یکشنبه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۴ / 11 May, 2025
مجله ویستا
مدلهای کاربردی تجاری Open Source

● وظیفه شرکت و توزیع محصول
هدف هر شرکت تولیدکننده نرمافزار، رساندن برنامههای کاربردی مناسب به دست کاربر نهایی در سریعترین زمان ممکن است و در عین حال کسب درآمد در طی این فرایند. صدور مجوز Open Source یک ابزار مطلوب برای دستیابی به این اهداف محسوب میگردد. همانند خریداری نرمافزارهای اختصاصی، در این حالت نیز نرمافزار از سوی تولیدکننده به مصرفکننده واگذار میشود و پول نیز رد و بدل میگردد. اما صدور مجوز Open Source امکان انجام این فرایند به روشی کاملا متفاوت را فراهم میآورد. با صدور مجوز Open Source ، انتقال واقعی نرمافزار از تولیدکننده به مصرفکننده تسریع میگردد. این اختلاف در توزیع محصول بدان معنی است که شرکت Open Source به شکلی متفاوت از شرکتهای اختصاصی در زیربنای تجاری سرمایهگذاری مینماید. یک شرکت نرمافزاری Open Source در واقع چیز قابل لمسی تولید نمیکند. آن یک شرکت خدماتی محض است. در ابتداییترین سناریوها، نیازی نیست که شرکت نگرانی در مورد محافظت از سورسکد یا راهنماها هنگامی که به صورت عمومی عرضه گردیدند داشته باشد. از سوی دیگر، تولیدکنندگان نرمافزار اختصاصی نیازمند کسب درآمد از راه فروش محصول خود هستند، که این به معنی یک سرمایهگذاری قابل توجه در توسعه و حفاظت کانالهای توزیع میباشد.
صدور مجوز Open Source و تجارتی شدن اینترنت به سادگی نیاز به سرمایهگذاری بر روی کانالهای توزیع و شرکای تجاری جهت حفاظت از CD ها و راهنماهای ارسال شده به یک فروشگاه را حذف نموده است.اختلاف قابل توجه دیگر در هزینه مجوز نرمافزار است. پول پرداخت شده برای یک مجوز نرمافزار چیزی بیش از یک پرداخت حق امتیاز انحصاری به یک تولیدکننده نرمافزار برای حق استفاده از محصول فکری آن نیست. از دیدگاه فروشنده هنگامی که صدور مجوز Open Source را در کنار صدور مجوز نرمافزار اختصاصی قرار میدهیم یک موضوع رنجآور آشکار میگردد: این پول یک مانع در جهت انتقال واقعی نرمافزار از فروشنده به مصرفکننده است چرا که مصرفکنندگان تا زمانی که پول را پرداخت نکنند نرمافزار را به شکل حقیقی به دست نمیآورند. هنگامی که شما نرمافزار را به فروش میرسانید، این مانع لازم است. اما هنگامی که شما از نرمافزار کسب سود نمیکنید، آن مانعی است که مصرفکننده را گیج کرده و بایستی برطرف گردد.و تفاوت در کانالهای توزیع نرمافزار تنها آغاز موضوع است.
نرمافزار Open Source همچنین شرکتها را مجبور میسازد که خود را هر چه بیشتر با نیازهای مشتریان وفق دهند. کار شرکت نرمافزاری Open Source هرگز فروش مجوزهای نرمافزار نیست. کار چنین شرکتی بر روی حل مسائل تجاری اساسی مشتری متمرکز میباشد که او را در جهت دستیابی به نرمافزار در نخستین مکان سوق میدهد. این نقطهی تمرکز، دانش متخصصان را به راهحلهای نرمافزاری ماندگار که مسائل تجاری را مد نظر قرار میدهند معطوف مینماید. در مورد صدور مجوز Open Source مزایای ضمنی نیز وجود دارد. هیچ دستمزدی به افراد فروشنده نرمافزار پرداخت نمیگردد، یا هزینهای صرف ایجاد طرحهای صدور مجوز جهانی که مناسب صد کشور باشد نمیگردد. و شاید جذابتر از همه برای مصرفکننده این باشد که هیچ پولی صرف پیگرد قانونی مصرفکننده به دلیل تخلف از مجوز نمیشود.
● هزینههای تهیه: ایجاد یک تقاضا برای Open Source
شرکتها و کانالهای توزیع جدا از یکدیگر کار میکنند، نخستین مطلب برای درک یک مدل تجاری Open Source فهمیدن این موضوع است که چگونه صدور مجوز Open Source به شرکتها امکان تغییر در هزینهها را میدهد. هزینهها برای موفقیت هر تجارتی مانع محسوب میگردند، و هزینههای بدون ارزش افزوده خطاهایی مهلک به شمار میروند. این یک عامل بزرگ در سوق دادن تقاضا برای نرمافزار Open Source است چرا که هزینههایی که یک شرکت متحمل میشود بیانگر اطلاعات فراوانی در مورد کار شرکت است. Alaska Airlines هواپیما خریداری مینماید، Weyerhaeuser درختان را میخرد، و McDonald گوشت خریداری مینماید. نکته را گرفتید؟ مگر آنکه شرکتی در کار تجارت فروش نرمافزار باشد وگرنه هیچ دلیلی برای خریداری آن دارد. تهیه نرمافزار و پشتیبانی IT، یک کارکرد ثانویه از تجارت است. نرمافزار در بسیاری از صنایع یک ضرورت محسوب میگردد، اما از لحاظ مالی آن تنها یک سربار بسیار زیاد است. از این رو هزینههای مرتبط با خریداری و تهیه نرمافزار طبیعتا بایستی تا حد ممکن پایین باشد.
نه تنها صدور مجوز Open Source هزینههای مرتبط با تهیه نرمافزار را حذف مینماید، بلکه آن هزینه بدون ارزش افزوده مجوز نرمافزار را نیز حذف میکند. هیچ فرمی برای پر کردن یا تقاضایی برای ثبت نمودن وجود ندارد؛ هیچ بازرسی نرمافزار یا مسائل حقوقی برای نگرانی وجود ندارد. شاید شما تعجب کنید، مثلا اگر بدانید که برخی از بیمارستانها همان میزان پول که صرف تهیه تجهیزات جراحی میکنند صرف مجوزهای نرمافزاری نیز مینمایند. Group Health امسال ۳۰ میلیون دلار صرف نصب یک سیستم اختصاصی رکوردهای پزشکی بالینی مینماید. بر طبق اخبار دریافتی Kaiser Permanente حدود ۱.۸ بیلیون دلار صرف پیادهسازی نرمافزار جدید میکند. برای ما تخمین میزان اختصاص یافته از این بودجه برای مجوزهای نرمافزار امکانپذیر نیست. درسی که میتوان از این مطلب گرفت این است که نیاز به کنترل هزینههای تهیه IT یک عامل کلیدی در تقاضا برای نرمافزار Open Source به شمار میرود. صدور مجوز Open Source به شرکتها توانایی کنترل هزینههای مرتبط با تهیه نرمافزار را میدهد. هنگامی که مدیریت، استفاده از نرمافزار را تصویب نمود، مکانیزم تحویل محصول به دسکتاپ بر روی شبکه موجود است. نرمافزار به سرعت دانلود و نصب میگردد که این امر با برنامه زمانی شرکت سازگار است.
● تهیه و تدارک Open Source
مفهوم عظیمی همچون صدور مجوز Open Source تا زمانی که منبعی برای نرمافزار وجود نداشته باشد بلااستفاده است. یعنی شخصی باید نرمافزار را نوشته و آن را توزیع کند. در حالی که تجاری شدن اینترنت همواره کانال توزیع حیاتی برای رساندن نرمافزار به دست کاربر نهایی بوده است، ما همچنان ناچاریم منبع نهایی و حیاتی نرمافزار را در مدل تجاریمان لحاظ کنیم – توسعهگران. تلاشهای متقابل در جهت توسعه Open Source همچون آنهایی که در gnu.org مطرح گردیده، نمونه کاملی از یک مدل تجاری Open Source ماندگارهستند. این سازمانها ماهیت غیرانتفاعی دارند و کمکهای مالی دریافت میکنند.
شما در صورت تمایل میتوانید با استفاده از کمکهای مالی به حیات خود ادامه دهید، اما اینجا یک سوال مطرح میگردد: یک شرکت تجاری هنگامی که تنها محصول IT تولیدی آن نرمافزار Open Source باشد به چه شکل است؟
پاسخ به این سوال تمرین خوبی است که بینشی در مورد نحوه توسعه یک شرکت Open Source به ما خواهد داد. نمیخواهیم پاسخ این سوال را با سرمایهداری غیرانسانی بدهیم یا بگوییم شرکتهای تجاری انتفاعی به اجتماع آسیب میرسانند. سعی نداریم سودهای از دست رفته را با بستهبندی محصولات Open Source برای فروشگاهها جبران کنیم. در بحث ما بر سر موضوع یک شرکت Open Source "محض"، هدف ما تعریف یک مدل تجاری است که توسعه نرمافزار Open Source را در مرکز حوزه فعالیت خود قرار میدهد تنها با یک توسعهگر، یک کامپیوتر، و یک اتصال اینترنت. این ساده نیست. پاسخ ممکن است یک رویکرد خدماتی محض باشد جایی که نرمافزار یکی از دستاوردهای جانبی خدمات مشاورهای صنعتی است. در این رویکرد، تنها چیزی که مشاور به فروش میرساند زمان است. نرمافزار یک نتیجه منطقی از کار انجام شده است. توفیق مشاور در بازار بستگی به کارآیی و کیفیت کار دارد. اگر مشتری از کیفیت کار یا کارآیی مشاور ناخشنود باشد، به دنبال شخص دیگری خواهد رفت.
از بین مثالهای موجود ممکن است شما به حرفه وکالت نگاه کنید. هنگامی که ما یک وکیل را به خدمت میگیریم ما پول را بابت حروف، اسناد، یا جلسات دادگاه نمیپردازیم. بلکه پولی را که به او پرداخت میکنیم بابت زمانی است که او صرف مهیا ساختن مطالب و ارائه آنها به دادگاه نموده است. این حقیقت که مدرک موجود است صرفا یکی از نتایج کار انجام شده به شمار میرود. چیزی که وکیل شما را از دیگری متمایز مینماید توانایی او در کسب نتیجه نهایی و ارائه آن به مشتریانش به شکلی کارآمد است. برای این که ببینید این رویکرد "نرمافزار به عنوان یکی از دستاوردهای جانبی خدمات" چگونه ممکن است برای توسعه Open Source عمل کند، ما ناچاریم نقش سنتی توسعهگر نرمافزار را دوباره تعریف کنیم. توسعهگر نرمافزار شخصی است که نرمافزار را برای استفاده یک شخص متخصص، همچون یک دکتر، مینویسد. توسعهگر نرمافزار و شخص متخصص بایستی یک شخص باشند. یا دست کم شخص متخصص که در واقع کار مشاوره را انجام میدهد بایستی قادر به فروش خدمات توسعه نرمافزار به عنوان بخشی از کار عادی مشاورهای خود باشد. او باید حداقل یک مدیر پروژه IT کارآمد باشد.
برای این که بتوانم در مورد این وضعیت توضیح دهم، اجازه دهید اشارهای داشته باشم به سه اصل اساسی که در صورت پیروی از آنها یک فرد متخصص در هر حرفهای میتواند یک نرمافزار Open Source یا حداقل بخشی از آن را ایجاد نماید. اصل نخست این است که نرمافزار متضمن دانش منحصربفرد یک متخصص است و نیاز به اعمال آن دانش به داده اداره شده چیزی است که توسعه نرمافزار را به جایگاه نخست سوق میدهد. دومین اصل آن است که نرمافزار چیزی بیش از یک موجود قابل تحویل نیست. اصل سوم این است که اگر شرکت Open Source خواهان کسب موفقیت است نرمافزار بایستی استانداردهای سرویس را در یک صنعت تحریک نماید.بیایید خدمات معماری را به عنوان یک مثال در نظر بگیریم. هنگامی که یک معمار ساختمانی را طراحی مینماید، یکسری چیزها تولید میشوند. نقشههایی برای ساختمان، توضیحاتی در مورد فشار محیطی، لیست مصالح، و مقادیر زیادی دادههای دیگر تولید میگردند. این اطلاعات باید توسط سایرین تلفیق شوند تا ساختمان واقعا ساخته شود. برای این بحث بیایید فرض کنیم معمار یک متخصص کامپیوتر نیز هست یا حداقل دانش مدیریت گروهی از برنامهنویسان را دارد. اگر معمار قادر به عرضه ابزارهای نرمافزاری سفارشی، از قبیل سیستم مدیریت مصالح ساختمان، باشد در این صورت این معمار با اصل نخست سازگار است: دانش منحصربفرد معمار که در نرمافزار پیادهسازی شده میتواند به سایرین در مدیریت کارآمدتر داده یاری رساند. با تلفیق نمودن نرمافزار واقعی به عنوان بخشی از سایر موارد قابل تحویل، از قبیل نقشههای ساختمان، او با اصل دوم نیز مطابقت خواهد داشت: نرمافزار یکی از نتایج جانبی کار انجام شده است. به خاطر داشته باشید که معمار در حال طراحی یک ساختمان به عنوان کار اصلی خود است.
نهایتا با در دسترس قرار دادن نرمافزار تحت یک مجوز Open Source ، او به برانگیختن استانداردهای جدید سرویس درون خدمات معماری کمک میکند. در واقع، آن معماران راهحلهای نرمافزاری را با نقشههای ساختمانی خود فراهم میسازند. شاید شما دقیقا انتظار داشته باشید که هرکجا استانداردهای جدید اتخاذ شدند، خدمات جدید نیز در پی آنها پا به عرصه بگذارند. این به معنی منافع بیشتر برای معماران است – به خصوص برای معماری که استاندارد را تنظیم نموده است. نتیجه نهایی این است که معمار با ایفای نقش یک توسعهگر نرمافزار یا دست کم یک مدیر پروژه نرمافزار به همه افراد دور و بر خود کمک میکند که کار خود را به شکلی کارآمدتر به انجام رسانند. البته شما انتظار دارید که معمار با انجام این کار خود را از سایر معماران متمایز نماید – یک امر مهم برای انجام در اقتصاد بازار آزاد.
● نقش متخصص
بیایید نگاهی به نحوه تحت تاثیر قرار گرفتن مدل تجاری از قرار گرفتن متخصص در مرکز یک شرکت Open Source بیاندازیم. شرکت مذکور بایستی با این هدف طراحی شده باشد که متخصصان مسوول توسعه Open Source را گرد هم آورده و کسب درآمد آنها را تضمین نماید. آن همچنین باید ریسک را کاهش داده و مانع از پایمال شدن حقوق محصولات فکری آنها گردد. آن باید به هر شکلی که شده امکان فعالیت فرد را در حرفه مورد نظر و همچنین خلق نرمافزار به عنوان یک کار دوگانه فراهم نماید. راههای متعددی برای انجام این کار وجود دارد، اما کلا توسعه ساختارهای پشتیبانی برای افراد کلیدی یک امر مهم برای انجام است.Southwest Airlines به دلیل انجام این کار در یک سطح وسیعتر، مشهور است. در این شرکت نقش مدیریت، پشتیبانی کارمندان خط مقدم است. منابع مورد نیاز کارمند در اختیار وی قرار میگیرد، و سپس برای انجام یک کار مامور میگردد. نقش مدیریت، پشتیبانی کارمندان در طی انجام کار است. شما میتوانید مورد مشابهی را در یک شرکت Open Source موفق تصور کنید.
بنابراین، مدلهای تجاری که توسعه Open Source را به عنوان یک فعالیت اصلی پشتیبانی مینمایند متمایل به قراردادن مهارتهای منحصربفرد اشخاص در مرکز توجه میباشند. چنین شرکتی اطمینان حاصل خواهد نمود که مشاور به منابع مورد نیاز خود دسترسی دارد و یک کارمند راضی و شاداب است. هنگامی که یک مشتری، یک مشاور را در اختیار میگیرد او شخص مزبور را در اختیار گرفته است نه فقط مجموعهای از تخصصها را. همچنین، هنگامی که کاربر نهایی یک نرمافزار کاربردی را مورد استفاده قرار میدهد، او واقعا تجارت خود را به شخصی که نرمافزار را نوشته است میسپارد. از این رو، به عنوان موسسه مشاورهای Open Source ، اگر شما در تلفیق شخص کلیدی در تخصص مورد نظر با یک راهحل Open Source موفق هستید، شما برنده یک مدل تجاری محسوب میگردید. توجه آن دسته از شما را که با اندیشه مطرح شده بیگانهاید به این موضوع جلب میکنم: اگر شما در سپردن تجارت خود به شخصی که نرمافزار شما را نوشته است راحت نیستید، احتمالا در حال استفاده از نرمافزار اشتباهی هستید. آن نرمافزار یک بسط مستقیم از دانش شخص درباره تجارت و صنعت شماست.
این نکته قابل توجهی است که یک فرد متخصص توانایی فراهم نمودن راهحلهای Open Source را دارد که نیازمند خریداری مجوزهای نرمافزاری نیستند. پایه کد برای برنامههای Open Source اکنون تا آن حد وسیع گردیده است که نیازی به خرید هیچ سیستم عاملی، هیچ ابزار توسعهای، هیچ پایگاه دادهای و هیچ وبسروری نیست. تمامی پولی که به شکل عادی بر روی آن بستههای نرمافزاری برای هزینهها صرف میشود میتواند به افرادی که مستقیما فرد متخصص را پشتیبانی مینمایند منتقل گردد. که شامل توسعهگران نرمافزاری است که تمامی آن نرمافزار را ، مانند پایگاههای داده و سیستم عاملها، در مکان نخست ایجاد کردهاند. اگر شما شرکتی هستید که محصولی را توسعه میدهید که از PostgreSQL، یک سرور پایگاه داده SQL کدباز محبوب، استفاده میکند در صورت تامین سرمایه از سوی شما این امکان برایتان وجود دارد که یکی از توسعهگران اصلی را برای ایجاد یک تغییر از طرف خود مامور نمایید. حتی اگر شما نمیتوانید لیست دلخواه خصوصی خود از تغییرات پیادهسازی شده را تهیه نمایید، دست کم به شخصی که توانایی ایجاد یک تغییر در محصول نرمافزار را داشته باشد این اختیار را به صلاحدید خودتان بدهید. از این گذشته، از آنجایی که نرمافزاری که یک متخصص توسعه میدهد میتواند در سراسر صنایع تخصصی آن شخص مورد استفاده قرار گیرد، آن میتواند برای پاسخگویی به نیازهای صنعتی به کار برده شود. تهیهکنندگان در بالای متخصصان و مشتریان، و در پایین متخصصان زنجیره تغذیه صنعت میتوانند از طرحهای خلاقانه نرمافزاری یک شخص بهره ببرند.
● موانع ورود
شناسایی موانع برای ورود نیز یک امر حیاتی برای درک کار مدلهای تجاری به شمار میرود. مانع عمده برای ورود، بالاتر از همهی موانع، کسب مهارتها است: توانایی بکارگیری افراد دارای مهارتها و تجارب کافی برای انجام کار واقعی. همان گونه که پیش از این مطرح نمودم، افراد نیاز دارند که چیزی بیش از یک مشاور عالی باشند. آنها بایستی در یک تخصص خاص همچون تولید یا خدمات پزشکی متخصص باشند و همچنین درکی از علم کامپیوتر و توسعه نرمافزار داشته باشند. دلیل این امر: یک موسسه مشاورهای تا حد زیادی متکی بر اشخاصی است که کار را انجام میدهند. اگر شما به گونهای برنامهریزی کردهاید که خودتان مشاور باشید یا نمیتوانید سایرین را به عنوان کارمند به خدمت بگیرید، شما نیازمند سرمایهگذاری بالا بر روی تعلیم و آموزش خود خواهید بود. دومین مانع برای ورود که قابل ذکر است هزینه فراهم کردن منابع کامپیوتری که شما برای انجام کار نیاز خواهید داشت، میباشد. اتصالات اینترنت و سختافزار کامپیوتر مجانی نیستند. در هر صورت، مطلب جالب در مورد نرمافزار Open Source آن است که این مانع نسبتا کوچک است چرا که بسیاری از نرمافزارهایی که شما به آنها نیاز خواهید داشت بر روی کامپیوترهای قدیمیتر نیز به خوبی اجرا میگردند.
مانع سوم برای ورود که شما میتوانید انتظار آن را داشته باشید، زمان است. اگر شما قصد دارید یک موسسه مشاورهای Open Source باشید، ناچارید منحصرا در تجارت خود از نرمافزار Open Source استفاده نمایید. این به معنی صرف زمان برای یادگیری تعداد زیادی نرمافزار به صورت اختصاصی است. تکیه بر محصولات نرمافزاری اختصاصی میتواند مشتریان شما را گیج نماید چرا که آن باعث به وجود آمدن این باور میشود که تجارتها نمیتوانند بدون محصولات نرمافزاری اختصاصی اجرا گردند. آن همچنین میتواند آبروی شما را به خطر بیاندازد، مگر آن که شما واقعا یک برنامه Open Source را برای اجرا بر روی یک سیستم عامل اختصاصی توسعه میدهید. زمان همچنین هنگامی که هیچ برنامهای وجود نداشته باشد که پاسخگوی نیازهای شما باشد به یک مانع تبدیل میگردد. در این حالت، شما باید زمانی را برای ایجاد واقعی یک برنامه جدید برای پاسخگویی به آن نیازها صرف کنید. زمانی که شما برای انجام این کار صرف مینمایید ممکن است توسعه شرکت شما را موقتا با تاخیر روبرو نماید، به خصوص اگر آن برنامهای همچون یک سیستم حسابداری لیست حقوق باشد.
سرمایه نوعا یک مانع قابل توجه برای ورود به بازار کنونی Open Source محسوب نمیشود! یک متخصص کامپیوتر با یک کامپیوتر پنج ساله میتواند نرمافزار Open Source را توسعه دهد که توانایی متحول ساختن همه صنایع را داشته باشد. برای مثال، Linus Torvalds کار توسعه لینوکس را تنها با یک کامپیوتر معمولی انجام داد. هیچ تجهیزات خاصی وجود نداشت، و حتی نیازی به استخدام فرد یا افرادی نداشت. همه چیزی که لازم بود دانش او درباره علم کامپیوتر، خلاقیت و اندکی وقت اضافی بود.
نویسنده: Richard Schilling
مترجم: امین ایزدپناه
منبع : علم الکترونیک و کامپیوتر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست