخس در استان خراسان تا منتهیالیه سیستان از پیامدهای این طرح عظیم ملی بود.
فقط در مرزهای شرقی استان خراسان حدود ۵۰۰كیلومتر جاده آسفالت و راه دسترسی به نقاط آلوده، معبر، سیمخاردار، تراشه، خاكریز و حدود ۷۰پاسگاه و برجك و ۶۰پایگاه عملیاتی و امنیتی احداث شده است و علاوهبر نیازهای مخابراتی و لجستیكی و آب و برقرسانی به پاسگاهها، پروژههای كنترل الكترونیكی در نقاط لازم اجرا شد. بعد از سقوط حكومت طالبان و بهبود مناسبات با دولت انتقالی اسلامی افغانستان با كمك دولت ایران تعدادی از پاسگاهها و یا پایگاههای امنیتی مرزی افغانستان نیز بازسازی و مرمت شدند.
هماهنگی و همكاری نیروهای امنیتی در دو سوی مرز موجب امنیت و آسایش مردم و كاهش قاچاق موادمخدر و تنظیم تبادلات مرزی گردید.
گمرك و بازارچههای مرزی «دو غارون»، «یزدان» و «زابل» در مرزهای افغانستان و بازارچه «باجگیران» در مرزهای تركمنستان فعال شدهاند.
ز) سرمایهگذاری ملی و بینالمللی
همانگونه كه در ابتدای مقاله اشاره شد در دویست سال اخیر شرایط بینالمللی، وضعیت اقلیمی، موقعیت جغرافیایی و بعد مسافت از مركز و ناامنی و انسداد مرزی مزید بر علت شد تا حكومت مركزی برای آبادانی و سرمایهگذاری به شرق كشور توجه نكند و روز به روز بر سرمایهگریزی، فقر و مهاجر فرستی این مناطق افزوده شود به گونهای كه میتوان گفت تا دهه (۱۳۸۳-۱۳۷۵) حتی یك طرح جدی عمرانی و امنیتی در این منطقه به تصویب و اجرا نرسیده است. امكانسنجی و بررسی ظرفیتهای اقتصادی منطقه نشان میدهد كه هر چند بهرغم تسلط آب و هوای خشك و بیابانی هماكنون كشاورزی و دامداری، بخش اصلی فعالیت مردم را در برمیگیرد اما برنامهریزی و سرمایهگذاری بر روی دیگر استعدادها همانند ذخایر معدنی و جاذبه های میراث فرهنگی و گردشگری میتواند تحولات اساسی در اقتصاد این منطقه به وجود آورد.
به عنوان نمونه با سرمایهگذاری ملی و بینالمللی بر ذخائر معدنی سنگان خواف كه یكی از غنیترین معادن سنگآهن خاورمیانه است و اكنون به عنوان «بزرگترین طرح عمرانی شرق كشور» در حال تجهیز است و همچنین «احداث كارخانه ذوبآهن خراسان» در نیشابور و كارخانه سیمان قائن و ذغالسنگ طبس، تحولات چشمگیری در پویایی اقتصادی منطقه به وجود آمده است.
با تشكیل بیشتر شركتهای جدیداقتصادی و مردم، نهادینه شدن فعالیتهای اقتصادی در بخشهای صنعتی، معدنی، حملونقل، كشاورزی و خدمات با استفاده از شبكههای زیربنایی ایجاد شده و مبادلات بیشتر با كشورهای افغانستان و تركمنستان و اتصال شبكه راهآهن به خلیجفارس، هند و چین بستر لازم برای توسعه شرق كشور مهیا میگردد.
ح ) توسعه منابع انسانی
هدف اصلی توسعه بهبود كیفیت زندگی انسانها است بنابراین كوشش برای دستیابی به توسعه باید به گونهای باشد كه منافع اكثریت مردم را در برگیرد.
تاكنون در این مقاله تاكید اصلی بر سرمایه مادی و مهیا كردن زیرساختهایی بود كه برای زندگی و فعالیت اقتصادی انسان در جامعه نو ضرورت دارد اما توسعه منابع انسانی مقوله دیگری است با ظرافت بیشتر كه فقط با تكیه بر آن میتوان به توسعه پایدار و متوازن دست یافت و به رفع ناكامیهای بشری نائل شد.
بدون توسعه انسانی و تغییر مثبت در نگرش انسانها نسبت به زندگی، رفاه و آینده و بدون انگیزش آنها نسبت به پیشرفت و ترقی همه سرمایهگذاریهای كلان ابتر باقی خواهند ماند.هر چند سرمایههای مادی لازمه و جزو لاینفك بهبود كیفیت زندگی است. برخی بر این باورند كه: «توسعه با كالای مادی آغاز نمیشود با آدمیان و تربیت آنها، با سازمان و با انضباط آغاز میشود.»
(شوماخر، ۱۳۶۵، ۱۳۱)، توسعه و رشد و بهرهوری سرمایه انسانی تحت تاثیر كمیت و كیفیت عوامل مختلفی است كه تشكیلات مناسب، مدیریت منابع، آموزش و پرورش صحیح از مهمترین آنها است.
تحقق این امور در نظام اجتماعی كنونی ایران منوط به تصمیم در عرصههای بالا و كلان جامعه و خصوصا نهاد دولت است و حوزههای محلی و منطقهای در این خصوص با محدودیت جدی مواجه هستند.
در امر آموزش و پرورش سازمانیافته (رسمی) و غیرسازمانیافته (از طریق رسانههای گروهی و غیره) به منظور تقویت عناصر فرهنگی و علمی مساعد برای توسعه، مشكلات ساختاری و ماهوی فراوان وجود دارد و برای استفاده از تشكیلات و مدیریت منابع نیز موانع بسیاری در پیش است. نارسایی مدیریتی، امنیتی، سرمایهگذاری و توسعهای در این منطقه موجب شد تا برای بهبود ارائه خدمات و استفاده از امكانات ملی و محلی در ابتدا «طرح و سپس لایحه تقسیم خراسان به سه استان شمالی، رضوی، و جنوبی» مورد تصویب مجلس شورای اسلامی قرار گیرد كه به عنوان اصلاح امور اداری و مدیریتی هدف بهبود كیفیت زندگی مردم این سرزمین در آن تعقیب شده است.
دكتر غلامحیدر ابراهیمبای سلامی عضو هیات علمی دانشگاه تهران
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست