پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
آیا باید به احساسات اخلاقی خود ایمان داشته باشیم؟
● درآمد :
ما گاه به واسطه احساسات یا شهود خود با رفتار یك سیاستمدار یا یك آدم مشهور یا حتی با رفتار دوست خود مخالفت میكنیم.
با خود میگوییم: این كار اشتباه است اما چنین قضاوتهای شهودی از كجا نشات میگیرند؟ آیا از لحاظ اخلاقی قابل اتكا هستند؟
اخیرا چند بررسی غیرمعمول پرسشهای جدیدی را درباره نقش و كاركرد واكنشهای شهودی در تفكرات و تصمیمهای اخلاقی پیش كشیده است. جوشوآ گرین (Joshua Greene) متخصص فلسفه و روانشناسی در دانشگاههای پرینستون و هاروارد، نوع واكنش مردم را به مجموعهای از دوراهیهای فرضی مطالعه كرده است. در یكی از این دوراهیها، شما كنار یك خط آهن ایستادهاید كه متوجه میشوید یك تراموا، بدون هیچ سرنشینی، دارد میآید روی پنج نفری كه روی خط ایستادهاند. اگر تراموا همانطور پیش بیاید همه آن پنج نفر بدون شك كشته میشوند.
تنها كاری كه شما برای نجات آن پنج تن از مرگ پیش رو دارید این است كه جهت خط را به سوی خط دیگری بگردانید تا تراموا از آن خط خارج شود و به خط دیگری برود كه در نتیجه آن تنها ممكن است یك نفرشان كشته شود. وقتی از مردم بپرسند كه در چنین موقعیتی چه كار باید كرد، بیشترشان خواهند گفت: باید تراموا را به خط دیگر هدایت كرد تا دستكم جان چهار نفر از پنج نفر نجات بیابد.در دوراهی دیگر، تراموا مثل مورد قبلی نزدیك است پنج نفر را به كشتن بدهد. این بار شما نزدیك خط آهن نیستید بلكه روی یك پل عابر پیاده ایستادهاید كه تراموا از زیر آن گذر میكند. شما این بار نمیتوانید مسیر را عوض كنید. با خود حساب میكنید كه از پل پایین بپرید و جلوی تراموا بایستید، با این كار خودتان را برای نجات آن پنج نفری كه نزدیك است كشته شوند، فدا كردهاید اما از آن طرف متوجه میشوید كه شما خیلی سبكتر و ضعیفتر از آن هستید كه بتوانید مانع حركت تراموا شوید.
گزینه دیگر یك غریبه رهگذر خیلی بزرگ و هیكلی است. تنها راه متوقف كردن تراموا برای نجات جان آن پنج نفر این است كه آن غریبه هیكلی و بزرگ را از روی پل بیندازید جلوی تراموا، اگر او را به پایین هل بدهید، قطعاً كشته میشود ولی در عوض آن پنج نفر زنده میمانند. اگر از مردم بپرسید در چنین موقعیتی چه كار باید كرد، بیشتر مردم خواهند گفت: هل دادن آن غریبه كار اشتباهی است.
فیلسوفان بسیاری در مورد اینكه در چنین موقعیتهایی چگونه باید ادراكات یا احساسات خود را توجیه كنیم، بسیار بحث و جدل كردهاند، یعنی بر سر موقعیتهایی اینچنین كه به بهای نجات جان پنج نفر، یك نفر را به كشتن بدهیم.
گرین روی این مساله كار كرده است كه ما چرا دچار چنین ادراكها یا احساساتی میشویم یا چرا چنین احساساتی به ما دست میدهد و در این راه آزمایشهایی كرده است كه به نتیجه برسد. هنگامی كه مردم چنین قضاوتهای اخلاقیای انجام میدهند، چه اتفاقاتی در مغزشان روی میدهد.
گرین دریافت مردمی كه از آنها خواسته شده بود درباره قانونشكنیهای «شخصی» قضاوت اخلاقی بكنند، مثل هل دادن یك آدم غریبه از بالای پل به پایین، فعالیت قسمتهایی از مغز كه با احساسات سروكار دارند به شدت بالا رفته بود اما این مساله در مورد آن مردمی كه از آنها خواسته شده بود درباره قانونشكنیهای «غیرشخصی» قضاوت كنند، صادق نبود. علاوه بر این، از میان افرادی كه مورد آزمایش قرار گرفتند عده خیلی كمی هل دادن فرد غریبه را درست و اكثرا این كار را نادرست دانستند.
چرا میان احساسات و ادراكمان با قضاوتهایمان اینقدر تفاوت وجود دارد؟ در بیشتر دوره تاریخ تكامل، انسانها- و نیاكان بدوی ما- در گروههای كوچك زندگی میكردهاند و در قالب این گروه قانونشكنی یا اعمال خشونت تنها از راههای فردی و نزدیك مثل ضرب و شتم، هل دادن، نبرد كردن یا استفاده از سنگ و چوب به عنوان سلاح، انجام میشده است.
ما در رویارویی با چنین موقعیتهایی، فورا و بر پایه احساسات آنی برای تحمیل بیقانونی یا خشونت فردی بر دیگران، واكنشهای شهودی یا احساسی نشان میدهیم. از طرف دیگر، در همین چند قرن اخیر است كه ما توانا شدهایم به عوض كردن مسیر حركت تراموا. به همین دلیل در پی انجام چنین كاری همان حسی كه از هل دادن كسی از پل به ما دست میدهد، وجود ما را دربرنمیگیرد.
كار گرین كمك میكند تا بفهمیم احساسات یا شهود اخلاقی ما از كجا نشات میگیرد اما این واقعیت (Fact) كه ادراكات اخلاقی ما جهانیاند و جزئی از سرشت انسانی ما به حساب میآیند دلیل بر درست بودنشان نیست. برعكس، این یافتهها نشان میدهند كه بیشتر از اینها باید به ادراكات و احساسات خود مشكوك باشیم.
هیچ دلیل اخلاقیای وجود ندارد كه بگوییم یك نوع خاصی از قانونشكنی یا آسیبرساندن به دیگران در تاریخ تكامل انسان غالب بوده و دیگر روشها جدید هستند. به رگبار بستن مردم بهتر از كشتن آنها با چوب و چماق نیست. مطمئنا مرگ یك نفر كمتر از مرگ پنج نفر غمانگیز است، فارغ از اینكه این مرگ به چه وسیلهای انجام شود. پس: خودمان باید در موقعیتها فكر بكنیم نه اینكه فقط به احساساتمان گوش بسپاریم.
منبع: مارس۲۰۰۷ http://www.utilitarian.net
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست