چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

عقلانیت، بستر کارساز


عقلانیت، بستر کارساز
حفظ آرمان ها و اهداف انقلاب مهم ترین اصلی است که مسئولان و کارگزاران نظام باید وجهه همت خود قرار دهند و با جهت گیری اسلامی بر آن پای بفشارند. آنچه در این میان از اهمیتی مضاعف برخوردار است یافتن راه هایی است برای وصول و رسیدن به آن آرمان ها و اهداف متعالی. و آنچه بسیار خطرناک است انحراف از دالان و مسیری است که به آرمان های انقلاب و نظام ختم می شود. از همین روی رهبر معظم انقلاب با تاکید بر گفتمان امام(ره) و پایداری بر اصول و مبانی انقلاب و صبر در برابر حفظ آرمان ها و اهداف نظام- هفته گذشته و در جمع مدیران و کارگزاران و مسئولان قوای سه گانه- یافتن راه هایی برای رسیدن به آن آرمان ها و اهداف را «عقلانیت» نام نهادند. طرح مسئله عقلانیت و تصریح بر حاکمیت آن بر تمامی ارکان نظامی که با مبانی اسلامی شکل گرفته و عینیت یافته از سوی «آقا»، هشداری است که غفلت در برابر آن نابخشودنی است.
بنابراین باید به ارتباط تنگاتنگ و مستقیم عقلانیت با آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی توجهی ویژه داشت. حال اگر در چند وقت اخیر محور سخنان حکیمانه رهبر انقلاب مبنی بر بازگشت به گفتمان امام(ره) و انقلاب را هم مدنظر قرار دهیم، آن گاه پرداختن به مقوله عقلانیت برجسته تر و پررنگ تر می شود و اولویتی راهبردی در گونه گونی مباحث سیاسی پیدا خواهد کرد.
عقلانیتی که آرمان ها و اهداف نظام بر آن تکیه دارد عقلانیتی از جنس همان آرمان ها و اهداف متعالیه است که صبغه انقلابی و اسلامی دارد و به وضوح می توان یافت که این عقلانیت را نمی توان در قالب مکتب های بشری محدود و محصور کرد.
امروز در دنیای غرب چیزی به نام عقلانیت لیبرال- سرمایه داری جولان می دهد و مدیریت امور و اداره کلان بسیاری از جوامع غربی مبتنی بر آن است.
البته بدیهی است که ریشه این عقلانیت را باید در مکتب لیبرال- سرمایه داری جستجو و کنکاش کرد. از نگاه این مکتب، انسان دارای مجموعه ای از امیال، غرایز، نیازها و خواسته ها است که باید به آن امیال و نیازها به هر نحوی پاسخ داده شود. بنابراین عملی یا فعلی عقلانی است که امیال و خواسته های آدمی را بهتر و کم هزینه تر و با سرعت بیشتر ارضاء نماید. چون از منظر این مکتب شاکله و مقومات انسان چیزی جز تمایلات غریزی و لذت جویانه نیست. بر همین اساس و بر مبنای این نگرش از شاخصه های رفتار عقلانی در حوزه سیاست و اجتماع تفکیک حریم قدسی و ارزشی از حریم عرفی و غریزی است. و در این میان آنچه اهمیت دارد اصالت سود و لذت است. به حاشیه راندن عقلانیت اعتقادی و اخلاقی و تکیه بر عقلانیت ابزاری- که مسیر رسیدن به امیال، لذت ها، خوشی ها و ارضاء غرایز را هموار می سازد- ناشی از تفسیر و برداشت پرشتاب و خالی از حقیقتی است که از انسان به ماهو انسان ارائه می شود.
و اینجاست که مفاهیم ارزشی همچون هدایت فرد و جامعه، اهداف و آرمان های متعالی، کمالیات و فضایل و... رنگ می بازد، چون براساس عقلانیت لیبرال- سرمایه داری هدف و مقصد نهایی چیزی جز سود بیشتر، لذت افزون تر آنهم با هزینه کمتر و سرعت بیشتر نیست و اباحی گری در حوزه ارزش ها و باورهای دین مدارانه جزو ماهیت لاینفک این مشی به اصطلاح عقلانی است.
بسیاری از قدرت ها و دولت های غربی بر پایه همین عقلانیت روزگار می گذرانند و با نگاهی تک بعدی به دنیا صرفا به دنبال توسعه و پیشرفت مادی هستند. بر همین اساس و در جهت ارضاء امیال و نیازهای افزون طلبانه شان برای رسیدن به آنچه که اسمش را پیشرفت و توسعه نام نهاده اند دست به هر اقدامی می زنند چون در مخیله آنها انسان موجودی تک ساحتی و دارای امیال و غرایز و نیازهاست و به تبع آن حکومت باید به این نیازها و غرایز پاسخ دهد و تکیه بر کلیدواژه ها و مفاهیمی چون صلح، آزادی، عدالت، حقوق بشر و... وسیله ای است تا در پوشش آن مقاصد مادی گرایانه و غیرانسانی تامین گردد.
اما آنچه جالب و در عین حال عبرت آموز است این که از پس این توسعه و پیشرفت، کشتار و خونریزی، تصاحب و اشغال، شکنجه گاه هایی چون ابوغریب و گوانتانامو، سر بیرون می آورد؛ حال باید پرسید این عقلانیت است؟! آیا له کردن حقوق دیگران در زیر چرخ دنده های توسعه و پیشرفت نسبتی با عقلانیت اصیل دارد؟ و با این شرایط آنچه بیش از همه تاسف آورتر است دل بستن کسانی است که با حالتی خودباخته از تجویز این نوع مشی به اصطلاح عقلانی برای اداره یک نظام اسلامی سخن می رانند و یا در عمل به آن باور دارند. و این در حالی است که عقلانیت ناب اسلامی نه تنها با پیشرفت و توسعه منافاتی ندارد بلکه بر ضریب این پیشرفت می افزاید و در عین حال آرمان ها و ارزش های متعالی هم حفظ می شود.
عقلانیت ناب اسلامی برخلاف آن نفسانیتی که خود را عین عقلانیت می نمایاند با فرعونیت قدرت های زیاده خواه و رسیدن به توسعه و پیشرفت مادی از هر طریق و با هر وسیله مخالف است، اما این توانایی و قابلیت را داراست که امور را به نحو مطلوب و شایسته و با حفظ کرامت انسانی اداره و مدیریت کند.
ضعف برخی اشخاص و احزاب و گروه های سیاسی که در میدان نبرد و مبارزه میان عقلانیت اصیل اسلامی و عقلانیت تصنعی و ساختگی غربی و لیبرال- سرمایه داری سستی به خرج می دهند و تازه برای اینکه نشان بدهند قافیه را نباخته اند مدعی عقلانیت و اعتدال هم می شوند، پذیرفتنی نیست. و هشدار رهبر انقلاب که بعضی ها با نام عقلانیت، با نام اعتدال، و با نام پرهیز از جنجال و دردسر بین المللی می خواهند از مبانی انقلاب کم بگذارند در همین زمینه است.
از همین روی برخی احزاب و گروه های سیاسی باید هرچه زودتر به گفتمان انقلاب و امام(ره) و عقلانیت ناب اسلامی برگردند.
اینکه برخی شخصیت ها و احزاب سیاسی نسخه عقلانیت لیبرال- سرمایه داری را برای نظام می پیچند فاصله گرفتن از مبانی و اصول بنیادین انقلاب و اسلام است.
نمی شود هم نام مسلمان بر خود گذاشت و هم بی اعتنا به مقررات و احکام اسلامی- که دربردارنده یک نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است- بر مبنای اصول و متد مکتب سرمایه داری گام برداشت.
همانطور که باز «آقا» در سخنان اخیرشان در جمع کارگزاران نظام بیان فرمودند، عقلانیت به معنای تسلیم و یا هزیمت نیست، بلکه برای پیش رفتن و در جهت یافتن راه هایی برای هرچه موفق ترشدن در رسیدن به آرمان های انقلاب و اسلام است.
قطعا برخی گروه ها و جریان های سیاسی ای که صریحا بیان می دارند حکومت وظیفه «هدایت مردم» را برعهده ندارد و اسلام هم نظام اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ندارد- تا القاء نمایند اسلام آتوریته لازم را برای پیاده کردن احکامش ندارد- و نهایتا نتیجه بگیرند که برای برون رفت از مشکلات، عقلانیت- البته از نوع لیبرال، سرمایه داری- کارگر خواهد بود؛ خارج از حوزه عقلانیت اصیل حکم رانده اند و این یا ناشی از ناآگاهی نسبت به مبانی و اصول اسلامی است و یا آنکه منافع و موقعیت شان را درخطر می بینند و رسیدن به خواسته هایشان را در گرو اصول سرمایه داری غربی می دانند و بر این پایه عقلانیت لیبرال-سرمایه داری را فریاد می زنند.
حوزویان، دانشگاهیان و نخبگان سیاسی متعهد نیز باید با تبیین عقلانیت ناب اسلامی، عقلانیت تصنعی و ساختگی لیبرال- سرمایه داری که سرابی بیش نیست و جماعتی را فریفته است به چالش بکشانند و چهره واقعی آن را برملا کنند. ضمن آنکه حافظه ملت ایران از یاد نبرده و نخواهد برد که پیشرفت های بزرگ علمی همچون فناوری هسته ای در پرتو عقلانیت اسلامی و انقلابی رقم خورده است وگرنه با عقلانیت سکولار که ژست روشنفکرمآبانه نیز به خود می گیرد ارمغانی بهتر از تعلیق و یا توقف بدست نمی آید.
و بالاخره مردم مسلمان و پایبند به خط انقلاب و امام(ره) نیز باید در بزنگاه حساس و سرنوشت ساز انتخابات ها، گفتمان و شعارهایی را برگزینند که برخاسته از مبانی انقلاب و اصول آن است تا خروجی این گزینش ادامه مسیر در جهت خط انقلاب و امام(ره) باشد و در اینصورت است که می توان عقلانیت اصیل را در ارکان نظام استمرار یافته دید.
حسام الدین برومند
منبع : روزنامه کیهان