جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
اخلاق تفریح در عصر پسا مدرن
عصر فردگرایی مدرن به سر آمده است این نه به معنای رجوع به سنتهای پیشامدرن است و نه نفی ارزشهای روشنگری. گویی مدرنیته با نقد رادیكال خویش از خردباوری اروپامحور و مردسالار دل زده شده است و دیگر حوصله فراروایتها و اپیستمههای پنهانگر قدرت را ندارد. بخش پایانی این نوشتار به اندیشههای ژان بودریار، یكی از نخستین پستمدرنهای فقید اشاره میكند و ویژگیهای شخص پست مدرن را در تقابلش با فرد مدرن برجسته میسازد.
مصرف شخص را وادار میكند مسوولیت خودش را بر عهده بگیرد، مصرف شخص را مسوول میسازد و عاملی است برای مشاركت ناگزیر. از این حیث تضادی كه تافلر در موج سوم آن را مطرح میكند، یعنی تضاد میان مصرفكننده تودهای منفعل و تولیدكننده فعال و مستقل به این نقش تاریخی مصرف (فعالسازی تودهها) بیتوجه است.
به عبارت دقیقتر، هدونیسم فقط وجهی از روند بسیار گستردهتر«شخصی شدن» بیسابقه فرد است. از این پس، در زندگی معاصر شاید واژه فردگرایی واژهای نه نادرست بلكه ناكافی باشد. فردگرایی آغاز دوران مدرن تا اوائل قرن بیستم با وجود تغییرات مختلفش جوهره خود را در مبارزه برای حقوق مساوی در حوزههای مختلف به نمایش میگذاشت. اندیشه مركزی و هدایت كنندهاش اصل مساوات و برابری بود و بنابراین چندان اعتنایی به خصوصیات متمایز هر فرد كه شخصیت ویژه او را تشكیل میدادند، نداشت. آرمان فردگرایی كمابیش نوعی«اپوخه» را در قبال این ویژگیها اعمال میكرد و«ماهیتی فراگیر» را جستوجو میكرد كه محل كاربرد«پارادایمها»، «روایتهای كلان» و خلاصه احكام كلی باشد. از این رو، فرد مورد علاقه این فردگرایی با آنچه ماركس آن را انسان مجرد و كلی سرمایهداری مینامید تفاوت آشكاری نداشت اما اكنون مضمون فردگرایی معاصر از آن فردگرایی خشك فراتر رفته و چیزهای بسیار بیشتری را طلب میكند، یعنی فرد طلب میكند كه نه فقط وجوه اشتراك او با افراد دیگر، بلكه وجوه اختلاف او و خواستهای ویژه و حتی مینیاتوریاش نیز مورد توجه قرار گیرد و پاسخ داده شود. بدینترتیب فرد قبلی فروكاهیده شده به خصوصیات مشترك از این پس به«شخصی» با ویژگیهای متمایز و متنوع تبدیل میشود كه سیمای انسان كنونی را تشكیل میدهد.
اما هر تحلیلی نیز كه از ماهیت این روند شخصیسازی داشته باشیم اكنون با یك حوزه خصوصی بسیار تشدیدشده رو به روییم كه مكمل تنظیم همهجانبه و میكروسكوپی امر اجتماعی است و«هر قدر امور روزمره در همه سطوح و جوانبش به وسیله خبرگان و مهندسان بیشتر پردازش میشود امكان انتخاب فرد در همه سطوح بیشتر میشود و این است نتیجه پارادوكسیكال عصر مصرف. (لیپووتسكی، ۱۹۹۳: ص ۱۵۴)
بنابراین آن سنتی از اندیشه سیاسی كه آزادی فردی را با برنامهریزی، مدیریت و كنترل اجتماعی بهطور كلی در تضاد قرار میدهد نیازمند بازنگری است. شاید آزادی فردی فقط با كنترل انضباطگرا و اقتدارمنشانه در تعارض باشد نه با هر نوع كنترل. باید به اشكال جدیدی از رابطه امر فردی و اجتماعی اندیشید كه جهان كنونی با گرایش آن به شخصیسازی چه بسا نمونهای از آن را برای تأمل در اختیار ما میگذارد. چراكه این جهانی است كه حداكثر كنترل توسط متخصصان را با حداكثر آزادیهایی كه تاكنون در تاریخ بیسابقه بوده است تلفیق كرده و نشان داده است گسترش حوزه سوبژكتیویته كه آزادی شخصی وجهی اساسی از آن است جز با گسترش هرچه بیشتر اوبژكتیویته و تكامل آن ممكن نیست.
روند شخصیشدن در جهان كنونی كه همه ابعاد زندگی را تحت تاثیر قرار داده و حتی در هیات یگانه ایدئولوژی واقعی ظاهر میشود دارای دوجنبه سلبی و ایجابی است. جنبه سلبیاش مخالفت با اجتماعی كردن به شیوه اقتدارمنشانه و انضباطگرایانه است و جنبه ایجابیاش عبارت است از شكل دادن به یك جامعه انعطافپذیر مبتنی بر تحریك نیازها، در نظر گرفتن فاكتورهای انسانی، اداره امور با حداقل اجبار و خودكامگی، با حداقل ریاضتكشی و حداكثر لذت ممكن، حداكثر انتخابهای شخصی، به عمل وادار كردن از طریق ایجاد انگیزه و میل، تشویق مشاركت، برنامهریزی برای اوقات فراغت، ایجاد تنوع هرچه بیشتر، روانشناختی كردن و ذهنی كردن هرچه بیشتر نحوههای اجتماعی شدن، در نظر گرفتن تفاوتها و بیان آزاد. (لیپووتسكی، ۱۹۹۳: ص ۱٠)
تا دورهای نه چندان دور، منطق زندگی سیاسی، تولیدی، اخلاقی، مدرسی و پرورشی عبارت بود از غرق كردن فرد در قواعدی یكنواخت و متحدالشكل… در«اراده عمومی» و«در قراردادهای اجتماعی»، الزامات اخلاقی، قواعد ثابت و استاندارد شده، تبعیت از حزب انقلابی و غیره اما اكنون این تصویر خیالی از آزادی ناپدید میشود و جای خود را به ارزشهای جدیدی میدهند كه هدفشان فراهم كردن این امكان است كه شخصیت خودمانی بازگشوده شود، التذاذ موجه دانسته شود، تقاضاهای فردی به رسمیت شناخته شود و نهادها با خواستههای افراد هماهنگ گردند. ایدهآل مدرن تبعیت فرد از قواعد جمعی به غبار تبدیل میشود و روند شخصی شدن به ارزش بنیادی تبدیل میشود، البته همراه با اشكال جدیدی از كنترل و متجانسسازی. حق خودبودگی مطلق و التذاذ حداكثر از زندگی به ارزش اعظم تبدیل میشود كه بیان نهایی فردگرایی است. (لیپووتسكی، ۱۹۹۳: ص ۱۲)
بدین گونه است كه ما از فردگرایی محدود مدرنیته به فردگرایی تام پُست مدرنیته گذر میكنیم. مدرنیته دوران اتمی شدن فرد و پُست مدرنیته دوران مینیاتوریزه شدن اوست. بدینترتیب، انقلابهای بزرگ اقتصادی و سیاسی جهان مدرن در قرنهای ۱۸ و ۱۹ كه در آغاز قرن بیستم انقلاب هنری در شكل مدرنیسم هنری را به بار آوردند از نیمه قرن بیستم به بعد«انقلاب در امر روزمره» و سبك زندگی را شكل دادهاند. اكنون با انسانی روبه روییم كه به استقبال نوآوریها در همه سطوح میرود و هر لحظه آماده است شیوه زندگیاش را عوض كند. انسان از این پس بیش از آنكه جوهری واحد یا اینهمان باشد به موجودی متحرك (سینتیك) و حتی قابل بازیابی دائمی (recyclable) تبدیل شده است.
اكنون این فردگرایی معاصر را با فردگرایی كلبی و رواقی اولیه مقایسه كنیم. بدون شك فردگرایی كلبی و رواقی محصول دورهای از بحران اجتماعی بود. در زمانه ما نیز كم نیستند متفكرانی كه ظهور چهره كنونی انسان را محصول بحران ارزشها میدانند اما میان این دو وضعیت تفاوتی اساسی وجود دارد. فردگرایی كلبی یا رواقی اولیه به دلیل عدم امكان شكلگیری تصوری پوزیتیو از خود انسان در آن دوران ركود تنها میتوانست فردگرایی سلبی و وانهنده جهان باشد. در حالی كه فردگرایی پست مدرن معاصر در مرحله رشد غول آسای تولید و تشكیل جامعه رفاه و مصرف نه تنها از جهان پا پس نمیكشد بلكه آن را به تمامی طلب میكند و میكوشد نقش ذهنیت و شخصیت خود را برآن حك كند. این فردگرایی ایجابی است. در هر دو حالت انسان بر سوبژكتیویته تكیه میكند اما در حالت اول سوبژكتیویته رابطهاش را با اوبژكتیویته قطع میكند، اما در حالت دوم نه فقط این رابطه قطع نمیشود بلكه سوبژكتیویته عمدتاَ در هیات امر«روانی» و«روان شناختی» و با ذائقه و سلیقه«شخصی» جهان را در آغوش میگیرد. مقایسه فردیت در تصویر«دیوژنی» آن با فردیت در تصویر انسان هدونیست كنونی گویای این تفاوت است.
در عین حال باید از«آرمانیكردن» این شخصگرایی پرهیز كرد. چرا كه فراموش نكنیم كه این شخصگرایی هم به تصریح بل و هم به تصریح بودریار مثل بسیاری معلولهای دیگر ثمره فعالیت خود سرمایه و دگرگونیهای عمیقی است كه به بار میآورد. [۱۳] بنابراین خودش دیالكتیك سرمایه و تعارضهای آن را در قالب«فردیتی تركیبی»[۱۴] بازتاب میدهد. «التذاذ» پست مدرن به عنوان «ارزشی اعظم» نیز التذاذی«فینفسه» و آزادانه نیست بلكه در جوهرهاش وابستگی به یك نظم اجتماعی و اقتصادی معین را به عنوان ساز و كاری ضروری در آن نشان میدهد. بودریار آن را«سیستم تفریح» یا تكلیف به«التذاذ» (بودریار، ۱۹۷٠: ص ۱۲۲) مینامد و مینویسد:
یكی از بهترین دلایلی كه نشان میدهد اصل و غائیت مصرف التذاذ و تمتع (Jouissance) نیست این است كه امروزه لذت اجباری شده و نه به عنوان حق و لذت بلكه به عنوان وظیفه شهروند نهادینه شده است. پوریتان خودش و شخص خودش را موسسهای سودآور در خدمت عظمت خدا میدانست. برای او كیفیات«شخصیاش»، شخصیتاش كه زندگیاش را برای تولید آنها صرف میكرد، سرمایهای بودند كه باید بدون سوداگری و اسراف به درستی سرمایهگذاری میشدند. برعكس، اما به همان شیوه، انسان مصرفكننده خودش را«ملزم به التذاذ» [devant – jouir] و همچون موسسهای برای لذت و ارضا تلقی میكند….. این همان اصل به حداكثر رساندن (استفاده از) زندگی است از طریق تكثر بخشیدن به تماسها و رابطهها، از طریق استفاده شدید از نشانهها و اوبژهها، از طریق استفاده نظاممند از همه امكانات بالقوه لذت. برای مصرف كننده و شهروند مدرن خلاصی از این اجبار به تمتع و لذت كه در اخلاق جدید همارز اجبار سنتی به كار و تولید است متصور نیست. انسان مدرن روز به روز وقت كمتری را صرف تولید در كار میكند و بیش از پیش وقتش را صرف تولید و ابداع مستمر نیازهای خودش و رفاه خودش مینماید. او باید مراقب باشد كه دائماً همه امكانات و همه ظرفیتهای مصرفاش را بسیج كند. اگر فراموش كند فوراًَ و محترمانه به او یادآوری میكنند كه حق ندارد خوشبخت نباشد. بنابراین، منفعل دانستن او خطاست: او فعالیتی مستمر را انجام میدهد و باید انجام دهد. در غیر این صورت این خطر دامنگیرش میشود كه به آنچه دارد قانع باشد و به فردی غیراجتماعی تبدیل شود.
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست