جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


نادانی فرهنگی پیشه ماست


نادانی فرهنگی پیشه ماست
وقتی محمد حسین صفار هرندی در نخستین سال صدارتش بر کرسی فرهنگ و هنر کهن ترین تمدن آسیا تکیه زد و در نشست پایانی جشنواره موسیقی همان سال با قاطعیت اعلام کرد: "زیر بال موسیقی فاخر را می گیریم" ، کسی تصور نمی کرد سه سال بعد، این شعار آرمان گرایانه در گیر و دار مدیریت جزمی و کودکانه معاونت هنری وزارتخانه متبوعش به ضد خود تبدیل شود. ماجرای دعوت از گروه موسیقی "دبو" برای اجرای موسیقی اسلامی در پایتخت یک کشور اسلامی با تمام حواشی درون مرزی و برون مرزی اش فقط یک فایده برای نظام فرهنگی ما داشت و آن این بود که آبروریزی هم حدی دارد.
همه چیز از یک برگه فکس یا نامه الکترونیکی آغاز شد که آقا ما مسلمانیم و می خواهیم در کشور شما موسیقی اسلامی با محوریت صلح و دوستی برگزار کنیم، می شود یا نمی شود؟ پاسخ چنین درخواستی را کودکان هم بلدند، آری یا نه. به همین سادگی است.
اما ظاهراً در سامانه مدیریت فرهنگی وزارت ارشاد خیلی سخت تر از این هاست. ابتدا از تمام مسیرهای قانونی چم و خم قضیه را در می آورند و در نهایت با صدور روادید (visa)، هنرمندان اندونزیایی به تهران می آیند و پیش از آن که پای شان به تهران برسد، مجوز اجرای کنسرت موسیقی در تالار بزرگ کشور هم صادر می شود. نوازندگان گروه موسیقی دبو، چند روزی به استراحت و تمرین در هتل می پردازند و درست ۲ ساعت پیش از نخستین اجرا از هم آن جا که مجوز کنسرت داده بودند، تماس می گیرند که مجوزتان باطل است. بعد هم برای دلجویی چند سفر سیاحتی و زیارتی داخلی ترتیب می دهند تا هنرمندان با دلی خوش از ایران بروند!
پس از این بی خردی فرهنگی و مدیریتی که حتی با مصالح سیاسی کشور هم سازگار نیست، جناب وزیر با همان قاطعیت پیشین، از انجام عمل دفاع می کنند و مدعی می شوند چون نوازندگان گروه موسیقی دبو، آمریکایی تبار بودند، مجوز اجرای شان باطل شد! آقای وزیر در این اظهار نظر ناشیانه، برای لحظه ای فراموش می کنند که بر کرسی وزارت فرهنگ و هنر ایران تکیه زده اند نه وزارت خارجه و یا شورای امنیت ملی. از سوی دیگر، گویا ایشان هنوز نمی دانند بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران، فقط اتباع کشور اسرائیل مجاز نیستند وارد خاک ما شوند. یعنی آمریکایی ها همانند اتباع دیگر کشورهای جهان می توانند طبق مقررات برای سیاحت، زیارت، تجارت، شرکت در نشست های علمی و فرهنگی و همچنین اجرای موسیقی در چارچوب قوانین مربوطه به کشور ما بیایند. پس آمریکایی بودن جرم نیست که بتوان آن را برای توجیه یک تفکر غیر منطقی خرج کرد. بنابراین آن چه که بهانه لغو یک کنسرت مجوزدار از سوی ایشان عنوان می شود، سخن بیهوده ای است. زیرا هیچ پشتوانه حقوقی ندارد و از آن مهم تر اساساً در شأن و مرتبه یک دستگاه فرهنگی نیست که بخواهد برای خطاهای آشکار مدیریتی اش چنین آسمان و ریسمان را به هم بدوزد.
قصه بی تدبیری وزارت ارشاد در خصوص هدایت جریان سالم و هویتمند موسیقی ایران تنها به این مورد محدود نمی شود. سامانه عریض و طویل بزرگ ترین نهاد فرهنگی و هنری کشور، هنوز پس از ۳۰ سال مدیریت فرهنگی و هنری، تشخیص نمی دهد که سالم ترین و قوی ترین جریان موسیقی ایران در ۵۰ سال اخیر مدیون پایمردی های موسیقیدان گرامی دکتر داریوش صفوت است و به همین دلیل، نادر کنسرت پژوهشی وی که قرار بود تیر ماه سال جاری در تالار وحدت برگزار شود، به دلیل واهی به بن بست می رسد و این در حالی است که از قبل، هم مجوز آن صادر شده بود و هم سالن را برای آن روز مشخص ذخیره کرده بودند. به همین ترتیب، مجوز کنسرت گیتار کلاسیک خانم لی لی افشار که در جهان چهره ای منحصر به فرد است، باطل می شود.
بدبختانه در این دو مورد خاص، صدای اعتراض هیچ مقام دولتی بلند نمی شود. اما وقتی افتضاح لغو کنسرت گروه دبو پیش می آید، مشاوران هنری رئیس جمهور به صرافت می افتند که قدری از این آبروریزی مدیریتی، فرهنگی و سیاسی را بکاهند. در نتیجه دیداری ویژه بین یکی از نوازندگان گروه با آقای احمدی نژاد ترتیب می دهند تا قدری از آن خرابکاری ها ترمیم شود.
گر چه همین اقدام رئیس جمهور قابل ستایش است و از آن جا که در سی سال اخیر بلندپایگان نظام جمهوری اسلامی کمتر تمایلی برای دیدار با موسیقیدانان داشتند، باید این دیدار را هم به فال نیک گرفت. اما از سویی دیگر پرسشی به ذهن می رسد که چرا وزرای دولت نهم این قدر نامتوازن هستند. از یک طرف وزارت دفاع ما با ساخت موشک های مختلف، افکار عمومی جهان را به خود جلب می کند و برای چند روز تمام رسانه های دنیا فقط قدرت موشکی ایران را به بحث و بررسی می گذارند و در نقطه مقابل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نه تنها قادر نیست موشک هایی در حوزه فرهنگ و هنر تولید کند، بلکه با کاغذبازی های بی مورد و کاملاً غیر فرهنگی، نظام جمهوری اسلامی ایران را چونان بیدی لرزان به جهان معرفی می کند. یعنی این نظام در حوزه نظامی گری به چنان اقتداری رسیده است که قدرت های بزرگ جهان به سادگی نمی توانند مقابلش بایستند.
اما در حوزه فرهنگی آن قدر نحیف و لاغر است که قادر به هضم یک کنسرت موسیقی آن هم با مجریان مسلمان نیست! شاید این حرف تلخ و گزنده رئیس گروه موسیقی دبو برای پایان مطلب مناسب باشد که می گفت: "ما که یک گروه موسیقی اسلامی هستیم، اگر نتوانیم در کشور شما کنسرت بدهیم، پس کجای جهان موسیقی اجرا کنیم؟"
هوشنگ سامانی
http://our-music.blogfa.com


همچنین مشاهده کنید