شنبه, ۱۷ آذر, ۱۴۰۳ / 7 December, 2024
مجله ویستا
حسین بن علی(ع) مظهر عزت
عزت و سربلندی از صفات انسانهای بزرگ، با شخصیت و آزاده استو خواری از رذایل اخلاقی و صفات ناپسند انسانی به شمار میآید.
تعالیم اسلام همگی در جهت عزت بخشیدن به انسان و رهایی ساختنوی از دل بستن به اموری است كه با مقام شامخ انسانیتسازگارنیست. اسلام انسان را از عبادت، خشوع و هرگونه سرسپردگی بهمعبودهای دروغین كه با عزت انسان سازگار نیست. رهانیده استو از او میخواهد جز در مقابل خدا در برابر هیچ كس سرتسلیم فرودنیاورد و فقط خداوند در نظر او بزرگ و با عظمتباشد.
هرچند همه رهبران الهی از همه صفات كمال به طور كاملبرخوردارند و در همه ابعاد كاملند; ولی اختلاف موقعیتها سبب شدتا یكی از ابعاد شخصیت انسانی در هریك از آن بزرگواران به طوركامل تجلی یابد و آن امام به عنوان اسوه و مظهر آن صفت مطرحگردد. برای مثال زمینه بروز شجاعت در حضرت علی(ع)بیش از سایرامامان(علیهم السلام )به وجود آمد. بدین سبب، آن امام(ع) مظهر كامل این صفت به شمار میآید. زمینه بروز عزت، سربلندی و آزادگیدر امام حسین(ع)بیش از دیگر امامان(علیهم السلام) بروز كرد، بهگونهای كه آن حضرت «سرور آزادگان جهان» لقب گرفته است. آنحضرت حتی در دشوارترین موقعیتها حاضر نشد در مقابل دشمنسرتسلیم فرودآورد و برای حفظ جان خویش كمترین نرمشی كهبرخاسته از ذلتباشد. نشان دهد. حماسه عاشورا سراسر آزادی،آزادگی، عزت، مردانگی و سربلندی است.
اعمال و سخنان سالار شهیدان(ع)سرمشق تمامی آزادگان جهان درهمه زمانهاست. آن حضرت میفرماید: «من مرگ(در راه خدا)را جزشهادت و زندگی با ستمگران را جز ذلت و فرومایگی نمیدانم.» (۱) ونیز میفرماید: «مردن با عزت و شرافت از زندگی با ذلتبهتراست.» (۲)
سرور آزادگان جهان در پاسخ گروهی كه او را از رفتن به كربلانهی میكردند، این اشعار را خواند:
«من به كربلا خواهم رفت، مرگ برجوانمرد ننگ نیست...» (۳)
یكی از رجزهای آن امام در عاشورا چنین است: «مرگ بهتر ازننگ و عار است و ننگ بهتر از داخل شدن در آتش است...» (۴)
وقتی شب تاسوعا برای آخرین بار تسلیم و بیعتیا جنگ و شهادتبه او عرضه شد، پاسخ داد: «به خدا سوگند نه هرگز دست ذلتبهشما میدهم و نه مثل بردگان فرار میكنم.» (۵) و نیز در روز عاشورافرمود: «زنازاده فرزند زنازاده مرا به انجام دادن یكی از دوكار مجبور كرده، شمشیر و كشته شدن یا ذلت، ذلت از ما خانوادهبسیار دور است. خداوند و پیامبرش(ص) و مومنان و دامنهای پاكی كهدر آنها پرورش یافتهایم، آن را برای ما نمیپسندند. (۶)
آن حضرت در واپسین لحظات زندگی انسانها را به آزادگی دعوتكرد و فرمود: «اگر دین ندارید و از معاد نمیترسید، در دنیایخود آزادمرد و جوانمرد باشید.» (۷)
● راز استمدادها
نظری هرچند سطحی و گذرا به حادثه عاشورا انسان را به اینباور میرساند كه سراسر وجود امام حسین(ع)عزت، شرافت، مردانگی وآزادگی است.
با این حال، نكاتی در تاریخ كربلا به چشم میخورد كه در ظاهرممكن استبا عزت و شرافت انسانی سازگار ننماید. این اعمالعبارت است از:
۱) تقاضای كمك از اشخاص گوناگون، نظیر خواست كمك ازعبیدالله بن الحرالجعفی با كیفیت مخصوص. پس از امتناع عبیداللهاز پاسخ به دعوت امام(ع)و نیامدن به حضور وی، آن حضرت شخصا بهخیمه او رفت و به یاری دعوتش كرد. در این ملاقات امامحسین(ع)برای تحریك احساسات عبیدالله كودكان خود را نیز همراهبرد. (۸)
۲) تكرار تقاضای كمك در روزعاشورا با جمله «هل من ناصرینصرنی و هل من معین یعیننی» و جملاتی به این مضمون.
۳) استفاده از هروسیله ممكن در روزعاشورا برای تحریكاحساسات سپاه عمربنسعد و اندرز دادن آنان و در خواست مكرر برایآزاد گذاشتن آن حضرت. ۴- درخواست آب از دشمن.
برخی از بزرگان، به دلیل سازگار ندانستن این كار با روح عزتو شرافت، اصل آن را انكار فرمودهاند; ولی به نظر میرسد این امرتحقق یافته است. هلال بن نافع گوید: «من در میان یاران عمربنسعد ایستاده بودم كه شخصی نزد عمربن سعد آمد و گفت: «بشارتباد به تو ای امیر! شمر(ملعون)امام حسین(ع)را شهید كرد.»
هلال گوید: از میان دو لشكر بیرون رفتم تا ببینم چه خبر است. وقتی بالای سرآن حضرت رسیدم، مشاهده كردم امام(ع)با مرگ دست وپنجه نرم میكند. به خدا سوگند، تا آن زمان كشتهای آغشته به خونزیباتر و نورانیتر از او ندیده بودم. نور چهره، زیبایی و هیبتشمرا از پرداختن به فكر كشته شدنش باز داشت و در همان حال، آنحضرت درخواست آب میكرد... .
پس از این كه همه یاران و اصحاب امام حسین(ع)در روز عاشورابه شهادت رسیدند، امام(ع)به عمربنسعد ملعون فرمود: «یكی ازاین سه پیشنهاد را در باره من بپذیر!» ابن سعد پرسید:
«چیست؟»امام حسین(ع)فرمود: «مرا آزادگذاری تا به مدینه،حرم جدم رسول خدا(ص)، باز گردم.»
ابن سعد: «این خواسته غیر قابل قبول است.»
امام حسین(ع): «شربت آبی به من بیاشامان، جگرم از تشنگیخشكیده است.»
عمربن سعد: «این نیز غیر ممكن است.»
امام حسین(ع): «اگر راهی جز كشتن من نیست، پس تك تك با منمبارزه كنید.» (۹)
و نیز عبدالحمید گوید: «در همان حال كه امامحسین درروزعاشورا در میدان جنگ ایستاده بود، احساسات و عواطف دشمن رابرمی انگیخت تا شربتی آب به او دهند و میفرمود: «آیا كسی هستكه به آل رسول(ص)رحم و عطوفت و مهربانی كند؟...» (۱۰)
در پاسخ باید گفت: پیشوایان معصوم:به دو دلیل به چنینكارهاییاقدام میكنند:
الف) اتمام حجت و بستن هرگونه راه عذر و بهانه برگمراهان ومنحرفان.
خداوند متعال پیامبران را برای راهنمایی بشر فرستاد تا افرادمستعد و حقجو از راهنمایی آنان بهره برده، به خوشبختی نایلآیند و راه هرگونه عذرتراشی و بهانه جویی بر گمراهان بسته شود. قرآن كریم در باره پیروزی مسلمانان در جنگ بدر میفرماید: «(شما در بدر در مقابل هم قرار گرفتید.)تا خدا كاری را كردنیبود، به انجام رساند تا آن كه هركه هلاك میشود با حجتی روشن هلاكشود و آن كه(به هدایت)زنده میماند، به حجتی روشن زنده بماند; وهر آینه خدا شنوا و دانا است. » (۱۱)
ب) نكته دیگر در حل این مشكل، این است كه كمالات انسانی هیچگونه منافاتی با یكدیگر ندارند و همه قابل جمعند. برخورداری ازیك كمال انسانی به گونهای نیست كه سبب از بین رفتن دیگر كمالاتگردد. اگر وجود یكی از فضایل در انسان به حدی رسید كه كمالدیگری را از بین برد، آن صفت از كمال بودن خارج شده است و دیگرنمیتوان آن را از فضایل انسانی به شمار آورد. برای مثال اگرعزت نفس سبب از بین رفتن تواضع و فروتنی در انسان گردد، آن صفتدیگر عزت نفس نیستبلكه غرور، تكبر و خودخواهی است. از این رو،عمل به تعهدات انسانی، وفای به عهد و پیمان و... را نباید دلیلبرذلت و ترس و زبونی دانست. همان گونه كه پیامبراكرم(ص)در عملبه پیمان صلح حدیبیه مسلمانان پناهنده را به مشركان تحویلمیداد و امامحسن مجتبی(ع)به خاطر عمل به مفاد صلح با معاویهحركت مسلحانه نكرد.
باتوجه به مطلب فوق، باید گفت: پیشوایان معصوم(علیهمالسلام)در عین برخورداری از عزت و شرافت از رحمت، عطوفت،مهربانی و خیرخواهی نیز در حد اعلا برخوردار بودند. براساسجمله: «یامن سبقت رحمته غضبه» هدایت الهی مبتنی بر رحمت،عطوفت، مهربانی و خیرخواهی است; خشونتخلاف اصل است و حالتاستثنایی دارد. دستور به آغاز هركار با نام «خداوند رحمن ورحیم» دلیل بردرستی این مطلب است. پیشوایان معصوم(علیهمالسلام)نهایت تلاش خود را برای هدایت گمراهان به كار میگرفتند ودر این راه از هیچ كوششی فروگذار نمیكردند. آنان در برخورد باگمراهان چنان رفتار میكردند كه تا حد امكان آنان را جذب كنند واز هرگونه برخورد تند و خشن كه ممكن بود حسی لجاجت و انتقامآنان را تحریك كند و به واكنش منفی انجامد. دوری میكردند. برخورد پیامبر بزرگوار اسلام(ص)و امامان معصوم(علیهم السلام)بامخالفان بسان برخورد پدری دلسوز و مهربان با فرزند سركش وبریده از خانواده است كه هرچه فرزند بیشتر طغیان و سركشی كند،پدر بیشتر نرمش نشان میدهد تا مبادا برخورد تند او فرزند رافراری داده، به دامن دشمنان و شیادان بیندازد. این گونه رمشبرخاسته از رحمت، عطوفت، مهربانی و خیرخواهی به ظاهر بدونتوجه به فلسفه آن خلاف عزت و شرافت مینماید; ولی با توجه بهفلسفه آن، دلیل بربزرگی، عظمت و... پیشوایان معصوم(علیهمالسلام)است و با شرافت و عزت آن بزرگواران هیچ گونه منافاتیندارد.
چنین برخوردی كه كسی با دشمن خود تا این حد خیرخواهی، محبتو عطوفت داشته باشد. از توان و قدرت انسانهای عادی خارج است واز معجزات امامان(علیهم السلام )به شمار میآید.
با روشن شدن مطلب فوق، در مییابیم تمام اعمال و سخنان امامحسین(ع) كه ممكن استبرخی آنها را با عزت و رافتسازگارندانند. از روح مهربانی، عطوفت، خیرخواه و مشتاق هدایت مردمآن حضرت است. امام حسین(ع)حتی برای نجات دشمنان خود كه كمربه قتلش بسته بودند. نهایت تلاش خود را به كار بست.
اگر سالار شهیدان از اشخاصی مانند عبیدالله بن حر تقاضای كمككرد، برای ترس از شهادت و كشته شدن نبود; زیرا حضرت نیكمیدانست كمك این افراد نمیتواند سرنوشتحادثه كربلا را تغییردهد. این یاری جویی به خاطر این بود كه مردم با كمك به وی وشهادت در ركاب حضرتش به سعادت ابدی نایل گردند.
اگر سرور آزادگان در روزعاشورا به طور مكرر جمله «آیاكسیهست مرا یاری كند؟ » را تكرار كرد و به موعظه لشكر عمربنسعدپرداخت و از هر وسیله ممكن برای تحریك احساسات آنان استفادهكرد، همه به این دلیل بود كه بتواند تعدادی از یزیدیان را ازگمراهی نجات داده، وارد بهشتبا صفای حسینی كند.
گواه درستی این سخن، آن است كه امام(ع)از كسانی كه حاضر بهیاریاش نمیشدند، تقاضا میكرد كربلا را ترك گویند و دست كم بهسپاه دشمن نپیوندند تا به گناه شركت در قتل امام(ع)یا ترك یاریوی آلوده نگشته، به شقاوت ابدی گرفتار نیایند.
این كه امام حسین(ع)در شب عاشورا بیعت را از یارانش برداشت وآنان را آزاد گذاشت تا به میل خود راهشان را انتخاب كنند، یكیاز اسرارش این است كه به یاران خود بگوید: من به شما نیازندارم و در هرحال كشته خواهم شد. این شما هستید كه باید بینسعادت جاودانی و شقاوت ابدی یكی را انتخاب كنید.
بنابرآنچه گفته شد، ندای «هل من ناصرینصرنی» امام حسین(ع)،به ظاهر درخواست كمك و تقاضای یاری از دیگران و در باطن تقاضاییاری رساندن و كمك كردن به انسانهای ناتوان و درمانده از رسیدنبه كمال و سعادت. معنای واقعی آن چنین است: «آیا كسی هست منیاریاش كرده، به سعادت رسانم؟ آیا كسی هست دستش را گرفته، ازورطه هلاكت نجاتش دهم؟ آیا كسی هست او را از ظلمتیزیدی خارجكرده، به نور حسینی وارد كنم؟»همان گونه كه خداوند در این آیه: «اگر مرا یاری كنید، شمارا یاری میكنم.» درظاهر از بندگان خود تقاضای كمك میكند، ولیباتوجه به این كه خداوند غنی مطلق است و به كسی نیاز ندارد، درواقع دعوت برای یاری بندگان و نجات آنهاست.
بنابر آنچه گذشت، مشكل درخواست آب از جانب امام حسین(ع)نیزحل میشود. امام حسین(ع)میخواستبا تحریك احساسات و به رحمآوردن دشمن، آنان را به خود جذب كرده، به سعادت رساند; زیرابسیار اتفاق افتاده كسانی به خاطر خدمتی ناچیز به امام(ع)موفقبه توبه شدند. مگر نه این است كه حر به خاطر ادب و احترام بهامام حسین(ع)موفق به توبه شد. امام(ع)با در خواست آب میخواستزمینه توبه و بازگشت را در افراد قابل فراهم سازد.
نویسنده: محمدحسین مهوری
پینوشتها:
۱- فانی لا اری الموت الا سعاده و لا الحیوهٔ مع الظالمین الا برها. (بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۳۸۱.)
۲- موت فی عز خیر من حیوهٔ فی ذل(همان، ج ۱، ص ۱۵۰.
۳- سامضی و ما بالموت عار علی الفتی. (حماسه حسین، ج ۱، ص ۱۵۲.)
۴- الموت اولی من ركوب العار و العار اولی من دخول النار (بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۵۰.)
۵- و الله لا اعطیكم بیدی اعطاء الذلیل و لا افر فرار العبید. (الارشاد، ج ۲، صص ۹۸.)
۶- الا و ان الدعی ابن الدعی قد ركز بین اثنتین بین السلسهٔ و الذلهٔ و هیهات منا الذلهٔ یابی الله ذلك لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و طهرت. (بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۹)
۷- و یحكم یا شیعهٔ آل ابیسفیان، ان لم یكن لكم دین و كنتم لا تخافون المعاد فكونوا احرارا فی دنیاكم. (همان، ج ۴۵، ص ۵۱.)
۸- منتهی الآمال، ج ۱، ص ۷۱۱.
۹- نفس المهموم، ص ۳۶۶، اللهوف، ص ۵۵.
۱۰- موسوع- كلمات الامام الحسین(ع)، ص ۴۹۵.
۱۱- همان ، ص ۵۰۶.
۱۲- «لیهلك من هلك عن بینه و یحیی من حی عن بینه و ان الله لسمیع علیم.»( الانفال، آیه ۴۲)
۱۳- مفاتیح الجنان، دعای جوشن كبیر.
منبع:ماهنامه كوثر
پینوشتها:
۱- فانی لا اری الموت الا سعاده و لا الحیوهٔ مع الظالمین الا برها. (بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۳۸۱.)
۲- موت فی عز خیر من حیوهٔ فی ذل(همان، ج ۱، ص ۱۵۰.
۳- سامضی و ما بالموت عار علی الفتی. (حماسه حسین، ج ۱، ص ۱۵۲.)
۴- الموت اولی من ركوب العار و العار اولی من دخول النار (بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۵۰.)
۵- و الله لا اعطیكم بیدی اعطاء الذلیل و لا افر فرار العبید. (الارشاد، ج ۲، صص ۹۸.)
۶- الا و ان الدعی ابن الدعی قد ركز بین اثنتین بین السلسهٔ و الذلهٔ و هیهات منا الذلهٔ یابی الله ذلك لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و طهرت. (بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۹)
۷- و یحكم یا شیعهٔ آل ابیسفیان، ان لم یكن لكم دین و كنتم لا تخافون المعاد فكونوا احرارا فی دنیاكم. (همان، ج ۴۵، ص ۵۱.)
۸- منتهی الآمال، ج ۱، ص ۷۱۱.
۹- نفس المهموم، ص ۳۶۶، اللهوف، ص ۵۵.
۱۰- موسوع- كلمات الامام الحسین(ع)، ص ۴۹۵.
۱۱- همان ، ص ۵۰۶.
۱۲- «لیهلك من هلك عن بینه و یحیی من حی عن بینه و ان الله لسمیع علیم.»( الانفال، آیه ۴۲)
۱۳- مفاتیح الجنان، دعای جوشن كبیر.
منبع:ماهنامه كوثر
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست