جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

شکم یک آرشیتکت - The Belly Of An Architect


شکم یک  آرشیتکت - The Belly Of An Architect
سال تولید : ۱۹۸۷
کشور تولیدکننده : انگلستان و ایتالیا
محصول : کالین کالندر و والتر دانوهیو
کارگردان : پیتر گرین‌اوی
فیلمنامه‌نویس : پیتر گرین‌اوی
فیلمبردار : ساشا ویرنی
آهنگساز(موسیقی متن) : ویم مرتنز و گلن برانکا
هنرپیشگان : برایان دنهی، کلوئه وب، لامبرت ویلسن، سرجو فانتونی، استفانیا کازینی، وانی کوربلینی، آلفردو وارلی، جفری کاپلستن، فرانچسکو کارنلوتی و کلودیو اسپادارو.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۸ دقیقه.


«استورلی کراکلایت» (دنهی)، آرشیتکت آمریکائیِ میان سالی که قصد دارد به یاد آرشیتکت فرانسوی مورد علاقه‌اش، «لوئی بوله» نمایشگاهی ترتیب دهد، با همسر جوانش، «لوئیزا» (وب) در رُم مهمان «اسپکلر» (فانتونی)، همسرش، «فلاویا» (کازینی) و پسرشان، «کاسپازیان» (ویلسن)اند. پس از چند روز، «استورلی» که از طرفی مشغول کار برگزاری نمایشگاه و از طرفی گرفتار شکم دردهای شدید است، رابطه‌اش با «لوئیزا» رو به سردی می‌گذارد. «لوییزا» با «کاسپازیان» برای گردش در شهر می‌رود و «استورلی» زنش را متهم به رابطه با «کاسپازیان» می‌کند ولی «لوئیزا» جواب می‌دهد که از او حامله است. «استورلی» که کماکان از درد شکم و سوءظن به زنش رنج می‌برد، شک می‌کند که «لوئیزا» دارد او را مسموم می‌کند. او آرام‌آرام خودخور و کم حرف می‌شود و وقتی به رابطه «لوئیزا» و «کاسپازیان» پی می‌برد حال و روزش کاملاً به هم می‌ریزد. «اسپکلر» که نگران نمایشگاه است به او پیشنهاد می‌کند سهمش را در برگزاری نمایشگاه به «کاسپازیان»، که طرف ایتالیائی قرارداد است، واگذار کند، اما «استورلی» نمی‌پذیرد. سپس نزد پزشک می‌رود و آزمایش‌هائی می‌دهد، و وقتی می‌فهمد «فلاویا» از صحنه‌های مغازله «لوئیزا» و «کاسپازیان» عکس گرفته، فقط برای اینکه حیرت «کاسپازیان» را برانگیزد با «فلاویا» رابطه برقرار می‌کند. «اسپکلر» به «استورلیِ» آشفته خبر می‌دهد که پول تدارکات برگزاری ته کشیده و حامیان نمایشگاه تنها در صورتی کمک خواهند کرد که «کاسپازیان» کنترل کار را به عهده بگیرد، و «لوییزا» هم به او می‌گوید که ترکش می‌کند تا با «کاسپازیان» زندگی کند. پزشکان به «استورلی» درمانده می‌گویند نتیجه آزمایش‌ها، سرطان لاعلاج شکم را نشان می‌دهد و «استورلیِ» خودباخته، در شب افتتاح نمایشگاه نوش‌خواری می‌کند و وقتی می‌بیند «لوییزا» دارد نمایشگاه را افتتاح می‌کند، خودش را از بالای مجسمه یادبود «ویکتور امانوئل» روی سقف اتوموبیل «کاسپازیان» پرت می‌کند، و می‌میرد.
* فیلم «خوش ترکیب» دیگری از گرین‌اوی که موفقیت دیگری در زمینه ترکیب‌بندی، بافت، طراحی صحنه (کار لوچانا و دوولی) و قرینه‌سازی برای او است. می‌توان فیلم را دوست داشت یا آن را متظاهرانه و پُرادا قلمداد کرد. اما در هر دو حال نمی‌توان ارزش‌های بصری، بازی عالی دنهی و ویلسن و انتخاب نابجای وب را نادیده گرفت.