چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
دلنگران از افزایش مهاجرت ژنهای هوشمند ایرانی
بنا به گفته منابع رسمی و مسئولان در سه، چهار سال اخیر حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار در کشورهای حوزه خلیجفارس سرمایهگذاری شده است. چرا باید در حالیکه ما خود نیازمند جذب سرمایهگذاری در داخل هستیم سرمایههایمان در بانکها و شرکتهای خارج از کشور سپرده شوند. ثبت بیش از ۴۲۰۰ شرکت در یکی از شیخنشینهای حوزه خلیجفارس از جمله این موارد است.
●مهاجرت سرمایههای معنوی ـ واقعیتی تلخ
در مقایسه سمارههای مادیو معنوی ما شاهد این هستیم که مسئولان بیشتر به حوزه سرمایه مادی میپردازند و اهتمام آنها در جهت جذب دلارها بوده است، اما باید پذیرفت که دلار قابل جایگزینی است، اما از دست دادن یک اندیشمند و اقتصاددان، هنرمند، پزشک متخصص، المپیادی شاید محال باشد و ناممکن.
آیا میتوان بدیلی برای شادروان دکتر حسین عظیمی (اقتصاددان) با شاخصههای خاص او یافت؟ پاسخ منفی است. زیرا عمری باید طی شود تا محققی و کارشناسی تبلور یابد و پخته شود. سواد تنها کالائی است که فروشی نیست و نمیتوان آن را از مغازه یا فروشگاه خریداری کرد.سال ۸۳ هنگامیکه پیگیر مسائل فرار مغزها بودیم، متوجه شدیم که موج مهاجرت خلبانان نیز ـ همپای خروج سرمایههایمان به کشورهای حوزه خلیجفارس شدت گرفته.آمار غیررسمی حکایت از آن داشت که از ۵۳۲ خلبان ارشد ۲۳۰ نفر از آنها تا تاریخ دیماه ۸۳ از کشور خارج شدهاند و این روند همچنان تداوم یافته و در ماههای اخیر نیز متأسفانه ۱۰ نفر دیگر از آنان چمدانهای خود را بسته و مهاجرت کردهاند. بهراستی رفتن یک خلبان ارشد با سابقه بیش از ۲۰ سال که تجربه ۴ یا ۵ هواپیمای مسافربری را دارد و باید برای او حداقل ۷۰۰ هزار دلار سرمایه صرف شود چه پیامی برای نسل فردای ما به همراه دارد؟
اکنون بسیاری از پزشکان متخصص ایرانی در خارج از کشور اقامت دارند و برخی از آنان چون پروفسور سمیعی و دکتر رحمانزاده اخیراً تمایل پیدا کردهاند که سرمایه معنوی خود را در ایران و برای ملت ایران بهکار گیرند. در این راستا پروفسور سمیعی با موانعی روبرو شد اما اخیراً طی قراردادی با بیمارستان میلاد این موانع در حال برطرف شدن است، اما امید که این روند استثناء نباشد.
▪آیا میتوان برای پروفسور سمیعی قیمتی تعیین کرد؟
به راستی وقت آن نرسیده که برای سرمایههای معنوی ملیمان ارزش بیشتر قائل شویم؟!
●توطئه تحریف
کارشناسان ادبیات یکی از معانی تحریف را از درون تهی شدن و تنها پوستهای از جسم باقیماندن معنی کردهاند. در بررسیهای بهعمل آمده در خصوص توطئههای دشمنان هوشمند، بهراحتی میبینیم که در این سالها کانون توطئه به حول فراری دادن نخبگان، خروج ارز از کشور، بحران بیهویتی و آلینه شدن، کمرنگ شدن باورهای اعتقادی مردم چرخیده است. هر چند با بحرانی شدن لشگر بیکاران در کشور، تلاشهائی برای جذب سرمایهها و خصوصیسازی در مجلس و دولت صورت گرفت (سال ۸۰ و ۸۱) و طرح جلب حمایت سرمایهگذاری خارجی، پس از کشمکشهای فراوان به تصویب رسیده و تلاشها و موفقیتهائی هر چند بسیار کوچک در جذب سرمایههای خصوصی ـ چه در داخل و چه در خارج ـ بهعمل آمد، اما برای دیگر بحرانها از جمله مهاجرت نخبگان یا فرار ژنهای هوشمند، بحران بیهویتی و کمرنگ شدن باورهای اعتقادی مردم، چه کردهایم؟ در برابر استراتژی ”تحریف“ یا مسخ شدن نسل آینده کشور چه اقدام مؤثری انجام دادهایم؟!
●فقدان استراتژی درد کهنه مدیریت کشور
در بحث مدیریت استراتژیک بحثی وجود دارد، مبنی بر اینکه هنگامیکه دشمن، استراتژی شما را مورد حمله قرار میدهد، نباید بهطور مستقیم وی را مورد حمله همسان قرار داد، بلکه باید استراتژی یا نیتش را عقیم کرد. این استراتژی، برای خنثی کردن دشمنانمان باید بر چند محور معطوف شود، نخست شناسائی استراتژی دشمن، سپس مقابله با آن استراتژی و در گام آخر تدوین استراتژی نوین برای اهداف خویش باید استوار گردد. باید توجه داشت که استراتژی دشمن حمله به منافع ملی و طبیعتاً کانون آن منافع کارآمدی، قابلیت و پتانسیل منابع انسانی را نشانه میرود. استراتژی حمله به منافع ملی ما در این برهه عمدتاً بر حول منابع مغزافزاری، منابع انسانی، مدیریتی و سختافزاری شکل گرفته است که در این میان دانشگاهها، مکانی است که تمامی این موارد را میتواند خنثی کند و بهعنوان آنتیبادی و غیرفعالکننده این ویروس عمل کند.
●توجه به دانشگاه سری در برابر استراتژی پنهان دشمن
مهمترین جایگاه و مرکزی که میتواند اثر این هجمه شبحوار را خنثی کند، بدون شک دانشگاهها و مراکز علمی، پژوهش است. شاید عدهای بگویند دانشگاه چگونه و با چه ابزاری میتواند در برابر سیل توطئهها مقابله کند؟! همانطور که گفته شد برای خنثی کردن توطئه دشمن باید استراتژی او را مورد هدف قرار داد. در این میان طرح این سؤال که چرا نخبگان ما به کشورهای توسعهیافته مهاجرت میکنند سؤالی حائز توجه است. در بررسی این موضوع جدا از صدها مؤلفه، پول، درآمد، امید به آینده، نامشخص بودن وضعیت شغل، معلوم میشود که استراتژی کشورهای جاذب یا ربایندگان ژنهای هوشمند و نخبگان ما، بهطور عمده برپایه ایجاد نهادهای آموزشی، تحقیقی و دانشگاهی با امکانات عالی است که در اختیار دانشجویان و فارغالتحصیلان کشورهای جهان سوم بهویژه هند، ایران، مصر و چین یعنی کشورهائی که جوانانشان از میانگین ضریب هوش بالاتری نسبت به دیگر جوامع برخوردارند، معطوف شده است. این موضوع در کشورهای عربی حوزه خلیجفارس هم مشاهده شده است، مثلاً در اماراتمتحدهعربی در طول ۱۰ سال گذشته، حدود ۱۰۰ مرکز آموزش عالی و دانشگاه بینالمللی تأسیس شده و توانسته ۳ هزار دانشجوی ایرانی را جذب کند که در جای خود جای تأمل و تأسف دارد. عقل سلیم به ما میگوید باید در برابر این استراتژی صفآرائی کنیم. در این میان باید راهکارهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را اتخاذ کنیم. در بحث بلندمدت یا باید آنقدر در زمینه علمی و ارائه امکانات در داخل کشور جاذبه ایجاد کنیم که دیگر نخبهای به خارج از کشور مهاجرت نکند یا در میانمدت استراتژی تقویت که همانا ایجاد یک نظام برتر آموزش عالی باشد با وجه نظام مطلوب آموزش در بخش تحقیقات، آموزشی و دانشجوئی را پیریزی کنیم یا در کوتاهمدت، دانشگاههای بینالمللی که با دانشگاههای معتبر دنیا مرتبطند و در زمینههای علمی، تحقیقاتی مبادله اساتید دارند، به شکل جامع در داخل کشور تأسیس و مورد تقویت قرار گیرند.تبیین این استراتژی کوتاهمدت موجب میشود تا علاوه بر جلوگیری از هدر رفتن نیروها حجم عظیمی از استعدادهایمان جذب این مراکز شوند و هویت ایرانی و ملیمان حفظ شود. توجه به دانشگاههای بینالمللی از سوی دولت که خوشبختانه چند مرکز آن در داخل کشور هماکنون فعال هستند، بهعنوان برنامه کوتاهمدت تأثیر مثبتی در کنترل مهاجرت مغزها ـ لااقل به کشورهای حوزه خلیجفارس ـ دارد. برخی شنیدهها از محققان حاکی از این است که عربها با تأسیس این دانشگاهها به واقع علاوه بر بالابردن توان اقتصادی، در حال ارتقاء ژنی خویشند.
توجه به دانشکدههای بینالمللی و نیز بهوجود آمدن فضای علمی با امکانات مناسب در داخل کشورها حصلی چون پررنگ شدن پشتوانه علمی دارد. قرار گرفتن مدل آموزشی عالی برتر در لب مرز و داشتن دانشگاهی با امکانات عالی، تخصصی و فنی به خنثی کردن بخشی از سیاستهای توطئهگران و نیز جلوگیری از مهاجرت سرمایههای معنوی ایران میانجامد.●علت رویکرد کشورهای توسعهیافته به نخبگان جهان سومی
در یکی دو دهه اخیر کاهش نرخ تولد در برخی کشورهای اروپائی و افزایش میانگین سنی در این کشورها از جمله آلمان، فرانسه اسپانیا، ایتالیا و انگلیس و... موجب شده تا توجه این کشورها برای خروج از بحران نیروی کار و متخصص، به جذب نیروهای متخصص، ماهر، تحصیلکرده و نخبگان معطوف شود. بهعبارت دیگر چون پشتوانه علمی کشورهای توسعهیافته کاهشیافته برای جبران ذخایر، مدل آموزشیشان وارداتی شده و این نشان میدهد که آنها از نظر علمی از عمق و ژرفای مناسبی در این شرایط برخوردار نیستند. چنین است که با فراهم آوردن زیرساختهای مناسب آموزشی، تحقیقی و ارائه امکانات عالی شرایطی را برای حضور المپیادیها و نخبگان جهان سومی مهیا میکنند.برخی کارشناسان معتقدند کشورهای اروپائی و بهویژه آمریکا برای افرادی که دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشتههای فنی هستند مبلغ ۵ تا ۱۰ میلیون دلار، برای دکترا ۱۰ـ۱۲ میلیون دلار هزینه کرده و برای متخصصان بهعنوان پشتوانههای عالی و گرانقدر مینگرند.آمارهای ارائه شده از باشگاه دانشپژوهان جوان تا تیرماه ۸۲ حاکی از این است که از ۲۹۰ نفری که جزء برگزیدگان المپیادهای علمی کشور از سال ۶۵ تا ۸۲ بودهاند ۱۱۴ نفرشان به خارج مهاجرت داشتهاند.براساس آمارهای موجود در مرکز پژوهشهای مجلس تا سال ۸۲ از ۳۶۵ نفری که به عضویت تیمهای المپیاد علمی درآمدهاند، ”۱۰۱ نفر پس از پایان مقطع کارشناسی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مهاجرت کردهاند. از این میان ۷۳ نفر در آمریکا، ۱۷ نفر در کانادا، ۷ نفر در فرانسه، ۲ نفر در ایتالیا، ۱ نفر در آلمان و یکنفر در برزیل به ادامه تحصیل مشغول هستند.“ و بسیاری از افراد دیگر یا در حال مهاجرت یا اخذ گرفتن اقامت گرفتن بهسر میبرند.افسوس که فقدان سیاست و استراتژی مشخص در خصوص این گوهران باارزش و نیز نبود محیط علمی، تحقیقی مناسب و برخی حوادث که در سالهای گذشته در رابطه با دانشجویان بهوجود آمد و نامشخص بودن آیندهکاری و علمی المپیادیها موجب شده تا ژنهای هوشمند ایرانی که میلیونها دلار بلکه میلیاردها دلار ارزش دارند، به کشورهای دیگر رحل اقامت گزینند. استعدادهائی که در صورت فراهم بودن محیط مناسب میتوانند و میتوانستند مشکلات عدیدهای را در کشور حل کنند.
●پیامد مهاجرت نخبگان و متخصصان ایرانی
بهراستی وقتی جامعهای از افراد علمی و نخبه که حکم مغز و چشم را در پیکره ایفا میکنند خالی شود، چه آیندهای برای آن جامعه میتوان متصور شد؟ همانطور که امروز ما زائیده دیروز است، آینده نیز در دل امروز پرورش مییابد. باید آگاه باشیم هنگامیکه مغز جامعه ما معیوب و چشمش نابینا باشد چه عواقبی در انتظار آن خواهد بود.البته در این میان برخی مسئولان ما معتقدند ”چون نیروی کافی، متعهد و نخبه در کشور داریم بنابراین مهاجرت این افراد چندان ضربهای به کشور ما وارد نمیکند“ بهراستی آیا چنین گفتهای صحیح است؟! برخی کارشناسان معتقدند کشوری که درآمدش براساس نفت رقم میخورد، مردمش بهعبارتی تنبل بار آمده و خلاقیشتان ضعیف میشود. در برابر چنین کشورهائی، سرزمینهائی چون هندوستان، چین و ژاپن را بنگرید که نفت ندارند اما توانستهاند با سرمایهگذارئی در بخش صنایع به ابرقدرتهائی اقتصادی، در بخش فنآوری الکترونیک و ICT تبدیل شوند. ژاپن توانسته امروزه بهعنوان دومین قدرت اقتصادی در دنیا تبدیل شود و درآمد سرانه آن ۲۹ هزار و ۵۰۰ دلار باشد. چنین اقتصادی تا دهه آینده همپای آمریکا میرسد. به موازات نگاه و درآمد نفتی، غفلت از ارزشهای نیروهای انسانی باارزش در کشورهای نفتخیز دیده میشود. اینکه بگوئیم نیروی نخبه کافی در کشور داریم، مگر نیروها و نخبگان ما چند درصد جامعهاند که میتوانند در المپیادهای علمی صاحب مقام شوند. از جمعیت ۷ میلیونی تنها ۳۵۰ نفر توانستهاند به مسابقات اعزام شوند. اگر این موضوع را از دید آمار بررسی کنیم منحنی جامعه مطلوب و نرمال به شکل تقریباً کلاه ناپلئونی است حال اگر جامعه عاری از نیروهای خلاق شود در اینصورت به سمت ناشکیلی میل میکند که حاصلش بروز مسائل عدیده در جامعه است. چرا که وقتی در جامعه ما نیروی خلاق علمی نداشته باشیم و پرورش ندهیم، دانشگاههای ما در آینده اساتید باسواد نخواهند داشت به این ترتیب سلسلهوار، زنجیرهای از ناشکیلی و نامتناسبی علمی مدیریتی در جامعه شکل میگیرد، یعنی دانشجوی محقق و باسواد هم نخواهیم داشت. وقتی دانشجوی محقق نداشته باشیم، فارغالتحصیلان و پرورشیافتگانی که فردا در وزارتخانههائی مانند صنایع و معادن، راهوترابری، بازرگانی، اقتصاد و دارائی، نفت، بهداشت و درمان، امور خارجه، دادگستری، ارشاد یا دستگاههای حساس و کارشناس همانند سازمان مدیریت و برنامهریزی، محیط زیست، میراث فرهنگی، بورس و سیستم بانکی وارد میشوند افرادی هستند که از لحاظ علمی ضعیفند، حاصلش چه خواهد شد؟ نخستین ثمره آن کاهش بهرهوری، فرار از مسئولیت، ضعف مهارت و تخصص، جایگزینی آزمون و خطا، بهجای بحث کارشناسی، هدر رفتن سرمایههای ملی و بهدنبال آن تعویضهای مدیران سریعتر صورت میگیرد، یعنی به معلولها بیشتر توجه میشود تا علت و به واسطه همین تعویضها، سلایق جدید بهوجود میآید. این یعنی هدر رفتن بیتالمال، ثروت ملی و اقتصاد کشور.
●تجارت علم در دنیا و منطقه خلیجفارس
امروزه در بسیاری از کشورهای دنیا مانند کانادا، استرالیا، نیوزلند و حتی کشورهای اروپایشرقی به آموزش بهعنوان یک تجارت مینگرند. آنها با برنامهریزی ویژهای که در حوزه جذب دانشجویان خارجی بهعمل آوردهاند، درآمدهای هنگفتی را نصیب کشورشان کردهاند. این کشورها با برگزاری نمایشگاههای سالانه که در برخی کشورهای عربی از جمله اماراتمتحدهعربی حضور فعالی داشتهاند بهطور مثال توانستهاند میزان درآمد پیشبینی شده حاصل از جذب دانشجویان خارجی را بهعنوان منبعی از درآمد در بودجه سالیانهشان منظور کنند. مثلاً استرالیا در سال ۲۰۰۴ توانسته بیش از ۵۰۰ میلیون دلار از محل جذب نیروهای دانشگاهی درآمد کسب کند. در آمریکا این مبلغ به ۱۲ میلیون دلار رسیده که این رقم در ردهبندی درآمدهای حاصل از خدمات در بودجه سالیانه این کشور در ردیف پنجم قرار دارد. در سالهای اخیر اماراتمتحدهعربی با گرتهبرداری از این ابتکار توانسته وارد بازار این عرصه شود و حضور فعالی ارائه دهد. در سالهای اخیر نزدیک به ۱۰۰ مرکز با مجوز وزارت آموزش و جوانان اماراتمتحدهعربی با فعالیتی مشابه مراکز آموزش فنی و حرفهای ایران و ۴۰ مرکز دانشگاهی با مجوز وزارت علوم و تحقیقات اماراتمتحدهعربی تأسیس شده است. از این تعداد ۱۶ دانشگاه دولتی هستند و عمدتاً اتباع اماراتمتحدهعربی را میپذیرند. از ۲۴ دانشگاه غیردولتی تنها برنامههای درسی ۱۰ دانشگاه به تأیید وزارت علوم تحقیقات امارات رسیده و مدارک تحصیلی آنها معتبر است. برنامه ۱۴ دانشگاه دیگر هنوز به تأیید این وزارتخانه نرسیده، در حالیکه اعتبار بعضی از آنها از سوی وزارت علوم تحقیقات و فنآوری ایران تأیید شده است، براساس برخی آمارها نزدیک به ۳۰۰ دانشجوی ایرانی در مقاطع مختلف تحصیلی در دانشگاه اماراتمتحدهعربی به تحصیل مشغولند. اگر متوسط هزینه سالیانه تحصیل، هزینه و اقامت و سایر هزینههای جانبی برای هر دانشجوی را ۲۰ هزار دلار در نظر بگیریم. سالیانه حدود ۶۰ میلیون دلار ارز برای تحصیل در اماراتمتحدهعربی از کشور خارج میشود. این رقم جدای از هزینههائی است که برای تحصیل در سایر کشورها توسط دانشجویان ایرانی صرف میشود. اگر مسئولان وزارت علوم تحقیقات و فنآوری در جهت توسعه دانشگاهی بینالمللی برآیند، هم میتوانند بالغ از خروج ارز از کشور شوند، هم نخبگان را در داخل کشور نگهدارند و هم دانشجوی خارجی را جذب و به دنبالش ارزشآوری، درآمد و اشتغال در داخل رقم بخورد. در این حال جوان ایرانی هم در حوزه قوانین کشور خود قرار دارد، هم اینکه جریانها، افکار و اشخاص دیگر نمیتوانند در باورها، اعتقادات و مسائل دیگر او اثرگذار شوند، هم مانع از خروج ارزش از کشور میشود و هم اینکه میتوانیم ارتباطات و افکار و ایدههای خود را توسعه دهیم و محیطی باشد برای خنثی کردن تبلیغات منفی که علیه ما در جریان است.
●راهکارهای جلوگیری از خروج سرمایههای معنوی کشور
ـ قراردادن ردیف مشخصی از بودجه برای نخبگان علمی، فرهنگی کشور جهت فراهم آوردن محیط مناسب تحقیقی و معیشتی آنها.
ـ رایزنی برای جذب پزشکان، متخصصان و مهندسان ایرانی خارج از کشور که حاضرند بهصورت پروازی یا دائم در این اقامت گزینند.
ـ فراهم آوردن امکانات و شرایط ویژه اعم از بیمه مادامالعمر، حقوق مناسب دادن، کارت اعتباری ویژه با امکانات عالی برای پزشکان و متخصصان ایرانی.
ـ تهیه برنامههائی در خصوص معرفی چهرههای نخبگان علمی و متخصص در داخل یا خارج کشور توسط صدا و سیما.
ـ تعیین نمایندههائی از طرف رئیسجمهور و رئیسمجلس برای حل مشکلات نخبگان و متخصصان کشور، ایجاد مرکزی تحت نام خانه متخصصان و محققان علمی و افراد نامی کشور جهت حمایت از این افراد در موارد ویژه که شخص دچار مشکلات روحی مادی و درمانی میشود.
ـ تجلیل از چهرههای نامی کشور توسط دولت (وزارت علوم تحقیقات فنآوری ـ آموزش و پرورش ـ بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و فرهنگ و ارشاد اسلامی)
ـ تعیین بیمه مادامالعمر به اضافه حقوق مناسب و عالی برای دانشآموزان و دانشجویان المپیادی کشور.
یزدان امیدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست