پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
بحثی در اتلاف
۱- قاعده فقهی اتلاف :
( من اتلف مال الغیر فهو له ضامن ) ، یعنی هر كس مال دیگری را تلف كند ضامن است ( مسئول جبران آن است . ) هر چند بعضی از دانشمندان حقوق اسلامی این قاعده را روایت دانسته اند ، اما به تعبیر اصولی ، قاعده ای است اصطیادی كه از مضمون آیات و روایات به دست آمده است ، و از تمام منابع حقوقی اسلامی ( كتاب ، سنت ، اجماع و عقل ) تغذیه می كند .
۲- منظور از اتلاف چیست ؟
در فلسفه ثابت شده است كه ( موجود ، معدم نمی شود ). بنابراین ، اگر اتلاف مال را معادل نابودی ان فرض كنیم، دقت لازم را به كار نبرده ایم ؛ در جهان ، تغییر و تحول وجود دارد ولی عدم و نا بودی نیست ، لذا باید دید كه كدام تغییر ، تلف تلقی می شود.گاهی دگرگونی به گونه ای است كه مال ، تمام خواص محسوس خود را از دست می دهد ؛ مثل سوختن پارچه . و زمانی خاصیت مهم ان از بین می رود ؛ مثل اتومبیلی كه شدت تصادف آن را به آهن پاره ای مبدل می سازد .
گاهی مال با تمام خواصش موجود است ولی مالك بر ان سلطه ای ندارد ؛ مانند پر ندة گران قیمتی كه از قفس رهاشده است ویا انگشتر جواهر نشانی كه به دریا انداخته شده است ؛ تمام این موارد از مصادیق اتلاف است .
۳- آیا اتلاف و تسبیب دو قاعده است یا دو قسم از یك قاعده ؟
اگر مال به مباشرت تلف شود اتلاف است و اگر با سبب شدن تحقق یابد تسبیب است . پس یك قاعده بیشتر نیست ولی با دو نوع مظهر .
به عبارت دیگر ، گاهی فعل مرتكب ، علت اتلاف را ایجاد می كند و زمانی زمینه ای را فراهم می سازد كه احتمال دارد منجر به تلف مال گردد ؛ اولی را اتلا ف بالمباشره گویند و دومی را اتلاف بالتسبیب ( درصورت تحقق تلف ) .در مباشرت لازم است فعلی صورت پذیرد ولی در تسبیب فعل و ترك فعل هر دو ضمان آور است . گاهی مباشر واحد است و گاهی متعدد ، گاهی سبب واحد است و گاهی متعدد .
اما د راتلاف بالتسبیب این تعریف صادق نیست . در آنجا مسبب كاری می كند كه زمینة وقوع تلف است ، به طوری كه اگر آن كار نباشد تلف هم نیست . اما با بودن آن كار ، لزوما“ تلف تحقق پیدا نخواهد كرد . به عبارت دیگر، می توان گفت : ( مایلزم من عدمه العدم ولایلزم من وجوه الوجود ) . انتظار می رود در شرایط خاصی ، زمینة ایجاد شده منجر به تلف مال شود پس مسبب زمینه ساز وقوع تلف .
۵- آیا در اتلاف مال ، علم و عمد شر ط است ؟
د ر اتلاف ( اعم از مباشرت و تسبیب ) ، نه عمد شرط است و نه علم ( نه علم به موضوع و نه علم به حكم ) . برا ی ضامن شناختن متلف لازم نیست او عمدا“ مال را تلف كرده باشد ، نه عمد در فعل لازم است و نه عمد در نتیجه . اگر عصای شخصی ( بدون عمد در فعل ) به شی ء عتیقة دیگری اصابت كند و آن را بشكند ، مسئول است ؛ هر چند شكستن را نخواسته باشد ( یعنی عمد در نتیجه نداشته باشد ) ، علم مرتكب هم ، برای مسئول دانستن او لازم نیست ؛ یعنی لازم نیست بداند عمل او موجب زیان می شود ( علم به موضوع ) ، همچنان كه لازم نیست بداند اگر ضرور ی وارد سازد باید جبران كند ( علم به حكم . )
۶- آیا در اتلاف مال تقصیر متلف شرط است ؟
این فراز از بحث به دو بخش تقسیم می شود :
الف : نقش تقصیر در اتلاف به مباشرت
ب: نقش تقصیر در اتلاف به تسبیب
الف) نقش تقصیر در اتلاف به مباشرت :
در اتلاف به مباشرت لازم نیست زیان دیده ثابت كند متلف مباشر ، مقصر است و در این فرع ، ماده یك قانون مسئولیت مدنی مقرر می دارد :( هركس بدون مجوز قانونی ، عمدا“ یا در نتیجه بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجاری یا به هر حق دیگری كه به موجب قانون برای افرادایجاد گردیده ، لطمه ای وارد نماید كه موجب ضرر مادی یا معنوی دیگر شود ، مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود می باشد ) .این ماده از جهات مختلف قابلیت شرح و بررسی رادارد كه مناسب این مقام نیست ، فقط ورود تقصیر با عنوان ( بی احتیاطی ) در ضرر زدن به مال محور بحث است . بستر اجتماعی موضوع و پیچیدگی شرایط موجب شده است كه آرا در این زمینه مختلف باشد . بعضی تقصیر را شرط بدانند و بعضی دیگر مسبب را ـ در هر حال ـ ضامن بشناسند ، و زیان دیده را فارغ از اثبات تقصیر بدانند . مشكل است بتوان در تمام شرایط و بدون استثناء یك قاعده را حاكم كرد ، اعم از این كه آن قاعده شرط تقصیر باشد یا بی نیازی از اثبات آن . در هر مورد باید به دقت وارد شد ، و نیز باید دید رعایت انصاف و عدالت چه اقتصائی دارد زیرا تمام قواعد برای اجرای عدالت وضع گردیده است .۷- منظور از تصمیم نادرست منجر به اتلاف بیت المال مندرج در بند هـ ماده (۲۳) قانون دیوان محاسبات كشور چیست ؟
در بند هـ ماده (۲۳) قانون دیوان محاسبات كشور چنین آمده است
( سوء استفاده و غفلت و تسامح در حفظ اموال واسناد و وجوه دولتی و یا هر خرج و تصمیم نادرست كه باعث اتلاف یا تضییع بیت المال بشود ) ، به نظر می رسد عنصر تقصیر در تعبیر ( تصمیم نادرست ) نهفته باشد ، یعنی اتلاف مندرج .
۸- آیا ممكن است در تحت شرایط خاصی ، ضمان متلف ساقط شود و وی مسئول جبران شناخته نشود ؟
آری ، لذا به سه قاعده كه مسقط ضمان است درزیر اشاره می شود :
قاعده اول ـ قاعدة احسان : قران كریم می فرمایند : ( ماعلی المحسنین من سبیل ) سوره توبه ، آیه ۹۱ ( هل جزاء الاحسان الا الاحسان ) سوره الرحمن ، آیه ۶۱ .مدرك این قاعده ، آیات مذكور می باشد و معنای آن این است كه انسان درمقام انجام كار خیر مؤاخذه نمی شود و اگر در اثر فعل صحیح و خیر خواهانه او بر كسی ضرری وارد شد ، جبران آن بر او تحمیل نمی گردد .اما سخن در این است كه مجرد قصد احسان ، مسقط ضمان نیست . باید فعل انسان محسن كه در صدد دفع ضرر یا جلب منفعتی است واقعا“ چنین باشد ( اگر اطفای حریق منزل همسایه ، جز با تخریب سقف اتاق ممكن نیست ، خراب كننده البته ضامن نخواهد بود بلكه قابل تحسین و تقدیر است ) اما اگر دست به اقدامی ناشیانه زد و در جایی كه نباید سقف اتاق خراب شود آن را خراب كرد ، مسئول جبران تخریب شناخته می شود .
قاعده دوم ـ قاعده استیمان : ( لیس علی الامین الا الیمین ، لیس علی المؤتمن ضمان ) .طبق این قاعده ، امین تازمانی كه مرتكب تقصیر ( تعدی و تفریط ) نشده باشد ، ضامن نیست . امانت هم دو قسم است : مالكی و شرعی . در امانت مالكی ، شخص به اذن و رضای مالك بر مال او مستولی می شود ؛ مانند استیلای مستعیر ، مستودع ، مرتهن ، مستاجر و وكیل . اما در امانت شرعی ، شخص بدون اطلاع مالك و به اذن شرع بر مال دیگری استیلا می یابد . مانند وضع ولی و وصی و حاكم نسبت به اموالی كه در تصرف آنهاست ، با تسلط كسی كه مال مسروقه یا مغصوبه را از دست سارق یا غاصب خارج می كند .
ماده ( ۶۱۴) قانون مدنی می گوید : ( امین ، ضامن تلف یا نقصان مالی كه به اوسپرده شده است نمی باشد مگر در صورت تعدی یا تفریط) . در ماده ( ۹۵۱) آمده است : ( تعدی ، تجاوز نمودن از حدود اذن یا متعارف است نسبت به مال یا حق دیگری ) . و در ماده ( ۹۵۲) قانون مدنی مقرر شده: ( تفریط عبارت است از ترك عملی كه به موجب قرار داد یا متعارف برای حفظ مال غیر لازم است ) .پس ثابت است كه در این دو قاعده نیز ، عنصر تقصیر دیده می شود وبدون اثبات و احراز آن ، مرتكب مسئول جبران شناخته نمی شود . این دو قاعده در كار دیوان محاسبات كشور كاربرد بیشتری دارد.
قاعده سوم ـ قاعده اقدام : معنای قاعده این است كه اگر شخصی به زیان خویش اقدام نماید ، حق ندارد از جهت خسارتی كه دیده است تقاضای جبران ضرر كند .وقتی مالكی به تصرف بی عوض دیگری رضایت دهد ، نمی توان متصرف را ضامن شناخت . در روایت وارد شده كه : ( لایحل مال امرء الا بطیب نفسه ) . مانند كسی كه با توجه ، مالی را به بهایی بیشتر از قیمت واقعی بخرد یا مال خود را عالما“ و عامدا“ به قیمتی كمتر از ارزش واقعی آن بفروشد .اگر مدیر مسئولی ، مال دولت را به كمتر از قیمت واقعی بفروشد و یا مالی را با بودجه بیت المال به ثمنی بیشتر از بهای واقعی بخرد البته ، در برابر دیوان محاسبات كشور مسئول است زیرا مال خود او نبوده است . و نیز اگر مالكی از مال خود اعراض نماید ، احترام مالكیت خود را ساقط كرده و تملك آن را مباح ساخته است .
سید لطف اله اتابكی ( رئیس هیأت اول مستشاری دیوان محاسبات كشور )
( من اتلف مال الغیر فهو له ضامن ) ، یعنی هر كس مال دیگری را تلف كند ضامن است ( مسئول جبران آن است . ) هر چند بعضی از دانشمندان حقوق اسلامی این قاعده را روایت دانسته اند ، اما به تعبیر اصولی ، قاعده ای است اصطیادی كه از مضمون آیات و روایات به دست آمده است ، و از تمام منابع حقوقی اسلامی ( كتاب ، سنت ، اجماع و عقل ) تغذیه می كند .
۲- منظور از اتلاف چیست ؟
در فلسفه ثابت شده است كه ( موجود ، معدم نمی شود ). بنابراین ، اگر اتلاف مال را معادل نابودی ان فرض كنیم، دقت لازم را به كار نبرده ایم ؛ در جهان ، تغییر و تحول وجود دارد ولی عدم و نا بودی نیست ، لذا باید دید كه كدام تغییر ، تلف تلقی می شود.گاهی دگرگونی به گونه ای است كه مال ، تمام خواص محسوس خود را از دست می دهد ؛ مثل سوختن پارچه . و زمانی خاصیت مهم ان از بین می رود ؛ مثل اتومبیلی كه شدت تصادف آن را به آهن پاره ای مبدل می سازد .
گاهی مال با تمام خواصش موجود است ولی مالك بر ان سلطه ای ندارد ؛ مانند پر ندة گران قیمتی كه از قفس رهاشده است ویا انگشتر جواهر نشانی كه به دریا انداخته شده است ؛ تمام این موارد از مصادیق اتلاف است .
۳- آیا اتلاف و تسبیب دو قاعده است یا دو قسم از یك قاعده ؟
اگر مال به مباشرت تلف شود اتلاف است و اگر با سبب شدن تحقق یابد تسبیب است . پس یك قاعده بیشتر نیست ولی با دو نوع مظهر .
به عبارت دیگر ، گاهی فعل مرتكب ، علت اتلاف را ایجاد می كند و زمانی زمینه ای را فراهم می سازد كه احتمال دارد منجر به تلف مال گردد ؛ اولی را اتلا ف بالمباشره گویند و دومی را اتلاف بالتسبیب ( درصورت تحقق تلف ) .در مباشرت لازم است فعلی صورت پذیرد ولی در تسبیب فعل و ترك فعل هر دو ضمان آور است . گاهی مباشر واحد است و گاهی متعدد ، گاهی سبب واحد است و گاهی متعدد .
اما د راتلاف بالتسبیب این تعریف صادق نیست . در آنجا مسبب كاری می كند كه زمینة وقوع تلف است ، به طوری كه اگر آن كار نباشد تلف هم نیست . اما با بودن آن كار ، لزوما“ تلف تحقق پیدا نخواهد كرد . به عبارت دیگر، می توان گفت : ( مایلزم من عدمه العدم ولایلزم من وجوه الوجود ) . انتظار می رود در شرایط خاصی ، زمینة ایجاد شده منجر به تلف مال شود پس مسبب زمینه ساز وقوع تلف .
۵- آیا در اتلاف مال ، علم و عمد شر ط است ؟
د ر اتلاف ( اعم از مباشرت و تسبیب ) ، نه عمد شرط است و نه علم ( نه علم به موضوع و نه علم به حكم ) . برا ی ضامن شناختن متلف لازم نیست او عمدا“ مال را تلف كرده باشد ، نه عمد در فعل لازم است و نه عمد در نتیجه . اگر عصای شخصی ( بدون عمد در فعل ) به شی ء عتیقة دیگری اصابت كند و آن را بشكند ، مسئول است ؛ هر چند شكستن را نخواسته باشد ( یعنی عمد در نتیجه نداشته باشد ) ، علم مرتكب هم ، برای مسئول دانستن او لازم نیست ؛ یعنی لازم نیست بداند عمل او موجب زیان می شود ( علم به موضوع ) ، همچنان كه لازم نیست بداند اگر ضرور ی وارد سازد باید جبران كند ( علم به حكم . )
۶- آیا در اتلاف مال تقصیر متلف شرط است ؟
این فراز از بحث به دو بخش تقسیم می شود :
الف : نقش تقصیر در اتلاف به مباشرت
ب: نقش تقصیر در اتلاف به تسبیب
الف) نقش تقصیر در اتلاف به مباشرت :
در اتلاف به مباشرت لازم نیست زیان دیده ثابت كند متلف مباشر ، مقصر است و در این فرع ، ماده یك قانون مسئولیت مدنی مقرر می دارد :( هركس بدون مجوز قانونی ، عمدا“ یا در نتیجه بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجاری یا به هر حق دیگری كه به موجب قانون برای افرادایجاد گردیده ، لطمه ای وارد نماید كه موجب ضرر مادی یا معنوی دیگر شود ، مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود می باشد ) .این ماده از جهات مختلف قابلیت شرح و بررسی رادارد كه مناسب این مقام نیست ، فقط ورود تقصیر با عنوان ( بی احتیاطی ) در ضرر زدن به مال محور بحث است . بستر اجتماعی موضوع و پیچیدگی شرایط موجب شده است كه آرا در این زمینه مختلف باشد . بعضی تقصیر را شرط بدانند و بعضی دیگر مسبب را ـ در هر حال ـ ضامن بشناسند ، و زیان دیده را فارغ از اثبات تقصیر بدانند . مشكل است بتوان در تمام شرایط و بدون استثناء یك قاعده را حاكم كرد ، اعم از این كه آن قاعده شرط تقصیر باشد یا بی نیازی از اثبات آن . در هر مورد باید به دقت وارد شد ، و نیز باید دید رعایت انصاف و عدالت چه اقتصائی دارد زیرا تمام قواعد برای اجرای عدالت وضع گردیده است .۷- منظور از تصمیم نادرست منجر به اتلاف بیت المال مندرج در بند هـ ماده (۲۳) قانون دیوان محاسبات كشور چیست ؟
در بند هـ ماده (۲۳) قانون دیوان محاسبات كشور چنین آمده است
( سوء استفاده و غفلت و تسامح در حفظ اموال واسناد و وجوه دولتی و یا هر خرج و تصمیم نادرست كه باعث اتلاف یا تضییع بیت المال بشود ) ، به نظر می رسد عنصر تقصیر در تعبیر ( تصمیم نادرست ) نهفته باشد ، یعنی اتلاف مندرج .
۸- آیا ممكن است در تحت شرایط خاصی ، ضمان متلف ساقط شود و وی مسئول جبران شناخته نشود ؟
آری ، لذا به سه قاعده كه مسقط ضمان است درزیر اشاره می شود :
قاعده اول ـ قاعدة احسان : قران كریم می فرمایند : ( ماعلی المحسنین من سبیل ) سوره توبه ، آیه ۹۱ ( هل جزاء الاحسان الا الاحسان ) سوره الرحمن ، آیه ۶۱ .مدرك این قاعده ، آیات مذكور می باشد و معنای آن این است كه انسان درمقام انجام كار خیر مؤاخذه نمی شود و اگر در اثر فعل صحیح و خیر خواهانه او بر كسی ضرری وارد شد ، جبران آن بر او تحمیل نمی گردد .اما سخن در این است كه مجرد قصد احسان ، مسقط ضمان نیست . باید فعل انسان محسن كه در صدد دفع ضرر یا جلب منفعتی است واقعا“ چنین باشد ( اگر اطفای حریق منزل همسایه ، جز با تخریب سقف اتاق ممكن نیست ، خراب كننده البته ضامن نخواهد بود بلكه قابل تحسین و تقدیر است ) اما اگر دست به اقدامی ناشیانه زد و در جایی كه نباید سقف اتاق خراب شود آن را خراب كرد ، مسئول جبران تخریب شناخته می شود .
قاعده دوم ـ قاعده استیمان : ( لیس علی الامین الا الیمین ، لیس علی المؤتمن ضمان ) .طبق این قاعده ، امین تازمانی كه مرتكب تقصیر ( تعدی و تفریط ) نشده باشد ، ضامن نیست . امانت هم دو قسم است : مالكی و شرعی . در امانت مالكی ، شخص به اذن و رضای مالك بر مال او مستولی می شود ؛ مانند استیلای مستعیر ، مستودع ، مرتهن ، مستاجر و وكیل . اما در امانت شرعی ، شخص بدون اطلاع مالك و به اذن شرع بر مال دیگری استیلا می یابد . مانند وضع ولی و وصی و حاكم نسبت به اموالی كه در تصرف آنهاست ، با تسلط كسی كه مال مسروقه یا مغصوبه را از دست سارق یا غاصب خارج می كند .
ماده ( ۶۱۴) قانون مدنی می گوید : ( امین ، ضامن تلف یا نقصان مالی كه به اوسپرده شده است نمی باشد مگر در صورت تعدی یا تفریط) . در ماده ( ۹۵۱) آمده است : ( تعدی ، تجاوز نمودن از حدود اذن یا متعارف است نسبت به مال یا حق دیگری ) . و در ماده ( ۹۵۲) قانون مدنی مقرر شده: ( تفریط عبارت است از ترك عملی كه به موجب قرار داد یا متعارف برای حفظ مال غیر لازم است ) .پس ثابت است كه در این دو قاعده نیز ، عنصر تقصیر دیده می شود وبدون اثبات و احراز آن ، مرتكب مسئول جبران شناخته نمی شود . این دو قاعده در كار دیوان محاسبات كشور كاربرد بیشتری دارد.
قاعده سوم ـ قاعده اقدام : معنای قاعده این است كه اگر شخصی به زیان خویش اقدام نماید ، حق ندارد از جهت خسارتی كه دیده است تقاضای جبران ضرر كند .وقتی مالكی به تصرف بی عوض دیگری رضایت دهد ، نمی توان متصرف را ضامن شناخت . در روایت وارد شده كه : ( لایحل مال امرء الا بطیب نفسه ) . مانند كسی كه با توجه ، مالی را به بهایی بیشتر از قیمت واقعی بخرد یا مال خود را عالما“ و عامدا“ به قیمتی كمتر از ارزش واقعی آن بفروشد .اگر مدیر مسئولی ، مال دولت را به كمتر از قیمت واقعی بفروشد و یا مالی را با بودجه بیت المال به ثمنی بیشتر از بهای واقعی بخرد البته ، در برابر دیوان محاسبات كشور مسئول است زیرا مال خود او نبوده است . و نیز اگر مالكی از مال خود اعراض نماید ، احترام مالكیت خود را ساقط كرده و تملك آن را مباح ساخته است .
سید لطف اله اتابكی ( رئیس هیأت اول مستشاری دیوان محاسبات كشور )
منبع : سایت حقوقی دادخواهی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست