سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

بشیر سخاورز


بشیر سخاورز
بشیر سخاورز در ١٣٣٩ خورشیدی در محله‌ی «دروازه لاهوری» شهر کهنه‌ی کابل بدنیا آمد. درس‌های ابتدایی را در کابل به پایان رساند و وارد دانشکده‌ی مهندسی (فاکولته انجینیری) پوهنتون کابل شد. در سال ١٣٦٣ با دریافت بورس چهار ساله‌ی تحصیلی راهی انگلستان شد. سخاورز بعد از اتمام تحصیلات‌اش در دانشگاه Hertfordshire در هند مشغول کار شد.
علیرغم کار و مسؤلیت شغلی‌اش درهند، به تحصیل در دانشگاه جامعه‌ی ملیه‌ی دهلی پرداخت و موفق به دریافت دکترا در زمینه‌ی Literature Studies and Developments گردید. مسئولیت شغلی سخاورز در سال‌های بعد از تحصیل او را به کشور‌های زیادی راهی کرده که به گفته خودش، همیشه در سفر بوده، که از آن جمله می‌توان هند، پاکستان، ویتنام، کامبوج، زیمبابوه، یوگاندا، کینیا، یوگوسلاوی سابق و ... را نام برد.
از بشیر سخاورز در این سال‌ها نوشته‌های زیادی چه به انگلیسی و چه به فارسی در نشریات مختلف چاپ شده است. از او تا به حال دو کتاب چاپ شده، یکی: «سبزینه‌ی شرقی» است که سروده‌های او را در بر می‌گیرد. دومی مجموعه مقالات اوست، که هر دو در سال ١٣٦٩ خورشیدی چاپ شده‌اند. بشیر سخاورز فعلاً ساکن انگلستان است.
● غمی و سخنی
چندان نشسته‌ام به چمن بی‌بهارها
کز یاد من برفته حدیث هزارها
در پیش رو سیاهی و در پشت سر سیاه
اینک من و صلابتِ مست ِ غبارها
از کلک من نگاره گریزان و چشم من
از بر نموده آیتِ شب‌زنده‌دارها
من راوی حکایت دوران غم شدم
تقدیر با چه حادثه آورد کارها
از چنگ من صدای دلم ناشنفته ماند
هر زخمه‌ای گسست ز من بندِ تارها
در زورق شکسته‌ای با بار غم روان
ساحل کجاست تا که سپاریم بارها
تنها سکوت یار من و یار اندرون
ببریده گویی با من ِ بدمست یارها
چندان نشسته‌ام به چمن بی‌بهارها
ساری ندانم و نشناسم قنارها
منبع : مجله آفتاب