جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
ارتباطات میان فرهنگی در جامعه ایران
ارتباطات میان فرهنگی هنگامی ظهور میكند كه مردمانی با فرهنگ یا پارهفرهنگهای هویتی متفاوت به ارتباط میان خود بپردازند. ( Jandt, ۱۹۹۵,P۴۰۸)
در این میان، فرد هنگامینیازمند آگاهی از راز و رمزهای ارتباطات میان فرهنگی میشود كه در یك حس فرهنگی(Cultural Sense) خود را متمایز از دیگران ببیند. (Jandt, ۱۹۹۵,P۷) و ضمنا در تلاش باشد كه به مشابهت معنی درفراگرد ارتباط دست یابد. ارتباط میان قومها، نمونهای از چنین ارتباطی است. ا
یران ازكشورهایی است كه تنوع اقوام در آن مشهود و بارز است. اصولا این دیدگاه مطرح استكه براساس شواهد تاریخی، در طول پنج هزار سال گذشته، ایران هیچگاه مسكن قومواحدی نبوده است، بلكه همیشه اقوام گوناگونی در كنار هم در این سرزمین زندگیمیكردهاند.
قوم(Ethnic) یكی از انواع اساسی پاره فرهنگها(Sub Culture) محسوب میشود (كه در ارتباطات میانفرهنگی اصطلاح پاره فرهنگ به هیچ وجه مناسب نیست).
قوم مشابه نژاد(race) است، با اینتفاوت كه قوم در طی زمان تغییر میكند، در حالی كه نژاد تقریبا ثابت است.( Stavenhagen,۱۹۸۶) گروههایقومی براساس مشخصه هایی همچون دین، زبان و ویژگیهای جسمی(Physical Features) از یكدیگر متمایزمیشوند.( Jandt, ۱۹۹۵, P۱۲) بررسی مشخصههای اقوام ایران نشان میدهد كه تقسیم مردم ایران براساسزبان و دین صورت گرفته و نژاد نقش چندانی ندارد.
اگر چه ویژگیهای نژادی در بعضیموارد چون تركمنها، هزارهها یا بربرها چشمگیر است، ولی حتی در این اقوام نیز دین وزبان عامل مهمتری است تا نژاد.
در برخی از كشورها، از میان اقوام مختلف، قومی بیشترین خاك سرزمین را دراختیار دارد و بر بقیه اقوام مسلط است، در حالی كه این دیدگاه مطرح است كه در ایران،برخلاف بعضی از كشورهای چند قومی، نمیتوان از اكثریت - اقلیت گفت و گو كرد، زیراهیچ گروهی به تنهایی بر همه گروهها مسلط نیست و بیشترین قسمت خاك را در اختیارندارد.
با وجود تنوع قومی در ایران، مذهب شیعه و زبان فارسی به عنوان عامل وحدتملی و همبستگی ملی شناخته شدهاند. در واقع، این نگاه دیرینه و جا افتاده مبتنی برشناخت مذهب و زبان به عنوان عامل وحدت ملی، مبحثی است كه تاكنون به طور جدیمورد بحث قرار نگرفته است، در حالی كه تحولات جهانی شدن به ویژه طی ۲۰ سالآینده، شرایطی را فراهم خواهد كرد كه قطعا این دیدگاه دیرینه در ایران را زیر سؤالخواهد برد.
اگر به پدیده اقوام در ایران، نه از پشت پنجره پایتخت و مقر حكومتی، بلكه از پشتشیشه عینك اقوام نگاه كنیم، موضوع روشنتر خواهد شد. نخست آن كه، هریك از اقوامایرانی از هویت فرهنگی خاصی برخوردارند. فرد ای. جاندت، در كتاب «ارتباطات میانفرهنگی»، در مورد هویت فرهنگی مینویسد: هرگاه اعضای یك جمعیت، به طور آگاهانهخود را یك گروه بدانند كه در سلوك با یكدیگر از یك نظام مشترك نماد، معنی و هنجاربرخوردارند، دارای هویت فرهنگی مشترك هستند.
در واقع، احساس هویت تركیبی است از همسانیها و تمایزها.( Jandt, ۱۹۹۵, P۸) یك مسلمان اهلسنت بلوچ یا یك عرب زبان خوزستان در مواجهه با فارس زبانان شیعه هموطن خود،احساس تمایز و درمواجهه با اعضای قوم خودی احساس همسانی میكند و این هماناحساس قومیت است.
به دیدگاهها و شیوههای عمل فرهنگی كه اجتماع معینی از مردم را متمایز میكنند،قومیت میگویند. اعضای گروههای قومی، از نظر فرهنگی خود را متمایز ازگروهبندیهای دیگر در جامعه میدانند ودیگران نیز آنان را همین گونه در نظر میگیرند.درجه این احساس همسانی و تفاوت، تحت تأثیر نوع دیالكتیك میان فرد و جامعه اوست.
هر چه قدر قوم مداری میان اعضای این قوم و یا در میان اعضای اقوام دیگر، به ویژه اقواممسلط، بیشتر باشد، احساس تفاوت بیشتر خواهد شد.
قوممداری(ethnocentrism) قضاوت منفی نسبت به فرهنگ و پارهفرهنگهای دیگر براساسمعیارهای فرهنگ خودی است. به عبارت دیگر، قوم مداری باور داشتن برتری فرهنگخودی است.( Jandt, ۱۹۹۵, P۴۰۵) در ایران، مشكل از آنجا آغاز میشود كه برای پاسداری از تعریفیخاص از همبستگی ملی، آگاهانه یا ناآگاهانه شرایطی ایجاد شود كه سهمی از جمعیت و یاحوزههای قدرت، به ویژه قدرت مركزی، به نوعی قوم مداری دست زند. در این موردشواهدی موجود است. این شواهد را میتوان به دو دسته رویدادها و آمارها تقسیم كرد:
در زمینه رویدادها، نزدیكترین مورد شكایت ۱۹ نماینده اهل سنت مجلس، در آذر۱۳۸۱ به كمیسیون اصل ۹۰ است كه شاكیان، معترض برخوردهای گزینشی با پذیرفتهشدگان آزمونهای استخدامی و اخراج روحانیون اهل سنت از مساجد بودهاند، و ازرویدادهای دورتر، می توان به وقایع پس ازنمایش آخرین قسمت سریال تلویزیونی امامعلی(ع) در برخی از مناطق سنی نشین - به ویژه كردستان - اشاره كرد.
جایگزینی اشعارخاص روی موسیقی سنتی سیستان و بلوچستان از سوی رادیو و تلویزیون، پخش تفصیلیخبر نماز جماعت اقلیت شیعه زاهدان در قبال پخش خلاصه خبر نماز جمعه اكثریت اهلتسنن در آن شهر، نمونه هایی از رویدادهای قومگرایانه و یا عواقب آنهاست.
در مورد آمارها، اصولا این دیدگاه مطرح است كه آگاهی از وضعیت اقوام در ایراندر هالهای از ابهام قرار دارد. در هیچ یك از سرشماریهای كشور، تعداد اقوام و یا متكلمان به زبانهای مختلف مورد پرسش قرار نگرفت، جز یك بار، آن هم درپرسشهای سرشماری ۱۳۶۵ كه آن هم به رغم نهایی شدن، به دلایل خاصی كه بیشتر ناشی از شرایط اوایل انقلاب و اوضاع و احوال زمان جنگ تحمیلی بود، از جمع آوریاطلاعات مربوط به آنها خودداری شد.
به همین ترتیب، منابع آمارهای رسمی دربارهتوزیع جمعیت شیعه و سنی نیز تقریبا ساكت هستند. سرشماری سال ۱۳۷۵ میگوید،۹۹/۵۶ درصد جمعیت مسلمان هستند; ۰/۱۳ درصد مسیحی ; ۰/۰۵ درصد زرتشتی ;۰/۰۲ درصد كلیمی; و ۰/۰۹ درصد سایر ادیان; اما سهم پیروان مذاهب شیعه وسنی مشخص نیست.
در مورد جمعیت اهل سنت، در صورتی كه مذهب جمعیت ساكن در استانهایكردستان و سیستان و بلوچستان را سنی فرض كنیم، میتوان برآوردی كرد. بنا برمصاحبهبا نخبگان مناطق مذكور، در برخی از شهرها مانند چابهار، سراوان و ایرانشهر، حدود ۹۵درصد جمعیت اهل تسنن هستند، در حالی كه این نسبت در شهرهایی مانند زاهدان بهمراتب كمتر است. از آن سو بخشی از جمعیت اهل تسنن در مناطق دیگر مانند خوزستانو فارس نیز پراكندهاند.
به عنوان مثال جدول تركیب قومی و نژادهای جهان، ۷ درصدجمعیت ایران را كرد میداند.( ابوطالبی، ۱۳۷۸، ص ۱۴۳) تخمین زده میشود كه ۴۷ درصد كردهای ایران سنیباشند.( احمدی، ۱۳۷۸، ص ۳۲۷) در این مورد محمد حكیم پور در گزارشی تحقیقی میگوید: «برخی ازبرآوردهای منعكس در منابع رسمی دولتی، سهم اهل تسنن در ایران را حدود ۷ درصد ومنابع غیررسمی ۱۵ تا ۲۰ درصد برآورد كردهاند.»( حكیم پور، ۱۳۷۷، ص ۱۸)
در مورد توزیع زبان در جمعیت ایران، آمارها از شفافیت بیشتری برخوردارند. بهعنوان مثال، در مرداد ۱۳۷۰، هنگام صدور شناسنامه برای نوزادان درباره زبان ۴۹ هزارو ۵۵۸ مادر در سطح كشور سئوال مطرح شد كه نتیجه حاكی از سهم حضور ۵۳/۸درصدی زبانهای غیرفارسی در ایران بود. براساس نمونهگیری مذكور، توزیع سهمهریك از زبانها (به درصد) به این شرح بود: ۴۶/۲ فارسی; ۲۰/۶ آذری ; ۱۰ كردی;۸/۹ لری; ۷/۲ درصد گیلكی و شمالی ; ۳/۵ عربی ; ۲/۷بلوچی; ۰/۶ تركمنی; ۰/۱ارمنی; و ۰/۲ سایر زبانها.( زنجانی، ۱۳۷۹،ص ۵۳)
برخی منابع مكالمه كنندگان به تركی را ۲۴ (ابوطالبی، ۱۳۷۷، ص ۳۱) و برخی ۲۵ درصد(ابوطالبی، ۱۳۷۷، ص ۳۱) ذكر كردهاند.برآورد میشود كه این نسبت در آینده به دو علت افزایش یابد. نخست آن كه رشد جمعیت ناشی از افزایش زاد و ولد در استانهای آذرینشین بیشتر از دیگر استانهای كشوراست (حكیم پور، ۱۳۷۷، ۳۲); و دوم، كاهش تمایل به سوادآموزی فارسی در میان آذری زبان هاست. براساسآمارها، در حالی كه سهم باسوادان آذربایجان شرقی، در سرشماری ۱۳۵۵، در رتبه سوماستانهای كشور بود، در سرشماری ۱۳۷۰، به رتبه بیست و سوم تنزل یافت.( حكیم پور، ۱۳۷۷، ۳۲) برخیمنابع سهم ایرانیان عرب زبان را حدود ۳ درصد، سهم سایر زبانها مانند لری، بلوچی،تركمنی و ارمنی را حدود ۱۵ درصد، و سهم جمعیت فارسی زبان را ۵۱ درصد برآوردكردهاند.( ابوطالبی، ۱۳۷۸، ص ۱۴۳) به این ترتیب، اگر مجموع برآوردها را با یكدیگر مقایسه كنیم، میتوانیم تركزبانها را بین ۲۰ تا ۲۵ درصد، كردزبانها را بین ۶ تا ۹ درصد و فارس زبانها را بین ۴۵تا ۶۰ درصد بدانیم.
همچنین، آمارها نشان میدهند كه توزیع زبان در برنامههای درون مرزی رادیو وتلویزیون ایران به هیچ وجه متناسب با توزیع زبان در میان جمعیت نیست، برای مثال، درسال ۱۳۸۰، مجموع فرستندههای رادیوهای درون مرزی در ایران، ۱۹۳ هزار و ۳۴۳ساعت برنامه پخش كردند كه ۱۷۵ هزار و ۲۸۸/۱ ساعت آن برنامهها (۹۰/۶۶ درصد) بهزبان فارسی بود. فرستندههای رادیویی آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل،زنجان و همدان ۹ هزار و ۷۲۰/۳۸ ساعت برنامه تركی، فرستنده خوزستان ۱۳۱۵ساعت برنامه عربی و فرستندههای آذربایجان غربی، ایلام، كردستان، كرمانشاه، مهاباد وخراسان ۴ هزار و ۸۴۳/۰۸ ساعت برنامه كردی پخش كردند. سهم برنامهها به سایرزبانها ۲ هزار و ۱۷۶/۵ ساعت بود.( گزارش عملكرد، ۱۳۸۰، صص ۷۸و۷۲)
در همان سال، مجموع فرستندههای درون مرزی تلویزیون در ایران، ۱۰۹ هزار و۶۷۷/۹ ساعت برنامه پخش كردند كه ۱۰۴ هزار و ۹۷۲/۱ ساعت آن (۹۵/۸۶ درصد) بهزبان فارسی بود. فرستندههای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان درمجموع ۳ هزار و ۷۳۳/۹ ساعت برنامه تركی، فرستندههای ایلام، كردستان، مهاباد وآذربایجان غربی ۵۷۳/۲ ساعت برنامه كردی و فرستنده خوزستان ۱۸۳/۵ ساعت برنامهعربی پخش كردند. سهم برنامهها به سایر زبانها ۱۶۵/۲ ساعت بود.
براساس آمار سال ۱۳۸۰، در حالی كه ۲۲/۵ درصد جمعیت ایران ترك زبان هستند، سهمبرنامههای تركی رادیو و تلویزیون فقط ۴/۴۵ درصد (۵ برابر كمتر) است. این نسبتهابرای كردی ۴ و برای عربی ۷ برابر است.
در این مورد كه چه سهمی از محتوای سالانه ۳۰۳ هزار و ۱۱ ساعت برنامه رادیو وتلویزیون در ایران در تأیید یا علیه ارزشهای اقوام مذهبی ایرانی است، اطلاعات دقیقیدر دست نیست، ولی شواهد حاكی از آن هستند كه حداقل در بیست و یكم رمضان و سومجمادیالثانی هر سال محتوای برنامهها موافق ارزشهای مذهبی اقوام اهل تسنن ایراننیستند و میتوان انتظار داشت كه سهم عمدهای از برنامههای دینی و مذهبی رادیو وتلویزیون در ایران، چه در برنامههای آموزشی و چه در برنامههای خبری و یا سرگرمی،متمركز بر ارزشها و اعتقادهای شیعه است.
این وضعیت شرایطی را ایجاد كرده كه از نوع ارتباطات افقی نیست و تنها شباهت آنبا ارتباطات افقی همان است كه دردهه ۱۹۷۰ در ادبیات مربوط به جریان یك سویهبرنامههای تلویزیونی كشورهای پیشرفته به سوی كشورهای در حال توسعه با اصطلاح خیابان یك طرفه توصیف میشد.
در حالی كه به نظر میرسد تاكنون وضعیت ارتباطاتمیان فرهنگی در حوزه مذكور، در ایران از نوع ارتباطات افقی نبوده و بیشتر شكل ارتباطات عمودی را داشته است.
به نظر میرسد كه تركیب خیابان یك طرفه و ارتباط عمودی، تركیب نادری است كهمشابه آن را میتوان فقط در جوامعی یافت كه اقلیتهای فرهنگی - از جمله زبانی ومذهبی - در حصار چنین خیابان یك طرفه عمودی قرار بگیرند. بدون آن كه به منابعجایگزین دسترسی داشته باشند، به این ترتیب، در چنین شرایطی، آنها را میتوان مخاطبان ناخشنود نامید; مخاطبانی كه هرگاه قدرت گزینشی آنان بالا برود، میتوانانتظار داشت كه به طور ارادی از مخاطب بودن خود كاملا اجتناب كنند.ادبیات ارتباطات میان فرهنگی میگوید، یكی از موانع بزرگ اینگونه ارتباطاتوقتی است كه گروهی با قدرت بیشتر، استفاده از زبان خود را بر دیگران تحمیل كنند.( Jandt, ۱۹۹۵, P۱۴)
تحمیل زبان فارسی بر سایر زبانهای اقوام ایرانی و یا قوم مداری زبانی در رادیو وتلویزیون ایران پیشینهای به مراتب بیشتر از دو دهه مربوط به دوران انقلاب اسلامیدارد. در واقع منشاء آن، ترادف یكسانی زبان و مذهب با همبستگی ملی است.
این امر درهمه كشورهای جهان سوم رایج نیست. به عنوان مثال، هند كشوری است كه مردم آن به ۲۰زبان اصلی سخن میگویند و از رسانههای گوناگون به زبان خود استفاده میكنند كه در اینمیان زبانهای هندی، اردو، بنگالی، ملایالامی، مراتی، گجراتی، كاندایی، تلوگو و تامیلیبه عنوان زبان رسمی شناخته شده(پارتا ساراتی، ۱۳۸۱، صص ۳۶۲و۳۱۵) و طبق مقررات و قوانین رسمی كشور، هر فردی درانتخاب زبان برای فعالیتهای اداری و آموزشی خود، از میان هریك از زبانهای رسمیآزاد است. به عنوان مثال، هر شهروند مجاز است دادخواست خود را به مراجع حقوقی بههریك از زبانهای مذكور ارائه دهد.( Jandt, ۱۹۹۵, P۱۲) در حالی كه اگر همبستگی ملی را برخورداری ازاشتراك هویت ملی بدانیم، خواهیم دید كه چنین هویتی فراتر از زبان و مذهب است.
اینگونه توصیف میكند كه در برخی از جوامع، اقلیتها به ویژه اقلیتهایدینی و مذهبی و مسلكی دچار نوعی استثمار درون كشوری هستند. در ایدكتر شاپور رواسانی در كتاب زمینههای اجتماعی هویت ملی مینویسد: در تعریف هویت ملی تكیه بر زبان، دین و تاریخ مشترك، اتكای درستی نیست ، زیرا چنیناتكایی دور شدن از واقعیتهای تاریخی و اجتماعی است.
در تعریف هویت ملی باید بهمبارزات حق طلبانه و عدالت خواهانه طبقات محروم در تمام طول تاریخ توجه كرد. بهعبارت دیگر، در جامعهای كه عدالت حاكم نباشد، گروه حاكم از یك سو بر حقوق دینی،سیاسی و اقتصادی گروههای دیگر خدشه وارد میكند و از سوی دیگر، در لباسنمایندگی از سوی اكثریت، چنین خدشهای را - در ابعادی گستردهتر - بر اقلیتهایقومی، زبانی و مذهبی وارد میكند.
در آن شرایط، هویت ملی در همه اجزای ساختاریدچار بحران و تزلزل خواهد شد، زیرا تضاد در حرف و عمل به اعتقادهای توده لطمهمیزند. در واقع، هویت ملی برای هر فرد، مواجه شدن او با سؤالاتی اساسی است كه دردل آنها مقوله زبان و مذهب نیز جای میگیرند. رواسانی بخشی از این سؤالها را اینگونهمطرح كرده است:
«هویت ملی برای هر فرد، مواجهه او با این سؤالات است كه به چه جامعهای و با چهساختار مادی و معنوی تعلق دارد؟ چه روابط معنوی و مادی او را به این جامعه و اینجامعه را به او پیوند میدهد؟ و چرا او خود را بخشی و جزئی از این جامعه احساس میكند؟ و این احساس تعلق چه تعهداتی برای او و جامعه ایجاد میكند؟ و چه روابطمادی و معنوی او را از جامعه جدا و یا بیگانه میكند؟ و چه روابطی او را دور وجدا نگهمیدارد؟ گذشته مشترك او با این جامعه چیست؟ آیا او با كل این جامعه گذشته تاریخی مشترك دارد و یا با بخشی از آن؟ در این صورت كدام بخش وچرا؟ او به كدام بخش ازگذشته تاریخی تعلق دارد؟ و نسبت به كدام بخش احساس جدائی میكند؟ و چرا؟
كدام پیوند فرهنگ معنوی و یا مادی او را به كدام بخش از جامعه پیوند میدهد و از كدام بخشجدا میسازد؟ چه بخشی از فرهنگ مادی و یا معنوی از این جامعه او را میپذیرد و چهبخشی او را نفی میكند؟ او با چه بخشی از جامعه احساس تعلق و بیگانگی دارد؟ و با چهنقشی خصومت دارد؟ آیا او وظایف و تعهدات خود را در برابر جامعه انجام داده است؟و آیا جامعه حقوق او را رعایت كرده و میكند؟ آیا در روابط او با جامعه مسأله ظلم وستمهای معنوی و یا مادی مطرح بوده و یا مطرح هست؟ و او برای جامعه خود چهآیندهای را میخواهد؟» (رواسانی، ۱۳۸۰، صص ۲۶و۲۵)
این پرسشها نشان میدهد كه درجه نابرابریها و تمایزها یكی از عوامل اصلی لطمهزدن به هویت ملی است. گفته میشود كه مبادلات فرهنگی نابرابر میان مركز و اقوام،موجب ایجاد تراز منفی اقلیتهای قومی در این داد و ستد در یك عرصه نابرابر خواهدشد.
این امر مشابه وضعیتی است كه میان شمال و جنوب توصیف شده است. تسری ایندیدگاه به حوزه مناسبات قومی ناشی از این برداشت است كه در برخی از كشورهای چندقومی، گونههای مشابهی از ارزش مازاد در مبادلات فرهنگی میان مراكز قدرت و مناطق پیرامون وجود دارد. این تراز منفی در دراز مدت نتیجهای جز تعارض و بحران نخواهدداشت.
تراز منفی، در واقع نمادی از نابرابری است، در حالی كه براساس نظریههای مربوط بهارتباطات میان فرهنگی این گونه نابرابریها، آن چنان باید حذف شوند كه حتی از بهكارگیری اصطلاح جا افتاده و قدیمی پاره فرهنگ (Subculture) نیز اجتناب و به جای آن از اصطلاحهم فرهنگی (Co- Culture) استفاده شود، زیرا اصطلاح پاره فرهنگ در درون خود حكایت از وجود یك كل و یك جزء، یك اصل و یك فرع و یك مهم و یك كم اهمیت دارد. گویی پارهفرهنگ یك فرهنگ فرعی و ثانویه است، در حالی كه به كارگیری سهم فرهنگی نمایندهرابطهای دو جانبه است.( Jandt, ۱۹۹۵, P۱۳) اقوام زبانی و مذهبی ایران را باید به مشاركت فرهنگی یعنیشركت داوطلبانه، ارادی و آگاهانه آنان در ابعاد گوناگون زندگی فرهنگی جامعه، به منظورگسترش توسعه پایدار، متوازن و همه جانبه زندگی فرهنگی دعوت كرد و مراقب بود كهمقصود از شركت داوطلبانه، حضوری است فعال، با انگیزه، و از همه مهمتر فارغ ازالزامها و تعیینهای تحمیلی.( كوثری، ۱۳۷۹، صص ۲۳و۲۲)
این دعوت نیازمند آن است كه حقوق فرهنگی از سوی نظام جمهوری اسلامیكاملا پشتیبانی شود. حقوق فرهنگی عبارت است از دسترسی همه انسانها به حقاستفاده از فرآوردههای فرهنگی و حق مشاركت در امر تولید فرهنگی).( اجلالی، ۱۳۷۹، ص ۲۹)
تراز منفی نمادی از نوعی استثمار یعنی استثمار درون كشوری است. رواسانی چنیناستثماری را ن جوامع استثماركنندگان با به كار بردن ترفندها و شیوههای مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و حتیتوسل به زور، مانع شكلگیری و ارتقای آگاهی طبقاتی استثمار كنندگان جامعه میشوند.
درواقع، منبع قوم مداری منتج به استثمار درون كشوری قدرت است نه فرهنگ و اینهمان نكتهای است كه میگوید هرجا تفاوت باشد، قدرت وجود دارد و دارندگان قدرتهستند كه درباره معنای تفاوت تصمیم میگیرند.( . گل محمدی، ۱۳۸۰، ص ۱۷) از آن سو، هرگاه قدرت تنزل كند،تمایل به طرد تمایزهای نابرابرانه افزایش مییابد ; و این همان سخن است كه به دنبالفروپاشی هر امپراتوری قومیتها تجدید حیات كردهاند.( ركس، ۱۳۸۰، ص ۱۶۴)
یكی از ویژگیهای جامعه اطلاعاتی افزایش روبه رشد هشیاری اطلاعاتی جهانیانخواهد بود. آگاهیهای قومی - فرهنگی بخشی از هشیاری اطلاعاتی خواهند بود كهموجب تقویت نیروهای گریز از مركز خواهند شد. گسترش ارتباطات سبب افزایشآگاهیهای فرهنگی گروههای قومی و آشنایی با تفاوتها و اختلافهای میان قومیمیشود. هنگامی كه دولت مركزی میخواهد نفوذ فرهنگی خویش را در مناطق قومیبسط دهد، واكنش خصمانه اقلیتهای قومی شروع میشود.( سید امامی، ۱۳۷۶، صص ۴و۲۵۳)
تا دهه ۱۹۷۰، تك صدایی عرف متداول و معمول در عرصه فرهنگ و ارتباطات بوده است و صحنه گردان اصلی این عرصه نیز اغلب دولتها بودند. آنها در اجرایعملیات مستمر و دیرینه در زمینه عمیق كردن نفوذ و اقتدار خود در محدوده مرزهای ملیبه طریق پیگیری الگوهای یكسان فرهنگی بودند. اجرای نظام واحد تعلیم و تربیت،یكسان سازی زبانی، تاریخ سازیهای غیرواقعی، بزرگ نماییهای تاریخی،اسطورهپردازی و اسطورهیابی، تبارشناسی ملی با ریشههای كهن و با عظمت نژادی،قومی و تمدنی و به انحصار گرفتن رسانهها، به ویژه رادیو و تلویزیون، به حذف وحاشیهرانی هویت خواهیهای خرد و تحمیل ارزشهای فرهنگی نظام سیاسی وایدئولوژیكی حاكم اقدام میكردهاند. فرایند جهانی شدن در این توانایی و انحصارتغییرات مهمی ایجاد خواهد كرد كه یكی از پیامدهای آن در آینده، هویت خواهیهایفرهنگی در برابر ساز و كار سنتی دولتها است.( مقصودی، ۱۳۷۹، صص ۱و ۱۹۰(
میدانیم جهانی شدن عبارت است از برقراری پیوندها و ارتباطات متقابل میان جوامع و بدون تردید، فرهنگ مهمترین جزء جهانی شدن است. زیرا فرهنگ محوریترین پیوند میان ملتها و مكانهاست.(Held, ۲۰۰۰,P ۴۸)
به عبارت دیگر، انتظار میرود اقوام مذهبی و زبانی در ایران طی دو دهه آینده و درشرایط توسعه جهانی شدن بتوانند از طریق تحولات فنآوری كه در پیش است، دردستیابی بر تفاهم مشترك و گریز از تمایزهای استثمارگرانه به پیوندهای فرامكانی حاضردست یابند. این پیوندها الزاما نیاز به جا به جاییهای جغرافیایی نخواهند داشت و جوامعمجازی قومی نمونههایی از چنین پیوندهایی در آیندهاند. در این مورد دیوید جی.الكینس میگوید: «جوامع قومی مجازی (Virtual ethnic communities) جوامع پراكنده جغرافیایی خواهند بود كه بهعلت داشتن اشتراكهای فرهنگی از طریق فنآوریهای نوین ارتباطی نظیر مجراهایتلویزیون ماهوارهای، اینترنت و پست الكترونی، به یكدیگر مرتبط خواهند شد.
انتظار میرود این ارتباط، با وجود داشتن صفت مجازی آن، فعال، پویا و زنده باشد و در صورت لزوم، به هماهنگی حتی در حد شكلگیری گروههای فشار برای دفاع از حقوق یكدیگر منتهی شود. الكینس تأكید میكند كه در آینده، تشكیل گروههای قومی مجازی میتواند حاكمیت و قدرت دولتهای مسلط بر اقوام مذكور را به مقابله بخواند.( Eikins, ۱۹۹۷, PP۱۳۹.۱۴۲)
هنگامی كه میخواهیم درباره تحولات ۲۰ سال آینده در حوزه سختافزاری جهانیشدن بیندیشم، شواهد حاكی از وجود شرایطی فراتر از حد مجراهای ماهوارهای واینترنتی هستند.
تا یك دهه پیش، پخش مستقیم برنامههای تلویزیونی از طریق ماهواره(Direct Broadcasting systems - DBS) قادر بود ۱۰تا ۱۵ كانال تلویزیونی را پوشش دهد، در حالی كه تبدیل شیوه پخش(خطی) به شمارشیاین امكان را فراهم كرد كه با همان ماهواره بتوان تا ۱۵۰ كانال را پوشش داد. ضمن آن كه صدا و تصویر نیز به مراتب از كیفیت بهتری برخوردار شد.
تحولات فنآوری، سوای افزایش سنگین حجم پیام در دسترس، امكان گزینش را تاحد زمان دریافت نیز افزایش داد. نمونه این توانایی را میتوان در تلویزیون تعاملی (interactive TV )دید. پیش از این تلویزیونهای كابلی امكان گزینشگری بیشتری در مقایسه باتلویزیونهای سنتی در اختیار مخاطبان قرار دادند، اما با به كارگیری كابلهای الیاف نوری به جای كابلهای سنتی و استفاده از شیوه رقومی با شمارشی (دیجیتال) به جایخطی(آنالوگ) و تركیب گیرنده، تلویزیون با رایانه شرایط ایجاد تلویزیون تعاملی فراهمشد.در آیندهای نه چندان دور، چنین نظامی وارد شبكه جهانی وب (World Wide Web) خواهد شد. آنگاه پدیدهای به وجود میآید كه آن را تلویزیون جهانگستر (T.V. web )نامیدهاند. در آن شرایط مجموعه كم نظیری از ارتباطات دو سویه و افقی فراهم خواهد شد. هر فرد از ساكنان كرهزمین با داشتن یك دوربین كوچك دیجیتال خواهد توانست صدا و تصویر متحرك را بههر نقطه جهان برساند. در واقع، در آن زمان جهانیان شاهد حضور میلیونها فرستندهكوچك تلویزیونی خواهند بود.
در آن زمان جهانیان از افزایش پدیده رویت پذیری منابع قدرت نیز استفاده خواهندكرد و شرایطی فراهم خواهد شد كه ارتباطات عمودی و قیم مابانه مركز به اطراف، دچاراختلالهای جدی شود. میدانیم كه قبل از رسانهها، دربارها، مجالس و اندرونیها بسته وغیرقابل دسترس عامه بودند. اینكه آنان چگونه و تا چه حد در برابر رعایای خود ظاهرشوند، تابع خواست خودشان بود. با ایجاد رسانهها به ویژه تلویزیون حد مذكور بسیارافزایش یافت و چگونگی آن نیز در اختیار مشاوران روابط عمومی منابع قدرت قرارگرفت، لیكن به تدریج اولین دسترسیهای ناخواسته اما جدی و گاهی گسترده آغاز شد.
پخش مراسم آخرین ژانویه قبل از انقلاب ایران با حضور خانواده سلطنتی ایران ورئیس جمهوری آمریكا در تهران از تلویزیون نمونه «گاف اطلاعات» و انتشار ماجرای مونیكا لوئینسكی نمونه «درز اطلاعات» بودند. به نظر میرسد كه ظرف ۲۰ سال آیندهامكانات درز اطلاعات بسیار گستردهتر از امروز باشد.
از آن سو، حجم ذخیره سازی اطلاعات نیز به طور فزایندهای در حال افزایش است.سال ۱۹۷۹، مقدار اطلاعات قابل ذخیره بر دیسكت معادل ۱/۲ مگابایت mega bites – MB)) بود، در حالیكه اكنون مقدار ذخیره اطلاعات بر لوح فشردهای Compact disk –CD)) با همان ابعاد ۷۰۰ برابر بیشتر شدهاست. بیست سال دیگر قطعا ظرفیتهای فوق افزایشهای چشمگیری خواهند داشت. درآن شرایط، راه برای جست وجوی اطلاعات نیز بسیار بیشتر خواهد بود، زیرا فنآوریابرمتن(hyper text) این امكان را فراهم خواهد كرد كه انسان در میان كهكشانی از اطلاعات، بدونمداخله دولتها، سیر و سفر وگزینش كند. در آن شرایط قطعا اقوام زبانی و اقوام مذهبیاز انزوا كاملا خارج خواهند شد.
اما به نظر میرسد كه تا سال ۱۴۰۰ شمسی، عامل زبان، به عنوان یكی از سه عاملاصلی تفكیك اقوام، اهمیت خود را از دست خواهد داد، زیرا هم اكنون نیز دستگاههایاولیه ساخته شده قادر به ترجمه همزمان هستند. انتظار میرود كه رشد دانش هوشمصنوعی ظرف ۲۰ سال آینده امكان استفاده از تولیدات فرهنگی همه زبانها را برای گیرندگان مختلف فراهم كند. از آن سو، انتظار میرود عامل دین و مذهب در تفكیكاقوام اهمیت بیشتری یابد.
اصولا تا چند دهه پیش، نظریه پردازان ماركسیست و همچنین نظریه پردازان نوسازی، پیشبینی میكردند كه جوامع جهان سوم به طور فزایندهای در مسیرنادینیگری(Secularism) قرار گرفتهاند، در حالی كه اكنون اهمیت مداوم و حتی روزافزون دین درعرصه سیاست كشورهای جهان سوم به خوبی نمایان است.( هنیس، ۱۳۸۱، ص ۹۳)
در واقع، توسعه فنآوریها باعث خواهد شد كه تمایزها و اشتراكها در حوزه ادیان،مذاهب و مسلكهای سیاسی بیشتر نمود كنند و در این میان انتظار میرود ادامه روندتك صدایی، به تبعیض و تجاوز به حریم ارزشهای مذاهب دیگر، بیشترین بحران را دررابطه میان اكثریت و اقلیتهای مذهبی فراهم كند.
متأسفانه عداوتهای دیرینه میان مذاهب اسلام به ویژه شیعه و سنی یكی ازاساسیترین علل فراهم شدن شرایط سلطه بر آنها بوده است. در این مورد جف هنیس دركتاب «دین، جهانی شدن و فرهنگ سیاسی در جهان سوم» مینویسد:
در جامعه اسلامی یا امت، اگر چه عناصری همچون احساسات، هویت و باورهایمشترك، به ویژه در ارتباط با مقوله فرهنگ، مسلمانان را به یكدیگر پیوند میزند، امااختلافها میان تفاسیر سنی و شیعه موجب شدهاند تا اساسا دو دستگی وارد جوامعاسلامی شود. با این كه انقلاب ایران به جریان بیداری اسلام افراطی سرعت بخشید، لیكن چون یك انقلاب شیعی محسوب میشد، پیروی از آن برای مسلمانان سنی دشوار آمد.
او تأكید میكند كه به هر حال جامعه اسلامی در جهان معاصر، یك جامعه فراملی كهن و پیش از جهانی شدن است. این جامعه، نمونهای از یك جامعه مدنی فراملی است كه با پروراندن بذر سلطه و اعتراض در درون خود، به مقابله با فشارهای دو موج جهانی شدن و ملی شدن پرداخته است.( هنیس، ۱۳۸۱، ص ۴۱۵(
به هر حال، كارشناسان بر این باورند كه رسانهها در آینده سهم به سزایی در خلق وایجاد عرصههای ویژهای دارند كه هویتها ومنازعات مذهبی و سیاسی حول آنها شكلمیگیرند.( رندال، ۱۳۸۱، ص ۱۳۰)
مذاهب اسلامی در شرایط جهانی شدن، به ویژه در دهههای آینده باید به تفاهم،انكشاف حقیقت، استغنای حقایق پیشین، ترویج و بلوغ فكری، شناخت آراء و نظریههای دیگران و مواضع آنها، اطلاع از تفكر، مشی و منش پیروان مذاهب غیر خودی و اصولا حذف اصطلاح خودی و غیرخودی از طرز تفكر و تلقی خویش اقدام كنند. مسئله اصلیآن است كه شرایط سختافزاری چنین تفاهمی فراهم شده، ولی مشكل نرمافزار است.
بهعنوان مثال، هم اكنون حداقل ۱۹۷ پایگاه درباره اعتقادها و ارزشهای اسلامی و مذاهباسلامی، ۳۴ پایگاه برای تعلیم و تربیت اسلامی، ۷۲ پایگاه برای منابع اسلامی و ۳۲ پایگاه درباره سازمانهای اسلامی در دسترس هستند. ضمن آن كه میتوان پایگاه هایی رایافت كه به روابط شیعه و سنی و مقایسه مذاهب پرداختهاند.( غراب، ۱۳۷۹، صص ۸۹و۴۹)
در سالهای آینده باید مراقب بود كه ساده انگاریها و عدم درك شرایط همراه با پیشبینیهای شعار گونه نادرست كه در حوزه تحولات رسانهای طی دو دهه گذشته درایران به وقوع پیوست، دیگر تكرار نشوند. به عنوان مثال، اردیبهشت ۱۳۷۳ ،وزیر وقتارشاد اسلامی در مصاحبهای گفت: ماهواره در چنگ ماست و از این بابت نگرانینداریم.( همشهری، ۱۳۷۳/۲/۱۴) این در حالی بود كه برآوردها حكایت ازوجود بیش از ۲۵۰ هزار آنتن گیرندهتلویزیون ماهوارهای در ایران را داشت.( ارجمندی، ۱۳۷۸، ص ۷۴) دو سال بعد از این مصاحبه، اولین كانالماهوارهای به زبان فارسی امواج خود را وارد ایران كرد و اكنون حداقل ۷ كانالماهوارهای فارسی در حال دریافت به وسیله صدها هزار گیرنده ماهوارهای در كشوراست.
از آن سو، به دلیل وضعیت كوهستانی ایران، ما هنوز نتوانستیم پوشش تلویزیونیداخل كشور خود را كامل كنیم و هنوز بسیاری از مناطق روستایی پراكنده و دور افتادهكشور، خارج از پوشش تلویزیون داخلی هستند.۵۴ این در حالی است كه به زودی گیرندههای تلویزیونی قوی قادر خواهند بود كه تا ۳۰۰ فرستنده ماهوارهای را از فرازایران دریافت كنند.
به این ترتیب، میتوان گفت كه تا سال ۱۴۰۰ هجری شمسی، توسعهفنآوریهای ارتباطات همراه با گسترش توجه به ارتباطات میان فرهنگی در كشورهایدیگر، باور بر رعایت قواعد آن درجهان، ضمن شكلگیری بازار بسیار متنوع پیام، قدرت گزینش گری مخاطبان را بسیار افزایش خواهد داد و قطعا این قدرت سبب خواهد شد كهمخاطبان ناخشنود ناشی از ارتباطات عمودی و یك طرفه درون كشوری، خود را درمعرض پیام هایی قرار دهند كه علاوه بر مشابهت زبانی، فاقد پروپاگاندای مذهبی دیگر ودارای نگاه ارزشی به مذهب آنان باشد. اگر در ایران، از هم اكنون توجه به رعایت قواعدارتباطات میان فرهنگی توسعه نیابد، در آینده، كشور با چالش هایی مواجه خواهد شد كهمتناسب با همبستگی ملی نیستند.
فهرست منابع
ابوطالبی، علی ، حقوق قومی، اقلیتها و همگرایی، ترجمه علی اكبر كریمی مله، فصلنامهمطالعات ملی، شماره اول، پاییز ۱۳۷۸.
اجلالی، پرویز، سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی در ایران، تهران: آن، ۱۳۷۹
احمدی، حمید، قومیت و قوم گرایی در ایران، از افسانه تا واقعیت. فصلنامه مطالعاتملی، شماره ۲و ۳ - زمستان ۱۳۷۸.
ارجمندی، سید مهدی ، تأثیر رسانههای نوین بر ارزشهای فرهنگی در جهان و ایران،تهران، مركز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای صدا و سیما، ۱۳۷۸.
امان الهی بهاروند، سكندر، بررسی علل گونه گونی قومی در ایران از دیدگاهانسانشناسی، فصلنامه مطالعات ملی، زمستان، ۱۳۷۹.
تامپسون، جان، رسانهها و مدرنیته، نظریه اجتماعی رسانهها، تهران: سروش،۱۳۸۰.
پارتا ساراتی، رانگا سوآمی ، روزنامه نگاری در هندوستان، ترجمه داود وحیدی، تهران:مركز مطالعات و تحقیقات رسانهها، ۱۳۸۱.
حكیم پور، محمد ، نقش صدا و سیما در تحكیم وحدت ملی، تهران، مركز مطالعات وسنجش برنامهای صدا و سیما، (۱۳۷۷).
ركس، جا ، اقلیتهای قومی و دولت ملی، جامعهشناسی سیاسی جوامع چند فرهنگی،ترجمه سعید ذكایی، فصلنامه مطالعات ملی، سال دوم، شماره ۸، تابستان ۱۳۸۰.
رواسانی، شاپور، زمینههای اجتماعی هویت ملی، تهران، مركز بازشناسی اسلام در ایران،(۱۳۸۰).
زنجانی، حبیب الله، محمد میرزایی، كامل شاپور و امیر هوشنگ مهریار، جمعیت،توسعه، بهداشت باروری، چاپ دوم، تهران، نشر و تبلیغ بشری، ۱۳۷۹.
سید امامی، كاووس، ملی گرایی قومی، در جستجوی درك بیشتر، فصلنامه مطالعات ملی،سال سوم، شماره ۱۰، زمستان ۱۳۸۰.
عیوضی، محمدرحیم، جهانی شدن و هویتهای قومی، فصلنامه مطالعات ملی، سال سوم،شماره ۱۰، زمستان ۱۳۸۰.
غراب، ناصرالدین ، معرفی پایگاههای اطلاع رسانی و اسلامی، تهران:خانه كتاب، ۱۳۷۹.
كاظمی، سید علی اصغر، بحران نوگرایی و فرهنگ سیاسی در ایران معاصر، تهران،۱۳۷۶.
كوثر،مسعود و سید محمد نجاتی حسینی، (به كوشش) مشاركت فرهنگی، تهران: آن،۱۳۷۹.
گزارش عملكرد فعالیتهای سازمان صدا و سیما در سال ۱۳۸۰، تهران: معاونتتحقیقات و برنامه ریزی صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مركز مطالعات و ارزیابی،مدیریت اطلاعات و آمار پایهای .
گل محمدی، احمد، جهانی شدن و بحران هویت، فصلنامه مطالعات ملی، سال سوم،شماره ۱۰، زمستان ۱۳۸۰.
محسنی، منوچهر، جامعهشناسی جامعه اطلاعاتی، تهران: نشر دیدار، ۱۳۸۰.
محسنیان راد، مهدی ، ارتباطشناسی (ارتباطات انسانی، میان فردی، گروهی و جمعی)،تهران، سروش، ۱۳۶۹.
مقصودی، مجتبی ، فرهنگ، ارتباطات و تحولات قومی، (بررسی نظری)، فصلنامهمطالعات ملی، سال دوم، شماره ۶، زمستان ۱۳۷۹.
همشهری ، شكایت نمایندگان اهل سنت به كمیسیون اصل ۹۰، شماره ۲۹۲۵، ۲۱ آذر۱۳۸۱.
همشهری، مصاحبه با آقای میرسلیم، وزیر ارشاد اسلامی، شماره۱۴، اردیبهشت ۱۳۷۳.
هینس، جف دین، جهانی شدن و فرهنگ سیاسی در جهان سوم، مترجم داودیانی، تهران:پژوهشكده مطالعات راهبردی ، ۱۳۸۱.
Elkins, David J. (۱۹۹۷).Globalization Teelecommunication and VirtualEthnic Communities. International Political Review , Vol.۱۸.No۲.
Held , D.A. (۲۰۰۰). Globalizing World. London; The Open University.
Jandt, Fred E. (۱۹۹۵). Intercultural Communication. London: Sage.
Jacobson, (۱۹۹۸). Islam in Transition. London: Routledge.
Jordon, J. (۱۹۹۴). Technical Diffeculties. Boston: Bacon Press.
Stavenhangen, R.(۱۹۸۶). Problems of Multiethnic States Tokoyo : UnitedNations University
منبع خبر : MLM به نقل از iritn در تاریخ ۱۳۸۵ چهاردهم آذر ساعت ۱۳:۴۱:۰۱
ابوطالبی، علی ، حقوق قومی، اقلیتها و همگرایی، ترجمه علی اكبر كریمی مله، فصلنامهمطالعات ملی، شماره اول، پاییز ۱۳۷۸.
اجلالی، پرویز، سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی در ایران، تهران: آن، ۱۳۷۹
احمدی، حمید، قومیت و قوم گرایی در ایران، از افسانه تا واقعیت. فصلنامه مطالعاتملی، شماره ۲و ۳ - زمستان ۱۳۷۸.
ارجمندی، سید مهدی ، تأثیر رسانههای نوین بر ارزشهای فرهنگی در جهان و ایران،تهران، مركز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای صدا و سیما، ۱۳۷۸.
امان الهی بهاروند، سكندر، بررسی علل گونه گونی قومی در ایران از دیدگاهانسانشناسی، فصلنامه مطالعات ملی، زمستان، ۱۳۷۹.
تامپسون، جان، رسانهها و مدرنیته، نظریه اجتماعی رسانهها، تهران: سروش،۱۳۸۰.
پارتا ساراتی، رانگا سوآمی ، روزنامه نگاری در هندوستان، ترجمه داود وحیدی، تهران:مركز مطالعات و تحقیقات رسانهها، ۱۳۸۱.
حكیم پور، محمد ، نقش صدا و سیما در تحكیم وحدت ملی، تهران، مركز مطالعات وسنجش برنامهای صدا و سیما، (۱۳۷۷).
ركس، جا ، اقلیتهای قومی و دولت ملی، جامعهشناسی سیاسی جوامع چند فرهنگی،ترجمه سعید ذكایی، فصلنامه مطالعات ملی، سال دوم، شماره ۸، تابستان ۱۳۸۰.
رواسانی، شاپور، زمینههای اجتماعی هویت ملی، تهران، مركز بازشناسی اسلام در ایران،(۱۳۸۰).
زنجانی، حبیب الله، محمد میرزایی، كامل شاپور و امیر هوشنگ مهریار، جمعیت،توسعه، بهداشت باروری، چاپ دوم، تهران، نشر و تبلیغ بشری، ۱۳۷۹.
سید امامی، كاووس، ملی گرایی قومی، در جستجوی درك بیشتر، فصلنامه مطالعات ملی،سال سوم، شماره ۱۰، زمستان ۱۳۸۰.
عیوضی، محمدرحیم، جهانی شدن و هویتهای قومی، فصلنامه مطالعات ملی، سال سوم،شماره ۱۰، زمستان ۱۳۸۰.
غراب، ناصرالدین ، معرفی پایگاههای اطلاع رسانی و اسلامی، تهران:خانه كتاب، ۱۳۷۹.
كاظمی، سید علی اصغر، بحران نوگرایی و فرهنگ سیاسی در ایران معاصر، تهران،۱۳۷۶.
كوثر،مسعود و سید محمد نجاتی حسینی، (به كوشش) مشاركت فرهنگی، تهران: آن،۱۳۷۹.
گزارش عملكرد فعالیتهای سازمان صدا و سیما در سال ۱۳۸۰، تهران: معاونتتحقیقات و برنامه ریزی صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مركز مطالعات و ارزیابی،مدیریت اطلاعات و آمار پایهای .
گل محمدی، احمد، جهانی شدن و بحران هویت، فصلنامه مطالعات ملی، سال سوم،شماره ۱۰، زمستان ۱۳۸۰.
محسنی، منوچهر، جامعهشناسی جامعه اطلاعاتی، تهران: نشر دیدار، ۱۳۸۰.
محسنیان راد، مهدی ، ارتباطشناسی (ارتباطات انسانی، میان فردی، گروهی و جمعی)،تهران، سروش، ۱۳۶۹.
مقصودی، مجتبی ، فرهنگ، ارتباطات و تحولات قومی، (بررسی نظری)، فصلنامهمطالعات ملی، سال دوم، شماره ۶، زمستان ۱۳۷۹.
همشهری ، شكایت نمایندگان اهل سنت به كمیسیون اصل ۹۰، شماره ۲۹۲۵، ۲۱ آذر۱۳۸۱.
همشهری، مصاحبه با آقای میرسلیم، وزیر ارشاد اسلامی، شماره۱۴، اردیبهشت ۱۳۷۳.
هینس، جف دین، جهانی شدن و فرهنگ سیاسی در جهان سوم، مترجم داودیانی، تهران:پژوهشكده مطالعات راهبردی ، ۱۳۸۱.
Elkins, David J. (۱۹۹۷).Globalization Teelecommunication and VirtualEthnic Communities. International Political Review , Vol.۱۸.No۲.
Held , D.A. (۲۰۰۰). Globalizing World. London; The Open University.
Jandt, Fred E. (۱۹۹۵). Intercultural Communication. London: Sage.
Jacobson, (۱۹۹۸). Islam in Transition. London: Routledge.
Jordon, J. (۱۹۹۴). Technical Diffeculties. Boston: Bacon Press.
Stavenhangen, R.(۱۹۸۶). Problems of Multiethnic States Tokoyo : UnitedNations University
منبع خبر : MLM به نقل از iritn در تاریخ ۱۳۸۵ چهاردهم آذر ساعت ۱۳:۴۱:۰۱
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست