جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
آب زندگی
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیشکی نبود. یک پینهدوزی بود سه تا پسر داشت: حسنی قوزی و حسینی کچل و احمدک. پسر بزرگش حسنی دعانویس و معرکهگیر بود، پسر دومی حسینی همهکاره و هیچکاره بود، گاهی آب حوض میکشید یا برف پارو میکرد و اغلب ول میگشت. احمدک از همه کوچکتر، سر بهراه و پائی بهراه بود و عزیزدردانه باباش بود، توی دکان عطاری شاگردی میکرد و سر ماه مزدش را میآورد به باباش میداد. پسربزرگها که کار پا بهجائی نداشتند و دستشان پیش پدرشان دراز بود، چشم نداشتند که احمدک را بینند.
دست بر قضا زد و توی شهرشان قحطی افتاد. یکروز پینهدوز پسرهایش را صدا زد و بهشان گفت: ”میدونین چیه، راس پوس کندش اینه که کار و کاسبی من نمیگرده، تو شهر هم گرونی افتاده، شماهام دیگه از آب و گل در اومدین و احمدک که از همهتون کوچکتره ماشالله پونزه سالشه. دس خدا بهمراتون، برین روزیتونو در بیارین و هر کدوم یه کار و کاسبییم یاد بگیرین. من این گوشه واسه خودم یه کر و کری میکنم. اگه روز و روزگاری کار و بارتون گرفت و دماغتون چاق شد که چه بهتر، به منم خبر بدین وگرنه بر گردین پیش خودم یه لقمه نون داریم با هم میخوریم.“
منبع : سایت رسمی دفتر هدایت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست