چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
حجاب : نماد جهاد و پایداری در جهان بعد از ۱۱ سپتامبر
سه زن مسلمان درباره نماد پایدار ایمان و افتخار صحبت می کنند .
امیلیا عسکری(۱)
" آلیا کزاک " (۲) مدت طولانی در مورد پوشیدن حجاب – یک روسری که او را به عنوان یک مسلمان معرفی می کند – فکر می کرد .
آن روسری فقط یک لباس مستطیل شکل ساده و سیاه بود ولی به صورت عظیمی با نماد مسلمان بودنش گروه خورده است. نشانگر ایمان او ، تواضع او ، آرزوی او مبنی بر اینکه دیگران جذب شخصیت او خواهند شد و نه زیبایی ظاهری اش . حال ، اگر او در " ویکتوریا زسکرت " (۳) به عنوان فروشنده لازم آرایشی کار می کرد چه مشکلی وجود داشت . مطمئنا آنجا یک تعارض بود . اما زندگی یک مسلمان آمریکایی آمیخته با تعارضات فرهنگی است که به هر حال باید در برابر فرهنگ ماده و قدرت ایستاد.
اولین روزی که " کزاک " حجاب پوشید ، در حالیکه به سمت " مجموعه سامرسرت " (۴) حرکت می کرد اشک از گونه اش سرازیر می شد . او ماشین خود را در کنار جاده پارک کرد ، آرایش چشمش را پاک کرد و دعا کرد : " لطفا این تغییر را برای من آسان بگردان لطفا مرا قوی بگردان "
امروز – حدود دو نیم سال بعد – کزاک در میان دهها هزار زن مسلمان در میشیگان می باشد که در عموم حجاب می پوشند – به صورت " هی جاب " (۵) تلفظ می گردد ، این عمل ( پوشیدن حجاب ) اغلب از طرف غیرمسلمانان ظلم به زنان تلقی می شود . اما بیشتر " حجابی ها " (۶) – به زنانی که روسری می پوشند اطلاق می گردد – می گویند که پوشاندن سرشان یک انتخاب شخصی بوده است . آنها حجاب خود را بر مبنای نزدیک کردن رابطه شان با خدا و مردم ارزشگذاری می کنند .
در این قسمت داستان سه زن مسلمان در متروی " دترویت " (۷) و تجربیات آنها در مورد حجاب بیان شده است . آنها عقیده دارند که اهمیت معرفی خودشان به عنوان مسلمان از ۱۱ سپتامبر بیشتر شده است .
" کزاک " می گوید " حجاب هویت مرا به عنوان زن مسلمان آشکار کرد " کزاک شغل پاره وقت خود را در " ویکتوریا زسکرت " به دلیل تغییر برنامه کلاسهای درسی اش در دانشگاه " اکلند " (۸) ، رها کرد . حالا او فارغ التحصیل شده است و به صورت تمام وقت به عنوان مدیر پناهندگان در " ای سی سی ای راس اس " (۹) – مرکز ارتباطات عرب در مورد خدمات اقتصادی و اجتماعی – در " دی یربورن : (۱۰) مشغول به کار است .
" کزاک " می گوید : روسری که او دور سرش می پیچد او را از بازی های از روی هوا وهوس که دیگر مردم بازی می کنند می رهاند . " من متوجه یک سطح متفاوتی از احترام می شود و من آن را به شدت دوست دارم . خود باوری ... من احساس خیلی بهتری در مورد خودم دارم ، احساس احترام خیلی زیاد . من احساس می کنم که شخصیتم از طریق روسری من باز می گردد. او با اعتماد سخن می گوید و خوشحال است که نشان می دهد که چگونه روسری اش را بعد از انتخاب رنگ متناسب آن با لباسهای دیگرش ، می بندد. " کزاک " ۲۲ ساله می گوید ؛ در آن مثل یک خطابه است : " سلام ، من مسلمان هستم " او با والدینش و یک خواهرش در " بلوم فیلد هیلز " (۱۱) زندگی می کند .
با یک ماشین با پلاک کوچک و کف آراسته شده متناسب با لقبش – " پرنیس " (۱۲) ، سرکار می رود . کزاک که بومی فلسطین است می گوید : پوشیدن حجاب ، مثبت ترین تصمیمی بود که من در زندگی ام گرفتم "
" کزاک " می گوید با توجه متمرکز شده دنیا بر روی مسلمانان در تداوم حملات ، او احساس می کند که مردم مدت طولانی تری به حجاب او خیره می شوند که به او ، وقتی که از میان آنها در خیابان یا فروشگاه عبور می کند امنیت بیشتری می دهد . تاکنون او خوش شانش بوده است . هیچکس او را به خاطر تبعیت از دینی که قاتل هزاران آمریکایی نامیده شده است ، اذیت نمی کند .
یک داستان دیگر :
" زایپا لطیف " (۱۳) چندان خوش شانس نبوده است شاید به خاطر این است که او ۱۵ ساله است و در یک فرهنگ شایع که در آن تمسخر و پز دادن جزء عمده آن هستند زندگی می کند.
اولین باری که به طور شدید هل داده شد در ۱۱ سپتامبر ، چند ساعت بعد از دیدن سقوط برجهای دوقلو توسط پنج هزار دانشجوی گرد هم آمده در محوطه دبیرستانهای " پلیموس کانتون " (۱۴) و " سالم " (۱۵) ، بود.
لطیف که پدر و مادرش از هند به " میشیگان " مهاجرت کرده بودند ، تازه کلاس ادبیات آمریکایی اش خاتمه یافته بود . سپس از میان جمعیت که راهرو را پر کرده بودند صدای پسری بود که با عصبانیت می گفت " تروریست " و شانه های بعضی از مردم که لطیف را به سمت دیواری که در آن جا کمد لباس ها بود هل می داد .
لطیف می گوید " صحنه واقعا تاریکی بود " من خیلی گیج شده بودم . من خیلی ترسیده بودم " او برگشت تا اینکه ببیند چه کسی او را هل می دهد ، اما گفتن آن غیرممکن بود .
لطیف از سن نه سالگی حجاب پوشیده است . همه دختران در پایه پنجم و به بالا باید سرشان را در مدرسه " هکل " – یک مدرسه ابتدایی در " کانتون " (۱۶) و مخصوص مسلمانان که لطیف در آنجا ثبت نام کرده بوده – می پوشاندند .
علیرغم اینکه حجاب یک بخش از لباس مدرسه او بود ، لطیف می گوید که او هیچوقت مجبور به این کار نبوده است . او می گوید در " آن بیشتر شبیه پاداش بود " پاداش به حد کافی بزرگ شدن و بالغ بودن .
بعد از حادثه ای که در راهرو اتفاق افتاد ، بعضی از خویشاوندان لطیف به او پیشنهاد دادند که شاید بهتر باشد که دختر منتقد و تحلیلگر ، پوشیدن حجاب را برای مدتی متوقف نماید .
اما لطیف این سخنان را درک نمی کرد – او می گفت : " من پوشیدن حجاب را ترک نخواهم کرد تا به مردم نشان دهم که اسلام دین زیبا و راستینی است . من افتخار می کنم که یک مسلمان هستم ، اکنون زمانی است که من نیاز دارم تا قوی باشم و قوت را اسلام در حجاب به من داده است."
چند هفته بعد حادثه ای دیگر اتفاق افتاد . این بار در اوایل " اکتبر " او در طبقه دوم در راهرو " اسپنیش " (۱۷) دقایقی قبل از شروع کلاس ایستاده بود . یک کفش سنگین ضربه سختی به ساق پای او زد . این ضربه پسری بود که همان توهین قبلی را کرد و خندید.
این بار زیاد شوک آور نبود . او برگشت و یک تصویر ذهنی از صورت پسر ، کت اسکی سبز او و کت پشمی نارنجی رنگ پوشیده شده توسط دختری که در کنار همان پسر می خزید ، برداشت .
سپس لطیف می گوید که او دوستی را دید که از راهرو پایین می رود و اشک از چشمانش جاری شد . لطیف می گوید " من نمی توانستم حتی صحبت کنم من فقط گریه کردم ،
یک هفته بعد ، لطیف می گوید ، او و یک دوست دیگری در راهرو سرپوشیده بین ۲ ساختمان مدرسه می رفتند . گروهی از پسران از پشت سر آنها آمدند یکی از آنها در حالیکه می خواست حجاب لطیف را از سرش بکشد گفت : " آیا من هم می توانم یکی از آنها را داشته باشم ؟ یکی دیگر از پسرها دستش را دور دست لطیف انداخت و دسته ای از موهای زیر حجابش را کشید .
لطیف و دوستش به سمت یک در باز دویدند در حالیکه اشک خودشان را نگه داشتند . لطیف مشکل نفس کشیدن داشت . او در یک آن ترسیده بود و خشمگین و ناراحت . او به دیوار کمد تکیه داد ، نفسش را حبس کرد و به کلاس بعدی اش در حالیکه بغض در گلویش بود رفت .
در مسجد " لطیف " – مسجدی که لطیف در آنجا نماز می خواند – همه صحبت ها حول مشکلات دختران جوان بود . سرانجام اخبار به گوش " هاریس احمد " (۱۸) مدیر اجرایی شورای ارتباطات اسلامی آمریکایی در دفتر میشیگان رسید . احمد تصمیم گرفت تا تعهدنامه ای بین خانواده لطیف ، مدرسه و خانواده های پسران ایجاد نماید .
سرانجام پسر سبزپوش به خاطر ضربه زدن به لطیف معذرت خواهی کرد . لطیف او را بخشود . مسئولین مدرسه موافقت کردند تا تلاششان را برای آموزش تجملات فرهنگی ، توسعه دادن آنچه که احمد آن را برنامه نمونه برای دیگر مدارس می خواند ، افزایش دهند . یکی از اقدامات اولیه مدارس تشویق دانش آموزان برای ایجاد یک خانه باز در کنار مسجد برای اطمینان بیشتر بود .
آن پسر همراه خانواده اش در آنجا بود او وقتی که دید یک زن اسمش را به خاطر اینکه نام یک پیامبر اسلامی بود ، عربی نوشت ، متعجب شد . هر چند که پوشش حجاب در عموم و نماز خواندن توسط آموزه های دینی تشویق می شود ، بیشتر زنان مسلمان آن را اختیاری تلقی می کنند و ممکن است یک دهه قبل ، افراد حرفه ای و زنان تحصیل کرده خیلی کم تر از خواهران مسلمانشان که از سطح پائینی از آموزش برخوردار بودند ، یا زندگیشان بیشتر به درون خانه متمرکز می شد ، حجاب را رعایت می کردند.
در حقیقت ، بعضی از کشورها با جمعیت کثیری مسلمان مثل ترکیه ، در جهت تلاش برای مدرنیزه شدن ، سعی در عدم تشویق به حجاب و نیز ممنوع کردن حجاب برای زنان ، نموده اند .
البته در ۱۰ یا ۱۵ سال اخیر در این کشور ( آمریکا ) و بیشتر کشورهای دیگر دنیا ، مشاهده زنانی چون دکتر " رزان کادری " (۱۹) که در زمان دیدن مریض و مشورت با سایر دکتر ها " در مرکز پزشکی دترویت " (۲۰) حجاب را رعایت می کنند ، عادی شده است .
" کادری " یک دکتر متخصص پوست می باشد که از والدین سوریه ای – آمریکایی در " پونتیاک " (۲۱) متولد شده است .
او روز دقیقی را که در سن ۱۴ سالگی حجاب پوشیده است به خاطر نمی آورد اما در یک نگاه به گذشته آن را یک نقطه عطف می داند . او می گوید " من شاگرد خوبی در مدرسه بودم ولی ستاره نبودم " پوشش حجاب به او اعتماد به نفس داد تا اینکه عالی و ممتاز گردد.
او می گوید " حجاب درهایی از فرصت به روی من گشود . من توانستم که بیش از حد روی زیبایی ظاهری و ظواهر اجتماعی متمرکز نشوم و روی چیزهایی که در مدرسه لازم دارم تا انجام دهم متمرکز شوم به همین دلیل نمرات من درخشان شد . و همه چیز در جای خودش قرار گرفت ."
او سه درجه (کلاس ) را به صورت جهشی خواند و در سن ۱۵ سالگی وارد دانشگاه اکلند شد ، سپس از مدرسه پزشکی ایالت " واین " (۲۲) فارغ التحصیل شد .
کادری احساس می کند که پوشیدن حجاب در بیمارستان کار کردن را برای او آسان تر می کند ، او شرح می دهد که " به خاطر اینکه من حجاب می پوشم مردم با من به صورت دوستانه و در رابطه با حرفه ام برخورد می نمایند . "
به خاطر اینکه او حجاب می پوشد – و شاید به خاطر اینکه او ازدواج کرده است و مادر است – مردها با " کادری " ۲۷ ساله به صورت پزشک نگاه می کنند و کمتر به زیبایی ظاهر او توجه می نمایند .
اعتماد به او به صورت کلی در ۱۱ سپتامبر از بین رفت زمانی که خبر حملات پخش شد . کادری می گوید : " برای یک لحظه فکر کردم که دیوار عظیمی در اطراف من وجود دارد
" سپس من شروع به صحبت کردم که مردمی که این عمل را انجام دادند نمی توانند مسلمان واقعی باشند "
حالت عدم ایراد همزمان با اینکه همه فهمیدند که او هم به اندازه آنها شوکه شده و ترسیده عوض شد .
رئیسش با او به صورت خصوصی صحبت کرد و در مورد سلامتی او اظهار نگرانی کرد و پیشنهاد داد که تا زمانی که خشم مردم و احساساتشان فرو نشیند حجاب را بردارد .
کادری می گوید " من به او گفتم که این مثل این است که از یک انسان سیاه پوست بخواهی که رنگ پوستش را سفید نماید . " " حالا بیشتر از گذشته باید قوی و محکم باشم . من باید حجاب را نگه دارم تا نمونه ی بهتری باشم " .
پژوهشگر: امیلیا عسکری
۱-EMILTA ASKARI
۲- Alya Kazak
۳- Victorias Seeret
۴- Somerset
۵- Hee-Jahb
۶- higabis
۷- Detroit
۸- Oakland
۹- AccEss (Arab Gommunity Center for Economic and Social Services)
۱۰- Dearborn
۱۱- Bloomfield Hills
۱۲- Princess
۱۳- Zaiba Lateef
۱۴- Plymouth – Canton
۱۵- Salem
۱۶- Canton
۱۷- Spanish
۱۸- Haaris Ahmad
۱۹- Razan Kadry
۲۰- Detroct Medical Center
۲۱- Pontiac
۲۲- Wayne
۱-EMILTA ASKARI
۲- Alya Kazak
۳- Victorias Seeret
۴- Somerset
۵- Hee-Jahb
۶- higabis
۷- Detroit
۸- Oakland
۹- AccEss (Arab Gommunity Center for Economic and Social Services)
۱۰- Dearborn
۱۱- Bloomfield Hills
۱۲- Princess
۱۳- Zaiba Lateef
۱۴- Plymouth – Canton
۱۵- Salem
۱۶- Canton
۱۷- Spanish
۱۸- Haaris Ahmad
۱۹- Razan Kadry
۲۰- Detroct Medical Center
۲۱- Pontiac
۲۲- Wayne
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست